متن درس
عرفان محبوبی: تأملاتی در سوره اعراف
برگرفته از درسگفتارهای استاد فرزانه قدسسره (جلسه بیستوششم)
دیباچه
این نوشتار، سفری عمیق به ژرفای معارف قرآنی است که با نگاهی عرفانی و جامعهشناختی، پیوند میان کلام الهی و واقعیتهای بشری را کاوش میکند. محور این تأملات، مفهوم «محبوبین» در سوره اعراف است که به مثابه نگینی در تار و پود قرآن کریم میدرخشد. این متن، با الهام از آیات الهی و با تکیه بر نگرشی باز به هستی، درصدد است تا حقیقت پویای قرآن را به مثابه آیینهای از سرنوشت خلقت و جامعه بشری بازنمایاند. در این مسیر، با بهرهگیری از زبانی فصیح و متین، کوشیدهایم تا معانی بلند عرفانی را با نثری روشن و دلنشین به خواننده عرضه کنیم.
بخش نخست: قرآن کریم، آیینه هستی و جامعه
بازتاب واقعیتهای اجتماعی در قرآن کریم
قرآن کریم، کتابی است که چونان آیینهای زلال، واقعیتهای اجتماعی، فرهنگی و وجودی بشر را بازمیتاباند. هر آنچه در جامعه بشری از نظر کمیت یا کیفیت برجستگی دارد، در آیات این کتاب آسمانی نیز به همان تناسب جلوهگر است. اگر پدیدهای در میان مردم فراوان باشد، آیات مرتبط با آن از نظر تعداد یا تأکید فزونی مییابد؛ و اگر پدیدهای از نظر کیفی ممتاز باشد، آیات قرآنی نیز با عمقی شگرف به آن میپردازند. این ویژگی، قرآن کریم را نه تنها مجموعهای از احکام، بلکه نقشهای جامع از هستی و سرنوشت بشری معرفی میکند.
درنگ: قرآن کریم، چونان آیینهای است که واقعیتهای اجتماعی را با تناسب کمی و کیفی بازمیتاباند و از اینرو، مطالعه آن مستلزم شناخت دقیق جامعه و علوم بشری است.
پیوند دوسویه قرآن و جامعه
شناخت عمیق قرآن کریم، در گرو شناخت جامعه، مردم و علوم بشری است؛ و به همان سان، فهم دقیق جامعه و علوم، نیازمند تأمل در آیات قرآنی است. این رابطه دیالکتیکی، عالمان دینی و دانشمندان را به سوی مطالعه علوم گوناگون و تحلیل جوامع بشری سوق میدهد تا از گنجینه معارف قرآنی بهرهمند شوند. به دیگر سخن، قرآن کریم دریچهای است که از یک سو به سوی حقیقت الهی گشوده میشود و از سوی دیگر، به سوی واقعیتهای اجتماعی و علمی.
این دیدگاه، به مثابه پلی است که علوم دینی و بشری را به هم پیوند میدهد. برای نمونه، تحلیل آیات قرآنی در پرتو دانش روانشناسی اجتماعی، میتواند به فهم بهتر رفتارهای جمعی منجر شود؛ و بالعکس، شناخت دقیق آیات، ابزارهایی برای تحلیل عمیقتر پدیدههای اجتماعی فراهم میآورد.
قرآن، کتاب سرنوشت خلقت
قرآن کریم، نه کتابی از پیشساخته و محدود، بلکه نقشهای پویا از سرنوشت خلقت، هستی و جامعه بشری است. این کتاب، چونان جریانی زلال، با تحولات وجودی و اجتماعی بشر همگام است و معانی آن با پیشرفت معرفتی انسانها آشکارتر میشود. این پویایی، قرآن را به منبعی بیکران تبدیل میکند که در هر عصر، معارفی نو به نو در اختیار بشر قرار میدهد.
تشبیه قرآن به جریانی زلال، به ما میآموزد که این کتاب، چونان چشمهای است که هرگز خشک نمیشود و هر کس به اندازه ظرف وجودی خود از آن بهره میگیرد. این دیدگاه، با مفهوم عرفانی «تجلی مدام» همخوانی دارد، که در آن حقیقت الهی بهصورت مستمر در قالبهای جدید متجلی میشود.
اقتدار علمی و پیشبینی آینده
تسلط بر علوم گوناگون، از طبیعی تا انسانی و الهی، امکان استخراج معارف آیندهنگرانه از قرآن کریم را فراهم میآورد. اقتدار علمی، به مثابه کلیدی است که درهای پنهان معارف قرآنی را میگشاید و به انسان این توان را میبخشد تا آینده جهان را از خلال آیات الهی پیشبینی کند. برای مثال، آیات مرتبط با تحولات محیطزیستی، در پرتو تحلیلهای علمی، میتوانند راهکارهایی برای آینده بشریت ارائه دهند.
درنگ: اقتدار علمی، کلید گشایش معارف آیندهنگرانه قرآن کریم است که به انسان امکان پیشبینی و هدایت آینده را میدهد.
بخش دوم: قرآن کریم، کتاب رویت و معرفت
قرآن، کتاب دقت و آیندگان
قرآن کریم، کتابی است که به رویت عینی، معرفت الهی و دقت علمی راه میگشاید. این کتاب، نه تنها برای زمان نزول، بلکه برای آیندگان نیز منبعی بیپایان از معرفت است. همانگونه که خورشید هر بامداد نور تازهای بر زمین میافکند، قرآن نیز در هر عصر، معانی جدیدی به انسانهای حقیقتجو عرضه میکند.
مفهوم «رویت» در اینجا، به معنای شهود عرفانی و مشاهده علمی است. از منظر عرفانی، رویت به کشف باطنی حقایق اشاره دارد؛ و از منظر علمی، به تحلیل دقیق پدیدهها با ابزارهای تجربی. این ویژگی، قرآن را به کتابی فرازمانی تبدیل میکند که برای هر نسل، سخن نو دارد.
نقد استفاده محدود از قرآن در گذشته
در طول سدههای گذشته، بهرهمندی از قرآن کریم به قرائت ظاهری و حفظ الفاظ محدود شده است. این محدودیت، ناشی از کمبود ابزارهای علمی و معرفتی در ادوار پیشین بوده است. اما آیندگان، با بهرهمندی از دانش پیشرفتهتر، توانایی استخراج معارف عمیقتر از این کتاب آسمانی را خواهند داشت. این دیدگاه، قرآن را چونان گنجی میداند که هرچه زمان پیش میرود، گوهرهای بیشتری از آن آشکار میشود.
برای نمونه، آیات مربوط به خلقت، در پرتو کشفیات علمی مدرن، معانی جدیدی ارائه میدهند که در گذشته به دلیل فقدان ابزارهای علمی، از دسترس خارج بود.
قرآن، مائده آسمانی پویا
قرآن کریم، چونان مائدهای آسمانی است که غذای روح و جان آدمیان را لحظهبهلحظه نو به نو آماده میسازد. برخلاف منابع مادی که با مصرف کاهش مییابند، معارف قرآنی با هر بار مراجعه، تازهتر و غنیتر میشوند. این پویایی، قرآن را به چشمهای جوشان تشبیه میکند که هر کس به اندازه ظرف وجودی خود از آن مینوشد.
این مفهوم، با آیه نَزَّلَ عَلَيْكَ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ (آل عمران: ۳)، به معنای «کتاب را به حق بر تو نازل کردیم»، همخوانی دارد که بر نزول تدریجی و هدفمند قرآن تأکید میکند.
درنگ: قرآن کریم، مائدهای آسمانی است که معارف آن بهصورت مداوم و متناسب با ظرفیت مخاطب، نو به نو آشکار میشود.
تشبیه قرآن به نظام تعاملی
قرآن کریم، چونان نظامی تعاملی است که دسترسی به معارف آن، به ظرفیت و آمادگی مخاطب وابسته است. عواملی چون شهود (رویت)، تلاش (همت)، توفیق الهی (دولت) و انس با قرآن، عمق فهم آیات را تعیین میکنند. این تشبیه، قرآن را به منبعی پویا و زنده بدل میسازد که هر فرد به اندازه همت و استعداد خود از آن بهره میگیرد.
این دیدگاه، با مفهوم عرفانی «استعداد نفوس» همخوان است، که در آن هر انسان به اندازه ظرفیت وجودی خود از حقیقت بهرهمند میشود. آیه فَاقْرَءُوا مَا تَيَسَّرَ مِنَ الْقُرْآنِ (مزمل: ۲۰)، به معنای «هرچه از قرآن برایتان میسر است بخوانید»، به این ظرفیت متفاوت اشاره دارد.
بخش سوم: نقد فهم صوری و دعوت به معرفت عمیق
نقد قرائت صوری و تأکید بر فهم معنا
قرائت صوری و بدون درک معنا، از منظر عرفانی و شرعی، قرائت حقیقی به شمار نمیآید. قرائت، زمانی ارزشمند است که با فهم معانی آیات و عمل به محتوای آن همراه باشد. این نقد، به ویژه به اعمال عبادی مانند نماز اشاره دارد که بدون درک معانی، از عمق و اثرگذاری لازم برخوردار نیست.
برای مثال، آیه فَاقْرَءُوا مَا تَيَسَّرَ مِنَ الْقُرْآنِ (مزمل: ۲۰)، دعوت به قرائتی تأملگونه دارد که با فهم و عمل همراه باشد. از منظر عرفانی، قرائت بدون فهم، به تعبیر عارفان بزرگ، از سطح ظاهر فراتر نمیرود.
درنگ: قرائت حقیقی قرآن کریم، مستلزم فهم معانی و عمل به محتوای آیات است، وگرنه قرائت صوری از ارزش کامل برخوردار نیست.
ضرورت یادگیری زبان عربی
یادگیری زبان عربی، به مثابه کلیدی برای گشودن درهای فهم مستقیم قرآن کریم است. همانگونه که انسان برای فهم علوم طبیعی و انسانی تلاش میکند، یادگیری زبان عربی نیز ضرورتی است که امکان قرائت و درک حقیقی آیات را فراهم میآورد. این امر، به ویژه برای کسانی که در پی اجتهاد و فهم عمیق دینیاند، اهمیتی دوچندان دارد.
برای نمونه، فهم دقیق آیه يَا بَنِي آدَمَ إِمَّا يَأْتِيَنَّكُمْ رُسُلٌ مِنْكُمْ (اعراف: ۳۵)، به معنای «ای فرزندان آدم، هرگاه پیامبرانی از خودتان به سوی شما آیند»، نیازمند تسلط بر زبان عربی است.
نقد آموزشهای دینی سطحی
نظامهای آموزشی دینی که به قرائت صوری و بدون فهم معنا بسنده میکنند، از ترویج معرفت عمیق قرآنی ناتواناند. آموزش قرائت باید با برنامههایی جامع همراه باشد که فهم معانی و عمل به آیات را در پی داشته باشد. این نقد، به ضعف برخی روشهای آموزشی در علم دینی اشاره دارد که به جای تعمیق معرفت، به حفظ ظاهر اکتفا میکنند.
این دیدگاه، با نظر برخی عالمان دینی همخوانی دارد که قرائت صحیح در عبادات را مستلزم تلفظ درست و فهم حداقلی میدانند.
بخش چهارم: ساختار اجتماعی و قرآنی
انطباق کمیت و کیفیت در قرآن و جامعه
قرآن کریم، با ساختاری شگفتانگیز، کمیت و کیفیت پدیدههای اجتماعی را بازمیتاباند. هر آنچه در جامعه از نظر کمی فراوان است، در آیات قرآنی نیز با تأکید بیشتری ظاهر میشود؛ و هر آنچه از نظر کیفی ممتاز است، با عمقی ژرف در کلام الهی جلوهگر است. این انطباق، قرآن را به نقشهای دقیق از هستی و جامعه تبدیل میکند.
برای مثال، آیات مربوط به اخلاق و تقوا، به دلیل فراوانی این موضوع در جامعه، از نظر تعداد و تأکید برجستهاند، در حالی که آیات مربوط به مجازات اخروی، به گروههای خاصی محدود است.
تقسیمبندی جامعه به سه گروه
جامعه بشری، در نگرش قرآنی، به سه گروه تقسیم میشود: محبوبین (انبیا و اولیا)، متوسطین (اکثریت مردم)، و سافلین (افراد پست). محبوبین و سافلین از نظر تعداد اندکاند، اما متوسطین، که اکثریت جامعه را تشکیل میدهند، فراواناند. این ساختار، در آیات قرآن کریم نیز منعکس شده است.
آیه يَا بَنِي آدَمَ إِمَّا يَأْتِيَنَّكُمْ رُسُلٌ مِنْكُمْ يَقُصُّونَ عَلَيْكُمْ آيَاتِي فَمَنِ اتَّقَى وَأَصْلَحَ فَلَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ (اعراف: ۳۵)، به معنای «ای فرزندان آدم، هرگاه پیامبرانی از خودتان به سوی شما آیند که آیات مرا برایتان بازگویند، پس هر کس تقوا پیشه کند و نیکوکار شود، بر آنان بیمی نیست و اندوهگین نخواهند شد»، این سه دسته را به روشنی نشان میدهد.
درنگ: جامعه بشری در قرآن کریم به سه گروه محبوبین، متوسطین و سافلین تقسیم میشود که این ساختار، آیینهای از واقعیتهای اجتماعی و وجودی است.
نقد تفاسیر سنتی و دعوت به تفسیر موضوعی
تفاسیر سنتی که آیات را بهصورت پراکنده و بدون پیوستگی معنا میکنند، از انسجام لازم برخوردار نیستند. قرآن کریم خود دارای ساختاری موضوعی است که هر سوره، آیاتش را بهصورت پیوسته و با زمینهای مشخص ارائه میدهد. این دیدگاه، از گردآوری پراکنده آیات تحت عناوین کلی انتقاد کرده و بر انسجام موضوعی درون هر سوره تأکید دارد.
برای نمونه، سوره اعراف با محوریت هدایت و گمراهی، موضوعات را بهصورت پیوسته ارائه میکند، و نیازی به جمعآوری آیات از سورههای مختلف نیست.
بخش پنجم: جهانبینی باز و ولایت همگانی
نقد فرهنگ بدبینی و خودبرتربینی
فرهنگ بدبینی و خودبرتربینی که برخی مؤمنان را به این باور سوق میدهد که تنها آنان شایسته بهشتاند، از منظر عرفانی و قرآنی نادرست است. همه موجودات، از انسان تا حیوان، دارای قلب و محبتاند و در مراتب مختلف، بهرهای از حقیقت الهی دارند. این دیدگاه، به پذیرش نسبیت در ارزشها و کمالات انسانی دعوت میکند.
آیه وَمَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ يُسَبِّحُ لِلَّهِ (جمعه: ۱)، به معنای «آنچه در آسمانها و زمین است برای خدا تسبیح میگویند»، بر تسبیح همه موجودات تأکید دارد.
ولایت، ویژگی مشترک همه موجودات
ولایت، به معنای ارتباط وجودی با خدا، در همه موجودات، از انبیا تا سنگ، به درجات مختلف وجود دارد. تفاوت موجودات، در درصد کمال این ولایت است. این دیدگاه، همه مخلوقات را مظهر اسماء الهی میداند که به اندازه ظرفیت خود، از حقیقت الهی بهرهمندند.
به تعبیر عرفانی، جهان چونان آیینهای است که هر ذرهاش جلوهای از نور الهی را بازمیتاباند. حتی سنگ، که به ظاهر بیجان است، در باطن خود تسبیحگوی پروردگار است.
درنگ: ولایت، ویژگی مشترک همه موجودات است که در مراتب مختلف، از انبیا تا جمادات، جلوهگر است.
نقد مفهوم ذات و تأکید بر ظهورات الهی
مفهوم ذات، منحصر به خداست و مخلوقات، ظهورات الهیاند. این دیدگاه، از تعابیر فلسفی نادرست که برای مخلوقات ذات قائل میشوند، انتقاد میکند. انبیا، اولیا و حتی انسانهای عادی، همگی مظهر اسماء و صفات الهیاند و تفاوتشان در مراتب کمال است.
این مفهوم، با فلسفه وحدت وجود همخوانی دارد که خدا را تنها وجود حقیقی میداند و مخلوقات را تجلیات او.
محدودیت جهنم و فراوانی بهشت
جهنم، برخلاف تصور رایج، از نظر گستره محدود است و تعداد افراد محکوم به آن اندکاند. در مقابل، بهشتها از نظر تعداد و تنوع فراواناند و رحمت الهی، چونان اقیانوسی بیکران، همه موجودات را در بر میگیرد. این دیدگاه، از بزرگنمایی جهنم در برخی روایات انتقاد میکند و بر گستردگی رحمت الهی تأکید دارد.
آیه فَأَدْخَلْنَاهُ فِي رَحْمَتِنَا (انبیاء: ۷۵)، به معنای «او را در رحمت خود داخل کردیم»، بر این گستردگی تأکید دارد.
بخش ششم: نقد زبان خطابههای دینی
ضرورت استفاده از زبان خالص
استفاده از ترکیب نادرست زبانهای فارسی و عربی در خطابههای دینی، به دوری مخاطبان جوان و تحصیلکرده از مفاهیم دینی منجر شده است. خطابهها باید به زبانی خالص و قابلفهم ارائه شوند تا پیوندی عمیق با مخاطب برقرار کنند. این نقد، بر ضرورت استفاده از زبانی ساده و متناسب با نیازهای مخاطب تأکید دارد.
برای نمونه، به جای کاربرد عبارات عربی بدون توضیح، باید مفاهیم به زبان فارسی روان بیان شوند تا برای همگان قابلفهم باشد.
نقد فرهنگ انزواگرایی
انزواگرایی و خودبرتربینی، که ریشه در تاریخ پر فراز و نشیب جوامع اسلامی دارد، به بدبینی و دوری از دیگر انسانها منجر شده است. این فرهنگ، که گاه از سوی برخی جریانهای تاریخی تقویت شده، انسان را از جهانبینی باز و همدلانه بازمیدارد. در مقابل، قرآن کریم به وحدت خلقت و محبت همگانی دعوت میکند.
به فرموده روایتی از امیرالمؤمنین علیهالسلام: «خودت را میزان میان خود و دیگران قرار ده»، همه انسانها، حتی حیوانات، دارای قلب و محبتاند و باید با کرامت و حرمت با آنان برخورد کرد.
جمعبندی
این نوشتار، با تأمل در آیات سوره اعراف و مفهوم محبوبین، قرآن کریم را به مثابه کتابی پویا و همگام با تحولات بشری معرفی کرد. این کتاب، چونان آیینهای زلال، واقعیتهای اجتماعی و وجودی را بازمیتاباند و معارف آن به اندازه ظرفیت مخاطب آشکار میشود. نقد فهم صوری، دعوت به یادگیری زبان عربی، و تأکید بر جهانبینی باز و نسبی، از ویژگیهای برجسته این تأملات است. مفهوم ولایت، بهعنوان ویژگی مشترک همه موجودات، و تأکید بر محدودیت جهنم و فراوانی بهشت، نگرشی عمیق و عرفانی به هستی ارائه میدهد. این متن، با زبانی فصیح و متین، کوشیده است تا معارف قرآنی را به گونهای شایسته برای خوانندگان حقیقتجو عرضه کند.
با نظارت صادق خادمی