در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

شهود و معرفت 22

متن درس

شهود و معرفت

شهود و معرفت

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه بیست‌ودوم)

دیباچه: درآمدی بر ماهیت عرفان و مشاهدات معنوی

عرفان، چونان سفری ژرف به سوی حقیقت هستی، راهی است که از قلمرو علوم نظری و عملی فراتر می‌رود و سالک را به مواجهه‌ای بی‌واسطه با حقیقت الهی فرا می‌خواند. این مسیر، نه با قواعد مکتوب و نه با مهارت‌های آموختنی، بلکه با تحول باطنی و ریاضتی وجودی هموار می‌شود. در این نوشتار، با تکیه بر درس‌گفتارهای استاد فرزانه، به تبیین ماهیت عرفان حقیقی، نقد نمودهای کاذب آن، و ترسیم راهکارهای عملی برای سلوک معنوی پرداخته شده است. محتوای این بخش، با نگاهی به تمایز عرفان از علوم، دشواری‌های این مسیر، و ضرورت تهذیب نفس، به رشته تحریر درآمده است.

بخش نخست: تمایز عرفان از علوم نظری و عملی

ماهیت علوم نظری و عملی

علوم نظری، چون فلسفه و منطق، و علوم عملی، چون فنون ساخت‌وساز و پزشکی، به دلیل ساختار مشخص و قابل آموزش، در قیاس با عرفان، که تجربه‌ای وجودی و تحول‌آفرین است، ساده انگاشته می‌شوند. علوم نظری، قواعدی ذهنی را در بر می‌گیرند که با مطالعه و ممارست قابل فراگیری‌اند، و علوم عملی، مهارت‌هایی ملموس را می‌طلبند که با تکرار و تمرین به دست می‌آیند. برای نمونه، در فن ساخت‌وساز، آجر نهادن و سیمان آمیختن، هرچند نیازمند تلاش جسمانی است، اما در برابر دشواری‌های عرفان، که مستلزم رویارویی با حقیقت و تهذیب نفس است، امری ساده به شمار می‌رود.

این سادگی علوم عملی، از آن‌روست که وظایف آن‌ها مکانیکی و قابل پیش‌بینی است. کارگری که از سپیده‌دم تا شامگاه به آجرچینی مشغول است، با استراحتی کوتاه خستگی خود را فرو می‌نشاند و چرخه کار را از نو آغاز می‌کند. اما عرفان، چونان سفری به ژرفای وجود، نه با تکرار مکانیکی، بلکه با تحمل سختی‌های باطنی و رهایی از تعلقات نفسانی ممکن می‌شود.

درنگ: عرفان، برخلاف علوم نظری و عملی، تجربه‌ای وجودی است که فراتر از قواعد مکتوب و مهارت‌های آموختنی، به تحول باطنی و تهذیب نفس وابسته است.

تشبیه عرفان به زایمان: سفری دردناک و تحول‌آفرین

عرفان، به زایمان تشبیه شده است؛ فرآیندی دردناک، تحول‌آفرین و نیازمند صبر و استقامت. همان‌گونه که زایمان، زنی را در شبی پررنج به سوی تولد فرزندی جدید می‌برد، عرفان نیز سالک را در مسیری دشوار به سوی تولد باطنی هدایت می‌کند. این تمثیل، به زیبایی دشواری‌های سلوک عرفانی را به تصویر می‌کشد، که در آن سالک با چنگ و ناخن به جست‌وجوی روزنه‌ای به سوی حقیقت می‌رود.

این فرآیند، با علوم دیگر تفاوت دارد. در علوم نظری، شاگرد الفبا می‌آموزد و با تکرار آن به پیش می‌رود، اما در عرفان، هیچ قاعده‌ای از پیش تعیین‌شده نیست. سالک، چون زنی زائو، در میانه درد و رنج، گاه امیدوار و گاه ناامید، در پی یافتن راهی به سوی نور است. این تمثیل، با مفهوم «ولادت باطنی» در عرفان اسلامی همخوانی دارد، که در آن نفس سالک، پس از تحمل سختی‌ها، به مرتبه‌ای متعالی‌تر می‌رسد.

نقد عرفان‌های کاذب: از قلندربازی تا مطالعه صرف

عرفان، در نگاه عامه، گاه به نمودهای کاذبی چون قلندربازی، درویشی، یا مطالعه متون عرفانی بدون تجربه معنوی فروکاسته می‌شود. این نمودها، که به شکلک‌های عرفانی تشبیه شده‌اند، فاقد عمق و اصالت‌اند. قلندربازی و رفتارهای نمایشی درویشان، که گاه با خرافات و معجزه‌سازی‌های کاذب همراه است، و نیز مطالعه صرف متون عرفانی، مانند فصوص‌الحکم ابن‌عربی، بدون وصول به مقامات معنوی، نمی‌توانند حقیقت عرفان را نمایان کنند.

این نقد، با دیدگاه عرفای بزرگ همخوانی دارد. ابن‌عربی در مقدمه فصوص‌الحکم تأکید می‌کند که مطالعه این اثر، تنها برای کسانی سودمند است که به مراتب بالای معنوی رسیده باشند. مطالعه پیش از وصول، نه‌تنها بی‌ثمر، بلکه گاه گمراه‌کننده است، زیرا سالک را در دام الفاظ و مفاهیم نظری گرفتار می‌سازد.

درنگ: عرفان‌های کاذب، از قلندربازی و خرافات گرفته تا مطالعه صرف متون عرفانی بدون تجربه معنوی، فاقد اصالت‌اند و نمی‌توانند به حقیقت عرفان راه برند.

بخش دوم: عرفان حقیقی و تربیت الهی

عرفان انبیا و اولیا: تربیت بی‌واسطه الهی

عرفان حقیقی، در سیره انبیا و اولیا تجلی یافته است، که بدون نیاز به آموزش‌های رسمی، از تربیت بی‌واسطه الهی برخوردار بوده‌اند. خداوند، چونان مربی‌ای حکیم، آنان را در مسیر معرفت هدایت کرده است. این تربیت، گاه در قالب محبوبیتی خاص، گاه در مقام محبین، و گاه در جایگاه مؤمنین عادی جلوه‌گر شده است.

این دیدگاه، با آیات قرآن کریم همخوانی دارد:

وَإِذْ أَخَذَ اللَّهُ مِيثَاقَ النَّبِيِّينَ لَمَا آتَيْتُكُمْ مِنْ كِتَابٍ وَحِكْمَةٍ ثُمَّ جَاءَكُمْ رَسُولٌ مُصَدِّقٌ لِمَا مَعَكُمْ لَتُؤْمِنُنَّ بِهِ وَلَتَنْصُرُنَّهُ

ترجمه: و چون خدا از پیامبران پیمان گرفت که هرگاه به شما کتاب و حکمت دادم، سپس پیامبری به سوی شما آمد که آنچه را با شماست تصدیق می‌کند، حتماً به او ایمان آورید و او را یاری کنید. (آل‌عمران: ۸۱)

این آیه، به دریافت حکمت و معرفت مستقیم از جانب خداوند اشاره دارد، که انبیا را از آموزش‌های انسانی بی‌نیاز می‌سازد.

تأثیر تحصیلات رسمی بر سلوک عرفانی

تحصیلات رسمی، به دلیل تمرکز بر دانش ظاهری و قواعد ذهنی، می‌تواند مانعی در مسیر سلوک عرفانی باشد. سالکی که در طفولیت به آموختن علوم رسمی مشغول شود، ممکن است در دام الفاظ و مفاهیم نظری گرفتار آید و از تجربه مستقیم حقیقت بازماند. این دیدگاه، نه به معنای نفی کامل دانش، بلکه تأکید بر اولویت تجربه معنوی بر دانش نظری است.

زندگی‌نامه عرفای بزرگ، چون بایزید بسطامی و شیخ ابوالحسن خرقانی، گواهی بر این مدعاست. آنان، بدون تکیه بر آموزش‌های مکتوب، از طریق ریاضت و تربیت الهی به مقامات والا دست یافتند.

تقسیم‌بندی عرفان به سه وجه

عرفان، در سه وجه متمایز قابل بررسی است:

  1. عرفان کاذب: نمودهای نمایشی و خرافی، چون قلندربازی و معجزه‌سازی‌های بی‌اساس، که فاقد اصالت‌اند.
  2. عرفان نظری: مطالعه متون عرفانی، مانند فصوص‌الحکم، که اگر پیش از وصول انجام شود، گمراه‌کننده است.
  3. عرفان حقیقی: سلوکی که از طریق ریاضت و تربیت الهی به وصول حقیقت می‌انجامد.

این تقسیم‌بندی، با تمایز بین عرفان نظری و عملی در سنت اسلامی همخوانی دارد. عرفان نظری، تنها زمانی ارزشمند است که پس از وصول به حقیقت انجام شود.

درنگ: عرفان حقیقی، از طریق سلوک و تربیت الهی حاصل می‌شود و از نمودهای کاذب و مطالعه صرف متون متمایز است.

بخش سوم: دشواری‌های سلوک عرفانی

سختی‌های عرفان: سفری پرچالش

عرفان، چونان سفری به جنگل‌های ناشناخته آمازون، مسیری پرچالش و دشوار است. این دشواری، در شعر عرفانی به «بریده شدن پی‌ها» تشبیه شده است، که به معنای قطع تعلقات دنیوی و تحمل رنج‌های باطنی است. سالک، در این مسیر، گاه با موانعی چنان عظیم روبه‌رو می‌شود که ممکن است از شدت سختی، روحش به تنگ آید.

این دشواری‌ها، با مفهوم «فناء فی‌الله» در عرفان اسلامی پیوند دارد، که در آن سالک از تعلقات نفسانی رها شده و به وحدت با خداوند می‌رسد. این فرآیند، نیازمند صبر، استقامت و تحمل سختی‌های بی‌شمار است.

تمثیل زنان روستایی: استقامت در برابر سختی‌ها

در تمثیلی بدیع، عرفان به زایمان زنان روستایی تشبیه شده است، که با شجاعت و استقامت، در میانه سختی‌ها، فرزند خویش را به دنیا می‌آورند و بی‌درنگ به راه خود ادامه می‌دهند. این زنان، با پریدن از اسب در لحظه زایمان و قرار دادن فرزند در خورجین، نمادی از قدرت و تحمل در برابر دشواری‌ها هستند.

این تمثیل، با مفهوم «جهاد اکبر» در عرفان اسلامی همخوانی دارد، که مبارزه با نفس را چونان نبردی عظیم توصیف می‌کند. سالک عارف، مانند این زنان، باید با شجاعت و صلابت، سختی‌های مسیر را پذیرا باشد.

بخش چهارم: ریاضت‌های عرفانی

کم‌خوری و غذای حلال: آزادسازی انرژی معنوی

کم‌خوری و مصرف غذای حلال، از اصول بنیادین سلوک عرفانی است. پرخوری، انرژی بدن را به سوی معده سوق می‌دهد و ذهن را از تمرکز بر امور معنوی بازمی‌دارد. سالک، با کاهش غذا و توجه به حلال بودن آن، معده را سبک نگه می‌دارد تا انرژی به سوی مغز و روح هدایت شود.

این اصل، با توصیه‌های عرفانی در آثار غزالی، مانند کیمیای سعادت، همخوانی دارد. کم‌خوری، نه‌تنها به سلامت جسم، بلکه به تقویت تمرکز معنوی یاری می‌رساند.

کم‌خوابی: آماده‌سازی ذهن برای مشاهدات معنوی

خواب زیاد، مانع رشد معنوی و باعث فراموشی و سرکشی نفس می‌شود. کم‌خوابی، به‌عنوان بخشی از ریاضت عرفانی، ذهن را برای دریافت مشاهدات معنوی آماده می‌کند. قرآن کریم نیز به این امر اشاره دارد:

كَانُوا قَلِيلًا مِنَ اللَّيْلِ مَا يَهْجَعُونَ

ترجمه: آنان اندکی از شب را می‌خوابیدند. (ذاریات: ۱۷)

این آیه، به شب‌زنده‌داری اولیا و صالحان اشاره دارد، که با کم‌خوابی، به عبادت و تهجد می‌پردازند.

درنگ: کم‌خوری و کم‌خوابی، به‌عنوان ریاضت‌های عرفانی، ذهن و روح را برای دریافت مشاهدات معنوی آماده می‌سازند.

سوژه‌سازی: خروج از ساختار عادی

سوژه‌سازی، به معنای خروج از عادات روزمره، مانند خوردن و خوابیدن، و ایجاد شرایطی برای تجربه‌های معنوی است. سالک باید از ساختار عادی زندگی، که به خواب طولانی و زندگی راحت محدود است، فراتر رود. رویاهای معنوی در خواب‌های کوتاه، نشانه‌ای از پیشرفت در سلوک عرفانی هستند.

برای نمونه، سالک باید به جای خواب شش‌ساعته، به خواب‌های کوتاه عادت کند و در این زمان اندک، رویاهایی ژرف و معنوی را تجربه نماید. این فرآیند، با «مکاشفات» در عرفان اسلامی مرتبط است، که در آن سالک از طریق خواب یا بیداری به درک حقایق غیبی نائل می‌شود.

همدلی و ایثار: رهایی از خودمحوری

عرفان حقیقی، مستلزم خروج از خودمحوری و همدلی با نیازمندان است. سالک باید از زندگی قناری‌وار، که به تکرار عادات روزمره محدود است، فراتر رود و با فقیران، گرفتاران و نیازمندان همدردی و همیاری کند. این ایثار، او را به سوی تجربه‌های عمیق معنوی سوق می‌دهد.

قرآن کریم به این اصل اشاره دارد:

وَيُؤْثِرُونَ عَلَى أَنْفُسِهِمْ وَلَوْ كَانَ بِهِمْ خَصَاصَةٌ

ترجمه: و دیگران را بر خود مقدم می‌دارند، هرچند خودشان نیازمند باشند. (حشر: ۹)

این آیه، ایثار و همدلی را به‌عنوان نشانه‌ای از رشد معنوی معرفی می‌کند.

بخش پنجم: نقد تحریف‌های دینی و عرفانی

تحریف چهره انبیا و اولیا

تحریف روایات دینی و نسبت دادن صفات غیرواقعی، مانند شهوت‌پرستی، به انبیا و اولیا، مورد نقد جدی قرار گرفته است. برای نمونه، روایاتی که امیرالمؤمنین علیه‌السلام را به هوسرانی یا دلبستگی به دنیا نسبت می‌دهند، حقیقت وجود متعالی ایشان را مخدوش ساخته‌اند. این تحریفات، دین و عرفان را از اصالت خود دور کرده و به جای حقیقت، تصویری نادرست ارائه داده‌اند.

برای نمونه، روایتی که ادعا می‌کند امیرالمؤمنین علیه‌السلام، دنیا را به شکل زنی زیبا دیده و به او دلبسته شده، مورد نقد است. چنین روایتی، با طلاق دادن دنیا توسط ایشان پایان می‌یابد، که نشان‌دهنده رهایی از تعلقات دنیوی است. این نقد، با منابع معتبر دینی، مانند نهج‌البلاغه، همخوانی دارد، که چهره‌ای متعالی از اولیا ارائه می‌دهد.

نقد عرفان‌های مدرن و رسانه‌ای

عرفان‌های مدرن و رسانه‌ای، که به صورت نمایشی و غیرواقعی ارائه می‌شوند، به دلیل فقدان اصالت مورد نقد قرار گرفته‌اند. این نمودها، که گاه در قالب فیلم‌ها و روایت‌های غیرواقعی از خلوت و غیب عرضه می‌شوند، به جای حقیقت عرفانی، فریب و نمایش به همراه دارند. این نقد، با تأکید عرفای بزرگ بر پرهیز از خودنمایی (ریا) همخوانی دارد.

درنگ: تحریفات دینی و عرفان‌های رسانه‌ای، با مخدوش ساختن حقیقت انبیا و اولیا، از اصالت عرفان و دین دور شده‌اند.

بخش ششم: مشاهدات عرفانی و مواجهه با غیب

مشاهدات معنوی: دریچه‌ای به عالم غیب

عرفان حقیقی، با مشاهدات معنوی و مواجهه با عالم غیب همراه است. این مشاهدات، که گاه در خواب یا بیداری رخ می‌دهند، نشانه‌ای از پیشرفت در سلوک عرفانی هستند. سالک ممکن است با موجودات غیبی، چون ملائک یا ارواح، مواجه شود و از این طریق به درک حقایق متعالی نائل آید.

این مواجهات، نیازمند تهذیب نفس و آمادگی باطنی است. سالک باید از ساختار عادی زندگی، که به خوردن و خوابیدن محدود است، فراتر رود و با ریاضت، خود را برای دریافت این مشاهدات آماده سازد.

نمونه‌های عملی از مشاهدات عرفانی

در تمثیلی از زندگی روستایی، زنی که با شجاعت بر اسب می‌جهد و در لحظه زایمان فرزند خویش را به دنیا می‌آورد، به سالکی تشبیه شده که در میانه سختی‌ها، به مشاهدات معنوی دست می‌یابد. این زنان، با مصرف غذای حلال و تحمل سختی‌ها، نمادی از استقامت و اصالت در سلوک هستند.

همچنین، روایتی از عالمان دینی نقل شده که سالکی در خلوت خویش، با موجودات غیبی مواجه شده و از این طریق به معرفتی عمیق دست یافته است. این مشاهدات، نشانه‌ای از گشایش روزنه‌ای به سوی حقیقت‌اند.

بخش هفتم: نقد علم دینی و ضرورت بازگشت به اصالت

نقد نمودهای نادرست در علم دینی

علم دینی، گاه به دلیل تحریفات و برداشت‌های نادرست، از اصالت خود دور شده است. برای نمونه، مطالعه متون عرفانی، مانند فصوص‌الحکم، بدون آمادگی معنوی، به گمراهی می‌انجامد. این نقد، نه متوجه فقیهان و مراجع، بلکه به روش‌های نادرست در مطالعه و فهم متون دینی است.

برای نمونه، عالمی که فصوص‌الحکم را تدریس می‌کرد، به دلیل ناآشنایی عمیق با محتوای آن، نتوانست به پرسش‌های سالک پاسخ دهد. این امر نشان‌دهنده ضرورت آمادگی معنوی پیش از ورود به متون عرفانی است.

ضرورت بازگشت به منابع اصیل

برای احیای عرفان حقیقی، بازگشت به منابع معتبر، چون قرآن کریم و نهج‌البلاغه، ضروری است. این منابع، چهره‌ای متعالی از انبیا و اولیا ارائه می‌دهند و از تحریفات به دورند. همچنین، سلوک عملی، با تکیه بر ریاضت و تهذیب نفس، راهگشای درک حقیقت عرفان است.

جمع‌بندی

این نوشتار، با تکیه بر درس‌گفتارهای استاد فرزانه، به تبیین ماهیت عرفان حقیقی، نقد نمودهای کاذب آن، و ارائه راهکارهای عملی برای سلوک عرفانی پرداخت. عرفان، چونان زایمانی باطنی، سالک را به سوی تولدی جدید در عالم معنا هدایت می‌کند. این مسیر، با دشواری‌های بسیار همراه است، اما با ریاضت‌هایی چون کم‌خوری، کم‌خوابی، و ایثار، و نیز با مواجهه با عالم غیب، به وصول حقیقت می‌انجامد. نقد تحریفات دینی و عرفان‌های رسانه‌ای، بر ضرورت بازگشت به اصالت و خلوص در سلوک تأکید دارد. این اثر، دعوتی است به تأمل در حقیقت عرفان و گام نهادن در مسیر تهذیب نفس و معرفت الهی.

با نظارت صادق خادمی