در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

پدیده های پنهانی 5

متن درس

 

شیطان‌شناسی: تحلیل ریشه‌شناسی و مفهوم شیطان در قرآن کریم و منابع لغوی

برگرفته از درس‌گفتارهای استاد فرزانه قدس‌سره (جلسه پنجم)

دیباچه

واژه‌ی «شیطان» در گستره‌ی فرهنگ اسلامی و به‌ویژه در آیینه‌ی قرآن کریم، چونان دری گران‌قدر، معانی و مفاهیمی ژرف را در خود نهفته دارد. این واژه، که در متون دینی و لغوی با تفاسیر گوناگون رخ می‌نماید، از منظر ریشه‌شناسی، مفهوم‌شناسی و کاربرد در قرآن کریم، شایسته‌ی کاوشی دقیق و عالمانه است. در این نوشتار، با تکیه بر منابع لغوی معتبر، مانند لسان العرب، و تأمل در آیات نورانی قرآن کریم، به بررسی ریشه‌های واژه‌ی شیطان، ماهیت وصفی آن و دلالت‌های قرآنی‌اش پرداخته می‌شود. هدف این پژوهش، گشودن پنجره‌ای به سوی فهمی عمیق از این مفهوم بنیادین است که چونان چراغی، مسیر دشمن‌شناسی و شناخت حقیقت را در پیشگاه طالبان علم روشن می‌سازد. نوشتار حاضر، با ساختاری منظم و با بهره‌گیری از شواهد قرآنی و لغوی، کوشیده است تا این مفهوم را به گونه‌ای روشن و جامع برای خوانندگان تبیین نماید.

بخش نخست: ریشه‌شناسی واژه‌ی شیطان

ریشه‌ی «شَطَنَ» و مفهوم دوری از خیر

در منابع لغوی، به‌ویژه لسان العرب، دو قول اصلی درباره‌ی ریشه‌ی واژه‌ی شیطان مطرح شده است. قول نخست، که از اقبال بیشتری در میان لغویان برخوردار است، این واژه را از ریشه‌ی «شَطَنَ» به معنای دوری و فاصله گرفتن از خیر می‌داند. این ریشه، که در وزن «فِیعَال» به صورت «شَیْطَان» نمود می‌یابد، با جمع «شَیَاطِین» سازگار است. این جمع‌بندی، که بر پایه‌ی وزن «فَعَالِیل» شکل گرفته، گواهی بر ریشه‌ی «شَطَنَ» است. استاد فرزانه قدس‌سره در این باره تأکید می‌ورزد که این قول، با شواهد ادبی و قرآنی هم‌خوانی بیشتری دارد، زیرا مفهوم دوری از خیر، گستره‌ای وسیع‌تر از معنای صرفاً ناری یا هلاکت‌بار قول دیگر را در بر می‌گیرد.

درنگ: ریشه‌ی «شَطَنَ» برای واژه‌ی شیطان، با مفهوم دوری از خیر، نه‌تنها با شواهد لغوی مانند لسان العرب هم‌خوان است، بلکه با کاربرد قرآنی شیطان به عنوان وصفی عام که جن و انس را در بر می‌گیرد، سازگاری بیشتری دارد.

قول «شَاطَ یَشِیطُ» و نقد آن

قول دوم، که در برخی منابع، از جمله تفسیر راغب، مطرح شده، شیطان را از ریشه‌ی «شَاطَ یَشِیطُ» به معنای هلاکت یا احتراق می‌داند. این قول، واژه‌ی شیطان را در وزن «فَعلَان» قرار می‌دهد و آن را به ذات ناری جن نسبت می‌دهد، با استناد به آیه‌ی شریفه:
خَلَقَ الْجَانَّ مِنْ مَارِجٍ مِنْ نَارٍ (خداوند جن را از شعله‌ای از آتش آفرید). با این حال، این دیدگاه به دلیل انحصار به ذات ناری جن، با کاربرد قرآنی شیطان که شامل انس نیز می‌شود، ناسازگار است. استاد فرزانه قدس‌سره این قول را به چالش می‌کشد و تأکید می‌کند که شیطان، به عنوان وصفی عام، نمی‌تواند به ذات آتشین محدود شود، زیرا انسان، که از خاک و گل آفریده شده، نیز در قرآن کریم شیطان خوانده شده است. این نقد، با استناد به آیات قرآنی و کاربرد گسترده‌ی شیطان، قول «شَطَنَ» را تقویت می‌کند.

شاهد ادبی و تأیید ریشه‌ی «شَطَنَ»

برای تأیید قول «شَطَنَ»، استاد به شاهد ادبی از شعر امیر بن ابی‌سعد استناد می‌کند که در آن، سلیمان نبی (ع) شیطان را به موجودی متمرد و عصیان‌گر توصیف می‌کند: «أَیُّمَا شَاطِنٍ عَصَاهُ أَکَاثِمُّ یَلْقَى فِی السِّجْنِ وَالْأَقْلَالِ» (هر شیطانی که عصیان ورزد، مکافات می‌بیند و به زندان و زنجیر گرفتار می‌شود). این بیت، با به‌کارگیری واژه‌ی «شَاطِن» به جای «شَیْطَان»، بر ریشه‌ی «شَطَنَ» صحه می‌گذارد و شیطان را به عنوان موجودی متمرد و دور از خیر معرفی می‌کند. این شاهد ادبی، که پیش از اسلام در فرهنگ عربی رواج داشته، نشان‌دهنده‌ی پیوند عمیق این واژه با مفهوم دوری از خیر است.

تحلیل نحوی وزن‌های «فِیعَال» و «فَعلَان»

از منظر نحوی، تفاوت میان وزن‌های «فِیعَال» و «فَعلَان» در تعیین صرفی واژه‌ی شیطان نقش بسزایی دارد. اگر شیطان را از وزن «فِیعَال» (مشتق از «شَطَنَ») بگیریم، واژه منصرف می‌شود، اما اگر از وزن «فَعلَان» (مشتق از «شَاطَ») باشد، به دلیل ویژگی‌های نحوی این وزن، غیرمنصرف خواهد بود. این غیرمنصرف بودن، مشروط به اصلی بودن نون در «فَعلَان» و وصفیت اصلی واژه است، مانند «سَکْرَان» که مونث آن «سَکْرَى» است. در مقابل، واژه‌هایی مانند «صَفْوَان»، که وصفیت اصلی ندارند، غیرمنصرف نمی‌شوند. استاد فرزانه قدس‌سره تأکید می‌کند که وزن «فِیعَال» با کاربرد قرآنی شیطان، که وصفی عام و فراگیر است، سازگارتر است.

بخش دوم: ماهیت وصفی شیطان در قرآن کریم

شیطان: وصف عام، نه اسم خاص

یکی از نکات بنیادین در فهم مفهوم شیطان در قرآن کریم، وصفی بودن این واژه است. شیطان نه اسم خاص است و نه به ذات اشاره دارد، بلکه وصفی عام است که بر هر موجود متمرد، طاغی و شرور اطلاق می‌شود. این وصف، جن و انس را در بر می‌گیرد و غالباً به ابلیس نسبت داده شده، اما به آن محدود نیست. استاد فرزانه قدس‌سره تأکید می‌ورزد که ابلیس نیز وصفی خاص است و نه اسم خاص، و این تمایز، کلید فهم درست مفهوم شیطان در قرآن کریم است. این دیدگاه، شیطان را از یک موجود خاص به یک نیروی فعال و پویا در حوزه‌ی رفتار و کردار تبدیل می‌کند.

درنگ: شیطان در قرآن کریم وصفی عام است که بر هر موجود متمرد و شرور، اعم از جن و انس، اطلاق می‌شود. این وصف، نه اسم خاص است و نه به ذات محدود می‌شود، بلکه رفتارهای شرورانه را توصیف می‌کند.

محدودیت شیطان به موجودات ذوالعقول

قرآن کریم، شیطان را تنها به موجودات ذوالعقول، یعنی جن و انس، محدود کرده و شامل حیوانات، میکروب‌ها یا صفات اخلاقی مانند حسد و غضب نمی‌شود، مگر به صورت مجاز. آیه‌ی شریفه‌ی 112 سوره‌ی انعام این محدودیت را به روشنی بیان می‌کند:
وَكَذَٰلِكَ جَعَلْنَا لِكُلِّ نَبِيٍّ عَدُوًّا شَيَاطِينَ الْإِنْسِ وَالْجِنِّ (و بدین‌سان برای هر پیامبری دشمنی از شیطان‌های انس و جن قرار دادیم). این آیه صراحتاً شیطان را به جن و انس محدود می‌کند و کاربرد آن به حیوانات یا موجودات غیرعاقل را رد می‌کند. استاد فرزانه قدس‌سره تأکید می‌کند که این محدودیت، نشان‌دهنده‌ی عقلانیت و برنامه‌ریزی شیطان است که با ویژگی‌های حیوانات یا صفات غیرعقلانی سازگار نیست.

تعدد شیاطین و مفهوم قرین

قرآن کریم از «شَیَاطِین» به صورت جمع سخن می‌گوید، که نشان‌دهنده‌ی تعدد شیطان است. هر فرد می‌تواند شیطان خاص خود، یا به تعبیر قرآنی «قرین»، را داشته باشد. آیه‌ی 27 سوره‌ی زخرف این مفهوم را روشن می‌سازد:
وَمَنْ يَعْشُ عَنْ ذِكْرِ الرَّحْمَٰنِ نُقَيِّضْ لَهُ شَيْطَانًا فَهُوَ لَهُ قَرِينٌ (و هر کس از یاد خدای رحمان غافل شود، برای او شیطانی می‌گماریم که همدم او باشد). این تعدد، نشان‌دهنده‌ی شمول مفهوم شیطان است که فراتر از ابلیس، هر موجود شروری را که در مسیر گمراهی انسان عمل می‌کند، در بر می‌گیرد.

بخش سوم: افعال شیطانی و ویژگی‌های ذوالعقول

توصیف شیطان با افعال عقلانی

قرآن کریم شیطان را با افعالی مانند وعده دادن، ترساندن، گمراه کردن و نقشه‌کشی توصیف می‌کند که همگی مختص موجودات ذوالعقول است. به عنوان نمونه، آیه‌ی 268 سوره‌ی بقره می‌فرماید:
الشَّيْطَانُ يَعِدُكُمُ الْفَقْرَ وَيَأْمُرُكُمْ بِالْفَحْشَاءِ (شیطان شما را به [ترس از] فقر وعده می‌دهد و به زشتی فرمان می‌دهد). این افعال، مانند کید، اراده و نجوا، نشان‌دهنده‌ی عقلانیت و برنامه‌ریزی شیطان است که با ویژگی‌های حیوانات یا موجودات غیرعاقل سازگار نیست. استاد فرزانه قدس‌سره تأکید می‌کند که این اوصاف، شیطان را به عنوان دشمنی دانا و زیرک معرفی می‌کند که نیازمند دشمن‌شناسی دقیق است.

کاربرد شیطان در داستان سلیمان نبی (ع)

در سوره‌های مرتبط با سلیمان نبی (ع)، قرآن کریم از شیاطین به عنوان موجوداتی با توانایی‌های خاص، مانند بنایی و غواصی، یاد می‌کند. این کاربرد، نشان‌دهنده‌ی نقش فعال شیطان‌ها در خدمت اهداف الهی است. استاد فرزانه قدس‌سره این نکته را برجسته می‌سازد که شیطان‌ها در این داستان، نه تنها نیروی شر، بلکه موجوداتی با توانایی‌های مهندسی و عقلانی هستند که تحت کنترل الهی قرار دارند. این دیدگاه، پیچیدگی مفهوم شیطان را در قرآن کریم نشان می‌دهد.

درنگ: شیطان‌ها در داستان سلیمان نبی (ع)، به عنوان موجوداتی با توانایی‌های عقلانی و مهندسی معرفی شده‌اند که تحت فرمان الهی به خدمت گرفته شده‌اند. این کاربرد، نشان‌دهنده‌ی چندوجهی بودن مفهوم شیطان در قرآن کریم است.

بخش چهارم: جامعیت قرآن کریم در تبیین شیطان

قرآن کریم: مرجع اصلی دشمن‌شناسی

قرآن کریم، معتبرترین منبع برای فهم مفهوم شیطان است. برخلاف تصور عامه که شیطان را به جن یا ابلیس محدود می‌کند، قرآن کریم شیطان را وصفی عام می‌داند که شامل انسان‌های شرور نیز می‌شود. آیه‌ی 112 سوره‌ی انعام، با تقدم انس بر جن، این نکته را تأیید می‌کند:
وَكَذَٰلِكَ جَعَلْنَا لِكُلِّ نَبِيٍّ عَدُوًّا شَيَاطِينَ الْإِنْسِ وَالْجِنِّ (و بدین‌سان برای هر پیامبری دشمنی از شیطان‌های انس و جن قرار دادیم). این تقدم، نشان‌دهنده‌ی نقش کلیدی انسان‌های شرور در گسترش فساد و گمراهی است.

قرآن کریم: کتابی برای همه

قرآن کریم نه تنها برای مؤمنان، بلکه برای همه، از جمله شیطان‌ها، کتابی کارآمد است. آیه‌ی 43 سوره‌ی اسراء می‌فرماید:
وَلَا يَزِيدُ الظَّالِمِينَ إِلَّا خَسَارًا (و ستمگران را جز زیان نمی‌افزاید). این آیه نشان می‌دهد که قرآن کریم حتی برای ظالمان نیز درس‌هایی دارد و به عنوان منبعی جامع، راهنمایی برای فهم رفتارهای شیطانی ارائه می‌دهد. استاد فرزانه قدس‌سره تأکید می‌کند که این جامعیت، قرآن کریم را از سایر متون دینی متمایز می‌کند.

رویکرد توصیفی قرآن کریم در تربیت

قرآن کریم به جای نهی مستقیم، با توصیف و نفی به تربیت اخلاقی می‌پردازد. این رویکرد، که در مقابل صدور دستورات مستقیم قرار دارد، تربیت را به شکلی آزادمنشانه و عقلانی ارائه می‌دهد. به عنوان نمونه، آیه‌ی 50 سوره‌ی ص می‌فرماید:
لَا رَطْبٍ وَلَا يَابِسٍ إِلَّا فِي كِتَابٍ مُبِينٍ (هیچ تر و خشکی نیست مگر اینکه در کتابی روشن است). این آیه، جامعیت قرآن کریم را در برگرفتن تمام جنبه‌های وجودی، از جمله خیر و شر، تأیید می‌کند.

درنگ: قرآن کریم با رویکرد توصیفی و نه دستوری، انسان را به تفکر و انتخاب آگاهانه دعوت می‌کند و با تبیین خیر و شر، منبعی جامع برای تربیت عقلانی و اخلاقی ارائه می‌دهد.

جمع‌بندی

بررسی ریشه‌شناسی و مفهوم شیطان در قرآن کریم و منابع لغوی، چونان سفری به عمق اقیانوسی بی‌کران، ما را به فهمی ژرف از این مفهوم رهنمون می‌سازد. واژه‌ی شیطان، با ریشه‌ی محتمل «شَطَنَ» به معنای دوری از خیر، وصفی عام است که موجودات ذوالعقول، یعنی جن و انس، را در بر می‌گیرد. قرآن کریم، با تأکید بر افعال شیطانی مانند وسوسه، کید و گمراهی، شیطان را به عنوان دشمنی عقلانی و برنامه‌ریز معرفی می‌کند که نیازمند دشمن‌شناسی دقیق است. رد قول «شَاطَ یَشِیطُ» به دلیل ناسازگاری با کاربرد قرآنی، و تأکید بر ریشه‌ی غیرعربی شیطان، بر تعامل زبانی و فرهنگی در شکل‌گیری مفاهیم دینی دلالت دارد. قرآن کریم، به عنوان منبعی جامع، نه تنها برای هدایت مؤمنان، بلکه برای فهم و تحلیل رفتارهای شیطانی نیز کارآمد است. این جامعیت، همراه با رویکرد توصیفی و نه دستوری قرآن کریم، آن را به کتابی بی‌نظیر برای تربیت عقلانی و اخلاقی تبدیل می‌کند. پژوهش در محتوای قرآنی، به‌ویژه در حوزه‌ی مفاهیمی مانند شیطان، ضرورتی اساسی برای فهم عمیق دین و دشمن‌شناسی در زندگی دینی است.

با نظارت صادق خادمی