متن درس
شیطانشناسی: عظمت خلقت و نقش ملائکه در هدایت و محافظت انسان
برگرفته از درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه چهل و سوم)
دیباچه
عظمت خلقت، چونان دریایی بیکران است که هر موج آن، نشانهای از حکمت و اقتدار الهی را نمایان میسازد. در این میان، ملائکه، چونان ستارگانی در آسمان وجود، نقش هدایت و محافظت انسان را بر عهده دارند. این نوشتار، با تکیه بر درسگفتارهای استاد فرزانه قدسسره، به بررسی جایگاه ملائکه در نظام خلقت و تقابل آنها با شیاطین میپردازد. با استناد به منابع معتبر دینی، از جمله بحارالانوار و توحید صدوق، و با بهرهگیری از روایات و آیات قرآن کریم، این بررسی درصدد است تا حقیقت نقش ملائکه را در برابر وسوسههای شیطانی آشکار سازد. گفتوگوی پیامبر(ص) با زینب عطار نیز، چونان گوهری در این بحث، جایگاه زنان در پرسوجو از معارف الهی و مشارکت اجتماعی را روشن میکند، گویی که هر سطر از این نوشتار، چراغی است برای روشنایی مسیر جویندگان حقیقت.
بخش یکم: عظمت خلقت و جایگاه ملائکه
خلقت الهی، با گستردگی و تنوع خویش، چونان تابلویی است که هر جزء آن، نقشی هماهنگ در نظام هستی ایفا میکند. ملائکه، بهعنوان موجوداتی روحانی، در این نظام جایگاهی ویژه دارند. در جلد پنجاه و نهم بحارالانوار، مرحوم مجلسی پرسشهایی بنیادین درباره فواید وجود ملائکه مطرح میکند: «چه فایدهای در جهل ما نسبت به ملائکه موکل بر ماست؟» و «چه فایدهای در اشراف ملائکه بر آدمیان است؟» این پرسشها، چونان کلیدی به سوی فهم نقش ملائکه در هدایت و محافظت انسان، دریچهای نو میگشایند.
این پرسشها، زمینهساز تحلیلی عمیق از کارکرد ملائکه در نظام خلقتاند. ملائکه، نهتنها ناظران اعمال انساناند، بلکه با الهامات رحمانی، او را به سوی خیر و تقوا رهنمون میسازند.
نیاز به بازنگری علمی در منابع دینی
بحارالانوار، بهعنوان یکی از ذخایر گرانسنگ علم دینی، نیازمند بازنگری دقیق است تا برخی ابهامات و اشکالات، مانند مباحث مربوط به «روح فلکی»، که فاقد مبنای معتبرند، برطرف شوند. اشکالات این اثر به سه دسته تقسیم میشوند: نخست، اشکالات مربوط به برداشتهای مرحوم مجلسی؛ دوم، مشکلات موجود در خود روایات؛ و سوم، دشواریهای فهم کلمات معصومین. این مسائل، در منابع دیگر مانند توحید مفضل و توحید صدوق نیز دیده میشود. بازنگری علمی، چونان صیقلی است که این گوهرهای معرفتی را از غبار ابهام میزداید.
بخش دوم: نقش ملائکه در هدایت و محافظت انسان
تقابل ملائکه و شیاطین
در نظام خلقت، انسان چونان مبارزی در میدانی است که ملائکه و شیاطین در دو سوی آن ایستادهاند. شیاطین، با وسوسه در سینههای انسانها، او را به سوی شرور و گناهان سوق میدهند، چنانکه قرآن کریم میفرماید:
﴿مِنَ الْجِنَّةِ وَالنَّاسِ﴾ (الناس: ۶)
«از جن و انس.»
در مقابل، ملائکه انسان را به خیرات و طاعات دعوت میکنند. مرحوم مجلسی میفرماید: «ملائکه به سوی خیرات و طاعات دعوت میکنند.» این تقابل، چونان جدال نور و ظلمت است که انسان را در معرض انتخاب میان خیر و شر قرار میدهد.
محافظت ملائکه از انسان
مرحوم مجلسی، به نقل از مجاهد، میفرماید: «هر بندهای همراه با ملکی موکل است که او را از جن، انس، و حیوانات در خواب و بیداری حفظ میکند.» این محافظت، شامل دفع آسیبهای مادی و معنوی است. پرسشی که مطرح میشود این است که ملائکه چگونه انسان را از آسیب حیوانات یا بلایا حفظ میکنند؟ آیا با انفاس قدسی، حیوان را دور میکنند یا انسان را بیدار میسازند؟ این محافظت، گویی سپری نامرئی است که انسان را از آفات و خطرات در امان میدارد.
برای نمونه، اگر مؤمنی در خواب باشد و ماری به او نزدیک شود، ملائکه ممکن است با الهامات خویش، او را بیدار کنند یا مسیر حیوان را تغییر دهند. این کارکرد، نشاندهنده نقش فعال ملائکه در حفظ انسان از بلایا و آفات است.
امداد و استمداد ملائکه
امداد ملائکه، بدون نیاز به توجه انسان، حتی در خواب، صورت میگیرد، اما استمداد از ملائکه نیازمند توجه و درخواست آگاهانه است. امداد، چونان جویباری است که بیصدا از سرچشمه الهی جاری میشود، اما استمداد، گویی دعوتی است که انسان با آگاهی و اراده به سوی عالم ملکوتی میفرستد. این تمایز، نقش فعال انسان در بهرهمندی از هدایت ملائکه را برجسته میسازد.
القائات رحمانی و شیطانی
انسان گاه القائاتی در نفس خویش احساس میکند که ممکن است رحمانی (از ملائکه) یا شیطانی باشد. ملائکه هادی، انسان را به خیر و نیکی هدایت میکنند، در حالی که شیاطین مضل، او را به شر و گناه میکشانند. این القائات، چونان دو نیروی متضادند که انسان را در میانه میدان انتخاب قرار میدهند. تمایز میان القائات نفسانی (اتصالی) و ملکی یا شیطانی (انفصالی) نیز به استعدادهای درونی انسان وابسته است، گویی که نفس انسان، آیینهای است که این القائات را بازمیتاباند.
محاسبه اعمال توسط ملائکه
ملائکه، اعمال انسان را محاسبه میکنند، چنانکه مرحوم مجلسی میفرماید: «اگر انسان بداند ملائکه اعمالش را ثبت میکنند، بازدارندگی کاملتری خواهد داشت.» این محاسبه، چونان ترازویی است که اعمال انسان را در برابر حقیقت الهی میسنجد و او را به خودآگاهی و تقوا فرا میخواند.
بخش سوم: عظمت خلقت در گستردگی زمین و آسمانها
عظمت خلقت الهی، در گستردگی زمین و آسمانها متجلی است. پیامبر(ص)، در گفتوگو با زینب عطار، به آیهای از سوره طلاق اشاره میکند:
﴿اللَّهُ الَّذِي خَلَقَ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ وَمِنَ الْأَرْضِ مِثْلَهُنَّ﴾ (الطلاق: ۱۲)
«خداوند همان کسی است که هفت آسمان را آفرید و از زمین نیز مانند آنها.»
این آیه، زمین را با هر آنچه در آن و بر آن است، چونان حلقهای در فلاتی گسترده توصیف میکند که در برابر زمینی بزرگتر قرار دارد. این سلسله تا هفت زمین ادامه مییابد، گویی که هر زمین، چونان لایهای از کتاب خلقت، عظمت الهی را به نمایش میگذارد.
بخش چهارم: نقش زنان در جامعه اسلامی و گفتوگوی زینب عطار
روایت زینب عطار
روایتی از زینب عطار، زنی که به فروش عطر به زنان مشغول بود، نقل شده است. پیامبر(ص) به او فرمود: «وقتی تو میآیی، خانههای ما خوشبو میشود.» زینب در پاسخ گفت: «خانههای تو به بوی تو خوشبوتر است، ای رسول خدا.» این گفتوگو، چونان نسیمی عطرآگین، تعامل محترمانه و عفیفانه پیامبر(ص) با زنان را نشان میدهد.
پرسش زینب از عظمت خدا
زینب عطار از پیامبر(ص) درباره عظمت خدا پرسید: «من آمدهام تا درباره عظمت خدا بپرسم.» پیامبر(ص) در پاسخ فرمود: «جلال خداوند بزرگ است، اکنون برایت سخن میگویم.» این پرسش، نشاندهنده ظرفیت زنان برای پرداختن به مسائل عمیق الهیاتی است، گویی که زینب، با این پرسش، دریچهای به سوی معرفت الهی گشوده است.
این گفتوگو، نهتنها بر مشارکت فعال زنان در جامعه اسلامی تأکید دارد، بلکه نشان میدهد که معارف الهی برای همه، فارغ از جنسیت، در دسترس است. پیامبر(ص)، با پاسخ محترمانه و عمیق خویش، زینب را به سوی فهم عظمت الهی هدایت میکند.
نقش زنان در جامعه اسلامی
روایت زینب عطار، نشاندهنده حضور فعال زنان در فعالیتهای اجتماعی، مانند تجارت عطر، در زمان پیامبر(ص) است. این حضور، با حفظ حدود شرعی و عفاف، به ارتقای جایگاه اجتماعی زنان کمک میکند. برخی محدودیتهای غیرمنطقی در جوامع امروزی، که مانع مشارکت زنان میشوند، در تضاد با این الگوی اسلامیاند. عفاف و فعالیت اجتماعی، چونان دو بالاند که زنان را به سوی کمال پرواز میدهند.
بخش پنجم: نقد افراط و تفریط در رفتار اجتماعی
در تعاملات اجتماعی، افراط و تفریط، چونان دو پرتگاهاند که انسان را از مسیر اعتدال دور میکنند. افراط، به بیبندوباری و نقض حدود الهی منجر میشود، و تفریط، به محدودیتهای غیرمنطقی و خودساختهای که با دین و اخلاق سازگار نیستند. گفتوگوی پیامبر(ص) با زینب عطار، نمونهای از اعتدال است که با حفظ عفاف، به ارتقای جایگاه اجتماعی زنان میانجامد. این اعتدال، چونان خطی روشن، راه را از افراط و تفریط جدا میسازد.
جمعبندی
این نوشتار، با تمرکز بر عظمت خلقت و نقش ملائکه در هدایت و محافظت انسان، تصویری روشن از نظام الهی خلقت ارائه میدهد. ملائکه، با دعوت به خیرات، محافظت از انسان، و محاسبه اعمال او، در برابر وسوسههای شیطانی ایستادگی میکنند. انسان، در میانه این میدان مبارزه معنوی، با انتخابهای خویش مسیر کمال یا انحراف را تعیین میکند. روایت زینب عطار، چونان گوهری درخشان، مشارکت فعال زنان در مسائل اجتماعی و معرفتی را نشان میدهد و بر ضرورت اعتدال در تعاملات اجتماعی تأکید دارد. بازنگری علمی منابع دینی، مانند بحارالانوار، نیز راه را برای فهم دقیقتر معارف الهی هموار میسازد. این بررسی، گویی سفری است به سوی فهم عمیقتر نظام خلقت و جایگاه انسان در آن.