در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

عرفان محبوبی 50

متن درس





عرفان محبوبی: انسان، جامعه و مسئولیت‌های معنوی در پرتو قرآن کریم

عرفان محبوبی: انسان، جامعه و مسئولیت‌های معنوی در پرتو قرآن کریم

برگرفته از درس‌گفتارهای استاد فرزانه آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه پنجاه)

دیباچه

انسان، چونان گوهری درخشان در دل نظام خلقت، در شبکه‌ای از روابط اجتماعی و معنوی جای دارد. این نوشتار، با نگاهی عرفانی-اجتماعی، به بررسی وضعیت انسان معاصر می‌پردازد و با تقسیم‌بندی انسان‌ها به چهار گروه، چالش‌های اجتماعی و مسئولیت‌های معنوی را در پرتو آیات نورانی قرآن کریم کاوش می‌کند. این تأملات، انسان را به سوی شناخت جایگاه خویش و اصلاح نظام‌های اجتماعی رهنمون می‌سازد، تا در سایه حکمت الهی، به سوی کمال گام بردارد.

بخش یکم: تقسیم‌بندی انسان‌ها در نظام اجتماعی و معنوی

چهارگانه انسانی: از انبار ضایعات تا محبوبین

انسان‌ها، در نگاه عرفانی-اجتماعی، به چهار گروه تقسیم می‌شوند: انبار ضایعات، پیاده‌نظام (مردم عادی)، محبین (زحمت‌کشان)، و محبوبین (نوابغ و اولیای الهی). انبار ضایعات، به کسانی اشاره دارد که در اثر ظلم، جنگ، و محرومیت، از رشد انسانی بازمانده‌اند. پیاده‌نظام، اکثریت جامعه را شامل می‌شود که درگیر نیازهای مادی روزمره‌اند. محبین، با تلاش و کوشش، به مراتب علمی یا معنوی دست می‌یابند. محبوبین، به لطف الهی و بدون زحمت ظاهری، به جایگاه‌های والای انسانی می‌رسند. این تقسیم‌بندی، چونان نقشه‌ای از وضعیت انسان معاصر، هم به نقش عوامل اجتماعی و هم به لطف الهی در سرنوشت انسان‌ها توجه دارد.

درنگ: انسان‌ها به چهار گروه انبار ضایعات، پیاده‌نظام، محبین، و محبوبین تقسیم می‌شوند که هر یک جایگاه خاصی در نظام اجتماعی و معنوی دارند.

انبار ضایعات: قربانیان ظلم و نابرابری

گروه انبار ضایعات، چونان ظروفی شکسته، به انسان‌هایی اشاره دارد که در اثر جنگ، قتل، غارت، آوارگی، و تجاوز، از کرامت انسانی محروم شده‌اند. کودکان، زنان، و مردانی که در سایه ظلم و فقر، از رشد و شکوفایی بازمانده‌اند، در این گروه جای دارند. این وضعیت، نتیجه نظام‌های ناعادلانه‌ای است که با تخریب خانه‌ها، خانواده‌ها، و فرصت‌های رشد، انسان‌ها را به موجوداتی «نفله» و «شکسته» بدل کرده‌اند. قرآن کریم بر کرامت ذاتی انسان تأکید دارد:

وَلَقَدْ كَرَّمْنَا بَنِي آدَمَ وَحَمَلْنَاهُمْ فِي الْبَرِّ وَالْبَحْرِ وَرَزَقْنَاهُمْ مِنَ الطَّيِّبَاتِ وَفَضَّلْنَاهُمْ عَلَىٰ كَثِيرٍ مِمَّنْ خَلَقْنَا تَفْضِيلًا

ترجمه: «و به‌راستی ما فرزندان آدم را گرامی داشتیم و آنها را در خشکی و دریا [بر مرکب‌ها] حمل کردیم و از چیزهای پاکیزه روزی‌شان دادیم و آنها را بر بسیاری از آفریده‌های خود برتری آشکار دادیم.» (اسراء: ۷۰)

این آیه، نقض کرامت انسانی را گناهی بزرگ می‌داند که بار آن بر دوش عاملان ظلم است.

درنگ: انبار ضایعات، انسان‌هایی‌اند که در اثر ظلم و نابرابری، از کرامت و رشد انسانی محروم شده‌اند.

مسئولیت عاملان تخریب انسانی

گناه و جفای وارد بر انبار ضایعات، چونان باری سنگین، بر دوش کسانی است که با جنگ، فقر، و ظلم، انسان‌ها را به این وضعیت کشانده‌اند. این مسئولیت، نه‌تنها اجتماعی، بلکه در برابر خداوند نیز مورد حسابرسی قرار می‌گیرد. هر کس، به هر میزان که در تخریب انسان‌ها نقش داشته باشد، مسئول است، چه این تخریب علیه کودک باشد، چه بزرگسال، چه مؤمن و چه غیرمؤمن.

درنگ: عاملان جنگ و ظلم، مسئول تخریب انسان‌ها و محرومیت آن‌ها از کرامت ذاتی‌اند.

پیامدهای اجتماعی تخریب انسان‌ها

تخریب انسان‌ها، چونان طوفانی در کویر، غبار و ویرانی به همراه دارد. این ویرانی، نه‌تنها قربانیان را نابود می‌کند، بلکه فضای انسانی کل جامعه را آلوده می‌سازد. ظلم و محرومیت، چونان خاکستری سوزان، همه را به کوردلی، اندوه، و پراکندگی می‌کشاند. این پیامدها، نشان‌دهنده پیوستگی عمیق میان انسان‌ها در نظام هستی است.

درنگ: تخریب انسان‌ها، فضای انسانی جامعه را آلوده کرده و همه را به اندوه و پراکندگی می‌کشاند.

جمع‌بندی بخش یکم

انسان‌ها، در شبکه‌ای از روابط اجتماعی و معنوی، به چهار گروه تقسیم می‌شوند که هر یک جایگاه خاصی در نظام خلقت دارند. انبار ضایعات، نتیجه ظلم و نابرابری است که کرامت انسانی را نقض می‌کند. مسئولیت این تخریب، بر دوش عاملان ظلم است و پیامدهای آن، کل جامعه را تحت تأثیر قرار می‌دهد. این بخش، انسان را به تأمل در کرامت ذاتی خویش و مسئولیت اجتماعی دعوت می‌کند.

بخش دوم: پیاده‌نظام و محبین در جامعه

پیاده‌نظام: اکثریت جامعه و نیازهای مادی

پیاده‌نظام، چونان کاروانی در مسیر زندگی، اکثریت جامعه را تشکیل می‌دهند که درگیر نیازهای مادی چون خانه، ماشین، و معاش‌اند. این گروه، با دغدغه‌های روزمره، به دنبال تأمین نیازهای اولیه زندگی‌اند و کمتر به مراتب معنوی یا علمی توجه دارند. این وضعیت، نتیجه نظام‌های اجتماعی است که انسان‌ها را در چرخه نیازهای مادی گرفتار کرده است.

درنگ: پیاده‌نظام، اکثریت جامعه‌اند که درگیر نیازهای مادی‌اند و کمتر به مراتب معنوی توجه دارند.

محبین: زحمت‌کشان در مسیر علم و معرفت

محبین، چونان باغبانانی کوشا، با تلاش و زحمت به مراتب علمی و معنوی دست می‌یابند. این گروه، شامل کسانی است که با تحصیل، تحقیق، و تهذیب نفس، از سطح عادی جامعه فراتر می‌روند. با این حال، تعداد آن‌ها در مقایسه با پیاده‌نظام اندک است، زیرا دستیابی به این مراتب نیازمند پشتکار و شرایط مساعد است.

درنگ: محبین، با تلاش و زحمت، به مراتب علمی و معنوی دست می‌یابند، اما تعدادشان اندک است.

تمایز دانشمند و عالم

دانشمند، در برابر عالم، چونان کاوشگری است که علم خود را با آزمایش و تجربه اثبات می‌کند. عالم، ممکن است تنها به حفظ دانش بسنده کند، اما دانشمند، با آزمون و خطا، به حقیقت علم دست می‌یابد. این تمایز، بر اهمیت تجربه عملی در علم تأکید دارد و نشان می‌دهد که محبین، اغلب در زمره دانشمندان واقعی‌اند.

درنگ: دانشمند، با آزمون و تجربه، از عالم متمایز است و محبین اغلب در این گروه جای دارند.

جمع‌بندی بخش دوم

پیاده‌نظام و محبین، دو گروه اصلی جامعه را تشکیل می‌دهند که اولی درگیر نیازهای مادی و دومی در پی علم و معرفت است. تمایز میان عالم و دانشمند، بر اهمیت تجربه عملی در رشد انسانی تأکید دارد. این بخش، انسان را به حرکت از سطح نیازهای مادی به سوی مراتب علمی و معنوی دعوت می‌کند.

بخش سوم: محبوبین و لطف الهی

محبوبین: نوابغ و اولیای الهی

محبوبین، چونان ستارگانی در آسمان خلقت، به لطف الهی و بدون زحمت ظاهری، به مراتب والای انسانی می‌رسند. این گروه، شامل انبیا، اولیا، و نوابغی است که به ندرت در تاریخ ظاهر می‌شوند. آن‌ها، با فیض الهی، به جایگاهی می‌رسند که فراتر از تلاش‌های عادی انسانی است.

درنگ: محبوبین، به لطف الهی و بدون زحمت ظاهری، به مراتب والای انسانی می‌رسند.

نقش فیض الهی در محبوبین

فیض الهی، چونان جویباری زلال، محبوبین را به سوی کمال هدایت می‌کند. این فیض، بدون نیاز به تلاش‌های ظاهری مانند مطالعه یا زحمت، آن‌ها را به اوج می‌رساند. این دیدگاه، با عرفان اسلامی همخوانی دارد که بر نقش لطف الهی در هدایت اولیا تأکید دارد.

درنگ: فیض الهی، محبوبین را بدون نیاز به تلاش ظاهری به سوی کمال هدایت می‌کند.

مثال‌های تاریخی محبوبین

در طول تاریخ، تعداد محبوبین بسیار اندک بوده است. عالمان دینی برجسته، چونان ستارگان درخشان، نمونه‌هایی از این گروه‌اند که با فیض الهی به جایگاه والایی رسیده‌اند. این افراد، نه با تقلید، بلکه با خلاقیت و عنایت الهی، در تاریخ تأثیرگذار بوده‌اند.

درنگ: محبوبین، چونان ستارگان درخشان، با فیض الهی در تاریخ تأثیرگذار بوده‌اند.

جمع‌بندی بخش سوم

محبوبین، به لطف الهی، به مراتب والای انسانی می‌رسند و در تاریخ چونان ستارگانی درخشان می‌درخشند. فیض الهی، آن‌ها را از تلاش‌های عادی بی‌نیاز می‌کند و به جایگاه‌های بی‌بدیل هدایت می‌سازد. این بخش، بر نقش عنایت الهی در شکوفایی انسان‌های استثنایی تأکید دارد.

بخش چهارم: نقد نظام‌های اجتماعی و راهکارهای عرفانی

نقد نظام‌های آموزشی و اقتصادی

نظام‌های آموزشی و اقتصادی، چونان سدهایی در برابر رشد انسانی، با گران کردن تحصیل و محدود کردن دسترسی به منابع، انسان‌ها را به سوی انحراف و فساد سوق می‌دهند. این نظام‌ها، با ایجاد موانع، مانع شکوفایی استعدادها شده و به رشد کاذب و انحرافات اجتماعی منجر می‌شوند.

درنگ: نظام‌های آموزشی و اقتصادی ناعادلانه، با محدود کردن دسترسی به منابع، به انحراف و رشد کاذب منجر می‌شوند.

نقد مشاغل کاذب و فساد اجتماعی

مشاغل کاذب، چونان علف‌های هرز در باغ جامعه، نتیجه نبود فرصت‌های مناسب است. خودفروشی، گدایی سازمان‌یافته، و دیگر انحرافات، از فقر و نابرابری نشأت می‌گیرند. این وضعیت، نشان‌دهنده شکست نظام‌های اجتماعی در تأمین عدالت است.

درنگ: مشاغل کاذب و فساد اجتماعی، نتیجه فقر و نبود فرصت‌های مناسب در نظام‌های ناعادلانه است.

نقش خمس و زکات در عدالت اجتماعی

خمس و زکات، چونان چشمه‌هایی برای آبیاری باغ جامعه، ابزارهایی برای توزیع عادلانه منابع و حمایت از محرومان‌اند. این احکام اسلامی، با تزکیه جامعه و کاهش نابرابری، به رشد انسانی کمک می‌کنند. قرآن کریم می‌فرماید:

خُذْ مِنْ أَمْوَالِهِمْ صَدَقَةً تُطَهِّرُهُمْ وَتُزَكِّيهِمْ بِهَا

ترجمه: «از اموالشان صدقه‌ای بگیر که بدین وسیله آنها را پاکیزه و تزکیه کنی.» (توبه: ۱۰۳)

این آیه، بر نقش صدقه در تزکیه و عدالت اجتماعی تأکید دارد.

درنگ: خمس و زکات، ابزارهایی برای توزیع عادلانه منابع و تزکیه جامعه‌اند.

انبار ضایعات پنهان: استعدادهای هدررفته

انبار ضایعات دوم، چونان گنج‌هایی مدفون در بیابان، به استعدادهای هدررفته اشاره دارد. این گروه، شامل کسانی است که به دلیل فقر، نبود فرصت، یا نظام‌های ناعادلانه، از شکوفایی بازمانده‌اند. این ضایعات، دردناک‌تر از انبار ضایعات آشکار است، زیرا پتانسیل‌های عظیم انسانی را نابود می‌کند.

درنگ: انبار ضایعات پنهان، استعدادهای هدررفته‌ای است که به دلیل نابرابری از شکوفایی بازمانده‌اند.

جمع‌بندی بخش چهارم

نظام‌های اجتماعی ناعادلانه، با ایجاد موانع در برابر رشد انسانی، به انحراف و فساد منجر می‌شوند. خمس و زکات، به‌عنوان ابزارهای عدالت اجتماعی، می‌توانند این کاستی‌ها را جبران کنند. انبار ضایعات پنهان، نشان‌دهنده هدررفت استعدادهای عظیم انسانی است که جامعه را از شکوفایی محروم می‌کند. این بخش، بر ضرورت اصلاح نظام‌های اجتماعی و توجه به عدالت تأکید دارد.

بخش پنجم: مسئولیت در برابر شهدا و ارزش‌های معنوی

احترام به شهدا و مسئولیت اجتماعی

شهدا، چونان مشعل‌هایی فروزان، راه کمال انسانی را روشن کرده‌اند. احترام به آن‌ها و حفظ حقوق خانواده‌هایشان، وظیفه‌ای دینی و اجتماعی است. کسانی که با بی‌احترامی به شهدا یا سوءاستفاده از جایگاه آن‌ها، به فساد و انحراف می‌افتند، در دنیا و آخرت زیان خواهند دید.

درنگ: احترام به شهدا و حفظ حقوق خانواده‌هایشان، وظیفه‌ای دینی و اجتماعی است.

نقد سوءاستفاده از ارزش‌های معنوی

سوءاستفاده از ارزش‌های معنوی، چونان چیدن گل‌های باغ ایمان، جامعه را به سوی حرمان و زیان می‌کشاند. این رفتار، نه‌تنها به شهدا و ارزش‌های دینی آسیب می‌رساند، بلکه فضای معنوی جامعه را آلوده می‌کند.

درنگ: سوءاستفاده از ارزش‌های معنوی، جامعه را به سوی حرمان و زیان می‌کشاند.

جمع‌بندی بخش پنجم

شهدا، نماد ایثار و کمال انسانی‌اند و احترام به آن‌ها، وظیفه‌ای دینی و اجتماعی است. سوءاستفاده از ارزش‌های معنوی، جامعه را از معنویت محروم می‌کند. این بخش، بر ضرورت حفظ ارزش‌های دینی و مسئولیت در برابر شهدا تأکید دارد.

نتیجه‌گیری و جمع‌بندی

عرفان محبوبی، چونان آینه‌ای روشن، وضعیت انسان معاصر را در پرتو آیات قرآن کریم و ارزش‌های معنوی بازمی‌نمایاند. انسان‌ها، در چهار گروه انبار ضایعات، پیاده‌نظام، محبین، و محبوبین، جایگاه‌های متفاوتی در نظام اجتماعی و معنوی دارند. ظلم و نابرابری، انسان‌ها را به انبار ضایعات بدل می‌کند، در حالی که محبین با تلاش و محبوبین با فیض الهی به کمال می‌رسند. نظام‌های اجتماعی ناعادلانه، با ایجاد موانع، به انحراف و فساد منجر می‌شوند، اما خمس و زکات می‌توانند عدالت را برقرار کنند. احترام به شهدا و ارزش‌های معنوی، وظیفه‌ای است که جامعه را به سوی معنویت هدایت می‌کند. این نوشتار، انسان را به تأمل در جایگاه خویش، اصلاح نظام‌های اجتماعی، و حرکت به سوی کمال در سایه حکمت الهی دعوت می‌کند.

با نظارت صادق خادمی