در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

پدیده های پنهانی 105

متن درس

پدیده‌های پنهانی: جایگاه انسان، جنیان، شیاطین و ملائکه در نظام هستی‌شناختی

پدیده‌های پنهانی: جایگاه انسان، جنیان، شیاطین و ملائکه در نظام هستی‌شناختی

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه ۱۰۵)

دیباچه

جهان هستی، چونان دریایی ژرف و بی‌کران، سرشار از اسرار و موجوداتی است که هر یک در مرتبه‌ای خاص از نظام وجودی جای گرفته‌اند. انسان، جنیان، شیاطین و ملائکه، هرکدام چونان نگینی در تاج خلقت، نقشی بی‌همتا ایفا می‌کنند. این نوشتار، با تکیه بر درس‌گفتارهای عالمان دینی و نگرش‌های فلسفی و قرآنی، به کاوش در جایگاه این موجودات در نظام هستی‌شناختی می‌پردازد. هدف، نه‌تنها تبیین ویژگی‌ها و تفاوت‌های این موجودات، بلکه آشکارسازی پیوندهای عمیق میان آن‌ها و انسان است تا فهمی روشن‌تر از مقام انسان در پهنه آفرینش به دست آید.

بخش یکم: مقام جمعی انسان و استعداد بی‌کران او

ماهیت مقام جمعی

انسان، در نظام هستی‌شناختی، دارای مقامی است که به «جمع» تعبیر می‌شود؛ مقامی که او را به مثابه آینه‌ای تمام‌نما از کمالات وجودی قرار می‌دهد. این ویژگی، انسان را از دیگر موجودات متمایز می‌سازد، چه آنکه او توانایی آن را دارد که در صورت فعلیت یافتن استعدادهایش، به مراتبی فراتر از جنیان و حتی ملائکه دست یابد. استعداد انسان، چونان بذری است که در خاک وجود کاشته شده و با آبیاری معرفت و عمل، به درختی تنومند بدل می‌شود.

درنگ: مقام جمعی انسان، او را به موجودی تبدیل می‌کند که می‌تواند تمامی کمالات وجودی را در خود جمع‌آوری کند و در صورت فعلیت یافتن، از جنیان و ملائکه پیشی گیرد.

استعداد در برابر فعلیت

انسان، برخلاف جنیان و ملائکه که دارای فعلیت‌های ذاتی و ثابت هستند، از استعدادهای بالقوه‌ای برخوردار است که نیازمند زمان، تربیت و کسب معرفت برای شکوفایی است. این استعداد، چونان گوهری نهفته در صدف وجود انسان است که تنها با تلاش و ممارست به درخشش می‌رسد. در بدو خلقت، انسان در امور طبیعی چون راه رفتن، خوردن و دفع، ناتوان‌تر از حیوانات است، اما این ناتوانی، نشانه‌ای از ظرفیت عظیم او برای رشد است.

جمع‌بندی بخش یکم

انسان، با دارا بودن مقام جمعی، چونان ظرفی است که می‌تواند تمامی کمالات هستی را در خود جای دهد. این ویژگی، او را از دیگر موجودات متمایز می‌سازد، اما تحقق این استعداد نیازمند تلاشی مداوم و کسب معرفت است. انسان در بدو خلقت، با محدودیت‌هایی مواجه است، اما این محدودیت‌ها، زمینه‌ساز شکوفایی ظرفیت‌های بی‌کران او هستند.

بخش دوم: جنیان و شیاطین: کثرت در قدرت، محدودیت در معرفت

کثرت و گستردگی جنیان

جنیان و شیاطین، از نظر کثرت و تعدد، نسبت به انسان برتری دارند، اما این برتری در ظرف قدرت است، نه معرفت. آن‌ها، چونان امواجی خروشان در دریای عالم ناسوت و مثال، توانایی حضور و تصرف دارند، اما در عالم تجردات عالی، از این توانایی محروم‌اند. این کثرت، به معنای گستردگی حضور و تأثیرگذاری آن‌ها در برخی عوالم است، اما فقدان معرفت عمیق، آن‌ها را در مرتبه‌ای پایین‌تر از انسان قرار می‌دهد.

تصرفات طبیعی و اقتضایی

جنیان، از بدو خلقت، دارای تصرفاتی طبیعی و اقتضایی هستند. این ویژگی، مشابه حیواناتی است که به محض تولد، توانایی راه رفتن یا انجام امور زیستی را دارند. جنیان، چونان موجوداتی که از آغاز با ابزار قدرت مجهز شده‌اند، در ظرف اقتدار، تمثلات و تجسماتی دارند، اما این توانایی‌ها در برابر محدودیت‌های ادراکی آن‌ها رنگ می‌بازد.

درنگ: جنیان در ظرف قدرت، کثرت و گستردگی دارند، اما در ظرف معرفت، از انسان فروترند و در عوالم عالی، محدودیتی آشکار دارند.

جذابیت انسان برای جنیان

جنیان، به دلیل کمبود در زیبایی، ادراک و کمال، به انسان‌های وارسته، کامل و زیبا تمایل دارند. آن‌ها، چونان پروانه‌هایی که به سوی نور معرفت انسان کشیده می‌شوند، از علم و صفای انسانی ارتزاق می‌کنند. این تمایل، نشان‌دهنده برتری انسان در حوزه معرفت و کمال است که جنیان از آن بی‌بهره‌اند.

اختلالات ناشی از تصرفات جنیان

جنیان می‌توانند با ایجاد اختلال در ذهن انسان، مشکلاتی چون تصادفات یا آسیب‌های غیرطبیعی پدید آورند، حتی اگر انسان در محیطی امن باشد. این توانایی، چونان سایه‌ای است که بر روان انسان می‌افتد و او را در معرض خطرات غیرمنتظره قرار می‌دهد.

تعجب جنیان از قرآن کریم

جنیان، در مواجهه با قرآن کریم، احساس تعجب می‌کنند، چنان‌که در آیه ۷۴ سوره جن آمده است:

وَإِذَا سَمِعُوا مَا أُنْزِلَ إِلَى الرَّسُولِ تَرَىٰ أَعْيُنَهُمْ تَفِيضُ مِنَ الدَّمْعِ مِمَّا عَرَفُوا مِنَ الْحَقِّ ۖ يَقُولُونَ رَبَّنَا آمَنَّا فَاكْتُبْنَا مَعَ الشَّاهِدِينَ

و چون آنچه را به سوی پیامبر نازل شده بشنوند، از آنچه از حق شناخته‌اند، چشمانشان پر از اشک می‌شود [و] گویند: پروردگارا، ایمان آوردیم، پس ما را با گواهان [حق] بنویس.

این تعجب، ریشه در محدودیت ادراکی جنیان دارد که حقایق متعالی قرآن کریم را به‌طور کامل درک نمی‌کنند.

جمع‌بندی بخش دوم

جنیان و شیاطین، با کثرت و توانایی‌های فعلی خود، در برخی عوالم حضور و تصرف دارند، اما در معرفت و کمال، از انسان فروترند. تمایل آن‌ها به انسان‌های عالم و کامل، نشان‌دهنده برتری انسان در حوزه ادراک و معرفت است. با این حال، توانایی جنیان در ایجاد اختلالات، انسان را در حالت بالقوه آسیب‌پذیر می‌سازد.

بخش سوم: ملائکه: سعه وجودی و نظم بی‌نظیر

سعه وجودی ملائکه

ملائکه، چونان ستارگانی در آسمان بی‌کران هستی، دارای سعه و سبقه وجودی در تمامی عوالم هستند. آن‌ها، بدون محدودیت، می‌توانند در هر مرتبه‌ای از وجود، از ناسوت گرفته تا عوالم تجردات عالی، حضور یابند و به‌صورت تعینات، خلق، تمثلات و تجسمات ظاهر شوند. این سعه، آن‌ها را از جنیان و انسان در حالت بالقوه متمایز می‌سازد.

درنگ: ملائکه، با سعه وجودی خود، در تمامی عوالم حضور دارند و از محدودیت‌های مکانی و زمانی جنیان و انسان مبرا هستند.

نظم و تخصص در افعال ملائکه

ملائکه، هر یک دارای مقامی معلوم و فعلی مشخص هستند، چنان‌که در آیه ۱۶۴ سوره صافات آمده است:

وَمَا مِنَّا إِلَّا لَهُ مَقَامٌ مَعْلُومٌ

و هیچ‌یک از ما [ملائکه] نیست مگر آنکه برای او مقامی معلوم است.

این مقام معلوم، نشان‌دهنده نظمی بی‌نظیر در عالم ملکوتی است که هر ملَک، مسئول انجام فعلی خاص است، بدون آنکه با دیگر ملائکه تزاحم یا تضادی داشته باشد. این نظم، چونان نغمه‌ای هماهنگ در سمفونی خلقت، مانع از هرگونه اختلال می‌شود.

مثال نان‌پزی و تخصص‌گرایی

برای تبیین این تخصص‌گرایی، عالمان دینی به مثال نان‌پزی اشاره کرده‌اند. همان‌گونه که در پخت نان، هر مرحله (آرد کردن، خمیر کردن، پختن) به فردی متخصص واگذار می‌شود، در عالم ملائکه نیز هر فعل به ملَکی خاص اختصاص دارد. این تقسیم کار، نه از ناتوانی ملائکه، بلکه از حکمت الهی در نظم‌بخشی به عالم ناشی می‌شود.

عدم تزاحم در افعال ملائکه

افعال ملائکه، چونان حواس انسانی که هر یک بدون مزاحمت دیگری عمل می‌کند، فاقد تزاحم و تضاد است. برای مثال، چشم می‌بیند و گوش می‌شنود، بدون آنکه یکی مانع دیگری شود. این هماهنگی، نشان‌دهنده ماهیت نورانی و بسیط ملائکه است که از محدودیت‌های مادی انسان به دور است.

کمال و نقص ملائکه

کمال ملائکه، در انجام دقیق فعل خاص خودشان است، نه در توانایی انجام افعال متعدد. اگر ملَکی تنها یک فعل را انجام دهد، این نه نشانه نقص، بلکه نشان‌دهنده کمال او در مرتبه خویش است. این ویژگی، چونان تخصص یک هنرمند در خلق اثری بی‌نقص، ملائکه را در جایگاه خود کامل می‌سازد.

جمع‌بندی بخش سوم

ملائکه، با سعه وجودی و نظم بی‌نظیر خود، چونان نگهبانان نظم الهی در تمامی عوالم حضور دارند. تخصص‌گرایی و عدم تزاحم در افعال آن‌ها، نشان‌دهنده حکمت الهی در خلقت است. این ویژگی‌ها، ملائکه را به موجوداتی فراعالمی تبدیل می‌کند که از محدودیت‌های جنیان و انسان در حالت بالقوه مبرا هستند.

بخش چهارم: انسان در برابر جنیان و ملائکه: آسیب‌پذیری و تسلط

آسیب‌پذیری انسان در حالت بالقوه

انسان، در حالت بالقوه، چونان کودکی است که در برابر جنیان و ملائکه آسیب‌پذیر است. جنیان می‌توانند با تصرفات خود، اختلالاتی در ذهن و زندگی او ایجاد کنند، و ملائکه، در صورت معصیت انسان، نسبت به او بی‌تفاوت نیستند. این آسیب‌پذیری، چونان سایه‌ای است که بر وجود انسان در مراحل اولیه زندگی می‌افتد.

تسلط انسان در حالت بالفعل

با این حال، انسان در صورت فعلیت یافتن استعدادهایش، چونان فرمانروایی مقتدر، می‌تواند بر جنیان و حتی ملائکه تسلط یابد. این تسلط، نتیجه معرفت و کمالی است که انسان از طریق تربیت و کسب علم به دست می‌آورد. انسان، چونان پرنده‌ای است که با بال‌های معرفت، به اوج آسمان‌های وجود صعود می‌کند.

درنگ: انسان در حالت بالقوه، در برابر جنیان و ملائکه آسیب‌پذیر است، اما در حالت بالفعل، می‌تواند بر آن‌ها تسلط یابد.

تأثیر معصیت بر روابط با ملائکه و جنیان

معصیت انسان، او را در برابر ملائکه و جنیان قرار می‌دهد و می‌تواند اختلالاتی در زندگی او ایجاد کند. ملائکه، چونان نگهبانان نظم الهی، نسبت به فجور انسان بی‌تفاوت نیستند و جنیان نیز ممکن است با ایجاد اختلال، به انسان آسیب رسانند.

ادراک ورای ماده

ادراک وجود عوالم غیرمادی و موجوداتی چون جنیان و ملائکه، برای فهم جایگاه انسان ضروری است. این ادراک، چونان کلیدی است که درهای معرفت به عالم غیب را به روی انسان می‌گشاید و او را از نادانی و خلأ معرفتی نجات می‌دهد.

جمع‌بندی بخش چهارم

انسان، در تقابل با جنیان و ملائکه، موجودی دوگانه است: در حالت بالقوه، آسیب‌پذیر و در معرض تأثیرات این موجودات قرار دارد، اما در حالت بالفعل، با کسب معرفت و کمال، می‌تواند بر آن‌ها تسلط یابد. ادراک عوالم غیرمادی و تأثیر اعمال انسانی بر این موجودات، کلید فهم جایگاه انسان در نظام هستی است.

بخش پنجم: ظلوم و جهول بودن انسان: نقص یا کمال؟

آیه امانت و ویژگی ظلوم و جهول

قرآن کریم، انسان را به‌عنوان موجودی ظلوم و جهول توصیف می‌کند:

إِنَّا عَرَضْنَا الْأَمَانَةَ عَلَى السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَالْجِبَالِ فَأَبَيْنَ أَنْ يَحْمِلْنَهَا وَأَشْفَقْنَ مِنْهَا وَحَمَلَهَا الْإِنْسَانُ ۖ إِنَّهُ كَانَ ظَلُومًا جَهُولًا

ما امانت را بر آسمان‌ها و زمین و کوه‌ها عرضه داشتیم، پس، از برداشتن آن سر باز زدند و از آن ترسیدند، و[لی] انسان آن را برداشت، [چرا که] او به‌راستی ستمگر نادان بود.

این ویژگی، هم به نقص انسان اشاره دارد و هم به ظرفیت عظیم او برای پذیرش امانت الهی که سایر موجودات از آن عاجز بودند.

تحلیل ظلوم و جهول بودن

ظلوم و جهول بودن انسان، نه‌تنها نشانه نقص، بلکه نشان‌دهنده ظرفیت بی‌نهایت او برای پذیرش مسئولیت‌های عظیم است. این ویژگی، چونان دو روی یک سکه، هم ضعف انسان را در بدو خلقت نشان می‌دهد و هم توانایی او را در رسیدن به کمال.

جمع‌بندی بخش پنجم

ویژگی ظلوم و جهول بودن انسان، پارادوکسیکال است: از یک سو، نقص‌های اولیه او را نمایان می‌سازد و از سوی دیگر، ظرفیت بی‌کران او را برای پذیرش امانت الهی آشکار می‌کند. این دوگانگی، انسان را به موجودی منحصربه‌فرد در نظام هستی تبدیل می‌کند.

بخش ششم: نظم عالم ملکوتی و استفاده از ملائکه

نظم بی‌نظیر عالم ملکوتی

عالم ملکوتی، چونان باغی منظم و آراسته، از نظمی بی‌نظیر برخوردار است. هر ملَک، چونان باغبانی که به گلی خاص رسیدگی می‌کند، مسئول فعلی مشخص است و این نظم، مانع از هرگونه اختلال یا تزاحم می‌شود. این هماهنگی، نشان‌دهنده حکمت الهی در خلقت ملائکه است.

درنگ: نظم عالم ملکوتی، با تخصص‌گرایی ملائکه و عدم تزاحم در افعال آن‌ها، مانع از هرگونه اختلال در نظام هستی می‌شود.

چالش استفاده از ملائکه

استفاده از ملائکه، نیازمند معرفتی دقیق به مقام و فعل آن‌هاست، مشابه توسل به ائمه اطهار در شرایط خاص. این معرفت، چونان نقشه‌ای است که انسان را در مسیر بهره‌مندی از力量‌های ملکوتی هدایت می‌کند. بدون این معرفت، انسان ممکن است در پی استمداد از ملَکی باشد که در آن مرتبه قادر به یاری نیست.

جمع‌بندی بخش ششم

نظم عالم ملکوتی، چونان سمفونی‌ای هماهنگ، از حکمت الهی در خلقت ملائکه حکایت دارد. استفاده از ملائکه، نیازمند معرفتی عمیق است که انسان را به سوی بهره‌مندی صحیح از این موجودات هدایت می‌کند.

نتیجه‌گیری و جمع‌بندی

جهان هستی، چونان تابلویی عظیم، از موجوداتی چون انسان، جنیان، شیاطین و ملائکه آکنده است که هر یک در جایگاهی خاص قرار دارند. انسان، با مقام جمعی و استعداد بی‌کران خود، در صورت فعلیت یافتن، می‌تواند از جنیان و ملائکه پیشی گیرد، اما در حالت بالقوه، در برابر آن‌ها آسیب‌پذیر است. جنیان، با کثرت و تصرفات فعلی خود، در عوالم محدود حضور دارند و از نظر معرفت و کمال از انسان فروترند. ملائکه، با سعه وجودی و نظم بی‌نظیر، در تمامی عوالم حضور دارند و افعال مشخصی را بدون تزاحم انجام می‌دهند. آیات قرآن کریم و نگرش‌های فلسفی، بر این تفاوت‌های ماهوی تأکید دارند و نشان می‌دهند که نظم عالم ملکوتی و استعداد انسان، دو محور اصلی در فهم جایگاه موجودات در نظام هستی هستند. این نوشتار، دریچه‌ای به سوی درک عمیق‌تر این نظام گشوده و انسان را به تأمل در جایگاه والای خویش دعوت می‌کند.

با نظارت صادق خادمی