در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

پرسش و پاسخ 15

متن درس

پرسش و پاسخ: تأملاتی در دین‌شناسی، جامعه‌شناسی دینی و جایگاه جنسیتی

پرسش و پاسخ: تأملاتی در دین‌شناسی، جامعه‌شناسی دینی و جایگاه جنسیتی

برگرفته از درس‌گفتارهای استاد فرزانه قدس‌سره (جلسه پانزدهم)

دیباچه

این نوشتار، با تأمل در پرسش‌های بنیادین دین‌شناسی و جامعه‌شناسی دینی، به کاوش در پیوندهای عمیق میان وحی الهی، پیش‌زمینه‌های تاریخی، و تحولات اجتماعی می‌پردازد. محور این گفتار، بررسی نقش دین در اصلاح جامعه، ضرورت پویایی آن در برابر نیازهای زمانه، و بازاندیشی در جایگاه جنسیتی، به‌ویژه موقعیت زنان در بستر تاریخی و معاصر است. با بهره‌گیری از نگرشی چندوجهی، این متن می‌کوشد تا با زبانی روشن و متین، مفاهیم پیچیده را به‌گونه‌ای تبیین کند که هم‌زمان ریشه در سنت دینی داشته باشد و هم پاسخگوی پرسش‌های نوین باشد. همانند باغبانی که نهال حقیقت را با دقت می‌پرورد، این اثر در پی آن است که با پالایش خرافات و بازنگری در تفاسیر، راه را برای فهمی نوین از دین و جایگاه اجتماعی انسان هموار سازد.

بخش یکم: پیش‌زمینه‌های تاریخی ادیان و انطباق وحی با جامعه

ریشه‌های تاریخی ادیان

ادیان الهی، از جمله اسلام، در بستری تاریخی و اجتماعی خاص شکل گرفته‌اند. ظهور پیامبران، چون موسی، عیسی، و محمد (ص)، نه امری تصادفی، بلکه پاسخی الهی به نیازهای زمانه بوده است. وحی، همانند جریانی زلال که در مسیر سنگلاخ‌های اجتماعی جاری می‌شود، با در نظر گرفتن باورها، فرهنگ‌ها، و خرافات جامعه هدف، به اصلاح تدریجی پرداخته است. این دیدگاه، ریشه در نظریه‌های دین‌شناسی تاریخی دارد که ادیان را پاسخ‌هایی الهی به شرایط اجتماعی و فرهنگی می‌دانند. برای نمونه، اسلام در جامعه جاهلی عرب، با چالش‌هایی چون شرک، کفر، و نابرابری‌های اجتماعی مواجه بود. احکامی چون تحریم ربا یا اصلاح حقوق زنان، متناسب با این بستر نازل شدند.

درنگ: وحی الهی، نه به‌صورت دفعی و بی‌ارتباط با جامعه، بلکه با حکمت و انطباق با شرایط تاریخی و فرهنگی نازل شده است، گویی پزشکی حکیم که نسخه‌ای متناسب با بیماری جامعه می‌پیچد.

مواجهه پیامبر اسلام با کفر و شرک

پیامبر اسلام (ص) در جامعه‌ای ظاهر شد که بیش از دو هزار سال تحت سیطره کفر و شرک بود. این پیامبر، به‌عنوان فردی یتیم و صالح، با چالش عظیم اصلاح جامعه‌ای مواجه شد که از نظر اعتقادی و اخلاقی در انحطاط به سر می‌برد. قرآن کریم در این بستر، با آگاهی از پیش‌زمینه‌های اجتماعی و فرهنگی، نازل شد. آیه‌ای از قرآن کریم این حقیقت را روشن می‌سازد:

﴿وَمَا أَرْسَلْنَا مِنْ قَبْلِكَ مِنْ رَسُولٍ إِلَّا نُوحِي إِلَيْهِ أَنَّهُ لَا إِلَٰهَ إِلَّا أَنَا فَاعْبُدُونِ﴾ (الأنبياء: ۲۵)

و پیش از تو هیچ پیامبری نفرستادیم، مگر آنکه به او وحی کردیم که خدایی جز من نیست، پس مرا بپرستید.

این آیه بر تداوم رسالت پیامبران در اصلاح جوامع تأکید دارد. پیامبر اسلام نیز با توجه به این پیش‌زمینه، به اصلاح تدریجی باورهای جاهلی پرداخت، گویی باغبانی که خاک را برای کاشت نهال حقیقت آماده می‌سازد.

انطباق وحی با شرایط اجتماعی

وحی الهی، ضمن برخورداری از ماهیتی الهی، با توجه به شرایط اجتماعی، اعتقادات، و خرافات جامعه تنظیم شده است. این انطباق، حکمت الهی را در ارائه احکام متناسب با ظرفیت جامعه نشان می‌دهد. برای نمونه، تحریم شراب در قرآن کریم به‌صورت مرحله‌ای نازل شد تا جامعه به پذیرش آن آماده شود:

﴿يَسْأَلُونَكَ عَنِ الْخَمْرِ وَالْمَيْسِرِ ۖ قُلْ فِيهِمَا إِثْمٌ كَبِيرٌ وَمَنَافِعُ لِلنَّاسِ﴾ (البقرة: ۲۱۹)

از تو درباره شراب و قمار می‌پرسند، بگو: در آن دو گناهی بزرگ و سودهایی برای مردم است.

این تدریج، مانند پله‌هایی است که انسان را به‌سوی کمال هدایت می‌کند، بدون آنکه او را در برابر تغییری ناگهانی و غیرقابل‌تحمل قرار دهد.

درنگ: وحی الهی، مانند نسخه‌ای حکیمانه، با تشخیص دقیق نیازهای جامعه نازل شده و با تدریج، راه اصلاح را هموار می‌سازد.

جمع‌بندی بخش یکم

این بخش نشان داد که ادیان الهی در بستری تاریخی و اجتماعی ظهور کرده‌اند و وحی، با حکمت الهی، متناسب با شرایط جامعه نازل شده است. پیامبر اسلام (ص) با چالش عظیم اصلاح جامعه جاهلی مواجه بود و قرآن کریم، با در نظر گرفتن پیش‌زمینه‌های فرهنگی و اعتقادی، به اصلاح تدریجی پرداخت. این انطباق، گواهی بر حکمت الهی و ضرورت پویایی دین در پاسخ به نیازهای زمانه است.

بخش دوم: پویایی دین و نقد تحجر

ضرورت پویایی دین در حدوث و استمرار

دین، برای حفظ کارآمدی خود، نیازمند پویایی در زمان ظهور و استمرار است. عدم بازنگری در تفاسیر و اجرای احکام، دین را به مجموعه‌ای از آثار باستانی تبدیل می‌کند که از نیازهای روز جامعه دور می‌افتد. این پویایی، مانند جویباری است که با جریان مداوم، از راکد شدن و آلودگی به خرافات مصون می‌ماند. نظریه اجتهاد پویا در فقه شیعه، بر بازنگری احکام با توجه به مقتضیات زمان و مکان تأکید دارد. مسائل مستحدثه، مانند فناوری‌های نوین یا حقوق زنان، نیازمند اجتهاد نوین هستند.

درنگ: دین، مانند درختی زنده، نیازمند هرس و پالایش مداوم است تا از انباشت خرافات و تحجر مصون بماند.

نقد تحجر و خرافات در علم دینی

علم دینی، در طول زمان، به دلیل عدم بازنگری، گاه از پویایی خود فاصله گرفته و به انباشت خرافات گرفتار شده است. برخی برداشت‌های نادرست از آیات قرآن کریم، مانند تفسیرهای تحریف‌شده از آیه:

﴿الرِّجَالُ قَوَّامُونَ عَلَى النِّسَاءِ﴾ (النساء: ۳۴)

مردان بر زنان سرپرست و نگهبانند.

گاه به توجیه سلطه مردانه منجر شده است. این برداشت‌ها، ریشه در فرهنگ‌های پیشادینی یا تفاسیر نادرست دارند و با روح قرآن کریم، که عدالت و کرامت انسانی را ترویج می‌کند، ناسازگارند. علم دینی نیازمند پالایش مداوم است تا از تحجر و خرافات دور بماند.

نقش پیامبر و امامان در پویایی دین

پیامبر (ص) به‌عنوان علت محدثه دین، آن را بنیان نهاد و امامان، به‌عنوان علت مبقیه، با علم الهی خود، احکام را تفسیر و با شرایط زمانه تطبیق دادند. این نقش، در حدیث ثقلین (قرآن و عترت) به‌وضوح بیان شده است: «من دو چیز گران‌بها در میان شما می‌گذارم: کتاب خدا و عترتم، اهل‌بیتم.» این حدیث، مانند مشعلی است که راه پویایی دین را روشن می‌کند. انقطاع این نقش در تاریخ، به انباشت خرافات و تحجر در علم دینی انجامید.

درنگ: پیامبر (ص) و امامان، مانند باغبانانی هستند که دین را در حدوث و استمرار پویا نگه می‌دارند، و انقطاع این نقش، دین را به سوی تحجر سوق می‌دهد.

جمع‌بندی بخش دوم

این بخش بر ضرورت پویایی دین در حدوث و استمرار تأکید کرد. علم دینی، بدون بازنگری و پالایش، به تحجر و خرافات گرفتار می‌شود. نقش پیامبر (ص) و امامان در حفظ این پویایی، مانند جریانی حیات‌بخش است که دین را از راکد شدن مصون می‌دارد. بازنگری در تفاسیر و اجتهاد پویا، راهی برای حفظ کارآمدی دین در برابر نیازهای معاصر است.

بخش سوم: جامعه‌شناسی دینی و نقدهای اجتماعی

رژیم غذایی و تأثیرات اجتماعی

رژیم غذایی ناسالم، به‌ویژه مصرف بیش‌ازحد گوشت قرمز، به مشکلات جسمی مانند سرطان منجر شده است. این موضوع، نمونه‌ای از تأثیرات اجتماعی و فرهنگی بر سلامت عمومی است. مطالعات تغذیه‌شناسی مدرن، بر تعادل در رژیم غذایی و کاهش مصرف گوشت تأکید دارند. برای نمونه، بیماری‌های مرتبط با مصرف نادرست مواد غذایی، مانند یبوست یا سرطان روده، در جوامع معاصر شایع شده‌اند. این نقد، مانند هشداری است که جامعه را به بازنگری در عادات غذایی فرا می‌خواند.

تفاوت‌های جنسیتی از منظر علمی

از منظر علمی، زن و مرد هر دو انسان‌اند، اما تفاوت‌های جنسیتی در درصدهای مختلفی از ویژگی‌های جسمی و روانی بروز می‌کنند. زیست‌شناسی مدرن نشان می‌دهد که جنسیت، طیفی است و افراد ممکن است ویژگی‌های ترکیبی از هر دو جنس داشته باشند. این دیدگاه، مانند نوری است که تاریکی‌های پیش‌داوری‌های جنسیتی را روشن می‌کند. هر انسانی، درصدی از ویژگی‌های مردانگی و زنانگی دارد، و این تفاوت‌ها نیازمند بررسی و آزمایش دقیق است.

درنگ: جنسیت، مانند طیفی رنگارنگ، در انسان‌ها به‌صورت ترکیبی از ویژگی‌های مردانگی و زنانگی بروز می‌کند، و فهم آن نیازمند نگرشی علمی و به‌دور از پیش‌داوری است.

نقد نگاه تاریخی به زنان

در طول تاریخ، زنان به‌عنوان موجوداتی ضعیف، تحت سلطه، و صرفاً برای زیبایی یا زایمان دیده شده‌اند. این نگاه، ریشه در فرهنگ‌های مردسالار دارد و با واقعیت‌های علمی و اجتماعی امروز ناسازگار است. زیبایی زنان، گاه عامل سوءاستفاده و نگاه ابزاری به آنها بوده، درحالی‌که زایمان، نقش زیستی و بقای نسل را برجسته کرده است. این دوگانگی، مانند شمشیری دو لبه است که هم بدبختی و هم بقای زنان را رقم زده است.

چالش‌های اجتماعی زنان

زنان، به دلیل زیبایی، در معرض سوءاستفاده و تعدی قرار گرفته‌اند. در بسیاری از جوامع، از جمله در تاریخ معاصر، زنان به‌عنوان ابزاری برای لذت یا بهره‌کشی دیده شده‌اند. این موضوع، مانند زخمی کهنه بر پیکر جامعه است که نیازمند درمان است. بااین‌حال، نقش زایمان، زنان را به‌عنوان عامل بقای نسل حفظ کرده است. این دو عامل، جایگاه زنان را در تاریخ شکل داده‌اند.

درنگ: زیبایی زنان، مانند گلی که هم تحسین و هم آسیب می‌بیند، عامل بدبختی و سوءاستفاده بوده، اما زایمان، مانند ریشه‌ای استوار، بقای آنها را تضمین کرده است.

جمع‌بندی بخش سوم

این بخش به بررسی تأثیرات اجتماعی و فرهنگی بر سلامت و جایگاه جنسیتی پرداخت. رژیم غذایی ناسالم و نگاه تاریخی به زنان، از جمله چالش‌هایی هستند که نیازمند بازنگری‌اند. تفاوت‌های جنسیتی، از منظر علمی، طیفی است و زنان، به‌عنوان نیمی از جامعه، در طول تاریخ با چالش‌های عمیقی مواجه بوده‌اند. این بخش، مانند آینه‌ای، واقعیت‌های اجتماعی را بازتاب می‌دهد و بر ضرورت اصلاح نگرش‌ها تأکید دارد.

بخش چهارم: توانمندسازی زنان و اصلاح اجتماعی

ضرورت توانمندسازی زنان

توانمندسازی زنان از طریق آموزش، استقلال اقتصادی، و یادگیری مهارت‌های رزمی، راهکاری برای کاهش آسیب‌پذیری و ارتقای جایگاه اجتماعی آنهاست. این دیدگاه، با اهداف توسعه پایدار، مانند برابری جنسیتی، همخوانی دارد. یادگیری ورزش‌های رزمی، مانند ووشو، نه‌تنها به دفاع شخصی کمک می‌کند، بلکه شجاعت و اعتمادبه‌نفس زنان را تقویت می‌سازد. این امر، مانند سپری است که زنان را در برابر تعدی‌ها محافظت می‌کند.

درنگ: توانمندسازی زنان، مانند کاشت بذری در خاک حاصلخیز، آینده‌ای برابر و عادلانه را نوید می‌دهد.

بازنگری در جایگاه زنان

زنان، در تاریخ، به دلیل پیش‌داوری‌های فرهنگی، از دستیابی به علم و کمال بازمانده‌اند. تا پیش از اصلاحات اجتماعی، آموزش زنان در بسیاری از جوامع حرام شمرده می‌شد. این محدودیت‌ها، مانند زنجیرهایی بر پای زنان، مانع شکوفایی استعدادهایشان شد. بااین‌حال، تحولات معاصر، مانند گشایش مدارس و دانشگاه‌ها، راه را برای حضور زنان در عرصه‌های علمی و اجتماعی هموار کرده است. زنان امروز، مانند ستارگانی در آسمان دانش، درخشیده‌اند و در حوزه‌های مختلف، از علم تا سیاست، نقش‌آفرینی می‌کنند.

نقد سوءاستفاده‌های اجتماعی

سوءاستفاده از زنان، به‌ویژه در قالب بهره‌کشی جنسی، یکی از معضلات تاریخی و معاصر است. در برخی جوامع، زنان به دلیل زیبایی، در معرض تعدی و استثمار قرار گرفته‌اند. این موضوع، مانند طوفانی است که بنیان عدالت اجتماعی را تهدید می‌کند. اصلاح این وضعیت، نیازمند تغییر زیرساخت‌های فرهنگی و تقویت جایگاه زنان از طریق آموزش و استقلال است.

جمع‌بندی بخش چهارم

این بخش بر ضرورت توانمندسازی زنان از طریق آموزش، استقلال اقتصادی، و مهارت‌های رزمی تأکید کرد. زنان، با پشت سر گذاشتن محدودیت‌های تاریخی، در حال بازتعریف جایگاه خود در جامعه‌اند. این تحول، مانند جریانی است که خاک خشک تاریخ را سیراب می‌کند و آینده‌ای برابر و عادلانه را نوید می‌دهد.

نتیجه‌گیری و جمع‌بندی

این نوشتار، با کاوش در پرسش‌های بنیادین دین‌شناسی و جامعه‌شناسی دینی، به بررسی پیش‌زمینه‌های تاریخی ادیان، ضرورت پویایی دین، و جایگاه جنسیتی پرداخت. وحی الهی، با حکمت و انطباق با شرایط اجتماعی، راه اصلاح را هموار کرده است. علم دینی، نیازمند پالایش مداوم از خرافات و تحجر است تا پاسخگوی نیازهای معاصر باشد. زنان، به‌عنوان نیمی از جامعه، در طول تاریخ با چالش‌های عمیقی مواجه بوده‌اند، اما آموزش و توانمندسازی، راه را برای برابری و عدالت هموار می‌سازد. این اثر، مانند مشعلی است که راه را برای تأملات عمیق‌تر در حوزه دین و جامعه روشن می‌کند.

اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ

با نظارت صادق خادمی