متن درس
عرفان محبوبین: بازآفرینی علمی و معنوی عرفان اسلامی
برگرفته از درسگفتارهای استاد فرزانه قدسسره (جلسه ۱)
دیباچه: درآمدی بر عرفان محبوبین
عرفان، چونان چشمهای زلال، از ژرفای وجود انسان میجوشد و روح تشنه او را سیراب میسازد. در میان شاخههای گوناگون عرفان اسلامی، عرفان محبوبین، چون ستارهای درخشان، با تکیه بر منابع اصیل شیعی، راهی نو به سوی معرفت الهی میگشاید. این عرفان، با ریشه در قرآن کریم، نهجالبلاغه، صحیفه سجادیه و روایات معصومین علیهمالسلام، نهتنها پاسخگوی نیازهای معنوی انسان معاصر است، بلکه با رویکردی علمی و منطقی، عرفان را از بند خرافات و انحرافات رها میسازد. این نوشتار، با بازآفرینی محتوای درسگفتارهای ارزشمند، کوشیده است تا عرفان محبوبین را به مثابه گوهری بیبدیل در سپهر معرفت اسلامی معرفی نماید.
بخش نخست: تبیین عرفان محبّین و محبوبین
تعریف و تمایز عرفان محبّین و محبوبین
عرفان اسلامی، در دو گونه اصلی نمودار شده است: عرفان محبّین و عرفان محبوبین. عرفان محبّین، که در میان دراویش و خانقاهها رواج دارد، به عرفانی اطلاق میشود که بیشتر بر احساسات و عواطف متکی است و گاه از پشتوانه علمی و استدلالی محروم میماند. این نوع عرفان، با نامهایی چون بایزید بسطامی، ابوسعید ابوالخیر و منصور حلاج پیوند خورده است، که اسناد تاریخی معتبر درباره وجود و آثارشان اندک است. در مقابل، عرفان محبوبین، که عصمت و قرآن کریم را سرچشمه خود میداند، با سخنان والای امیرالمؤمنین علیهالسلام و دعاهای ژرف امام سجاد علیهالسلام، چونان دریایی بیکران، معرفتی استوار و منطقی را به ارمغان میآورد.
درنگ: عرفان محبوبین، با تکیه بر عصمت معصومین علیهمالسلام و منابع قرآنی، عرفانی است که از خرافات و ادعاهای بیاساس دور است و به انسان معاصر، راهی علمی و معنوی برای سلوک الهی ارائه میدهد.
نقد عرفان محبّین: کاستیها و انحرافات
عرفان محبّین، هرچند گاه با نیتهای پاک همراه بوده، اما به دلیل فقدان پشتوانه عصمتی، گرفتار کاستیهای فراوان شده است. بسیاری از متون این عرفان، مانند معرکةالمولا، فاقد سند معتبر و محتوای استدلالیاند. این آثار، گاه با داستانهایی غیرواقعی، چون راه رفتن بر آب یا خوابیدن بر ماست، به جای معرفت حقیقی، تخیلات را ترویج میدهند. استاد فرزانه قدسسره، با اشاره به تجربهای در کتابفروشی، از انبوه این متون بیمحتوا سخن گفته و آنها را به تلی از خرتوپرت تشبیه کردهاند که جز اندکی، ارزش علمی ندارند.
این کاستیها، ریشه در نبود پیوند با معصومین علیهمالسلام دارد. برای نمونه، محییالدین ابنعربی، که به «شیخ اکبر» شهرت یافته، با وجود جایگاه برجستهاش در عرفان، در آثاری چون فصوص الحکم گرفتار اشکالات علمی و ادعاهای غیرمستدل شده است. حتی بهترین شاگرد او، صدرالدین قونوی، که کوشید برخی از این اشکالات را پالایش کند، نتوانست بهطور کامل از این کاستیها بگریزد. قونوی، با نگارش آثاری چون مصباح الانس، تلاش کرد تا محتوای عرفان محییالدین را صیقل دهد، اما همچنان این آثار از عصمت و استدلال کافی بیبهرهاند.
ویژگیهای عرفان محبوبین: عصمت و استدلال
عرفان محبوبین، برخلاف عرفان محبّین، نه بر احساسات خام، بلکه بر عصمت و استدلال استوار است. این عرفان، با تکیه بر قرآن کریم و سخنان معصومین علیهمالسلام، چونان گوهری درخشان، راه سلوک را روشن میسازد. به فرموده قرآن کریم:
﴿وَمَا أَرْسَلْنَا مِنْ قَبْلِكَ إِلَّا رِجَالًا نُوحِي إِلَيْهِمْ فَاسْأَلُوا أَهْلَ الذِّكْرِ إِنْ كُنْتُمْ لَا تَعْلَمُونَ﴾ (النحل: ۴۳)
«و پیش از تو جز مردانی که به آنان وحی میکردیم نفرستادیم. پس اگر نمیدانید، از اهل ذکر بپرسید.»
این آیه، بر اهمیت رجوع به معصومین بهعنوان اهل ذکر تأکید دارد و عرفان محبوبین را به مثابه عرفانی معرفی میکند که از سرچشمه وحی سیراب شده است. این عرفان، با سخنان امیرالمؤمنین علیهالسلام، که فرمود: «سَلُونِي قَبْلَ أَنْ تَفْقِدُونِي»، و دعاهای امام سجاد علیهالسلام در صحیفه سجادیه، چونان چراغی فروزان، مسیر معرفت را روشن میسازد.
جمعبندی بخش نخست
عرفان محبوبین، با تکیه بر عصمت و استدلال، راهی نو در برابر عرفان محبّین گشوده است. این عرفان، با رهایی از انحرافات و خرافات، انسان را به سوی معرفتی ژرف و علمی هدایت میکند. نقد عرفان محبّین، نشان از ضرورت بازنگری در متون سنتی دارد، و عرفان محبوبین، با محوریت قرآن کریم و معصومین علیهمالسلام، این بازنگری را به انجام میرساند.
بخش دوم: نقد تاریخی عرفان اسلامی و جایگاه عرفان شیعی
تسلط تاریخی عرفان غیرعصمتی
در طول سدههای گذشته، عرفان اسلامی عمدتاً در سیطره عرفای غیرعصمتی، بهویژه از اهل سنت، قرار داشته است. متونی چون فصوص الحکم، مصباح الانس، تمهید القواعد و اسفار اربعه، که در حوزههای علمی تدرس میشوند، بیشتر به عرفان غیرعصمتی وابستهاند. این تسلط، عرفان شیعی را به حاشیه رانده و مانع از شکوفایی آن شده است. استاد فرزانه قدسسره، با اشاره به این کاستی، تأکید کردهاند که فقدان متون عرفانی شیعی در نظام آموزشی حوزهها، خلأیی جدی در تربیت عرفانی شیعیان پدید آورده است.
درنگ: تسلط عرفان غیرعصمتی بر حوزههای علمی، عرفان شیعی را به حاشیه رانده و ضرورت احیای متون اصیل شیعی، مانند صحیفه سجادیه و نهجالبلاغه، را برجسته میسازد.
نقد علمی متون عرفانی سنتی
متون عرفانی سنتی، مانند فصوص الحکم محییالدین ابنعربی، پس از بررسیهای دقیق، مملو از اشکالات علمی و استدلالی شناخته شدهاند. این آثار، گاه با ادعاهای غیرمستدل و داستانهایی غیرواقعی، از اعتبار علمی دور ماندهاند. حتی شاگرد برجسته ابنعربی، صدرالدین قونوی، که کوشید با نگارش آثاری چون مصباح الانس برخی از این اشکالات را رفع کند، نتوانست بهطور کامل از این کاستیها بگریزد. استاد فرزانه قدسسره، با نقدی ژرف، این متون را به اقیانوسی پر از آشغال و لجن تشبیه کردهاند که نیازمند پالایش است.
نقش معصومین در عرفان حقیقی
معصومین علیهمالسلام، بهویژه امیرالمؤمنین علیهالسلام و امام سجاد علیهالسلام، محور عرفان حقیقیاند. سخنان امیرالمؤمنین، چون «أَنَا بِطُرُقِ السَّمَاءِ أَعْرَفُ مِنِّي بِطُرُقِ الْأَرْضِ»، نشاندهنده معرفتی بیکران است که فراتر از زمان و مکان سیر میکند. همچنین، دعاهای صحیفه سجادیه، با بیش از صد نوع صلوات، چون گنجینهای معنوی، عرفان را به سطحی والا ارتقا میدهند. این منابع، عرفان را از سطح ظاهری به عمق معنوی میرسانند.
جمعبندی بخش دوم
تسلط عرفان غیرعصمتی بر تاریخ عرفان اسلامی، خلأ عرفان شیعی را پدید آورده است. نقد علمی متون سنتی، ضرورت پالایش عرفان را نشان میدهد، و عرفان محبوبین، با محوریت معصومین علیهمالسلام، این پالایش را به انجام میرساند. منابع شیعی، چون نهجالبلاغه و صحیفه سجadie، راهی روشن برای احیای عرفان حقیقی میگشایند.
بخش سوم: بازسازی عرفان اسلامی در پرتو مدرنیته
مدرنیته و عرفان: پیوند علم و معنویت
عرفان محبوبین، با رویکردی مدرن، عرفان را از کهنگی و انفعال رها میسازد. این عرفان، با تکیه بر استدلال و منطق، پاسخگوی نیازهای انسان معاصر است. استاد فرزانه قدسسره، عرفان را به آبی زلال تشبیه کردهاند که باید از آلودگیهای خرافات و ادعاهای غیرعلمی پاک شود. این رویکرد، عرفان را بهعنوان عروس علوم معرفی میکند که فراتر از فیزیک و شیمی، خلاقیت و آفرینش را در وجود انسان بیدار میسازد.
درنگ: عرفان محبوبین، با پیوند علم و معنویت، عرفان را به سطحی مدرن و جهانی ارتقا میدهد و از کهنگی و انفعال رهایش میسازد.
نقد ظاهرگرایی و نمادهای سنتی
عرفان سنتی، با نمادهایی چون کشکول، دلق، تسبیح بلند و ریش و سبیل، گاه به ترویج گدایی و انفعال انجامیده است. این نمادها، که گاه تحت تأثیر عوامل استعماری رواج یافتهاند، با عرفان حقیقی ناسازگارند. استاد فرزانه قدسسره، این نمادها را نشانهای از کمبود شخصیت دانسته و بر ضرورت دوری از ظاهرگرایی تأکید کردهاند. عرفان محبوبین، با کنار گذاشتن این نمادها، عارف را به فردی عادی اما معنوی تبدیل میکند که با عزت نفس و کرامت انسانی سلوک میکند.
پیشنهادهایی برای اصلاح نظام آموزشی
برای احیای عرفان شیعی، لازم است منابع اصیل، چون صحیفه سجadie، بهعنوان کتاب درسی در حوزهها تدرس شود. این متن، که استاد فرزانه قدسسره آن را «صحیفه عشق» نامیدهاند، گنجینهای از معرفت و معنویت است که میتواند عرفان را به سطحی علمی و جهانی ارتقا دهد. همچنین، دعاهایی چون دعای کمیل و سمات، با بستهبندی علمی، میتوانند به جهان ارائه شوند و تأثیر معنوی عمیقی بر جای گذارند.
جمعبندی بخش سوم
عرفان محبوبین، با رویکردی مدرن و علمی، عرفان را از بند ظاهرگرایی و کهنگی رها میسازد. با تکیه بر منابع شیعی و اصلاح نظام آموزشی، این عرفان راهی نو برای سلوک معنوی و تسخیر علمی جهان هموار میکند.
بخش چهارم: عرفان و چالشهای معاصر
نقد عرفانهای وارداتی و غیرعلمی
عرفانهای وارداتی، که گاه با خرافات و ادعاهای غیرعلمی آمیختهاند، پاسخگوی نیازهای انسان معاصر نیستند. این عرفانها، که در قالب جلسات غیرحرفهای یا مکاتب بیریشه رواج یافتهاند، به جای معرفت، گمراهی میآفرینند. عرفان محبوبین، با تکیه بر منابع عصمتی، این کاستیها را رفع کرده و عرفانی علمی و اصیل ارائه میدهد.
وحدت شیعه و سنی در ترویج عرفان
برای ترویج عرفان حقیقی، شیعه و سنی باید با تکیه بر اشتراکات علمی و معنوی، از نزاع و خشونت دوری کنند. استاد فرزانه قدسسره، بر ضرورت همکاری علمی تأکید کرده و عرفان محبوبین را بهعنوان رویکردی صلحطلب معرفی کردهاند که میتواند وحدت را در میان امت اسلامی تقویت کند.
درنگ: عرفان محبوبین، با دوری از نزاع و خشونت، راهی برای همکاری علمی و معنوی میان شیعه و سنی میگشاید و عرفان را به ابزاری برای وحدت امت اسلامی تبدیل میکند.
نقد مظلومنمایی و پراکندگی فعالیتهای علمی
مظلومنمایی مستمر و تمرکز بر نزاعهای تاریخی، مانع پیشرفت علمی و معنوی جامعه شیعی شده است. همچنین، پراکندگی فعالیتهای علمی و فقدان تشکیلات منسجم، از تأثیرگذاری معارف شیعی کاسته است. عرفان محبوبین، با ارائه علمی معارف و ایجاد ساختارهای منسجم، این مشکلات را رفع میکند.
جمعبندی بخش چهارم
عرفان محبوبین، با نقد عرفانهای غیرعلمی و ترویج همکاری علمی، راهی نو برای احیای عرفان اسلامی ارائه میدهد. این عرفان، با دوری از مظلومنمایی و پراکندگی، معارف شیعی را به سطحی جهانی ارتقا میدهد.
نتیجهگیری کل
عرفان محبوبین، چونان گوهری تابناک در سپهر معرفت اسلامی، با تکیه بر قرآن کریم، نهجالبلاغه، صحیفه سجادیه و روایات معصومین علیهمالسلام، عرفانی علمی، منطقی و مدرن ارائه میدهد. این عرفان، با پالایش کاستیهای عرفان سنتی، از خرافات و ظاهرگرایی دوری کرده و انسان معاصر را به سوی معرفتی ژرف و معنوی هدایت میکند. با تدریس منابع شیعی در حوزهها، بستهبندی علمی دعاها و همکاری صلحطلبانه با دیگر ادیان، عرفان محبوبین میتواند راهی به سوی تسخیر معنوی و علمی جهان هموار سازد. این عرفان، چون آبی زلال، روح انسان را سیراب کرده و او را به معراج الهی رهنمون میشود.
با نظارت صادق خادمی