متن درس
شیطانشناسی: تبیین مفهوم اجنحه در آیات قرآنی و ماهیت مجرد ملائکه
برگرفته از درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه پنجاهوسوم)
دیباچه
در گسترهی حکمت الهی و تأملات قرآنی، بحث از ماهیت ملائکه و ویژگیهای ایشان، چونان ستارهای در آسمان معرفت میدرخشد. این موضوع، که پیوندی عمیق با نظام خلقت و نقش واسطهای ملائکه در تحقق ارادهی الهی دارد، از مسائل بنیادین الهیات اسلامی است. آیهی ابتدایی سورهی فاطر، که به صراحت از «اجنحه» در توصیف ملائکه سخن میگوید، دریچهای به سوی فهم حقیقت این موجودات مجرد میگشاید. این نوشتار، با کاوش در معنای «جناح» و تحلیل آیات مرتبط، درصدد است تا با نگاهی ژرف و مبتنی بر حکمت قرآنی، حقیقت ملائکه را روشن سازد. این بررسی، چونان سفری به اعماق اقیانوس معنا، خواننده را به تأمل در جایگاه والای ملائکه در نظام آفرینش دعوت میکند.
بخش نخست: آیهی فاطر و جایگاه ملائکه در نظام خلقت
آیهی ابتدایی سورهی فاطر: معرفی ملائکه
قرآن کریم در آیهی نخست سورهی فاطر، که به «سورهی ملائکه» نیز شهرت دارد، به خلقت آسمانها و زمین و جعل ملائکه بهعنوان رسولان الهی اشاره میکند:
الْحَمْدُ لِلَّهِ فَاطِرِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ جَاعِلِ الْمَلَائِكَةِ رُسُلًا أُولِي أَجْنِحَةٍ مَثْنَىٰ وَثُلَاثَ وَرُبَاعَ ۚ يَزِيدُ فِي الْخَلْقِ مَا يَشَاءُ ۚ إِنَّ اللَّهَ عَلَىٰ كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ (فاطر: ۱، ترجمه: ستایش خدای را که آفرینندهی آسمانها و زمین است، [و] فرشتگان را که دارای بالهای دوگانه و سهگانه و چهارگانهاند، پیامآوران [خود] قرار داده است. او در آفرینش هر چه بخواهد میافزاید، زیرا خدا بر هر چیز تواناست). این آیه، که چونان نوری در آغاز سوره میدرخشد، ملائکه را بهعنوان رسولان الهی معرفی میکند که دارای «اجنحه» هستند. استاد فرزانه قدسسره تأکید میورزد که این آیه، تنها مورد در قرآن کریم است که به صراحت از «اجنحه» در توصیف ملائکه سخن میگوید و ضرورت تبیین دقیق معنای آن را برجسته میسازد.
ساختار آیه و تقدم رسالت بر اجنحه
در ساختار آیه، عبارت جَاعِلِ الْمَلَائِكَةِ رُسُلًا أُولِي أَجْنِحَةٍ به جای جَاعِلِ الْمَلَائِكَةِ أُولِي أَجْنِحَةٍ رُسُلًا آمده است، که نشاندهندهی تقدم رسالت بر ویژگی اجنحه در هویت ملائکه است. استاد فرزانه قدسسره این نکته را برجسته میسازد که رسالت، شأن اصلی ملائکه است و اجنحه در خدمت تحقق این رسالت قرار دارد. این ساختار، چونان نقشهای دقیق، نشان میدهد که ملائکه پیش از هر چیز رسولان الهیاند و ویژگیهایشان، از جمله اجنحه، در راستای این رسالت تعریف میشود. ملائکه، برخلاف تصور برخی، موجوداتی بیکار یا فاقد مأموریت نیستند، بلکه هر یک در خدمت ارادهی الهی در نظام خلقت فعالاند.
اهمیت سورهی فاطر بهعنوان سورهی ملائکه
سورهی فاطر به دلیل تأکید بر خلقت آسمانها و زمین و جعل ملائکه بهعنوان رسولان الهی، به «سورهی ملائکه» شهرت یافته است. این نامگذاری، که ریشه در محتوای آیهی ابتدایی دارد، نشاندهندهی جایگاه ویژهی این سوره در تبیین حقیقت ملائکه است. استاد فرزانه قدسسره این ویژگی را بهعنوان نشانهای از اهمیت الهیاتی این سوره برجسته میسازد و تأکید میکند که فهم دقیق آیهی نخست، کلیدی برای درک ماهیت ملائکه در نظام آفرینش است.
بخش دوم: نقد تفسیر ظاهری اجنحه بهعنوان بال و پر
ناسازگاری بال و پر جسمانی با تجرد ملائکه
ظاهر آیهی فاطر ممکن است این تصور را ایجاد کند که «اجنحه» به معنای بال و پر جسمانی، مشابه پرندگان، است. اما این تفسیر، با ماهیت مجرد ملائکه که در عالم ملکوت و جبروت حضور دارند، ناسازگار است. استاد فرزانه قدسسره تأکید میکند که ملائکه، بهعنوان موجودات غیرمادی، نیازی به ابزارهای جسمانی مانند بال و پر برای حرکت ندارند. تصور بال و پر جسمانی برای ملائکه، چونان تلاش برای پوشاندن جامهی مادی بر موجودی روحانی، با حقیقت ایشان ناسازگار است.
نقد دیدگاه متکلمان دربارهی اجنحه
برخی متکلمان، مانند آنچه در مجمع البیان (جلد هشتم، صفحهی ۴۰۰) نقل شده، «اجنحه» را به معنای بالهای جسمانی تفسیر کردهاند که ملائکه را قادر به عروج به آسمان و نزول به زمین میسازد. به نقل از قتاده، برخی ملائکه دو بال، برخی سه بال و برخی چهار بال دارند، و خداوند میتواند این تعداد را افزایش دهد. همچنین، روایتی از ابنعباس نقل شده که پیامبر اکرم (ص) در شب معراج، جبرئیل را با ششصد بال مشاهده کردند. استاد فرزانه قدسسره این تفسیرها را نقد میکند و معتقد است که چنین برداشتهایی، نتیجهی اوهام و خیالات متکلمان است که ملائکه را به موجودات جسمانی تقلیل دادهاند. این دیدگاه، چونان غباری بر آینهی حقیقت، مانع از فهم ماهیت مجرد ملائکه میشود.
نقد منطقی تعداد بالهای اضافی
برخی متکلمان، مکان بالهای اضافی ملائکه (مانند بال سوم یا چهارم) را مشخص کردهاند، مثلاً زیر کتف یا زیر بغل. استاد فرزانه قدسسره این تفسیر را از منظر عقلی و منطقی ناسازگار میداند، زیرا در عالم مادی، تعداد زیاد بالها تعادل را مختل میکند و در عالم مجرد، اساساً مفهومی بیمعناست. او این رویکرد را نتیجهی تفکر مادیگرایانه میداند که با حقیقت قرآنی و فلسفی ملائکه همخوانی ندارد. این نقد، چونان تیغی برنده، ضعفهای تفسیرهای ظاهری را آشکار میسازد.
بخش سوم: معنای حقیقی «جناح» در قرآن کریم
لغتشناسی «جناح» و کاربردهای قرآنی
واژهی «جناح» در لغت عربی به معنای میل، تمایل و اقتدار است، نه صرفاً بال و پر. در قرآن کریم، این واژه و مشتقات آن در ۲۵ مورد به کار رفته است، اغلب در قالب لَا جُنَاحَ عَلَيْكُمْ (ترجمه: گناهی بر شما نیست)، به معنای نبود انحراف یا گناه. همچنین، در آیهی وَإِنْ جَنَحُوا لِلسَّلْمِ فَاجْنَحْ لَهَا وَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ ۚ إِنَّهُ هُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ (الأنفال: ۶۱، ترجمه: و اگر به صلح گراییدند، تو نیز به صلح گرایش کن و بر خدا توکل کن، که او شنوای داناست)، «جناح» به معنای تمایل به صلح به کار رفته است. استاد فرزانه قدسسره تأکید میکند که «جناح» در قرآن کریم، به معنای میل و اقتدار است و این معنا در مورد ملائکه، پرندگان و حتی انسانها صادق است.
تفسیر «مثنى و ثلاث و رباع»
عبارت مَثْنَىٰ وَثُلَاثَ وَرُبَاعَ در آیهی فاطر، به تنوع اقتدارات ملائکه اشاره دارد که میتواند دوگانه، سهگانه، چهارگانه یا بیشتر باشد، چنانکه در ادامهی آیه آمده: يَزِيدُ فِي الْخَلْقِ مَا يَشَاءُ (ترجمه: او در آفرینش هر چه بخواهد میافزاید). استاد فرزانه قدسسره این عبارت را به معنای تواناییهای متفاوت ملائکه تفسیر میکند. برای مثال، اگر در روایات آمده که جبرئیل ششصد بال دارد، این به معنای اقتدار عظیم اوست، نه بالهای جسمانی. این تنوع، چونان رنگهای گوناگون در تابلوی خلقت، نشاندهندهی نامحدود بودن قدرت الهی در اعطای توانایی به ملائکه است.
روح معنا در واژگان قرآنی
استاد فرزانه قدسسره با استناد به اصل «الأَلْفَاظُ وُضِعَتْ لِرُوحِ الْمَعَانِي» (الفاظ برای روح معانی وضع شدهاند)، تأکید میکند که واژگان قرآنی برای بیان معانی حقیقی به کار میروند. «جناح» در همهی موارد، از جمله در مورد پرندگان، انسانها و ملائکه، به معنای میل و اقتدار است. این معنا، چونان جریانی زلال، در تمامی کاربردهای قرآنی جاری است و نیازی به تفسیر مجازی ندارد. در مورد پرندگان، «جناح» به دلیل نقش آن در ایجاد حرکت و تمایل به کار میرود، و در مورد ملائکه، به تواناییهای الهی ایشان برای انجام مأموریتها اشاره دارد.
بخش چهارم: نقش ملائکه و روح در نظام خلقت
ملائکه بهعنوان رسولان فعال الهی
ملائکه، بهعنوان رسولان الهی، نقش ادارهی عالم را بر عهده دارند. آیهی جَاءَ رَبُّكَ وَالْمَلَكُ صَفًّا صَفًّا (الفجر: ۲۲، ترجمه: و پروردگارت بیاید و فرشتگان صف در صف) نشاندهندهی جایگاه ملائکه بهعنوان همراهان و مجریان اوامر الهی است. استاد فرزانه قدسسره تأکید میکند که این همراهی، نه به معنای محافظت از خداوند، بلکه به معنای اجرای اقتدار الهی است. ملائکه، چونان سپاهیان منظم در خدمت ارادهی الهی، در نظام خلقت نقشآفرینی میکنند.
روح و ملائکه: ماهیت مجرد
در آیهی وَتَنَزَّلُ الْمَلَائِكَةُ وَالرُّوحُ (النحل: ۲، ترجمه: و فرشتگان و روح فرو میآیند)، ملائکه و روح بهعنوان موجودات مجرد معرفی شدهاند. همچنین، آیهی نَفَخْتُ فِيهِ مِنْ رُوحِي (الحجر: ۲۹، ترجمه: و از روح خود در او دمیدم) نشاندهندهی ماهیت غیرمادی روح است. استاد فرزانه قدسسره تأکید میکند که روح و ملائکه، هر دو موجوداتی مجرد هستند و نزول آنها در عالم مادی، به معنای تجلی اقتدار الهی است، نه حرکت جسمانی. این حقیقت، چونان نوری که از عالم غیب به عالم شهادت میتابد، ماهیت غیرمادی ملائکه را روشن میسازد.
تمایز جناح و صراط در قرآن کریم
استاد فرزانه قدسسره بین واژهی «جناح» و «صراط» تمایز قائل میشود. «صراط» به معنای راه مستقیم و با ثبات است، در حالی که «جناح» به اقتدار همراه با میل و حرکت دلالت دارد. این تمایز، با ماهیت ارضی انسان و سماوی بودن ملائکه سازگار است و نشاندهندهی دقت قرآن کریم در انتخاب واژگان است. «جناح» در مورد ملائکه، به تواناییهای پویا و متغیر ایشان اشاره دارد، در حالی که «صراط» برای انسان، راه ثابت هدایت را نشان میدهد. این تفاوت، چونان دو خط موازی در تابلوی خلقت، جایگاه متمایز انسان و ملائکه را آشکار میسازد.
بخش پنجم: ضرورت تطهیر اعتقادات دربارهی ملائکه
نقد اوهام متکلمان و تصحیح فهم قرآنی
استاد فرزانه قدسسره تأکید میکند که تصور بال و پر جسمانی برای ملائکه، نتیجهی اوهام و خیالات برخی متکلمان است که با حقیقت قرآنی و فلسفی ناسازگار است. این دیدگاهها، که ملائکه را به موجودات مادی تقلیل میدهند، نیازمند تطهیر و تصحیح است. او معتقد است که اعتقادات دینی باید از این اوهام پاکسازی شود تا فهمی صحیح از ملائکه بهعنوان موجودات مجرد به دست آید. این تطهیر، چونان شستوشوی آینهی دل، امکان دیدن حقیقت ملائکه را فراهم میسازد.
وضع الفاظ برای روح معانی
استاد فرزانه قدسسره با استناد به اصل «الأَلْفَاظُ وُضِعَتْ لِرُوحِ الْمَعَانِي»، تأکید میکند که واژگان قرآنی برای بیان معانی حقیقی وضع شدهاند. «جناح» در مورد ملائکه، به معنای اقتدار و توانایی است و این معنا، در تمامی کاربردهای قرآنی، از جمله در مورد انسان و پرندگان، صادق است. این اصل، چونان کلیدی طلایی، درهای فهم معانی قرآنی را میگشاید و از تفسیرهای مجازی و نادرست جلوگیری میکند.
سؤال باز: مجرد بودن همهی ملائکه
در پایان بحث، استاد فرزانه قدسسره این سؤال را مطرح میکند که آیا همهی ملائکه مجردند یا ملائکهی غیرمجرد نیز وجود دارند؟ این پرسش، که چونان دریچهای به سوی تأملات عمیقتر باز میشود، نیازمند بررسیهای بیشتر در حکمت الهی و الهیات قرآنی است. این سؤال، خواننده را به کاوش در اعماق حقیقت ملائکه دعوت میکند و نشاندهندهی پیچیدگی و ژرفای این موضوع است.
جمعبندی
این تأملات قرآنی و فلسفی، چونان سفری به سوی قلههای معرفت، به تبیین مفهوم «اجنحه» در آیهی ابتدایی سورهی فاطر و ماهیت مجرد ملائکه پرداخته است. «جناح» در قرآن کریم، به معنای میل، اقتدار و توانایی است و در مورد ملائکه، به تنوع تواناییهای الهی ایشان برای انجام مأموریتهایشان اشاره دارد. نقد تفسیرهای متکلمان، که «اجنحه» را به بالهای جسمانی تقلیل دادهاند، نشاندهندهی ناسازگاری این برداشتها با حقیقت مجرد ملائکه است. آیات قرآنی، مانند جَاعِلِ الْمَلَائِكَةِ رُسُلًا أُولِي أَجْنِحَةٍ و وَتَنَزَّلُ الْمَلَائِكَةُ وَالرُّوحُ، بر نقش فعال ملائکه بهعنوان رسولان الهی و ماهیت غیرمادی ایشان تأکید دارند. تمایز «جناح» و «صراط» نیز دقت قرآن کریم در بهکارگیری واژگان را نشان میدهد. این پژوهش، با تطهیر اعتقادات از اوهام و تأکید بر روح معانی قرآنی، خواننده را به فهمی ژرفتر از جایگاه ملائکه در نظام خلقت رهنمون میسازد و پرسش از مجرد بودن همهی ملائکه را بهعنوان دریچهای برای کاوشهای آینده مطرح میکند.