در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

پدیده های پنهانی 23

متن درس

شیطان‌شناسی: بازخوانی عالم ملائکه در چارچوب متون وحیانی

شیطان‌شناسی: بازخوانی عالم ملائکه در چارچوب متون وحیانی

برگرفته از درس‌گفتارهای استاد فرزانه قدس‌سره (جلسه بیست و سوم)

دیباچه

مفهوم ملائکه و عالم ملکوت، چونان دریچه‌ای به سوی حقیقت هستی، در متون وحیانی جایگاه ویژه‌ای دارد. این نوشتار، با تکیه بر قرآن کریم، نهج‌البلاغه و صحیفه سجادیه، به کاوش در ماهیت، نقش و جایگاه ملائکه در نظام آفرینش می‌پردازد. با نگاهی تحلیلی و روشمند، این اثر می‌کوشد تا زوایای پنهان عالم ملکوت را روشن سازد و با نقد دیدگاه‌های نادرست، راه را برای فهمی عمیق‌تر از این موضوع هموار کند. این پژوهش، مانند مشعلی در ظلمت، در پی آن است که حقیقت ملائکه را از خلال متون مأثور آشکار نماید.

بخش نخست: ماهیت و جایگاه ملائکه در نظام هستی

تقسیم‌بندی موجودات خلقی

موجودات خلقی، چونان شاخه‌های درختی تناور، در سه ساحت متمایز قرار دارند: موجودات طینی، ناری و نوری. موجودات طینی، که انسان در رأس آنهاست، ظرف جامعی برای ناسوت‌اند و حیوانات و نباتات در ذیل آنها جای می‌گیرند. موجودات ناری، جن را شامل می‌شوند که شیاطین جنی از جمله آنهاست، هرچند شیاطین انسی، که ناری نیستند، به‌صورت جداگانه مورد توجه‌اند. موجودات نوری نیز ملائکه و برخی مخلوقات نوری غیرملائکه را در بر می‌گیرند. این تقسیم‌بندی، چونان نقشه‌ای از عالم خلقت، مبنای فهم جایگاه ملائکه در نظام هستی است.

درنگ: موجودات خلقی در سه ساحت طینی (انسان و ناسوت)، ناری (جن و شیاطین جنی) و نوری (ملائکه و مخلوقات نوری غیرملائکه) تقسیم می‌شوند. این تمایز، مبنای فهم جایگاه متعالی ملائکه در نظام هستی است.

ماهیت ملائکه: موجودات عینی و معقول اولی

قرآن کریم ملائکه را موجوداتی ذوالعقول، معقول اولی و خارجی معرفی می‌کند، نه امور ذهنی یا اتصافی. این موجودات، چونان ستارگانی در آسمان ملکوت، از قیود مادی آزادند و در مرتبه‌ای متعالی‌تر از انسان و جن قرار دارند. آنها به‌عنوان واسطه‌های الهی، در اجرای اوامر ربوبی نقش‌آفرینی می‌کنند. تأکید بر «معقول اولی» نشان‌دهنده جایگاه متعالی و غیرمادی آنهاست که فراتر از ادراکات روزمره انسانی است.

فَنَادَتْهُ الْمَلَائِكَةُ وَهُوَ قَائِمٌ يُصَلِّي فِي الْمِحْرَابِ

«آنگاه فرشتگان او را ندا کردند، در حالی که او در محراب ایستاده، نماز می‌گزارد.» (سوره آل‌عمران، آیه ۳۹)

این آیه، چونان آینه‌ای شفاف، وجود عینی و ذوالعقول ملائکه را نشان می‌دهد که قادر به ندا دادن و ارتباط با انسان‌اند.

تمایز ملائکه و ملکات نفسانی

ملائکه، برخلاف تصور برخی، با ملکات نفسانی انسان یکی نیستند. ملکات نفسانی، مانند ایمان یا کفر، حالاتی درونی‌اند که به اختیار انسان وابسته‌اند و ممکن است خیر یا شر باشند. اما ملائکه، چونان موجوداتی نوری و سماوی، همواره در ساحت خیر و اطاعت مطلق الهی قرار دارند. این تمایز، مانند خطی میان حقیقت و توهم، از خلط مفاهیم جلوگیری می‌کند.

درنگ: ملائکه موجوداتی نوری، عینی و خیراند، در حالی که ملکات نفسانی حالاتی درونی‌اند که ممکن است خیر یا شر باشند. این تمایز، از تقلیل ملائکه به حالات نفسانی جلوگیری می‌کند.

نقد تأویل ملائکه به ملکات نفسانی

برخی دیدگاه‌های فلسفی، مانند آنچه در برخی آثار ملاصدرا دیده می‌شود، ملائکه را به ملکات نفسانی تأویل کرده‌اند. این دیدگاه، مانند بنایی بر شن‌های سست، با صراحت آیات قرآنی و روایات نهج‌البلاغه ناسازگار است. قرآن کریم و نهج‌البلاغه (خطبه ۱۰۹) ملائکه را موجوداتی آسمانی و غیرزمینی معرفی می‌کنند که وظایف مشخصی در عالم دارند. تأویل آنها به حالات نفسانی، چونان انکار عالم ملکوت، راه را بر فهم حقیقت می‌بندد.

بخش دوم: نقش و کارکرد ملائکه در متون وحیانی

ندا دادن جمعی ملائکه

قرآن کریم در مواردی، ملائکه را به‌صورت جمعی در حال ندا دادن به انبیا توصیف می‌کند. این شیوه، چونان نوایی هماهنگ از آسمان، عظمت پیام و جایگاه والای مخاطب را نشان می‌دهد. برای نمونه:

فَنَادَتْهُ الْمَلَائِكَةُ وَهُوَ قَائِمٌ يُصَلِّي فِي الْمِحْرَابِ

«آنگاه فرشتگان او را ندا کردند، در حالی که او در محراب ایستاده، نماز می‌گزارد.» (سوره آل‌عمران، آیه ۳۹)

در این آیه، ندا دادن جمعی ملائکه به حضرت زکریا، نه تنها مزاحمت نیست، بلکه مکمل حالت عبادی اوست. این ندا، مانند نسیمی که در لحظه‌ای مقدس بر روح می‌وزد، با حکمت الهی سازگار است و در مرتبه‌ای متعالی‌تر از قواعد مادی رخ می‌دهد.

به همین سان، در مورد حضرت مریم:

وَإِذْ قَالَتِ الْمَلَائِكَةُ يَا مَرْيَمُ

«و هنگامی که فرشتگان گفتند: ای مریم.» (سوره آل‌عمران، آیه ۴۲)

تفاوت در تعابیر «فنادته» (ندا دادن با صدای بلند) و «قالت» (گفت‌وگوی مستقیم) ممکن است به نوع ارتباط یا محتوای پیام اشاره داشته باشد. این تفاوت، مانند دو نغمه متفاوت از یک سمفونی الهی، مراتب وجودی یا مأموریت‌های ملائکه را نشان می‌دهد.

درنگ: ندا دادن جمعی ملائکه به انبیا، چونان نوایی هماهنگ از عالم ملکوت، عظمت پیام و جایگاه والای مخاطب را آشکار می‌سازد.

پرسش از تعداد ملائکه

قرآن کریم تعداد دقیق ملائکه‌ای که حضرت زکریا یا حضرت مریم را ندا داده‌اند، مشخص نکرده است. این امر، مانند دریایی بی‌کران، نشان‌دهنده محدودیت ادراک انسانی در فهم عالم ملکوت است. نهج‌البلاغه (خطبه ۱۰۹) نیز به بی‌شمار بودن ملائکه و آزادی آنها از قیود مادی، مانند صلب و رحم، اشاره دارد. پرسش از تعداد ملائکه، چونان تلاش برای شمارش ستارگان آسمان، از عهده ابزارهای انسانی خارج است.

ندا دادن در حال نماز

ندا دادن ملائکه به حضرت زکریا در حال نماز، پرسشی را برمی‌انگیزد: آیا این عمل مزاحمت محسوب نمی‌شود؟ پاسخ این است که ملائکه، چونان موجوداتی نوری و مطیع اوامر الهی، در زمانی ندا می‌دهند که با حکمت الهی سازگار باشد. این ندا، مانند نوری که در لحظه عبادت بر قلب می‌تابد، نه تنها مزاحمت نیست، بلکه مکمل حالت روحانی اوست.

عَلَيْهَا مَلَائِكَةٌ غِلَاظٌ شِدَادٌ لَا يَعْصُونَ اللَّهَ مَا أَمَرَهُمْ

«بر آن [دوزخ] فرشتگانی درشت‌خو و سخت‌گیر گمارده شده‌اند که از آنچه خدا به آنها فرمان داده سرپیچی نمی‌کنند.» (سوره تحریم، آیه ۶)

این آیه تأیید می‌کند که ملائکه از اطاعت مطلق برخوردارند و اقدامات آنها، حتی در شرایطی مانند حال عبادت، با حکمت الهی همخوانی دارد.

پرسش طنزآمیز درباره «اقتصادی» بودن حضور جمعی ملائکه

پرسش طنزآمیز درباره «اقتصادی» بودن حضور جمعی ملائکه، مانند نگاهی زمینی به آسمان بی‌کران، به تفاوت میان منطق مادی و حکمت الهی اشاره دارد. ملائکه از محدودیت‌های مادی، مانند هزینه یا تعداد، آزادند و حضور جمعی آنها به عظمت مأموریت و حکمت الهی وابسته است. این پرسش، چونان نقدی بر دیدگاه‌های مادی‌گرایانه، بر ضرورت فهم ملکوت با نگاهی متعالی تأکید می‌کند.

امداد ملائکه در جنگ‌ها

قرآن کریم به نقش ملائکه در امداد الهی به مؤمنان در شرایط بحرانی، مانند جنگ بدر، اشاره دارد:

إِذْ تَقُولُ لِلْمُؤْمِنِينَ أَلَنْ يَكْفِيَكُمْ أَنْ يُمِدَّكُمْ رَبُّكُمْ بِثَلَاثَةِ آلَافٍ مِنَ الْمَلَائِكَةِ مُنْزَلِينَ

«آنگاه که به مؤمنان می‌گفتی: آیا شما را بس نیست که پروردگارتان با سه هزار فرشته فروفرستاده یاری‌تان کند؟» (سوره آل‌عمران، آیه ۱۲۴)

بَلَى إِنْ تَصْبِرُوا وَتَتَّقُوا وَيَأْتُوكُمْ مِنْ فَوْرِهِمْ هَذَا يُمْدِدْكُمْ رَبُّكُمْ بِخَمْسَةِ آلَافٍ مِنَ الْمَلَائِكَةِ مُسَوِّمِينَ

«آری، اگر صبر کنید و پرهیزگاری کنید و دشمنان از این سو به شما هجوم آورند، پروردگارتان شما را با پنج هزار فرشته نشانه‌دار یاری می‌دهد.» (سوره آل‌عمران، آیه ۱۲۵)

تفاوت میان «منزلین» (فروفرستاده‌شده) و «مسوّمین» (نشانه‌دار) ممکن است به مراتب یا وظایف مختلف ملائکه اشاره داشته باشد. تعداد مشخص (سه هزار و پنج هزار) نه برای محدودیت عددی، بلکه برای تأکید بر عظمت امداد الهی و تقویت روحیه مؤمنان ذکر شده است.

درنگ: امداد ملائکه در جنگ‌ها، چونان لشکری آسمانی، نشان‌دهنده نقش فعال آنها در اجرای اوامر الهی و تقویت مؤمنان است.

ملائکه دوزخ و ویژگی‌های آنها

ملائکه دوزخ، چونان نگهبانانی قاطع، در اجرای عدالت الهی نقش دارند:

عَلَيْهَا مَلَائِكَةٌ غِلَاظٌ شِدَادٌ لَا يَعْصُونَ اللَّهَ مَا أَمَرَهُمْ

«بر آن [دوزخ] فرشتگانی درشت‌خو و سخت‌گیر گمارده شده‌اند که از آنچه خدا به آنها فرمان داده سرپیچی نمی‌کنند.» (سوره تحریم، آیه ۶)

ویژگی «غلاظ شداد» نشان‌دهنده قاطعیت و شدت عمل آنهاست، اما این صفت به معنای نقص نیست، بلکه بیانگر اجرای دقیق عدالت الهی است. این ملائکه، مانند شمشیر عدالت، از هرگونه انفعال یا ترحم که با حکمت الهی ناسازگار باشد، مبرا هستند.

رویت ملائکه و شرایط آن

رویت ملائکه، چونان گشوده شدن دریچه‌ای به سوی ملکوت، در شرایط خاصی ممکن است:

يَوْمَ يَرَوْنَ الْمَلَائِكَةَ لَا بُشْرَى يَوْمَئِذٍ لِلْمُجْرِمِينَ

«روزی که فرشتگان را ببینند، در آن روز برای مجرمان هیچ بشارت نیست.» (سوره فرقان، آیه ۲۲)

این آیه نشان می‌دهد که در قیامت، همه انسان‌ها، از جمله مجرمان، ملائکه را خواهند دید. اما در دنیا، این رویت برای عارفان و سالکان، با انکسار از تعلقات مادی و رسیدن به حالتی متعالی، ممکن است. این حالت، مانند گسستن زنجیرهای مادی از روح، راه را برای دیدن حقیقت ملکوت هموار می‌کند.

محافظت ملائکه از انسان‌ها

در نهج‌البلاغه، حضرت علی (ع) به محافظت دو ملک از انسان‌ها اشاره دارند که تنها با قدر الهی کنار می‌روند. این محافظت، مانند سایبانی آسمانی، انسان را در برابر خطرات حفظ می‌کند و نشان‌دهنده نقش فعال ملائکه در زندگی انسان است.

ملائکه و غزل‌سرایی

ملکی که وظیفه‌اش سرودن غزل است، مانند شاعری آسمانی، انسان را به تأمل در فانی بودن دنیا دعوت می‌کند. این نقش، چونان نوایی که از ملکوت به گوش می‌رسد، انسان را به سوی حقیقت متعالی هدایت می‌کند.

کمک ملائکه به حضرت علی (ع)

در خطبه ۱۹۷ نهج‌البلاغه، حضرت علی (ع) به کمک ملائکه در غسل پیامبر (ص) اشاره دارند. این امر، مانند حضور نورانیانی در لحظه‌ای مقدس، عظمت نقش ملائکه در همراهی با اولیای الهی را نشان می‌دهد.

اشاره صحیفه سجادیه به ملائکه

امام سجاد (ع) در صحیفه سجادیه به نقش ملائکه در ثبت اعمال و ارتباط آنها با کتاب مرقوم اشاره می‌کنند. این نقش، مانند نگهبانانی که هر لحظه اعمال انسان را ثبت می‌کنند، بر اهمیت ملائکه در نظام الهی تأکید دارد.

بخش سوم: نقد دیدگاه‌های نادرست در علم دینی

نقد تقسیم‌بندی علوی و سفلی

برخی منابع، مانند دایره‌المعارف فرید وجدی، ملائکه و جن را به ترتیب در عوالم علوی و سفلی تقسیم‌بندی کرده‌اند. این تقسیم‌بندی، مانند نقشی نادرست بر بوم حقیقت، با ماهیت نوری و ناری این موجودات ناسازگار است. ملائکه و جن دو نوع وجود متمایزند، نه طبقات بالا و پایین. این خطا، مانند گمراهی در نقشه‌ای نادرست، از فهم صحیح عالم ملکوت جلوگیری می‌کند.

درنگ: ملائکه نوری و جن ناری‌اند و تقسیم‌بندی علوی و سفلی، به دلیل ناسازگاری با ماهیت وجودی آنها، نادرست است.

نقد استفاده از هیپنوتیسم برای اثبات عالم ملائکه

برخی کوشیده‌اند با ابزارهای مادی، مانند هیپنوتیسم یا احضار ارواح، عالم ملائکه را اثبات کنند. این رویکرد، مانند تلاش برای دیدن ستارگان با چراغی خاموش، ناکارآمد است. عالم ملکوت فراتر از ادراکات مادی است و فهم آن نیازمند بصیرت معنوی و تکیه بر متون وحیانی است.

نقد انکار اصالت نهج‌البلاغه

برخی منابع، مانند دایره‌المعارف فرید وجدی، اصالت نهج‌البلاغه را به دلیل تعصبات فرقه‌ای انکار کرده‌اند. این انکار، مانند بستن چشمان بر خورشید حقیقت، از اعتبار علمی این منابع می‌کاهد. شواهد تاریخی و روایی متعدد، مانند اسناد موجود در نهج‌البلاغه، اصالت آن را تأیید می‌کنند. این اثر، چونان گنجینه‌ای از معارف الهی، با سخنان حضرت علی (ع) همخوانی دارد و انکار آن، از تعصب یا نادانی ناشی می‌شود.

نقد دیدگاه‌های عامیانه در علم دینی

علم دینی در حوزه ملائکه‌شناسی، گاه به دلیل تکیه بر منابع غیرمعتبر یا تحلیل‌های شتاب‌زده، دچار کاستی شده است. این آثار، مانند جویبارهایی گل‌آلود، به جای روشنی‌بخشی، گمراهی می‌آفرینند. نقد این آثار، با نیت اصلاح، برای هدایت پژوهشگران به سوی منابع معتبر ضروری است.

بخش چهارم: عالم ملکوت و مفاهیم متعالی

عرش، کرسی و لوح محفوظ

مفاهیمی مانند عرش، کرسی، لوح و قلم، چونان ستون‌های عالم ملکوت، از مراتب متعالی این عالم حکایت دارند. عرش الرحمان، به‌عنوان جایگاه رحمت الهی، با عرش الله، که مقام اعلای الهی است، متفاوت است. این مفاهیم، مانند قله‌هایی در آسمان معرفت، نیازمند فهمی عمیق‌تر از سطح ظاهری‌اند. اشاره بایزید بسطامی به «عرش خدا در گوشه دل من» به ظرفیت عظیم قلب معنوی برای اتصال به عالم ملکوت اشاره دارد.

ضرورت قرب به عالم ملکوت

فقدان قرب به عالم ملائکه، مانند گم شدن در تاریکی دنیا، انسان را در دام تعلقات مادی گرفتار می‌کند. شیرینی دنیا برای برخی، از غفلت از آخرت و عالم ملکوت ناشی می‌شود. این دیدگاه، مانند دعوتی به سوی نور، انسان را به تأمل در عالم آخرت و ارتباط با ملائکه فرا می‌خواند.

درنگ: قرب به عالم ملائکه و تأمل در آخرت، انسان را از تعلقات مادی رها می‌سازد و به سوی حقیقت متعالی هدایت می‌کند.

جمع‌بندی

این نوشتار، با کاوش در متون وحیانی، نشان داد که ملائکه موجوداتی نوری، عینی و غیرمادی‌اند که در نظام هستی نقش‌های متعددی از ابلاغ وحی تا محافظت از انسان‌ها و اجرای عدالت الهی دارند. آیات قرآنی، مانند سوره آل‌عمران (۳۹، ۴۲، ۱۲۴، ۱۲۵) و سوره تحریم (۶)، بر وجود عینی و جایگاه متعالی آنها تأکید دارند. نهج‌البلاغه و صحیفه سجادیه نیز این موجودات را به‌عنوان موجوداتی آسمانی و مطیع اوامر الهی معرفی می‌کنند. نقد دیدگاه‌های تأویلی و تقسیم‌بندی‌های نادرست نشان داد که فهم صحیح عالم ملکوت نیازمند پایبندی به متون وحیانی و پرهیز از تحلیل‌های مادی‌گرایانه است. این اثر، مانند راهنمایی در مسیر حقیقت، می‌کوشد تا فهمی روشن‌تر از عالم ملائکه ارائه دهد.

با نظارت صادق خادمی