در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

عرفان محبوبی 47

متن درس





عرفان محبوبی: دسته‌بندی انسان‌ها در نظام خلقت و مسئولیت‌های معنوی

عرفان محبوبی: دسته‌بندی انسان‌ها در نظام خلقت و مسئولیت‌های معنوی

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه چهل‌وهفتم)

دیباچه

در گستره عرفان اسلامی، شناخت جایگاه انسان در نظام خلقت و مسئولیت‌های او در برابر خداوند و جامعه، از موضوعات بنیادین است که به درک عمیق‌تری از حقیقت وجودی و نقش اجتماعی انسان می‌انجامد. این نوشتار، با بهره‌گیری از درس‌گفتارهای استاد فرزانه قدس‌سره، به بررسی دسته‌بندی انسان‌ها به چهار گروه اسقاطی، پیاده‌نظام، جنایت‌کاران و محبوبان می‌پردازد. این تقسیم‌بندی، با نگاهی عرفانی و اجتماعی، انسان‌ها را بر اساس مراتب وجودی، تأثیرات اجتماعی و مسئولیت‌های معنوی‌شان تحلیل می‌کند. هدف، ارائه چارچوبی منسجم است که انسان را به تأمل در جایگاه خود و همدلی با دیگران دعوت می‌کند، مانند آینه‌ای که حقیقت وجود را بازمی‌تاباند.

بخش یکم: دسته‌بندی انسان‌ها در نظام خلقت

چهارگانه انسان‌ها: اسقاطی، پیاده‌نظام، جنایت‌کاران و محبوبان

انسان‌ها، در نظام خلقت، بر اساس مراتب وجودی و تأثیرات اجتماعی‌شان به چهار دسته تقسیم می‌شوند: اسقاطی (ضایعات انسانی)، پیاده‌نظام (انسان‌های معمولی)، جنایت‌کاران (فاسدان و ظالمان) و محبوبان (اولیای الهی). این تقسیم‌بندی، مانند نقشه‌ای است که جایگاه هر انسان را در پهنه هستی روشن می‌سازد و امکان تحلیل دقیق‌تر مسئولیت‌های معنوی و اجتماعی او را فراهم می‌آورد.

این دسته‌بندی، با آیات قرآن کریم هم‌خوانی دارد، چنان‌که می‌فرماید:

إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ أُولَٰئِكَ هُمْ خَيْرُ الْبَرِيَّةِ

کسانی که ایمان آورده و کارهای شایسته کرده‌اند، آنان بهترین آفریدگانند (سوره بینه، آیه ۷).

این آیه، مانند چراغی است که مراتب برتر انسان‌های صالح را در برابر سایرین روشن می‌کند.

درنگ: انسان‌ها بر اساس مراتب وجودی و تأثیرات اجتماعی به چهار دسته اسقاطی، پیاده‌نظام، جنایت‌کاران و محبوبان تقسیم می‌شوند.

بخش دوم: انسان‌های اسقاطی

ویژگی‌ها و وضعیت انسان‌های اسقاطی

انسان‌های اسقاطی، افرادی هستند که بر اثر مصائب اجتماعی نظیر جنگ، فقر، فساد و تخریب محیط زندگی، از وضعیت طبیعی و نرمال انسانی خارج شده‌اند. این گروه، به دلیل از دست دادن خانواده، امنیت یا امکانات زندگی، به فلاکت، گدایی یا فساد کشیده شده‌اند. آن‌ها مانند ماشین‌هایی هستند که در اثر تصادف، از چرخه کارکرد عادی خارج شده و به تلی از آهن‌پاره بدل گشته‌اند، اما همچنان ارزش ذاتی انسانی خود را حفظ کرده‌اند.

این مفهوم، با آیه زیر هم‌راستاست:

وَلَا تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ قُتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ أَمْوَاتًا ۚ بَلْ أَحْيَاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ

و البته کسانی را که در راه خدا کشته شده‌اند، مرده مپندار، بلکه زندگانند و نزد پروردگارشان روزی داده می‌شوند (سوره آل‌عمران، آیه ۱۶۹).

این آیه، مانند نسیمی است که حیات معنوی قربانیان ظلم را در برابر دیدگان ما آشکار می‌سازد.

درنگ: انسان‌های اسقاطی، قربانیان مصائب اجتماعی نظیر جنگ و فقرند که از وضعیت طبیعی انسانی خارج شده‌اند، اما ارزش ذاتی خود را حفظ می‌کنند.

مسئولیت ظالمان در قبال انسان‌های اسقاطی

مسئولیت وضعیت اسف‌بار انسان‌های اسقاطی، بر عهده کسانی است که با ایجاد جنگ، قتل یا فساد، این افراد را به چنین وضعیتی کشانده‌اند. این گروه، به دلیل شرایط غیرعادی زندگی‌شان، از تکالیف عادی انسان‌های سالم معاف‌اند. مانند کودکی که در اثر جنگ، یتیم شده و به گدایی یا فساد روی آورده، نمی‌توان از او انتظار رفتار یک انسان عادی را داشت.

این اصل، با آیه زیر هم‌خوانی دارد:

وَمَنْ يَظْلِمْ مِنْكُمْ نُذِقْهُ عَذَابًا كَبِيرًا

و هر کس از شما ستم کند، عذابی بزرگ به او می‌چشانیم (سوره فرقان، آیه ۱۹).

این آیه، مانند شمشیری است که عدالت الهی را در برابر ظالمان به نمایش می‌گذارد.

درنگ: ظالمان، مسئول وضعیت انسان‌های اسقاطی‌اند و این گروه از تکالیف عادی معاف هستند.

استعاره ماشین‌های اسقاطی و تجارت زباله

برای تبیین وضعیت انسان‌های اسقاطی، از استعاره ماشین‌های اسقاطی استفاده شده است. همان‌گونه که ماشین‌های تصادفی و ازکارافتاده به قطعات کوچک تقسیم شده و فروخته می‌شوند، انسان‌های اسقاطی نیز قربانی بهره‌کشی سودجویان قرار می‌گیرند. این تجارت، مانند زباله‌فروشی است که در آن، افراد سودجو از ضایعات انسانی بهره‌برداری می‌کنند، بی‌آنکه به ارزش ذاتی انسان توجه کنند.

این مفهوم، با آیه زیر مرتبط است:

وَلَا تَأْكُلُوا أَمْوَالَكُمْ بَيْنَكُمْ بِالْبَاطِلِ

و اموال یکدیگر را به ناحق مخورید (سوره بقره، آیه ۱۸۸).

این آیه، مانند سپری است که حرمت مال و جان انسان‌ها را در برابر بهره‌کشی حفظ می‌کند.

بخش سوم: تأثیر جنگ و فساد

جنگ به‌عنوان عامل اصلی تولید انسان‌های اسقاطی

جنگ، مانند طوفانی ویرانگر، اصلی‌ترین عامل ایجاد انسان‌های اسقاطی است. این بلای خانمان‌سوز، با تخریب خانه‌ها، کشتار خانواده‌ها و آوارگی انسان‌ها، زمینه‌ساز فلاکت و فساد می‌شود. سودجویان، از این وضعیت بهره‌برداری کرده و انسان‌های اسقاطی را به ابزاری برای منافع خود بدل می‌کنند.

این تحلیل، با آیه زیر هم‌راستاست:

وَإِذَا قِيلَ لَهُمْ لَا تُفْسِدُوا فِي الْأَرْضِ قَالُوا إِنَّمَا نَحْنُ مُصْلِحُونَ

و چون به آنان گفته شود در زمین فساد مکنید، گویند: ما فقط اصلاح‌گریم (سوره بقره، آیه ۱۱).

این آیه، مانند آینه‌ای است که ریا و فساد مدعیان اصلاح را برملا می‌سازد.

درنگ: جنگ، عامل اصلی تولید انسان‌های اسقاطی است و سودجویان از این وضعیت بهره‌کشی می‌کنند.

بخش چهارم: انسان‌های پیاده‌نظام

ویژگی‌های انسان‌های پیاده‌نظام

اکثریت انسان‌ها در دسته پیاده‌نظام قرار دارند؛ افرادی که به دنبال زندگی معمولی، تأمین معاش و آسایش خانواده‌اند. این گروه، مانند کاروانی است که در مسیر روزمره زندگی گام برمی‌دارد، بدون آنکه به قله‌های رفیع معنویت یا دره‌های عمیق فساد نزدیک شود.

این ویژگی، با آیه زیر هم‌خوانی دارد:

زُيِّنَ لِلنَّاسِ حُبُّ الشَّهَوَاتِ مِنَ النِّسَاءِ وَالْبَنِينَ وَالْقَنَاطِيرِ الْمُقَنْطَرَةِ مِنَ الذَّهَبِ وَالْفِضَّةِ

محبت زنان و پسران و اموال انبوه از زر و سیم برای مردم آراسته شده است (سوره آل‌عمران، آیه ۱۴).

این آیه، مانند نقشی است که دلبستگی‌های انسان‌های معمولی به امور دنیوی را ترسیم می‌کند.

درنگ: انسان‌های پیاده‌نظام، اکثریت جامعه‌اند که به دنبال زندگی معمولی و تأمین نیازهای روزمره‌اند.

بخش پنجم: جنایت‌کاران

ویژگی‌ها و تأثیرات جنایت‌کاران

جنایت‌کاران، اقلیتی با تأثیرات مخرب عظیم‌اند که با ظلم، فساد و جنایت، نظم اجتماعی و معنوی را بر هم می‌زنند. این گروه، مانند طاعونی است که جسم و روح جامعه را بیمار می‌کند و انسان‌های دیگر را به سوی فلاکت می‌کشاند.

این ویژگی، با آیه زیر مرتبط است:

إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا وَظَلَمُوا لَمْ يَكُنِ اللَّهُ لِيَغْفِرَ لَهُمْ

کسانی که کفر ورزیدند و ستم کردند، خداوند آمرزنده آنان نیست (سوره نساء، آیه ۱۶۸).

این آیه، مانند هشداری است که عاقبت شوم ظالمان را گوشزد می‌کند.

درنگ: جنایت‌کاران، اقلیتی مخرب‌اند که با ظلم و فساد، نظم اجتماعی و معنوی را بر هم می‌زنند.

بخش ششم: محبوبان

ویژگی‌ها و مسئولیت‌های محبوبان

محبوبان، اولیای الهی‌اند که با تحمل سختی‌های عظیم، مسئولیت هدایت بشر را بر عهده دارند. این گروه، مانند ستارگانی در آسمان خلقت، راه را برای دیگران روشن می‌کنند، اما خود در معرض فشارها و آزارهای بسیار قرار دارند. آن‌ها از بالا به پایین می‌آیند، برخلاف محبان که از پایین به سوی بالا حرکت می‌کنند.

این مفهوم، با آیه زیر هم‌راستاست:

وَكَذَٰلِكَ جَعَلْنَاكُمْ أُمَّةً وَسَطًا لِتَكُونُوا شُهَدَاءَ عَلَى النَّاسِ

و بدین‌سان شما را امتی میانه قرار دادیم تا بر مردم گواه باشید (سوره بقره، آیه ۱۴۳).

این آیه، مانند تاجی است که بر سر اولیای الهی نهاده شده و مسئولیت هدایت آن‌ها را نشان می‌دهد.

درنگ: محبوبان، اولیای الهی‌اند که با تحمل سختی‌های عظیم، مسئولیت هدایت بشر را بر عهده دارند.

رنج‌های محبوبان

محبوبان، مانند پیامبران و ائمه، در مسیر هدایت، رنج‌های عظیمی را متحمل می‌شوند. این رنج‌ها، مانند بارانی است که زمین را سیراب می‌کند، اما خود در طوفان گرفتار است. به‌عنوان مثال، امام حسین (ع) در لحظه شهادت، با گفتن «یا سیوف خذینی» (ای شمشیرها مرا بگیرید)، تنهایی و فشار عظیم خود را نشان داد. همچنین، پیامبر اکرم (ص) فرمود: «هیچ پیامبری به اندازه من آزار ندید»، که نشان‌دهنده شدت سختی‌هایی است که اولیای الهی تحمل می‌کنند.

این رنج‌ها، مانند کوره‌ای است که گوهر وجود آن‌ها را صیقل می‌دهد و آن‌ها را به مقام محبوبیت می‌رساند.

بخش هفتم: نقد قساوت قلب

بی‌تفاوتی و قساوت قلب

بی‌تفاوتی نسبت به مصیبت‌های دیگران، نشانه قساوت قلب است. این ویژگی، مانند سنگی است که در برابر نسیم رحمت الهی نرم نمی‌شود و انسان را از همدلی با مظلومان بازمی‌دارد.

این نقد، با آیه زیر هم‌خوانی دارد:

ثُمَّ قَسَتْ قُلُوبُهُمْ مِنْ بَعْدِ ذَٰلِكَ فَهِيَ كَالْحِجَارَةِ أَوْ أَشَدُّ قَسْوَةً

سپس دل‌هایشان پس از آن سخت شد، چنان‌که مانند سنگ یا سخت‌تر است (سوره بقره، آیه ۷۴).

این آیه، مانند هشداری است که قساوت قلب را مانع دریافت رحمت الهی می‌داند.

درنگ: بی‌تفاوتی نسبت به مصیبت‌های دیگران، نشانه قساوت قلب است که انسان را از همدلی بازمی‌دارد.

بخش هشتم: دعوت به دوری از ظلم

ضرورت پرهیز از ظلم

انسان باید از ظلم و فساد دوری کند و برای این امر دعا کند. این دعا، مانند سپری است که انسان را از افتادن به ورطه فساد حفظ می‌کند. پرهیز از ظلم، نه‌تنها وظیفه‌ای معنوی، بلکه ضرورتی اجتماعی است که جامعه را از فروپاشی نجات می‌دهد.

این دعوت، با آیه زیر هم‌راستاست:

وَلَا تَقْرَبُوا مَالَ الْيَتِيمِ إِلَّا بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ

و به مال یتیم جز به بهترین وجه نزدیک مشوید (سوره انعام، آیه ۱۵۲).

این آیه، مانند مشعلی است که راه عدالت و پرهیز از ظلم را روشن می‌سازد.

درنگ: انسان باید از ظلم و فساد دوری کند و برای این امر دعا کند تا به کمال معنوی و اجتماعی دست یابد.

جمع‌بندی

این نوشتار، با بررسی دسته‌بندی چهارگانه انسان‌ها در عرفان محبوبی، به تبیین جایگاه وجودی و مسئولیت‌های معنوی و اجتماعی انسان پرداخت. انسان‌های اسقاطی، قربانیان ظلم و مصیبت‌های اجتماعی‌اند که از تکالیف عادی معاف‌اند، اما ارزش ذاتی خود را حفظ کرده‌اند. پیاده‌نظام، اکثریت جامعه‌اند که در پی زندگی معمولی‌اند. جنایت‌کاران، اقلیتی مخرب‌اند که با ظلم و فساد، نظم اجتماعی را بر هم می‌زنند. محبوبان، اولیای الهی‌اند که با تحمل رنج‌های عظیم، مسئولیت هدایت بشر را بر عهده دارند. نقد قساوت قلب و دعوت به دوری از ظلم، انسان را به خودآگاهی و همدلی با مظلومان فرا می‌خواند. این اثر، مانند نوری است که راه کمال معنوی و اجتماعی را روشن می‌سازد و انسان را به تأمل در جایگاه خود و دیگران دعوت می‌کند.

با نظارت صادق خادمی

اللهم صل على محمد و آل محمد