متن درس
شیطانشناسی: کاوش در عوالم متافیزیکی قرآن کریم
برگرفته از درسگفتارهای استاد فرزانه، آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه سیوهفتم)
دیباچه
در گسترهی معارف اسلامی، عوالم متافیزیکی چون عرش، کرسی، لوح، قلم و دیگر حقایق قرآنی، چون ستارگانی در آسمان حقیقت میدرخشند و پرسشهایی ژرف دربارهی ماهیت و جایگاه آنها در نظام هستی برمیانگیزند. این عوالم، که در قرآن کریم با عظمت و دقت توصیف شدهاند، نهتنها بخشی از نظام ربوبیاند، بلکه ایمان به آنها برای هر مؤمن ضرورتی انکارناپذیر است. این نوشتار، با نگاهی عمیق به آیات قرآنی و روایات معتبر، به تبیین این حقایق و نقد دیدگاههای کنایی و وجودی دربارهی آنها میپردازد. همانند دریانوردی که در پی کشف جزایر ناشناخته است، این بررسی در صدد است تا لایههای پنهان این عوالم را در پرتو نور معرفت الهی آشکار سازد.
بخش نخست: ضرورت ایمان به عوالم متافیزیکی
التزام ایمانی به حقایق قرآنی
ایمان به مصادیق و عناوینی چون عرش، کرسی، لوح، قلم، امالکتاب، علیین، عالم قضا، و عالم محو و اثبات، که در قرآن کریم بهعنوان حقایقی از نظام هستی معرفی شدهاند، برای هر مؤمن ضرورتی بنیادین است. این التزام، حتی در صورت ناآگاهی از ماهیت دقیق این حقایق، لازم است و انکار آنها با اقرار به دیانت اسلامی ناسازگار است. قرآن کریم در سورهی فاتحه، آیهی 2، با اشاره به «رَبِّ الْعَالَمِينَ» به تعدد عوالم در نظام هستی اشاره دارد:
رَبِّ الْعَالَمِينَ
سپاس خدایی را که پروردگار جهانیان است.
این آیه، جمع بودن «عالمین» را نشانهای از تنوع و گستردگی عوالم میداند که شامل عرش، کرسی، لوح، قلم و دیگر حقایق متافیزیکی است.
جمعبندی
ایمان به عوالم متافیزیکی، چون ستونی استوار در بنای ایمان اسلامی، ضرورتی انکارناپذیر است. این التزام، که ریشه در ظاهر قرآن کریم دارد، مؤمن را به پذیرش این حقایق، حتی بدون فهم کامل آنها، دعوت میکند.
بخش دوم: دیدگاههای تفسیری دربارهی عوالم متافیزیکی
دیدگاه کنایی: تأویل به علم و قدرت الهی
در میان علمای اسلامی، دو دیدگاه اصلی دربارهی ماهیت عرش، کرسی، لوح، قلم و دیگر عوالم متافیزیکی وجود دارد. دیدگاه نخست، که از سوی برخی متکلمان مطرح شده، این مفاهیم را کنایهای از علم و قدرت الهی میداند. بر اساس این دیدگاه، این حقایق وجود عینی ندارند و صرفاً بهعنوان امور اعتباری و مجازی برای بیان عظمت پروردگار به کار رفتهاند. استدلال این گروه بر قیاس با صفاتی چون «یدالله» و «عینالله» استوار است که به معنای تحتاللفظی حمل نمیشوند، بلکه به قدرت و علم الهی تأویل میگردند.
دیدگاه وجودی: حقایق مستقل در نظام هستی
دیدگاه دوم، که مورد تأکید است، این مفاهیم را حقایقی وجودی و ربوبی در عوالم متافیزیکی میداند. این دیدگاه، با تکیه بر ظاهر آیات و روایات، نیازی به تأویل یا قیاس نمیبیند و این عوالم را بهعنوان واقعیاتی مستقل در نظام هستی تأیید میکند. قرآن کریم در سورهی جاثیه، آیهی 3، به وجود آیات در آسمانها و زمین برای مؤمنان اشاره دارد:
إِنَّ فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ لَآيَاتٍ لِلْمُؤْمِنِينَ
بیگمان در آسمانها و زمین برای مؤمنان نشانههایی است.
این آیه، بر وجود حقایق متافیزیکی در آسمانها تأکید دارد که شامل عرش، لوح و قلم میشود.
جمعبندی
دو دیدگاه کنایی و وجودی، دو مسیر متفاوت در فهم عوالم متافیزیکی ارائه میدهند. دیدگاه کنایی، با تأویل این مفاهیم به علم و قدرت الهی، از حقیقت فاصله میگیرد، در حالی که دیدگاه وجودی، با تکیه بر ظاهر قرآن کریم، این حقایق را بهعنوان واقعیاتی مستقل تأیید میکند.
|
درنگ: دیدگاه وجودی، با تأیید عرش، کرسی، لوح و قلم بهعنوان حقایق مستقل در نظام هستی، با ظاهر قرآن کریم همخوانی دارد، در حالی که دیدگاه کنایی، با تأویل شتابزده، از حقیقت این مفاهیم دور میافتد. |
بخش سوم: نقد دیدگاه کنایی
خطای قیاس با صفات الهی
دیدگاه کنایی، با قیاس عرش، کرسی، لوح و قلم به صفاتی چون «یدالله» و «عینالله»، دچار خطای روششناختی میشود. برهان عقلی و دینی بر غیرمادی بودن خداوند دلالت دارد، لذا تأویل «یدالله» به قدرت الهی موجه است. اما هیچ دلیلی بر غیروجودی بودن عرش و کرسی وجود ندارد. این قیاس، چون پلی شکسته، از حقیقت به دور است و نمیتواند ماهیت این عوالم را تبیین کند.
تأویل شتابزده و محدودیت معرفتی
تأویل شتابزدهی این مفاهیم به علم و قدرت الهی، نتیجهی ذهنیت تنبل و دوری از فقه عمیق است. این رویکرد، به جای کاوش در حقیقت، به سادهسازی و تعویض معانی متوسل میشود. نادانی بشر نسبت به ماهیت این عوالم، دلیل بر عدم وجود آنها نیست، بلکه چون سایهای بر آفتاب، محدودیت معرفتی انسان را نشان میدهد.
جمعبندی
نقد دیدگاه کنایی، خطای قیاس و تأویل شتابزده را آشکار میسازد. این دیدگاه، به جای تبیین حقیقت، به مفاهیم کلی بسنده کرده و از فهم دقیق عوالم متافیزیکی بازمیماند. دیدگاه وجودی، با تکیه بر ظاهر قرآن کریم، راهی استوارتر به سوی حقیقت ارائه میدهد.
|
درنگ: قیاس عرش و کرسی با صفات الهی چون «یدالله» خطایی روششناختی است. نادانی بشر دلیل بر عدم وجود این عوالم نیست، بلکه محدودیت معرفتی او را نشان میدهد. |
بخش چهارم: معرفت عوالم متافیزیکی در زمان غیبت
راههای معرفت در زمان غیبت
در زمان غیبت، فهم عوالم متافیزیکی از طریق قرآن کریم، روایات معتبر و شهود اولیای الهی ممکن است، اما نیازمند صفا و خلوص باطن است. قرآن کریم در سورهی آل عمران، آیهی 190، بر نقش اولوالالباب در فهم این حقایق تأکید دارد:
إِنَّ فِي خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَاخْتِلَافِ اللَّيْلِ وَالنَّهَارِ لَآيَاتٍ لِأُولِي الْأَلْبَابِ
بیگمان در آفرینش آسمانها و زمین و در پی آیند شب و روز، برای خردمندان نشانههایی است.
اولیای الهی، با صفا و تفکر در خلقت، به معرفت این عوالم دست مییابند. این معرفت، نه با لفاظی و عبارتپردازی، بلکه با استفادهی دقیق از کدهای قرآنی و روایی حاصل میشود.
نقش کدها در معرفت
آیاتی چون سورهی قلم، آیهی 1، بهعنوان کدهای معرفتی، راهنمایی برای فهم حقایق متافیزیکیاند:
ن ۚ وَالْقَلَمِ وَمَا يَسْطُرُونَ
نون، سوگند به قلم و آنچه مینویسند.
این آیه، لوح و قلم را بهعنوان حقایقی متافیزیکی معرفی میکند که فهم آنها نیازمند معرفت ربانی است. این کدها، چون نقشهای از گنجینههای حقیقت، با تفکر و شهود اولیای الهی رمزگشایی میشوند.
محدودیتهای معرفتی
در زمان غیبت، به دلیل نبود حضور معصوم و مشکلات نقل روایات، فهم این حقایق دشوار است، اما راه آن بسته نیست. معرفت ربانی، که از صفا و خلوص باطن سرچشمه میگیرد، تنها راه دسترسی به این حقایق است.
جمعبندی
در زمان غیبت، معرفت عوالم متافیزیکی از طریق قرآن کریم، روایات و شهود اولیای الهی ممکن است، اما نیازمند صفا و دقت در رمزگشایی کدهای قرآنی است. این معرفت، چون نوری در تاریکی، راه مؤمنان را روشن میسازد.
|
درنگ: فهم عوالم متافیزیکی در زمان غیبت، با صفا و استفاده از کدهای قرآنی و روایی ممکن است، اما به دلیل محدودیتهای معرفتی، نیازمند خلوص باطن است. |
بخش پنجم: دولت رحمانی و بسط معارف
انتظار و تحقق دولت رحمانی
انتظار ظهور، نه صرفاً برای رفع نیازهای مادی، بلکه برای تحقق دولت رحمانی و بسط معارف الهی است. در این دولت، معارف متافیزیکی بهطور کامل آشکار شده و بشر به فهمی عمیق از حقایق دست خواهد یافت. قرآن کریم در سورهی شورا، آیهی 12، به کلیدهای آسمانها و زمین اشاره دارد:
لَهُ مَقَالِيدُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ
کلیدهای آسمانها و زمین از آن اوست.
این کلیدها، به معارف متافیزیکی اشاره دارند که در دولت رحمانی به مؤمنان اعطا میشود.
بسط رزق و معارف سماوی
در همان آیهی شورا، به بسط رزق اشاره شده است:
يَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَنْ يَشَاءُ وَيَقْدِرُ
رزق را برای هر که بخواهد گشایش میدهد و [برای هر که بخواهد] تنگ میگیرد.
رزق در اینجا، فراتر از نان و آب، شامل معارف سماوی است که در دولت رحمانی به مؤمنان اعطا خواهد شد.
نقش رجعت در تبیین حقایق
رجعت معصومان، بهویژه برای تبیین حقایقی که در زمان غیبت بیان نشدهاند، ضروری است. این رجعت، چون کلیدی برای گشودن قفلهای معرفت، حقایق متافیزیکی را آشکار خواهد ساخت.
جمعبندی
دولت رحمانی، با بسط معارف الهی و رجعت معصومان، زمینهی فهم کامل عوالم متافیزیکی را فراهم میکند. انتظار ظهور، چون آرزویی برای دستیابی به این معارف، مؤمنان را به سوی حقیقت رهنمون میسازد.
|
درنگ: دولت رحمانی، با بسط معارف الهی و رجعت معصومان، معارف متافیزیکی را آشکار میسازد. انتظار ظهور، آرزوی دستیابی به این حقیقت است. |
بخش ششم: نفوذ در آسمانها و محدودیتهای علمی
نفوذ در آسمانها با سلطان ایمان
قرآن کریم در سورهی رحمن، آیهی 33، به امکان نفوذ در آسمانها با سلطان ایمان اشاره دارد:
إِنِ اسْتَطَعْتُمْ أَنْ تَنْفُذُوا مِنْ أَقْطَارِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ فَانْفُذُوا ۚ لَا تَنْفُذُونَ إِلَّا بِسُلْطَانٍ
ای گروه جن و انس! اگر میتوانید از کرانههای آسمانها و زمین بگریزید، پس بگریزید! ولی جز با [قدرت و] توانایی نخواهید گریخت.
سلطان در این آیه، به ایمان و معرفتی اشاره دارد که امکان دسترسی به حقایق متافیزیکی را فراهم میکند.
محدودیتهای علمی کنونی
علم کنونی، به دلیل تمرکز بر امور مادی و کلی، از تبیین حقایقی چون عرش، کرسی، لوح و قلم عاجز است. این محدودیت، چون پردهای بر حقیقت، نشاندهندهی ناتوانی علوم متعارف در فهم امور متافیزیکی است.
آیندهی معرفتی بشر
روزی فرا خواهد رسید که معارف متافیزیکی برای مؤمنان آشکار شود و پیشرفتهای علمی کنونی در برابر آن، چون دانش غارنشینان به نظر آید. این بسط معرفت، در دولت رحمانی محقق خواهد شد.
جمعبندی
نفوذ در آسمانها با سلطان ایمان و محدودیتهای علمی کنونی، دو سوی معرفت بشری را نشان میدهند. آیندهی معرفتی بشر، با بسط دولت رحمانی، حقایق متافیزیکی را در برابر دیدگان قرار خواهد داد.
|
درنگ: نفوذ در آسمانها با سلطان ایمان ممکن است، اما علم کنونی از تبیین حقایق متافیزیکی عاجز است. آیندهی معرفتی بشر، با دولت رحمانی، این حقایق را آشکار خواهد کرد. |
نتیجهگیری کلی
کاوش در عوالم متافیزیکی قرآن کریم، چون سفری به اعماق حقیقت، جایگاه عرش، کرسی، لوح، قلم و دیگر حقایق ربوبی را در نظام هستی آشکار میسازد. این حقایق، بهعنوان واقعیاتی وجودی و نه صرفاً اعتباری، در قرآن کریم معرفی شدهاند و ایمان به آنها برای مؤمنان ضرورتی انکارناپذیر است. دیدگاه وجودی، با تکیه بر ظاهر آیات و روایات، این مفاهیم را بهعنوان عوالم مستقل تأیید میکند، در حالی که دیدگاه کنایی، با تأویل شتابزده، از حقیقت فاصله میگیرد. فهم این حقایق، در زمان غیبت، از طریق قرآن، روایات و شهود اولیای الهی ممکن است، اما نیازمند صفا و خلوص باطن است. دولت رحمانی، با بسط معارف الهی و رجعت معصومان، این حقایق را بهطور کامل آشکار خواهد ساخت. آیات قرآنی، چون چراغی در مسیر حقیقت، مؤمنان را به سوی فهم این عوالم رهنمون میکنند و انتظار ظهور، آرزویی برای تحقق این معرفت عمیق است. این بررسی، نهتنها به تبیین جایگاه این عوالم یاری میرساند، بلکه بر ضرورت معرفت ربانی و حرکت به سوی حقیقت تأکید دارد.
|
با نظارت صادق خادمی |