متن درس
پرسش و پاسخ: بازاندیشی در انسانشناسی قرآنی و مناسبات زن و مرد
برگرفته از درسگفتارهای استاد فرزانه قدسسره (جلسه سیزدهم)
دیباچه
این نوشتار، کاوشی است عمیق در پرسشهای بنیادین پیرامون هویت انسان، جایگاه زن و مرد، و مناسبات اجتماعی و خانوادگی از منظری قرآنی و عقلانی. با تکیه بر قرآن کریم بهعنوان یگانه منبع معتبر معرفت دینی، این اثر به بازنگری در باورها، سنتها، و قوانین موجود میپردازد و با نگاهی نقادانه و علمی، راهکارهایی برای فهم بهتر انسان و روابط او ارائه میدهد. این متن، با پیوند زدن آیات قرآنی به نیازهای ملموس زندگی روزمره، درصدد است تا پاسخهایی روشن و کاربردی برای چالشهای معاصر فراهم آورد. همانگونه که خورشید حقیقت را بر زمین میتاباند، این نوشتار نیز میکوشد با نور عقل و وحی، تاریکیهای جهل و خرافه را از میان بردارد.
بخش نخست: قرآن کریم، بنیاد معرفت و عمل
قرآن کریم، چونان چشمهای زلال، سرچشمه معرفت دینی است که هر باور و عملی باید با آن سنجیده شود. این دیدگاه، هرگونه منبع دیگر، از جمله روایات، را در صورت ناسازگاری با آیات قرآنی، فاقد اعتبار میداند. این رویکرد، دعوتی است به بازگشت به متن وحیانی و ارزیابی انتقادی سنتها. قرآن باید در سفره زندگی انسان حضور یابد و راهحلهایی ملموس برای مسائل روزمره ارائه دهد.
این تأکید بر قرآن، مستلزم پژوهشی عمیق و عملگرایانه است. همانگونه که باغبانی با دقت بذرها را میکارد و میپروراند، پژوهشگران نیز باید با کاوش در آیات، راهکارهایی برای زیستن استخراج کنند.
بخش دوم: انسان، پرسش بنیادین پس از قرآن
پس از قرآن کریم، انسان بزرگترین پرسش پیش روی بشر است. چیستی، هویت، و چگونگی زیست انسان، پرسشهایی هستند که باید در بستر زندگی واقعی پاسخ گیرند. انسان، چونان کتابی نانوشته، نیازمند خوانشی دقیق از منظر قرآنی و علمی است. این پرسشها باید به سفره و هستی انسان گره بخورد، چنانکه رودی به دریا میپیوندد.
انسانشناسی قرآنی، با تأکید بر ابعاد وجودی، اجتماعی، و روحانی، میکوشد تا هویت و هدف خلقت را روشن سازد. این کاوش، نیازمند نگاهی چندرشتهای است که علوم انسانی و الهیات را در هم آمیزد.
بخش سوم: وحدت انسانی پیش از تمایز جنسیتی
پیش از تمایز جنسیتی، انسان بهعنوان موجودی واحد مطرح است. قرآن کریم در آیهای فرموده است:
يَا أَيُّهَا النَّاسُ اتَّقُوا رَبَّكُمُ الَّذِي خَلَقَكُمْ مِنْ نَفْسٍ وَاحِدَةٍ وَخَلَقَ مِنْهَا زَوْجَهَا
ای مردم، از پروردگارتان که شما را از نفس واحدی آفرید و جفتش را [نیز] از او آفرید، پروا کنید (النساء: ۱).
این آیه، بر وحدت منشأ انسانی دلالت دارد. نطفه در چهار ماه نخست، صرفاً انسان است و جنسیت در مراحل بعدی شکل میگیرد. این دیدگاه، برابری در ذات و کرامت انسانها را تأیید میکند، چنانکه ستارگان در آسمان، یکسان در نور و متفاوت در جایگاهاند.
بخش چهارم: نقد جنایات به نام دین
برخی باورها و سنتها، که به نام دین رواج یافتهاند، ریشه در فرهنگهای باستانی دارند و نه در قرآن کریم. این امور، مانند اسارت زن به مرد یا برتریجویی مردان، از منظر عقل و وحی مردودند. بازنگری تاریخی و تطبیقی این سنتها، چونان کاوش در لایههای زمین، ریشههای غیرقرآنی آنها را آشکار میسازد.
بخش پنجم: نامگذاری فرزندان و عدالت جنسیتی
برخی دانشمندان، با استناد به زحمات نهماهه زن در بارداری، نامگذاری فرزندان به نام مادر را عادلانهتر میدانند. این دیدگاه، سنت نامگذاری به نام پدر را ریشه در ساختارهای مردسالارانه میداند. قرآن کریم در این باره میفرماید:
ادْعُوهُمْ لِآبَائِهِمْ هُوَ أَقْسَطُ عِنْدَ اللَّهِ
آنان را به [نام] پدرانشان بخوانید، که این نزد خدا عادلانهتر است (الأحزاب: ۵).
این آیه، در بستر تاریخی خود، بر نامگذاری به نام پدر تأکید دارد، اما تفسیر آن در شرایط مدرن میتواند به عدالت اجتماعی و خانوادگی منجر شود. همانگونه که نسیم بهار، گلها را به رقص درمیآورد، بازنگری این سنت نیز میتواند عدالت را در خانواده شکوفا کند.
بخش ششم: مکملیت زن و مرد
زن و مرد، نه برتر از یکدیگرند و نه مستقل؛ بلکه مکمل هماند. قرآن کریم در این باره فرموده است:
وَخَلَقَ مِنْهَا زَوْجَهَا لِيَسْكُنَ إِلَيْهَا
و جفتش را از او آفرید تا بدان آرام گیرد (الأعراف: ۱۸۹).
این مکملیت، چونان دو بال پرنده، زن و مرد را به سوی آرامش و همکاری هدایت میکند. هر یک تواناییهایی دارند که دیگری فاقد آن است، و این تفاوت، زمینهساز همافزایی است.
بخش هفتم: تقسیم نقشها در خانواده
زن، فرمانده امور داخلی خانه و مرد، مسئول امور خارجی است. این تقسیمبندی، مبتنی بر تفاوتهای طبیعی و اجتماعی است و نباید به سلطه یا مداخله غیرضروری منجر شود. همکاری، چونان نخ تسبیح، اعضای خانواده را به هم پیوند میدهد.
بخش هشتم: تفاوتهای خلقی و حکمت خلقت
زن و مرد، از نظر خلقی و زیستی، تفاوتهای عمیقی دارند. قرآن کریم میفرماید:
إِنَّا خَلَقْنَاكُمْ مِنْ ذَكَرٍ وَأُنْثَىٰ
ما شما را از مرد و زن آفریدیم (الحجرات: ۱۳).
این تفاوتها، نه نشانه تضاد، بلکه جلوهای از حکمت الهی است که مکملیت را تقویت میکند. پرسش از حکمت خلقت، چونان سفری به اعماق اقیانوس، نیازمند پژوهش در زیستشناسی، روانشناسی، و الهیات است.
بخش نهم: چالشهای اجتماعی مدرن
نارضایتی زن و مرد از یکدیگر، رشد فمینیسم، همجنسگرایی، و حتی قانونی شدن برخی روابط غیرمتعارف در جوامع مدرن، نشانههایی از آشوب در طبیعت انسانی است. این پدیدهها، چونان طوفانی در دریا، نیازمند تحلیل عمیق جامعهشناختی و دینی است.
بخش دهم: تنوع روابط و نقد قوانین
تنوع روابط در فرهنگها، از چندشوهری تا چندزنی، ریشه در تفاوتهای تاریخی دارد. قرآن کریم در این باره فرموده است:
فَانْكِحُوا مَا طَابَ لَكُمْ مِنَ النِّسَاءِ مَثْنَىٰ وَثُلَاثَ وَرُبَاعَ
با هر چه از زنان که شما را پسند افتاد، دو دو، و سه سه، و چهار چهار به نکاح خود درآورید (النساء: ۳).
این آیه، چارچوبی برای ازدواج ارائه میدهد، اما بر عدالت تأکید دارد. نقد تنوع روابط، چونان بازسازی بنایی کهن، نیازمند بازنگری قوانین بر اساس عقل و اخلاق است.
بخش یازدهم: نقد روایات غیرقرآنی
برخی روایات، مانند ادعای بارداری مردان، فاقد پشتوانه قرآنیاند و از منظر علمی نیز با زیستشناسی کنونی سازگار نیستند. تأکید بر قرآن کریم، چونان فانوسی در شب، راه را از بیراهه جدا میکند.
بخش دوازدهم: شناخت حقوق و وظایف
ناکامی در شناخت حقوق و وظایف زن و مرد، ریشه نزاعهای خانوادگی است. قرآن کریم میفرماید:
وَلَهُنَّ مِثْلُ الَّذِي عَلَيْهِنَّ بِالْمَعْرُوفِ
و زنان را همانند تکالیفی که بر دوش دارند، حقوقی است به شایستگی (البقرة: ۲۲۸).
این آیه، بر برابری حقوق و وظایف تأکید دارد. آموزش و پژوهش، چونان کلیدی برای گشودن قفل ناآگاهی، راهحل این چالش است.
بخش سی twenty-first: پژوهش برای جمعیت جهانی
تصمیمگیری برای هشت تا ده میلیارد انسان، نیازمند تحقیق، کتاب، و آزمایش است. این مسائل، چونان ریشههای درختی تنومند، به زندگی روزمره گره خوردهاند.
بخش چهاردهم: نقد باورهای غیرقرآنی
مفاهیمی چون مهدویت و رجعت، فاقد پشتوانه صریح قرآنیاند. تأکید بر عقل و قرآن، چونان نسیمی که غبار را میزداید، خرافات را کنار میزند.
بخش پانزدهم: آیات مرتبط با حضرت زهرا (س)
ادعای وجود ۵۰۰ آیه مرتبط با حضرت زهرا (س) نیازمند مستندسازی است. قرآن کریم در آیهای فرموده است:
إِنَّا أَعْطَيْنَاكَ الْكَوْثَرَ
ما کوثر را به تو عطا کردیم (الکوثر: ۱).
این آیه، به تفسیر برخی، به حضرت زهرا (س) اشاره دارد. ناتمام ماندن این بحث، چونان بنایی نیمهساخته، لزوم پژوهش مداوم را نشان میدهد.
بخش شانزدهم: بازنگری قوانین ارث
قاعده ارث نابرابر، در قرآن کریم چنین آمده است:
لِلذَّكَرِ مِثْلُ حَظِّ الْأُنْثَيَيْنِ
سهم مردان دو برابر سهم زنان است (النساء: ۱۱).
پیشنهاد بازنگری با در نظر گرفتن مهریه، چونان پلی به سوی عدالت، تفسیری پویا و عادلانه را ترویج میدهد.
بخش هفدهم: نقد قوانین مردسالارانه
قوانین کنونی، آمیخته با خرافات و سنتهای نادرستاند. بازنگری آنها، چونان بازسازی باغی کهن، نیازمند تحلیل قرآنی و عقلانی است.
بخش هجدهم: الگوی زندگی موفق
زندگی زوجی که تا ۹۹ سال با آرامش زیستهاند، چونان چراغی در مسیر، الگویی برای همکاری و احترام متقابل است.
بخش نوزدهم: لزوم مطالعه انسان، زن، و مرد
مطالعه قرآن کریم و آثار دانشمندان، چونان کاوش در معدنی گرانبها، برای فهم انسان و روابط او ضروری است.
بخش بیستم: نقد قوانین طلاق و حضانت
قوانین کنونی طلاق و حضانت، که حق مادر را نادیده میگیرند، نیازمند بازنگریاند. قرآن کریم میفرماید:
وَالْوَالِدَاتُ يُرْضِعْنَ أَوْلَادَهُنَّ حَوْلَيْنِ كَامِلَيْنِ
و مادران، فرزندان خود را دو سال تمام شیر دهند (البقرة: ۲۳۳).
این آیه، نقش مادر را برجسته میکند و عدالت در قوانین را طلب میکند.
بخش بیستویکم: پژوهش علمی و دانشگاهی
علم دینی، نیازمند دانشگاه و آزمایشگاه است تا مسائل انسانی را بررسی کند. این رویکرد، چونان مشعلی فروزان، مسیر حقیقت را روشن میسازد.
بخش بیستودوم: تحول پرسشهای مردم
پرسشهای مردم از مسائل فقهی به سوی مسائل اجتماعی و انسانی تغییر یافته است. این تحول، چونان بادی که جهتش تغییر کند، نیاز به دانشمندان چندرشتهای را نشان میدهد.
بخش بیستوسوم: گفتوگو با نسل جدید
پرسشهای نسل جدید، مانند «پوشش یعنی چه؟»، نیازمند گفتوگویی عقلانی و محترمانه است. این تعامل، چونان پلی میان نسلها، به فهم متقابل میانجامد.
بخش بیستوچهارم: آگاهی از جهان معاصر
عالمان دینی، بدون آگاهی از جهان و فناوری، نمیتوانند به پرسشهای مدرن پاسخ دهند. انسانشناسی، چونان کلیدی طلایی، راهگشای چالشهای معاصر است.
بخش بیستوپنجم: دیدگاه قرآن کریم درباره انسان
قرآن کریم، انسان را اشرف مخلوقات میداند:
وَلَقَدْ كَرَّمْنَا بَنِي آدَمَ
و بهراستی فرزندان آدم را گرامی داشتیم (الإسراء: ۷۰).
این دیدگاه، مبنای انسانشناسی قرآنی است که کرامت و ارزش انسان را تأیید میکند.
جمعبندی
این نوشتار، با تکیه بر قرآن کریم و عقل، به کاوش در پرسشهای بنیادین انسان، زن، و مرد پرداخته است. انسان، چونان گوهری گرانبها، محور این تأملات است. زن و مرد، بهعنوان مکمل یکدیگر، باید در چارچوبی عادلانه و مبتنی بر همکاری زندگی کنند. نقد خرافات و قوانین ناعادلانه، دعوتی است به بازنگری عقلانی و علمی. قرآن کریم، با تأکید بر وحدت و کرامت انسانی، راهنمایی است برای فهم چالشهای معاصر. این اثر، زمینهساز پژوهشهای آکادمیک در انسانشناسی، الهیات، و جامعهشناسی است و چونان بذری در خاک، آماده شکوفایی در ذهن پژوهشگران است.