متن درس
پرسش و پاسخ: تأملاتی در باب پرسشگری و معرفت انسانی
برگرفته از درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه ۱)
دیباچه
پرسشگری، چونان چراغی فروزان در مسیر تاریک معرفت، راه انسان را به سوی حقیقت میگشاید. این گفتار، با الهام از تعالیم استاد فرزانه قدسسره، به کاوش در ژرفای پرسشگری میپردازد و آن را چونان جوهرهای برای تکامل فکری، معنوی و اخلاقی انسان معرفی میکند. در این نوشتار، با نگاهی چندسویه، از پرسشهای روزمره و علمی تا پرسشهای نفسانی و معنوی، به همراه نقدی بر وضعیت فکری و فرهنگی جامعه، بررسی میشود. این متن، با پیوند میان حکمت دینی و عقلانیت، بستری برای تأمل در چیستی انسان و جایگاه او در نظام هستی فراهم میآورد.
بخش نخست: پرسشگری، جوهره انسانیت
پیوند پرسشگری با مناسبتهای دینی
این گفتار با یمن و برکت روزی مبارک، مصادف با بزرگداشت یکی از اولیای الهی، آغاز میشود. این همزمانی، چونان نسیمی که بوی گلهای بهشتی را به همراه دارد، بستری معنوی برای تأمل در پرسشگری فراهم میکند. مناسبتهای دینی، چون پنجرهای به سوی حقیقت، انسان را به سوی پرسشهای عمیقتر هدایت میکنند و پیوندی میان عقل و ایمان میسازند. این پیوند، پرسشگری را نه تنها بهعنوان عملی عقلانی، بلکه بهمثابه سفری معنوی معرفی میکند که با برکت الهی شکوفا میشود.
ساختار سهگانه پرسشگری
استاد فرزانه قدسسره، پرسشگری را در سه محور اصلی تبیین میفرمایند: نخست، پرسشهای قرآنی که در آیات کریمه بهصورت مستقیم و غیرمستقیم مطرح شدهاند؛ دوم، اهمیت پرسشگری در حیات انسانی بهعنوان جوهره وجود آدمی؛ و سوم، نقد وضعیت فکری و فرهنگی جامعه که از فقدان پرسشگری رنج میبرد. این ساختار سهگانه، چونان نقشهای جامع، راه را برای کاوش در ابعاد گوناگون پرسشگری هموار میسازد.
پرسشگری در قرآن کریم
قرآن کریم، چونان دریایی بیکران از معرفت، با حدود ۱۳۰ تا ۱۴۰ آیه به موضوع پرسشگری پرداخته است. این آیات، پرسش را نهتنها بهعنوان ابزاری برای فهم، بلکه بهمثابه پلی برای ارتباط با خداوند متعال معرفی میکنند. یکی از این آیات، با بیانی روشن، نزدیکی خداوند به بندگان و پذیرش دعاها و پرسشهایشان را نشان میدهد:
﴿وَإِذَا سَأَلَكَ عِبَادِي عَنِّي فَإِنِّي قَرِيبٌ ۖ أُجِيبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذَا دَعَانِ ۖ فَلْيَسْتَجِيبُوا لِي وَلْيُؤْمِنُوا بِي لَعَلَّهُمْ يَرْشُدُونَ﴾
ترجمه: و چون بندگانم از تو درباره من پرسند [بگو] من نزدیکم و دعای دعاکننده را هنگامی که مرا بخواند اجابت میکنم. پس باید دعوتم را بپذیرند و به من ایمان آورند، باشد که راه یابند (بقره: ۱۸۶).
این آیه، پرسشگری را بهعنوان مسیری برای رستگاری و هدایت معرفی میکند و بر نزدیکی خداوند به بندگانش تأکید دارد.
جوهره انسانیت در پرسشگری
انسان، بهمثابه موجودی پرسشگر، با سوالهایش از دیگر مخلوقات متمایز میشود. حیوانات، هرچند دارای غرایزند، از پرسشگری عقلانی و معنوی بیبهرهاند. فقدان پرسش در انسان، چونان خاموشی چراغ عقل، او را به انفعال و رکود میکشاند. استاد فرزانه قدسسره، با تمثیلی زیبا، انسان فاقد پرسش را به موجودی تشبیه میکنند که چونان حیوانی است که تنها قامت راست کرده و در جهان گام نهاده است. این دیدگاه، با روانشناسی وجودی همخوانی دارد که پرسشگری را نشانه خودآگاهی و میل به فهم حقیقت میداند.
نقد روانشناختی انفعال فکری
از منظر روانشناختی، فردی که پرسشی به ذهنش خطور نمیکند، دچار محدودیت ذهنی و انفعال وجودی است. چنین فردی، چونان درختی بیریشه، از رشد فکری و معنوی محروم میماند. استاد فرزانه قدسسره تأکید میکنند که فقدان پرسش، نشانهای از ذهن جامد و غیرپویاست که انسان را از ظرفیتهای متعالیاش دور میکند. این نقد، با نظریههای شناختی همراستاست که پرسشگری را محرک اصلی رشد اخلاقی و فکری میدانند.
بخش دوم: دستهبندی سوالات انسانی
سوالات لفظی: بنیان یادگیری
سوالات لفظی، که در محیطهای آموزشی چون مدرسه و دانشگاه شکل میگیرند، به مسائل علمی و روزمره مربوط میشوند. این پرسشها، مانند «چگونه کلمهای را نگارش کنیم؟» یا «چرا این پدیده اینگونه است؟»، بنیان یادگیری فعال و خلاق را تشکیل میدهند. استاد فرزانه قدسسره، این سوالات را چونان بذرهایی میدانند که در خاک ذهن کاشته شده و به بار دانش مینشینند.
سوالات نفسانی: کاوش در هویت و خواستهها
سوالات نفسانی، چونان آینهای برای خودشناسی، انسان را به تأمل در خواستهها و اهدافش دعوت میکنند. پرسشهایی مانند «من چه میخواهم؟» یا «چگونه باید زیست؟» از این دستهاند. این سوالات، با بعد اخلاقی و روانشناختی انسان پیوند دارند و او را به سوی فهم عمیقتر هویت و ارزشهایش هدایت میکنند. استاد فرزانه قدسسره، با تمثیلی لطیف، این سوالات را به جویبارهایی تشبیه میکنند که از اعماق قلب سرچشمه گرفته و به دریای معرفت میریزند.
سوالات معنوی: ارتباط با عوالم متعالی
سوالات معنوی، که از خداوند متعال، ملائکه یا موجودات غیرمادی پرسیده میشوند، بالاترین مرتبه پرسشگری را تشکیل میدهند. این پرسشها، چونان بالهایی برای پرواز به سوی معرفت الهی، انسان را به ارتباط با عوالم متعالی دعوت میکنند. قرآن کریم، با بیانی ژرف، این ارتباط را تأیید میکند:
﴿قُلْ إِنَّمَا أَنَا بَشَرٌ مِثْلُكُمْ يُوحَىٰ إِلَيَّ أَنَّمَا إِلَٰهُكُمْ إِلَٰهٌ وَاحِدٌ ۖ فَمَنْ كَانَ يَرْجُو لِقَاءَ رَبِّهِ فَلْيَعْمَلْ عَمَلًا صَالِحًا وَلَا يُشْرِكْ بِعِبَادَةِ رَبِّهِ أَحَدًا﴾
ترجمه: بگو: من جز بشری مانند شما نیستم. به من وحی میشود که خدای شما خدایی یگانه است. پس هر که به لقای پروردگارش امید دارد، باید کاری شایسته انجام دهد و در پرستش پروردگارش هیچکس را شریک نکند (کهف: ۱۱۰).
این آیه، پرسشگری معنوی را به عمل صالح و ایمان خالص پیوند میدهد.
جمعبندی بخش دوم
دستهبندی سوالات به لفظی، نفسانی و معنوی، چونان نردبانی است که انسان را از سطح مادی به سوی قلههای متعالی معرفت رهنمون میشود. این چارچوب، با پیوند میان ابعاد گوناگون وجود انسان، از روزمره تا متعالی، نقشهای جامع برای فهم پرسشگری ارائه میدهد.
بخش سوم: نقد وضعیت فکری و فرهنگی جامعه
فقدان پرسشگری و انفعال فرهنگی
استاد فرزانه قدسسره، با نگاهی نقادانه، جامعهای را که از پرسشگری تهی است، به سرزمینی خشک و بیحاصل تشبیه میکنند. فقدان پرسش، چونان سدی در برابر پیشرفت فکری و معنوی، جامعه را به انفعال و رکود میکشاند. این نقد، ریشه در تحلیل جامعهشناختی جوامع غیرپویا دارد که کنجکاوی و پرسشگری در آنها سرکوب شده است.
نقد خرافات و باورهای نادرست
بسیاری از باورهای رایج، مانند توبههای غیرمنطقی یا ادعاهای عرفانی بیاساس، چونان علفهای هرز، مانع رشد فکری و معنوی میشوند. استاد فرزانه قدسسره، با بیانی صریح، این باورها را مورد نقد قرار داده و بر ضرورت عقلمحوری تأکید میورزند. بهعنوان مثال، توصیه به انجام توبههای افراطی، مانند دوازده هزار توبه، بدون مبنای عقلانی، نمونهای از انحراف از مسیر حقیقت است. این نقد، با تأکید قرآن کریم بر عقلانیت همراستاست:
﴿أَفَلَا تَعْقِلُونَ﴾
ترجمه: آیا تعقل نمیکنید؟ (یوسف: ۱۰۹).
نقد انحرافات در علم دینی
علم دینی، که باید چونان مشعلی راهنما باشد، گاه به دلیل فقدان پرسشگری و تکیه بر باورهای کهنه، به انحراف کشیده شده است. استاد فرزانه قدسسره، با تمثیلی زیبا، این وضعیت را به چاهی تشبیه میکنند که به جای آب زلال، گلآلود است. اصلاح این وضعیت، نیازمند ترویج پرسشگری عقلانی و بازگشت به مبانی اصیل دینی است.
قتل عمد و خطا از منظر شرعی
استاد فرزانه قدسسره، با تکیه بر فقه اسلامی، به تبیین قتل عمد و خطا میپردازند. قتل عمد، نیازی به قصد صریح ندارد و اراده عرفی کافی است، درحالیکه قتل خطا زمانی رخ میدهد که فاعل قصد کشتن نداشته باشد. این تمایز، چونان خطکشی دقیق، احکام شرعی را از یکدیگر جدا میسازد و بر اهمیت نیت در فقه تأکید دارد.
جمعبندی بخش سوم
نقد وضعیت فکری و فرهنگی جامعه، چونان آینهای است که کاستیها و انحرافات را نمایان میسازد. فقدان پرسشگری، خرافات و انحرافات در علم دینی، موانعی هستند که با بازگشت به عقلانیت و پرسشگری میتوان بر آنها غلبه کرد.
بخش چهارم: مشاهدات معنوی و نقش عقل
مشاهدات معنوی و ملاک صحت
مشاهدات معنوی، مانند دیدن عوالم غیرمادی، چونان رؤیاهایی هستند که نیازمند سنجش با عقل و قرب الهیاند. استاد فرزانه قدسسره، با تمثیلی لطیف، این مشاهدات را به آینهای تشبیه میکنند که تنها در صورت پاکی و صیقل، حقیقت را بازمیتاباند. بسیاری از این مشاهدات، ممکن است به خرافات یا خیالات آلوده باشند و نیازمند مربی، رزق حلال و زمینه مناسب هستند.
نقش اسم رب در مشاهدات
هر فرد، بر اساس شاکله و استعداد خویش، خداوند و جهان را بهگونهای متفاوت درک میکند. این تفاوت، چونان رنگهای گوناگون در یک نقاشی، از تنوع در قرب و معرفت ناشی میشود. قرآن کریم، با بیانی ژرف، به تحول مداوم خداوند اشاره دارد:
﴿كُلَّ يَوْمٍ هُوَ فِي شَأْنٍ﴾
ترجمه: هر روز او در شأنی است (رحمن: ۲۹).
این آیه، خداوند را موجودی پویا و در حال تجلی معرفی میکند که درک او به استعداد هر فرد وابسته است.
تجربههای شخصی و عرفانی
استاد فرزانه قدسسره، با اشاره به تجربههای شخصی خویش، مانند تعامل با دراویش و حضور در مجالس عرفانی، نمونهای عملی از پرسشگری معنوی ارائه میدهند. این تجربیات، چونان سفرهایی به عوالم ناپیدا، نشاندهنده عمق پرسشگری و ارتباط با موجودات غیرمادی است. بهعنوان مثال، حضور در خانقاه صفیعلیشاه و تعامل با مرشدان، بستری برای فهم عمیقتر معرفت فراهم آورده است.
جمعبندی بخش چهارم
مشاهدات معنوی، چونان پنجرهای به سوی عوالم متعالی، نیازمند آمادگی و سنجش عقلانیاند. تجربههای شخصی، با پیوند میان عقل و شهود، نمونهای عملی از پرسشگری معنوی را به نمایش میگذارند.
بخش پنجم: وظایف عالمان و اصلاح جامعه
وظیفه عالمان در برابر بدعتها
عالمان، چونان نگهبانان حقیقت، موظفاند در برابر بدعتها و خرافات، علم خویش را آشکار سازند. حدیثی شریف این وظیفه را چنین بیان میکند: «هرگاه بدعتها در امتم آشکار شود، بر عالم است که علم خود را آشکار کند.» استاد فرزانه قدسسره، با تأکید بر این حدیث، عالمان را به اصلاح جامعه دعوت میکنند، اما هشدار میدهند که این اقدام باید بدون آسیب به خود و دیگران انجام شود.
نقد اعمال غیرمنطقی
اعمال غیرمنطقی، مانند توبههای افراطی یا قربانیهای بیمبنا، چونان زنجیرهایی هستند که انسان را از مسیر حقیقت دور میکنند. استاد فرزانه قدسسره، با تمثیلی گویا، این اعمال را به باری سنگین تشبیه میکنند که به جای رهایی، انسان را در بند میکشد. بازگشت به عقل و شرع، راهکار رهایی از این انحرافات است.
جمعبندی بخش پنجم
وظیفه عالمان در اصلاح جامعه، چونان مشعلی است که تاریکی بدعتها را میزداید. نقد اعمال غیرمنطقی و ترویج عقلانیت، راهی به سوی جامعهای پویا و حقیقتجو است.
جمعبندی نهایی
این گفتار، چونان سفری در ژرفای پرسشگری، انسان را به تأمل در چیستی وجود و جایگاهش در نظام هستی دعوت میکند. پرسشگری، بهعنوان جوهره انسانیت، از سوالات لفظی و علمی تا پرسشهای نفسانی و معنوی، راهی به سوی تکامل فکری، اخلاقی و معنوی میگشاید. نقد خرافات و انحرافات در علم دینی، همراه با تأکید بر عقلمحوری، ضرورت اصلاح جامعه را نمایان میسازد. آیات قرآن کریم، چونان مشعلهایی در این مسیر، پرسشگری را بهعنوان پلی به سوی معرفت الهی معرفی میکنند. تجربههای شخصی استاد فرزانه قدسسره، نمونهای عملی از این سفر معنویاند که با پیوند عقل و شهود، راه را برای فهم حقیقت هموار میسازند. این نوشتار، خوانندگان را به تأمل در پرسشگری بهعنوان ابزاری برای رشد و اصلاح جامعه فرا میخواند.