در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

شهود و معرفت 9

متن درس

شهود و معرفت: بررسی تطبیقی عرفان نظری و عملی

شهود و معرفت: بررسی تطبیقی عرفان نظری و عملی

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه ۹)

دیباچه

سلوک و عرفان، چونان دو بال معرفت، انسان را به سوی قله‌های شناخت و قرب الهی رهنمون می‌سازند. این نوشتار، با تکیه بر سخنان استاد فرزانه، به کاوش در دو ساحت بنیادین عرفان، یعنی عرفان نظری و عرفان عملی، می‌پردازد. عرفان نظری، چونان چراغی است که راه را روشن می‌کند، اما بی‌تجربه زیسته، ناتمام می‌ماند؛ و عرفان عملی، چونان سفری است که با ریاضت، خلوت و انس، سالک را به حقیقت متصل می‌سازد. این بررسی، با نگاهی دقیق و روشمند، تفاوت‌ها، چالش‌ها و ویژگی‌های این دو ساحت را با الهام از آیات قرآن کریم و تمثیلات معنوی تبیین می‌کند، تا ره‌توشه‌ای باشد برای جویندگان حقیقت.

بخش نخست: تمایز عرفان نظری و عرفان عملی

مفهوم‌شناسی و تفاوت‌های بنیادین

عرفان، به مثابه نظام معرفتی، به دو شاخه نظری و عملی تقسیم می‌شود. عرفان نظری، دانشی است که در متون و کتب عرفانی ریشه دارد و به مطالعه مفاهیم، اصطلاحات و آثار کلاسیک مانند فصوص‌الحکم یا منازل‌السائرین می‌پردازد. این نوع عرفان، چونان نقشه‌ای است که مسیر را نشان می‌دهد، اما خود، مقصد نیست. در مقابل، عرفان عملی، سفری است که با ریاضت، مراقبه و تجربه زیسته، سالک را به سوی حقیقت رهنمون می‌شود. این تمایز، مشابه تفاوت حکمت نظری و عملی در فلسفه است، با این تفاوت که در عرفان، سلوک عملی بدون پشتوانه نظری ممکن نیست، اما دانش نظری به تنهایی، به سلوک عملی منجر نمی‌شود.

وَالَّذِينَ جَاهَدُوا فِينَا لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنَا (عنکبوت: ۶۹)؛ «و کسانی که در راه ما کوشیده‌اند، به یقین آنها را به راه‌های خود هدایت می‌کنیم». این آیه، پیوند ناگسستنی تلاش عملی و هدایت الهی را نشان می‌دهد.

درنگ: عرفان نظری، زیرساخت معرفتی است که بدون آن، سلوک عملی ناقص می‌ماند، اما دانش نظری به تنهایی، سالک را به مقصد نمی‌رساند.

محدودیت‌های عرفان نظری

عرفان نظری، در سطح دانش کتابی، گاه به نقل و انتقال الفاظ محدود می‌شود، بی‌آنکه به حقیقت عرفانی متصل گردد. این نوع عرفان، چونان روایتگری است که از کربلا سخن می‌گوید، اما هرگز خاک آن سرزمین را لمس نکرده است. عارف نظری ممکن است متون عرفانی را تدریس کند، اما بدون تجربه وجودی، دانش او سطحی و بی‌اثر باقی می‌ماند.

كَمَثَلِ الْحِمَارِ يَحْمِلُ أَسْفَارًا (جمعه: ۵)؛ «مثل کسانی که تورات بر آنها نهاده شد و بدان عمل نکردند، مثل خر است که کتاب‌هایی را حمل می‌کند». این آیه، خطر محدود ماندن در دانش نظری بدون عمل را گوشزد می‌کند.

لفاظی در عرفان نظری

گروهی از عارفان نظری، به دلیل تمرکز بر الفاظ و مباحثات کلامی، از حقیقت عرفانی دور می‌مانند. اینان، چونان سخنورانی‌اند که با واژگان بازی می‌کنند، اما قلبشان از شهود حقیقت خالی است. عرفان نظری در این حالت، به لفاظی و جدل کلامی تقلیل می‌یابد و از تحول وجودی ناتوان است.

وَمِنَ النَّاسِ مَنْ يُعْجِبُكَ قَوْلُهُ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَيُشْهِدُ اللَّهَ عَلَىٰ مَا فِي قَلْبِهِ وَهُوَ أَلَدُّ الْخِصَامِ (بقره: ۲۰۴)؛ «و از مردم کسی است که گفتارش در زندگی دنیا تو را به شگفتی وادارد و خدا را بر آنچه در دل دارد گواه می‌گیرد، حال آنکه او سخت‌ترین دشمنان است».

بخش دوم: ویژگی‌ها و چالش‌های عرفان عملی

ماهیت عرفان عملی

عرفان عملی، مسیری است که با ریاضت، خلوت، مراقبه و انس با حقایق الهی به سوی حقیقت رهنمون می‌شود. این مسیر، چونان سفری است در دل شب، که سالک با چراغ صبر و استقامت، راه را می‌پوید. عارف عملی، نه تنها دانش نظری دارد، بلکه با تجربه زیسته، به مقامات معنوی دست می‌یابد.

يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اصْبِرُوا وَصَابِرُوا وَرَابِطُوا وَاتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ (آل‌عمران: ۲۰۰)؛ «ای کسانی که ایمان آورده‌اید، شکیبایی کنید و یکدیگر را به شکیبایی فراخوانید و پایداری ورزید و از خدا پروا کنید، باشد که رستگار شوید».

درنگ: عرفان عملی، با ریاضت، خلوت و مراقبه، سالک را به تجربه مستقیم حقیقت رهنمون می‌سازد، اما این مسیر، دشوار و نیازمند استقامت است.

نادر بودن عرفان عملی

عرفان عملی، به دلیل دشواری‌هایش، چونان گوهری نایاب است. نسبت عارفان عملی به نظری، چونان یک به میلیارد است. عرفان نظری، به دلیل سهولت و دسترسی‌پذیری، گاه به کاسبی و لفاظی تقلیل می‌یابد و از تأثیر اصلاحی و ایجادی محروم می‌ماند.

وَقَلِيلٌ مِنْ عِبَادِيَ الشَّكُورُ (سبأ: ۱۳)؛ «و اندکی از بندگان من سپاسگزارند».

انحراف در سلوک: نمونه درویش مالک

داستانی از درویشی مالک نقل شده که هفتاد سال به خورشید خیره شد و نابینا گشت. این ریاضت نادرست، چونان راهی است که به جای مقصد، به پرتگاه می‌انجامد. چنین انحرافی، نتیجه فقدان مربی و هدایت صحیح است.

وَلَا تُلْقُوا بِأَيْدِيكُمْ إِلَى التَّهْلُكَةِ (بقره: ۱۹۵)؛ «و خود را با دستان خود به سوی هلاکت میفکنید».

نقش مربی در سلوک

مربی در سلوک، چونان راهنمایی است که سالک را از پرتگاه‌های انحراف حفظ می‌کند. بدون هدایت مربی، سلوک ممکن است به آسیب‌های جسمی و روحی منجر شود، چنان‌که در مورد درویش مالک رخ داد.

وَاتَّبِعْ سَبِيلَ مَنْ أَنَابَ إِلَيَّ (لقمان: ۱۵)؛ «و راه کسی را که به سوی من بازگشته است، پیروی کن».

شرایط سلوک حقیقی

سلوک حقیقی، چونان درختی است که ریشه در رزق حلال دارد و با خلوت، وحدت، انس و ریاضت آبیاری می‌شود. رزق حلال، پایه‌ای است که هرگونه حرام، آن را سست می‌کند.

يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُلُوا مِنْ طَيِّبَاتِ مَا رَزَقْنَاكُمْ (بقره: ۱۷۲)؛ «ای کسانی که ایمان آورده‌اید، از چیزهای پاکیزه‌ای که به شما روزی داده‌ایم، بخورید».

درنگ: سلوک حقیقی، با رزق حلال، خلوت و مراقبه، راه به سوی قرب الهی می‌گشاید، اما بدون این شرایط، به انحراف می‌انجامد.

تجلیات و خطرات سلوک

سلوک عرفانی، گاه به تجلیاتی چون ارتباط با غیب یا موجودات غیرمادی منجر می‌شود. اما این مسیر، چونان راهی باریک بر لبه پرتگاه است که بدون مربی، به توهم و انحراف می‌انجامد.

وَمَا يَتَّبِعُ أَكْثَرُهُمْ إِلَّا ظَنًّا إِنَّ الظَّنَّ لَا يُغْنِي مِنَ الْحَقِّ شَيْئًا (یونس: ۳۶)؛ «و بیشترشان جز از گمان پیروی نمی‌کنند، حال آنکه گمان به هیچ وجه از حقیقت بی‌نیاز نمی‌کند».

بخش سوم: تجربه‌های زیسته و مشاهدات عرفانی

تجربه در قم: نقد عرفان نظری

راوی، در جوانی و در شهر قم، با عارفی مواجه شد که فصوص‌الحکم تدریس می‌کرد. اما اشکال‌گیری او از درس، به دلیل فقدان عمق در تدریس، درس را مختل ساخت. این تجربه، چونان آینه‌ای است که سطحی‌نگری عرفان نظری را نمایان می‌کند.

سخاوت عالم در برابر تنگ‌نظری عارف

در تجربه‌ای دیگر، راوی با عالمی سخاوتمند مواجه شد که کتاب‌های نایاب خود را بی‌چشم‌داشت در اختیار او گذاشت، برخلاف عارفی که کتاب‌هایش را «ناموس» خواند و از دادن آنها امتناع کرد. این تفاوت، چونان دو راه است: یکی به سوی گشاده‌دستی و حکمت، و دیگری به سوی تنگ‌نظری و لفاظی.

وَمَنْ يُؤْتَ الْحِكْمَةَ فَقَدْ أُوتِيَ خَيْرًا كَثِيرًا (بقره: ۲۶۹)؛ «و هر کس حکمت داده شود، به یقین خیر فراوانی داده شده است».

سختی‌های عرفان عملی

عرفان عملی، چونان سفری است پر از درد، غم و بلا. این مسیر، سالک را در کوره آزمایش می‌پزد و با سختی‌ها، او را به سوی قرب الهی رهنمون می‌سازد.

أَحَسِبَ النَّاسُ أَنْ يُتْرَكُوا أَنْ يَقُولُوا آمَنَّا وَهُمْ لَا يُفْتَنُونَ (عنکبوت: ۲)؛ «آیا مردم پنداشتند که چون گفتند ایمان آوردیم، رها می‌شوند و آزمایش نمی‌گردند؟».

درنگ: عرفان عملی، مسیری پر از سختی و بلا است که تنها با استقامت و توفیق الهی به مقصد می‌رسد.

تجربه در نجف: قاضی و اصالت عرفان

راوی در نجف، با بررسی شخصیت مرحوم قاضی و پسرش، تفاوت عرفان حقیقی و ادعاهای سطحی را دریافت. قاضی، چونان عارفی حقیقی، نمونه‌ای از سلوک عملی بود، در حالی که پسرش فاقد آن عمق بود.

ناتوانی در فهم سختی‌های واقعی

ناتوانی در درک عمیق سختی‌های دیگران، چونان پرده‌ای است که انسان را از حقیقت دور می‌سازد. این ناتوانی، نتیجه دوری از تجربه زیسته و انس با واقعیات است.

وَلَنَبْلُوَنَّكُمْ بِشَيْءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَالْجُوعِ (بقره: ۱۵۵)؛ «و به یقین شما را به چیزی از ترس و گرسنگی آزمایش می‌کنیم».

بخش چهارم: عرفان حقیقی در اولیاء و محبین

اولیاء و محبین: دو مسیر عرفان عملی

عرفان حقیقی، در اولیاء، انبیاء و محبین الهی تجلی می‌یابد. محبوبین، با عنایت الهی، و محبین، با زحمت و ریاضت، به مقامات معنوی دست می‌یابند. اینان، چونان ستارگانی‌اند که در آسمان معرفت می‌درخشند.

إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ سَيَجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمَٰنُ وُدًّا (مریم: ۹۶)؛ «به زودی کسانی که ایمان آورده و کارهای شایسته انجام داده‌اند، خدای رحمان برایشان محبتی قرار می‌دهد».

انحراف در عرفان نمایشی

برخی دراویش، به جای سلوک حقیقی، به ظواهر چون ریش و سبیل و جمع‌آوری مریدان بسنده می‌کنند. این عرفان نمایشی، چونان سایه‌ای است که حقیقت را تقلید می‌کند، اما از آن بی‌بهره است.

يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لِمَ تَقُولُونَ مَا لَا تَفْعَلُونَ (صف: ۲)؛ «ای کسانی که ایمان آورده‌اید، چرا چیزی می‌گویید که انجام نمی‌دهید؟».

جمع‌بندی

عرفان، چونان درختی است که شاخه نظری آن، دانش را می‌پروراند و شاخه عملی‌اش، میوه حقیقت را به بار می‌آورد. عرفان نظری، اگرچه زیرساخت معرفتی است، بدون سلوک عملی به لفاظی تقلیل می‌یابد. عرفان عملی، با رزق حلال، خلوت، مراقبه و هدایت مربی، سالک را به سوی قرب الهی می‌برد، اما این مسیر، پر از سختی و آزمایش است. تجربه‌های زیسته راوی در قم و نجف، چونان آینه‌ای است که تفاوت عرفان حقیقی و نمایشی را نمایان می‌سازد. آیات قرآن کریم، چون چراغی، راه را روشن می‌کنند و بر اهمیت صبر، رزق حلال و پرهیز از انحراف تأکید دارند. این نوشتار، دعوتی است به تأمل در مسیر سلوک و جست‌وجوی حقیقت با دیده بصیرت.

با نظارت صادق خادمی