متن درس
شیطانشناسی در منابع اسلامی: نقد و بررسی تعاریف و تفاسیر
برگرفته از درسگفتارهای استاد فرزانه قدسسره (جلسه ششم)
دیباچه
بحث شیطانشناسی در متون اسلامی، بهویژه قرآن کریم، روایات و تفاسیر، از موضوعات عمیق و چندلایهای است که تأمل و تدقیق در آن، دریچهای به سوی فهم دقیقتر نظام معرفتی اسلام میگشاید. شیطان، بهمثابه موجودی که در برابر حق ایستادگی کرده و انسان را به سوی گمراهی میکشاند، جایگاهی ویژه در جهانبینی اسلامی دارد. این نوشتار، با رویکردی تحلیلی و انتقادی، به بازخوانی تعاریف و تفاسیر شیطان در منابع اسلامی میپردازد و با تکیه بر آیات قرآنی و تفاسیر معتبر، بهویژه تفسیر المیزان، میکوشد تا مفهوم شیطان را بهعنوان موجودی ذوالعقول (دارای عقل) از جن یا انس تبیین نماید. هدف این بررسی، نهتنها روشنسازی مفهوم شیطان، بلکه نقد تعاریف سنتی و رفع ابهامات موجود در آنهاست تا تصویری منسجم و منطبق با منابع اصیل اسلامی ارائه شود.
بخش یکم: نقد و بررسی تعاریف سنتی شیطان
تعریف شیطان در منابع لغوی و تفسیری
در منابع لغوی و تفسیری، مانند مفردات راغب، شیطان به هر موجود متمرد از جن، انس و حیوان تعریف شده است: «لِکُلِّ مُتَمَرِّدٍ مِنَ الجِنِّ وَالإِنسِ وَالحَیَوان». این تعریف، هرچند در برخی منابع سنتی پذیرفته شده، خالی از اشکال نیست. حیوانات، به دلیل فقدان عقل، نمیتوانند در زمره شیاطین قرار گیرند، زیرا شیطان در قرآن کریم موجودی ذوالعقول معرفی شده که توانایی فریب و وسوسه دارد. این ویژگی، مختص موجوداتی است که از نطق و عقل برخوردارند.
درنگ: شیطان در قرآن کریم موجودی ذوالعقول از جن یا انس است و گنجاندن حیوانات در تعریف شیطان با متن قرآن سازگار نیست.
این نقد ریشه در آیات قرآنی دارد که شیطان را به جن و انس محدود میکند. برای نمونه:
وَكَذَٰلِكَ جَعَلْنَا لِكُلِّ نَبِيٍّ عَدُوًّا شَيَاطِينَ الْإِنسِ وَالْجِنِّ يُوحِي بَعْضُهُمْ إِلَىٰ بَعْضٍ زُخْرُفَ الْقَوْلِ غُرُورًا
«و اینگونه برای هر پیامبری دشمنی از شیطانهای انس و جن قرار دادیم که برخی از آنها به برخی دیگر سخنان آراسته را به فریب القا میکنند» (الأنعام: 112).
این آیه به صراحت شیطان را به جن و انس محدود کرده و هیچ اشارهای به حیوانات ندارد. بنابراین، تعمیم تعریف شیطان به حیوانات، با منطق قرآنی همخوانی ندارد.
ریشهشناسی واژه شیطان
واژه شیطان از ریشه «شَطَنَ» به معنای دوری از حق گرفته شده است، نه از «شَاطَ يَشِيطُ» به معنای سوختن. این ریشهشناسی، شیطان را موجودی معرفی میکند که از مسیر حق منحرف شده و دیگران را نیز به این انحراف میکشاند. این معنا با ویژگیهای شیطان در قرآن کریم، مانند سرپیچی ابلیس از فرمان الهی (بقره: 34) و فریب انسانها، همخوانی دارد.
ریشه «شَطَنَ» بر انحراف و دوری از حق تأکید دارد و این مفهوم، همچون نوری که از تاریکی جدایی میجوید، ماهیت شیطان را بهعنوان موجودی متمرد و گمراهکننده روشن میسازد.
نقد تعریف راغب در مفردات
راغب در مفردات، با استناد به ابوعبیده، شیطان را به هر موجود متمرد از جن، انس و حیوان تعریف کرده و شواهدی قرآنی برای آن ارائه میدهد:
- برای جن و انس: «شَيَاطِينَ الْإِنسِ وَالْجِنِّ» (الأنعام: 112).
- برای انس: «إِنَّ الشَّيَاطِينَ لَيُوحُونَ إِلَىٰ أَوْلِيَائِهِمْ» (الأنعام: 121).
- برای حیوانات: «كَأَنَّهَا رُءُوسُ الشَّيَاطِينِ» (الصافات: 65).
شواهد مربوط به جن و انس با متن قرآن کریم سازگار است، اما استناد به آیه «كَأَنَّهَا رُءُوسُ الشَّيَاطِينِ» برای حیوانات محل تأمل است. این آیه به میوه درخت زقوم اشاره دارد و ارتباط آن با حیوانات، مانند مار، مبتنی بر تفسیرهای غیرمستند است.
نقد استناد به حیوانات
استدلال به آیه «كَأَنَّهَا رُءُوسُ الشَّيَاطِينِ» (الصافات: 65) برای اثبات شیطان بودن حیوانات، مانند مار، نادرست است. این آیه به میوه درخت زقوم اشاره دارد و نه حیوانات. همچنین، تعابیری مانند «مار خفیفالجسم» (مار سبکوزن) که بهعنوان شاهد ذکر شده، غیرمنطقی است، زیرا مار بهطور کلی موجودی سنگین و قوی است. تشبیه در این آیه، به زشتی ذهنی شیطان اشاره دارد، نه به موجودی مادی مانند حیوان.
نقد روششناسی منابع سنتی
بسیاری از منابع سنتی، بدون تحقیق کافی، به نقل اقوال مختلف پرداختهاند و از عباراتی مانند «قِيلَ» استفاده کردهاند. این رویکرد، که گاه به انباشت نقلقولهای غیرمستند منجر شده، در دنیای مدرن که اطلاعات بهسرعت منتشر میشوند، میتواند به اعتبار علمی و دینی آسیب برساند. علم دینی باید بر تحقیق و تحلیل استوار باشد تا پاسخگوی نیازهای فکری عصر حاضر باشد.
درنگ: اتکا به نقلقولهای غیرمستند در علم دینی، مانع پیشرفت علمی و پاسخگویی به نیازهای فکری عصر حاضر است.
بخش دوم: تحلیل آیات و تفاسیر مرتبط با شیطان
تبیین آیه «كَأَنَّهَا رُءُوسُ الشَّيَاطِينِ»
آیه 65 سوره الصافات میفرماید:
طَلْعُهَا كَأَنَّهُ رُءُوسُ الشَّيَاطِينِ
«میوهاش چنان است که گویی سرهای شیطانهاست» (الصافات: 65).
این آیه میوه درخت زقوم را به «سرهای شیطانها» تشبیه کرده است. از آنجا که «رُءُوسُ الشَّيَاطِينِ» ناشناخته است، نمیتواند معیار تشبیه باشد. در مجمعالبیان، سه پاسخ به این اشکال ارائه شده است:
- «رُءُوسُ الشَّيَاطِينِ» به میوه یا شاخههای درخت اشاره دارد.
- شیطان بهعنوان نوعی مار در نظر گرفته شده و «رُءُوسُ الشَّيَاطِينِ» به سر مار تشبیه شده است.
- تشبیه به زشتی ذهنی شیطان در اذهan مردم است، زیرا شیطان نماد قباحت و زشتی است.
پاسخ سوم، که مورد تأیید علامه طباطبایی در المیزان است، منطقیتر به نظر میرسد، زیرا تشبیه باید به چیزی شناختهشده باشد. در ذهن مردم، شیطان نماد زشتی است، مشابه تعبیر «مَلَكٌ كَرِيمٌ» (یوسف: 31) که به زیبایی اشاره دارد. این تفسیر، آیه را بر اساس پیشزمینه ذهنی مردم از زشتی شیطان تفسیر میکند.
دیدگاه علامه طباطبایی در المیزان
علامه طباطبایی در تفسیر المیزان، تنها پاسخ سوم را تأیید کرده و معتقد است که «رُءُوسُ الشَّيَاطِينِ» به زشتی ذهنی شیطان اشاره دارد، نه به موجودات مادی مانند مار یا درخت. این دیدگاه، به دلیل رویکرد علمی و منطقی، از دیگر تفاسیر متمایز است و با نیازهای علمی عصر حاضر همخوانی دارد.
درنگ: تفسیر علامه طباطبایی در المیزان، با تأکید بر زشتی ذهنی شیطان، منطقیترین برداشت از آیه «كَأَنَّهَا رُءُوسُ الشَّيَاطِينِ» است.
نقد تعریف شیطان بهعنوان شرور
علامه طباطبایی در تفسیر آیه 112 سوره الأنعام، شیطان را موجودی شرور تعریف کرده و میفرماید: «الشَّيْطانُ وَهُوَ فِي اللُّغَةِ الشَّرِيرُ». این تعریف، هرچند دقیق است، اما به دلیل ابهام در شمول شرارت به موجودات غیر ذوالعقول، نیازمند تبیین دقیقتر است. شیطان در قرآن کریم موجودی هوشمند با توانایی فریب و وسوسه است که این ویژگیها مختص جن و انس است.
نقد روششناسی تفاسیر سنتی
بسیاری از تفاسیر سنتی، مانند تفسیر شیخ طوسی، به تکرار اقوال بدون تحلیل انتقادی پرداختهاند. این رویکرد، گاه به فقدان نوآوری و دقت علمی منجر شده است. علم دینی باید به جای حفظ و تکرار، بر تحقیق و تحلیل متمرکز شود تا پاسخگوی نیازهای فکری عصر حاضر باشد.
تفاوت رویکرد شیخ طوسی و علامه طباطبایی
شیخ طوسی در تفسیر خود، سه قول درباره «رُءُوسُ الشَّيَاطِينِ» نقل کرده و قول سوم (تشبیه به زشتی ذهنی) را بهعنوان قول نخست آورده است. او تأکید میکند که عربها به برخی مارها «شیطان» میگویند، نه اینکه مار خود شیطان باشد. این رویکرد، به دلیل دقت در پرهیز از تعمیم غیرمنطقی، عالمانهتر از برخی تفاسیر بعدی است.
بخش سوم: ویژگیهای شیطان در قرآن و روایات
تبیین مفهوم شیطان بهعنوان موجود ذوالعقول
شیطان در قرآن کریم موجودی ذوالعقول از جن یا انس است. تعابیری مانند غضب یا حسد که در برخی روایات به شیطان نسبت داده شده، بهصورت مجازی است. برای مثال، در روایت «الغَضَبُ جَمْرَةٌ مِنَ الشَّيْطانِ» (غضب آتشی از شیطان است)، غضب خود شیطان نیست، بلکه شیطان عامل تحریک آن است.
درنگ: تمایز بین معنای حقیقی و مجازی در روایات، برای فهم دقیق شیطانشناسی ضروری است.
بررسی آماری واژه شیطان در بحارالانوار
در بحارالانوار، واژه شیطان و مشتقات آن بیش از 4000 بار ذکر شده، اما هیچیک به حیوانات نسبت داده نشده است. این امر، تأییدی بر دیدگاه قرآنی است که شیطان را به جن و انس محدود میکند.
ویژگیهای شیطان در قرآن
شیطان در قرآن کریم دارای قلب، وجه و گردن است و موجودی هوشمند با توانایی فریب و وسوسه معرفی شده است. آیاتی مانند «قُلُوبُهُمْ قُلُوبُ الشَّيَاطِينِ» نشاندهنده ویژگیهای عقلانی شیطان است. این ویژگیها، او را از حیوانات، که فاقد قلب به معنای مرکز تصمیمگیری عقلانی هستند، متمایز میکند.
نقد تعابیر مجازی در روایات
برخی روایات، مانند «بعضُ الكِلابِ يُسَمَّى الشَّيْطانَ» (برخی سگها شیطان نامیده میشوند)، بهصورت مجازی هستند و نباید به معنای حقیقی تفسیر شوند. شیطان موجودی ذوالعقول است که میتواند در حیوانات نفوذ کند، اما خود آنها نیست.
نقد تعابیر عامهپسند
تعابیری مانند «شب شیطان دارد» یا «شیطان در شتر میچرخد» به معنای حضور شیطان در این موجودات است، نه اینکه خود آنها شیطان باشند. این تعابیر، گاه به کوچکنمایی شیطان منجر شده و درک صحیح از این موجود هوشمند را مخدوش کردهاند.
تبیین مفهوم عقل در شیطانشناسی
شیطان دارای عقل کلی است، اما نه عقل عبد به الرحمن. در روایتی از امیرالمؤمنین (ع)، عقل عاملی است که انسان را به خدا میرساند، اما شیطنت، مانند عقل برخی رجال سیاسی، با عقل حقیقی متفاوت است. این تمایز، شیطان را موجودی حسابگر و هوشمند معرفی میکند.
شیطان بهعنوان وصف معقول ثانی فلسفی
شیطان وصف معقول ثانی فلسفی است، یعنی وصفی است که بر موجودی ذوالعقول با شرارت خارجی عارض میشود. این موجود، چه جن باشد چه انس، دارای وجود حقیقی است، مانند ابلیس یا خناس.
درنگ: شیطان وصف معقول ثانی فلسفی است که بر موجودی ذوالعقول با شرارت خارجی عارض میشود.
نقد فتاوای غیرمنطقی
برخی فتاوا، مانند کراهت تنهایی به دلیل حضور شیطان، نیازمند بازنگری است. تنهایی برای افراد قویالنفس نشانه قوت عقل است، اما برای افراد ضعیف ممکن است مضر باشد. فتاوا باید جامع و متناسب با شرایط مختلف افراد صادر شود.
جمعبندی
این بررسی، با رویکردی تحلیلی و انتقادی، مفهوم شیطان را در منابع اسلامی بازخوانی کرد و نشان داد که شیطان موجودی ذوالعقول از جن یا انس است که دارای عقل، قلب و توانایی فریب است. تعاریف سنتی که شیطان را به حیوانات یا مفاهیم غیرعقلانی مانند غضب و حسد نسبت میدهند، به دلیل فقدان پشتوانه قرآنی و روایی مورد نقد قرار گرفتند. تفسیر آیه «كَأَنَّهَا رُءُوسُ الشَّيَاطِينِ» بهعنوان تشبیه به زشتی ذهنی شیطان، منطقیترین برداشت است و با دیدگاه علامه طباطبایی همخوانی دارد. تأکید بر روششناسی علمی و پرهیز از نقلقولهای غیرمستند، بهویژه در عصر اطلاعات، برای حفظ اعتبار معارف دینی ضروری است. علم دینی باید به تحقیق و تحلیل علمی متمرکز شود تا پاسخگوی نیازهای فکری مخاطبان امروزی باشد.
با نظارت صادق خادمی