در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

شهود و معرفت 62

متن درس

شهود و معرفت: بازتابی بر جایگاه قرآن کریم در عرفان و زندگی

شهود و معرفت: بازتابی بر جایگاه قرآن کریم در عرفان و زندگی

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه ۶۲)

دیباچه: قرآن کریم، چراغ هدایت و محور عرفان

قرآن کریم، چونان خورشیدی فروزان، راهنمای انسان‌ها به سوی حقیقت و کمال است. این کتاب الهی، نه تنها منبعی برای هدایت معنوی، بلکه محور تمامی شئون زندگی، از عرفان و مناجات تا عمل و اخلاق، به شمار می‌رود. در این نوشتار، با تکیه بر درس‌گفتارهای استاد فرزانه، به بررسی جایگاه بی‌بدیل قرآن کریم در ساحت عرفان ربوبی و زندگی مؤمنانه پرداخته می‌شود. هدف، تبیین نقش این کلام آسمانی به مثابه ناموس پروردگار و دعوت به بازگشت به آن در تمامی ابعاد حیات است، تا از این رهگذر، راهی به سوی اصلاح فرد و جامعه گشوده شود.

بخش نخست: عظمت قرآن کریم و دوری از آن

جایگاه والای قرآن کریم

قرآن کریم، کلامی است که از سوی پروردگار برای هدایت همگان نازل شده است. این کتاب، نه تنها برای مؤمنان، بلکه برای تمامی انسان‌ها، هدیه‌ای الهی است که راه را از بیراهه بازمی‌شناساند. چنان‌که در سوره بقره آمده است: شَهْرُ رَمَضَانَ الَّذِي أُنْزِلَ فِيهِ الْقُرْآنُ هُدًى لِلنَّاسِ وَبَيِّنَاتٍ مِنَ الْهُدَىٰ وَالْفُرْقَانِ (ماه رمضان [همان ماه] است که در آن، قرآن فرو فرستاده شده است، [کتابی] که مردم را راهبر، و [دارای] نشانه‌هایی روشن از هدایت و [میزان] جدایی [حق از باطل] است). این آیه، جامعیت قرآن کریم را برای هدایت عام و خاص، از عامه مردم تا متقین، نشان می‌دهد. عرفان راستین، که در سلسله انبیا و اولیای الهی جریان دارد، تنها با تکیه بر این کتاب الهی معنا می‌یابد.

درنگ: قرآن کریم، چونان چشمه‌ای زلال، منشأ تمامی معارف الهی و محور عرفان اصیل است که همگان را، از عادی تا عارف، به سوی کمال رهنمون می‌سازد.

نقد دوری از قرآن کریم

با وجود عظمت قرآن کریم، این کتاب وزین از دسترس فکری و عملی بسیاری از مسلمانان دور مانده است. این دوری، گاه ناشی از نادانی و غفلت خود مسلمانان بوده و گاه نتیجه طراحی‌های استعماری که کوشیده‌اند قرآن را از صحنه زندگی جوامع اسلامی حذف کنند. نتیجه این انحراف، جایگزینی قرآن با متونی است که گاه فاقد اصالت و جامعیت‌اند و به فساد و تباهی انجامیده‌اند. به جای تکیه بر کلام الهی، برخی به متون و منابعی روی آورده‌اند که به تعبیری، چونان شاخه‌های خشکیده در برابر درخت تناور قرآن، بی‌ثمر و ناکارآمدند.

بخش دوم: نقد جایگزینی قرآن کریم با متون دیگر

انحراف از منبع وحی

یکی از مهم‌ترین انتقادات مطرح‌شده، جایگزینی قرآن کریم با متونی است که از منظر محتوا و اصالت، در برابر کلام الهی ناکافی‌اند. این متون، که گاه پر از اشکال و نارسایی‌اند، نمی‌توانند جایگاهی هم‌تراز با قرآن داشته باشند. به عنوان مثال، برخی کتب دعا و متون فقهی، که گاه به طنز «مفاتیح الجنون» خوانده شده‌اند، نه تنها از عمق و جامعیت قرآن برخوردار نیستند، بلکه گاه به انحراف و تقلید کورکورانه دامن زده‌اند. این انتقاد، دعوتی است به بازنگری در اولویت‌های دینی و بازگشت به منبعی که خود، سرچشمه تمامی معارف است.

پیامدهای تقلید و عادت

تقلید کورکورانه و عادت، که در اصطلاح «ربقة المسلمین» به طناب الاغ و گاو تشبیه شده، انسان را از گوهر تفکر و تدبر محروم می‌سازد. این عادت، چونان بندی بر گردن، انسان را به موجودی بی‌اراده و گرفتار بدبختی بدل می‌کند. چنان‌که در سوره نساء آمده است: أَفَلَا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ (آیا در [معانی] قرآن نمی‌اندیشند؟). این آیه، دعوتی است به تأمل عمیق در قرآن کریم، نه صرف قرائت و تجوید که گاه به سطحی‌نگری و عادت منجر می‌شود.

درنگ: تقلید و عادت، چونان زنجیری بر پای اندیشه، انسان را از تدبر در قرآن کریم و دستیابی به حقیقت بازمی‌دارد.

بخش سوم: قرآن کریم، محور عرفان و عمل

عرفان ربوبی و تکیه بر قرآن

عرفان اصیل، که در مسیر انبیا و اولیای الهی جریان دارد، تنها با تکیه بر قرآن کریم شکوفا می‌شود. عارف سالک، که در سیر الی الله گام برمی‌دارد، باید قرآن را چونان مشعلی فروزان در پیش روی خود قرار دهد. ذکر، مناجات، نماز و تمامی شئون معنوی، همگی از این کتاب الهی استخراج می‌شوند. قرآن کریم، به تعبیری، ناموس پروردگار است و قرار دادن هر متنی در کنار آن، چونان بی‌حرمتی به این گوهر الهی است. چنان‌که در سوره اعراف آمده است: وَإِذَا قُرِئَ الْقُرْآنُ فَاسْتَمِعُوا لَهُ وَأَنْصِتُوا لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ (و چون قرآن خوانده شود، بدان گوش فرا دهید و خاموش باشید، باشد که مورد رحمت قرار گیرید).

کفایت قرآن کریم

قرآن کریم، کتابی است که هیچ کمبودی ندارد. این کلام الهی، دربرگیرنده فقه، اصول، غیب، حضور و شهود است. هر آنچه سالک برای سیر معنوی و عملی نیاز دارد، در این کتاب موجود است. متون دیگر، که گاه پر از اشکال و نارسایی‌اند، نمی‌توانند جایگزین این منبع بی‌نظیر شوند. به عنوان مثال، دستورات عملی قرآن، مانند پرهیز از گناه، در آیاتی چون لَا تَقْرَبُوا الصَّلَاةَ وَأَنْتُمْ سُكَارَىٰ (ای کسانی که ایمان آورده‌اید، در حالی که مست هستید به نماز نزدیک مشوید) یا لَا تَقْرَبُوا مَالَ الْيَتِيمِ إِلَّا بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ (و به مال یتیم نزدیک مشوید، مگر به شیوه‌ای که آن بهتر است)، راهنمای روشنی برای زندگی مؤمنانه ارائه می‌دهند.

بخش چهارم: پیامدهای دوری از قرآن کریم

فساد و تباهی جوامع اسلامی

دوری از قرآن کریم، پس از گذشت بیش از هزار سال از ظهور اسلام، جوامع اسلامی را به ورطه فساد، جنایت و بدبختی کشانده است. این انحراف، نتیجه جایگزینی کلام الهی با متونی است که گاه فاقد اصالت و جامعیت‌اند. این وضعیت، به بدنامی و بی‌آبرویی مسلمانان در میان دیگر ملت‌ها منجر شده است. به عنوان مثال، نقض حقوق بشر در برخی جوامع اسلامی، که ریشه در دوری از قرآن دارد، گواهی بر این مدعاست. قرآن کریم، چونان آیینه‌ای شفاف، راه اصلاح این کاستی‌ها را نشان می‌دهد.

نقد تفاسیر نادرست

یکی از آسیب‌های دوری از قرآن کریم، تفاسیر نادرست و تحریف معانی آیات است. به عنوان نمونه، نسبت دادن معنای آیه لَيْلَةُ الْقَدْرِ خَيْرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ (شب قدر از هزار ماه بهتر است) به امور بی‌ارتباط با حقیقت قرآن، نشانه‌ای از این انحراف است. چنین تفاسیر نادرستی، که گاه از جهل یا تأثیرات استعماری نشأت گرفته‌اند، مانع از فهم صحیح کلام الهی می‌شوند.

درنگ: دوری از قرآن کریم، چونان گم کردن قطب‌نما در دریای طوفانی، جوامع اسلامی را به سوی فساد و تباهی سوق داده است.

بخش پنجم: دعوت به بازگشت به قرآن کریم

قرآن کریم، کتاب عملیات و زندگی

قرآن کریم، نه تنها کتاب قرائت، بلکه کتاب عملیات و زندگی است. این کلام الهی، باید در تمامی شئون حیات، از خواب و بیداری تا ذکر و مناجات، همراه انسان باشد. چنان‌که در سوره مریم آمده است: خُذِ الْكِتَابَ بِقُوَّةٍ (کتاب را به قوت بگیر). این آیه، دعوتی است به چنگ زدن به قرآن با تمام توان و به کار بستن آن در زندگی روزمره. قرائت سطحی و بدون تدبر، که گاه به طنز «عوع عوع» خوانده شده، نمی‌تواند جایگزین تعامل عمیق و عملی با این کتاب شود.

انس با قرآن کریم

انس با قرآن کریم، از طریق لمس، بو کردن و قرار دادن آن در دل و زندگی، راهی به سوی قرب الهی است. این انس، چونان گلی معطر، روح انسان را تازه می‌کند و او را به سوی حقیقت رهنمون می‌سازد. تجربه‌های شخصی، مانند خواندن یک جزء قرآن در کمتر از بیست دقیقه در کودکی یا الگوهایی چون عالمان دینی که قرآن را میان مطالعه کتاب‌ها قرار می‌دادند، نشان‌دهنده اهمیت این انس است. قرآن کریم، کتاب ارتزاق و مربی انسان در دنیا و آخرت است.

بخش ششم: قرآن کریم، شفا و رحمت

هدایت و شفابخشی قرآن

قرآن کریم، منبعی بی‌همتا برای هدایت و شفا است. چنان‌که در سوره اسراء آمده است: إِنَّ هَٰذَا الْقُرْآنَ يَهْدِي لِلَّتِي هِيَ أَقْوَمُ (به راستی این قرآن به [سوی] آنچه استوارتر است راه می‌نماید) و وَنُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ مَا هُوَ شِفَاءٌ وَرَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنِينَ (و از قرآن آنچه را که برای مؤمنان شفا و رحمت است فرو می‌فرستیم). این آیات، بر نقش بی‌بدیل قرآن در هدایت به سوی استوارترین راه و شفابخشی به روح و جان مؤمنان تأکید دارند.

حفاظت از قرآن در برابر شیطان

قرآن کریم، چونان سپری در برابر وسوسه‌های شیطانی است. آیه فَإِذَا قَرَأْتَ الْقُرْآنَ فَاسْتَعِذْ بِاللَّهِ مِنَ الشَّيْطَانِ الرَّجِيمِ (پس چون قرآن را خواندی، از شیطان رانده‌شده به خدا پناه بر) هشداری است به لزوم پناه بردن به خدا هنگام تعامل با این کتاب، تا شیطان مانع هدایت نشود.

بخش هفتم: چالش‌های فهم قرآن کریم

قرآن اعجمی و نیاز به تلاش

فهم قرآن کریم، نیازمند وقت و تلاشی عمیق است. آیه وَلَوْ جَعَلْنَاهُ قُرْآنًا أَعْجَمِيًّا لَقَالُوا (و اگر آن را قرآنی غیرعربی می‌کردیم، قطعاً می‌گفتند) نشان می‌دهد که زبان عربی قرآن، هرچند فصیح و روشن است، اما فهم آن مستلزم تأمل و مطالعه مداوم است. بسیاری از مسلمانان، به دلیل صرف نکردن وقت و عمر، از فهم این کتاب محروم مانده‌اند.

تعهد به اصلاح تعامل با قرآن

استاد فرزانه، با اشاره به تلاش‌های خود برای اصلاح اشکالات در تعامل با قرآن، وصیت کرده‌اند که اگر این اصلاحات به سرانجام نرسد، آثارشان امحا شود. این تعهد، نشانه‌ای از عمق دغدغه برای احیای جایگاه قرآن کریم است. این کلام، چونان فریادی از ژرفای جان، دعوتی است به بازنگری در نحوه تعامل با این کتاب الهی.

درنگ: فهم قرآن کریم، چونان گشودن دریچه‌ای به سوی نور، نیازمند تلاش، تأمل و انس مداوم است.

جمع‌بندی

این نوشتار، با تکیه بر درس‌گفتارهای گران‌سنگ، به تبیین جایگاه بی‌همتای قرآن کریم در عرفان، عمل و زندگی پرداخته است. قرآن، چونان چشمه‌ای جوشان، منبعی کامل برای هدایت، شفا و رحمت است که هیچ متنی نمی‌تواند جایگزین آن شود. دوری از این کتاب، ریشه فساد و بدبختی جوامع اسلامی بوده و بازگشت به آن، تنها راه اصلاح است. دعوت به تدبر، عمل و انس با قرآن، چونان مشعلی است که راه را در تاریکی‌های تقلید و عادت روشن می‌سازد. باشد که با چنگ زدن به این کلام الهی، راهی به سوی عزت، سعادت و قرب الهی گشوده شود.

با نظارت صادق خادمی