متن درس
پدیدههای پنهانی: کاوشی در الهیات پویا و متافیزیک اسلامی
برگرفته از درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه ۱۱۱)
دیباچه
این نوشتار به کاوش در مفاهیم عمیق الهیاتی و متافیزیکی در چارچوب معارف اسلامی میپردازد، با تمرکز بر جایگاه انسان، ملائکه، و جنیان در نظام خلقت پویا. در این بررسی، خاکنشینی انسان بهعنوان عامل تمایز وجودی او، خلقت مداوم موجودات مجرد، و نقش اراده و تمرین در کسب معرفت و قدرت مورد توجه قرار گرفته است. همچنین، نقدی بر فلسفههای سنتی و علوم غیرکاربردی ارائه شده تا راه برای فهمی نوین از ارتباط انسان با عالم هستی گشوده شود. این اثر با بهرهگیری از آیات قرآن کریم و تأملات عمیق در احادیث، درصدد است تا نگاهی جامع و منسجم به این موضوعات ارائه دهد، بهگونهای که هم با حقیقت خلقت هماهنگ باشد و هم راهگشای پژوهشهای آینده.
بخش یکم: خاکنشینی انسان و مقام خلیفةاللهی
خاکنشینی: راز کمال انسان
انسان، در نظام خلقت، به دلیل پیوند وجودیاش با خاک، جایگاهی ممتاز یافته است. خاکنشینی، که در قرآن کریم با آیه خَلَقَ الْإِنْسَانَ مِنْ صَلْصَالٍ كَالْفَخَّارِ (سوره الرحمن، آیه ۱۴) به آن اشاره شده، به معنای آفرینش انسان از گِلی خشکیده چون سفال است. این ویژگی، انسان را از دیگر موجودات، از جمله ملائکه و جنیان، متمایز میسازد. خاک، بهمثابه ظرفی برای تجلی اسمای الهی، انسان را به سوی کمال سوق میدهد، در حالی که حیوانات، به دلیل فقدان اراده و اختیار، از این ظرفیت محرومند و تماس با خاک، آنها را به سوی نقصان میکشاند.
برخلاف جنیان، که از شعلهای از آتش آفریده شدهاند (وَخَلَقَ الْجَانَّ مِنْ مَارِجٍ مِنْ نَارٍ، سوره الرحمن، آیه ۱۵)، و ملائکه، که از نور خلق شدهاند، انسان به دلیل خاکنشینی، توانایی جمع اسمای الهی را در خود دارد. این ویژگی، او را به موجودی تبدیل میکند که میتواند در عالم ناسوت و ملکوت، نقشآفرینی کند.
تأثیر خاک بر حیوانات و احکام شرعی
خاک، که در انسان عامل کمال است، در حیوانات به دلیل فقدان اراده، اثر متفاوتی دارد. تماس مداوم برخی اجزای حیوان، مانند ران گوسفند، با خاک، به تجمع آلودگیها منجر میشود که در احکام شرعی به کراهت مصرف آن تعبیر شده است. در مقابل، بخشهایی مانند گردن، که از خاک دورترند، به دلیل پاکی و دوری از آلودگی، از کیفیت بالاتری برخوردارند. این تمایز، حکمت الهی در احکام شرعی را نشان میدهد، که نهتنها به سلامت جسمانی، بلکه به هماهنگی با نظام خلقت توجه دارد.
روش پخت و حکمت الهی
روش پخت گوشت، بهویژه گوشت گردن، که باید در بخار برنج و بدون تماس مستقیم با آب یا آتش پخته شود، نمونهای از هماهنگی با حکمت الهی است. این روش، که در فرهنگ ایرانی به تهچین شهرت دارد، به حفظ طعم و مواد مغذی گوشت کمک میکند. پخت با آب، گوشت را بهسان مردهای بیروح میسازد، و پخت با آتش، آن را به جهنمی سوخته بدل میکند. اما بخار برنج، بهمثابه نفسی الهی، گوشت را به کمال میرساند، چنانکه انسان در خاکنشینی به کمال میرسد.
این تمثیل، نشاندهنده ضرورت تعادل در تعامل با عناصر خلقت است. انسان خاکنشین باید با حکمت، از عناصر آب، آتش، و خاک بهره برد تا به کمال وجودی خود دست یابد.
جمعبندی بخش یکم
خاکنشینی، راز تمایز انسان از دیگر موجودات است. این ویژگی، که در قرآن کریم به صراحت بیان شده، انسان را به مقام خلیفةاللهی رهنمون میسازد. خاک، در انسان عامل کمال است، اما در حیوانات، به دلیل فقدان اراده، به نقصان منجر میشود. احکام شرعی و روشهای پخت، مانند تهچین، نشاندهنده حکمت الهی در هماهنگی با نظام خلقتاند. این بخش، بر اهمیت درک جایگاه انسان در نظام هستی و بهرهگیری از عناصر خلقت با حکمت تأکید دارد.
بخش دوم: خلقت پویا و نزولات و صعودات الهی
خلقت مداوم ملائکه و جنیان
خلقت در نظام الهی، پویا و مداوم است. قرآن کریم در آیه كُلَّ يَوْمٍ هُوَ فِي شَأْنٍ (سوره الرحمن، آیه ۲۹) میفرماید: «هر روز او در کاری است». این آیه، بر خلقت مداوم و پویایی نظام هستی دلالت دارد. ملائکه و جنیان، بهعنوان مظاهر اسمای الهی، دائماً خلق میشوند و کارخانه خلقت الهی هرگز تعطیل نمیشود. آیه إِنْ كُلُّ نَفْسٍ لَمَّا عَلَيْهَا حَافِظٌ (سوره طارق، آیه ۴) نیز بر وجود ملائکه حافظ برای هر نفس تأکید دارد.
ملائکه، بهعنوان رسولان الهی، با بالهایی دوگانه، سهگانه، و چهارگانه (جَاعِلِ الْمَلَائِكَةِ رُسُلًا أُولِي أَجْنِحَةٍ مَثْنَىٰ وَثُلَاثَ وَرُبَاعَ، سوره فاطر، آیه ۱) خلق شدهاند. این بالها، که اقوات نامیده میشوند، مظهر ظرفیتهای وجودی ملائکه در تعامل با عوالم ملکوت، جبروت، و هاهوتاند.
اقوات ملائکه و جنیان
اقوات، بهمعنای قوتها و ظرفیتهای وجودی، در ملائکه و جنیان بهصورت بالهای متفاوتی ظهور مییابد. جبرئیل، با ششصد بال، نمادی از ظرفیت عظیم در ظهور اسمای الهی است. این اقوات، نشاندهنده توانایی این موجودات در تعامل با عوالم مختلف است. جنیان نیز، به دلیل خلقت از آتش، اقواتی دارند که به عالم ناسوت محدود است، اما ملائکه، به دلیل خلقت از نور، در عوالم برتر نقشآفرینی میکنند.
نزولات و صعودات ملائکه
عالم هستی، ظرف نزولات و صعودات ملائکه است. قرآن کریم در آیه وَتَنَزَّلُ الْمَلَائِكَةُ وَالرُّوحُ فِيهَا بِإِذْنِ رَبِّهِمْ (سوره قدر، آیه ۴) میفرماید: «فرشتگان و روح در آن [شب قدر] به اذن پروردگارشان نازل میشوند». این نزولات و صعودات، نشاندهنده پویایی خلقت و تجلی مداوم اسمای الهی است. ملائکه، بهعنوان مظاهر اسما، در هر عالم متناسب با آن ظهور مییابند، از ملائکه آبی گرفته تا ملائکه ناری و جنی.
جمعبندی بخش دوم
خلقت الهی، پویا و مداوم است و ملائکه و جنیان بهعنوان مظاهر اسمای الهی، دائماً خلق میشوند. اقوات این موجودات، ظرفیتهای وجودی آنها را در تعامل با عوالم مختلف نشان میدهد. نزولات و صعودات ملائکه، عالم هستی را به ظرفی برای تجلی اسمای الهی بدل ساخته است. این بخش، بر پویایی خلقت و نقش ملائکه در نظام هستی تأکید دارد.
بخش سوم: قدرت و معرفت در انسان، ملائکه، و جنیان
اقتدارزدایی و اقتدارسازی در سلوک
سلوک انسانی، گاه به اقتدارزدایی و گاه به اقتدارسازی منجر میشود. قرآن کریم در آیه إِنَّا هَدَيْنَاهُ السَّبِيلَ إِمَّا شَاكِرًا وَإِمَّا كَفُورًا (سوره انسان، آیه ۳) میفرماید: «ما راه را به او نشان دادیم، یا سپاسگزار است یا ناسپاس». این آیه، بر آزادی انسان در انتخاب مسیر تأکید دارد. اقتدارسازی، نیازمند ارتباط مداوم با عالم هستی و آزمایش ظرفیتهای وجودی است. انسان باید لحظهبهلحظه خود را با هستی هماهنگ سازد تا به قدرت سماوی دست یابد.
قدرت ارضی جنیان و قدرت سماوی محبوبین
جنیان، به دلیل خلقت از آتش، قدرتی ارضی و ناسوتی دارند، در حالی که محبوبین، به دلیل خاکنشینی و ارتباط با اسمای الهی، به قدرت سماوی دست مییابند. قرآن کریم در آیه سَخَّرَ لَكُمْ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ (سوره لقمان، آیه ۲۰) میفرماید: «آنچه در آسمانها و زمین است برای شما مسخر کرده است». این آیه، بر امکان تصرف انسان در عوالم سماوی و ارضی تأکید دارد. جنیان، به دلیل محدودیت به عالم ناسوت، از این ظرفیت محرومند.
معرفت و قدرت در ملائکه و جنیان
معرفت و قدرت در ملائکه، ربوبی و ملکی است، در حالی که جنیان در هواجس و خواطر قدرت دارند. ملائکه، بهعنوان رسولان الهی، در مقام وحی و الهاماند، در حالی که جنیان، به دلیل خلقت از آتش، در هواجس و خواطر قدرت دارند. این تمایز، نشاندهنده تفاوت در ظرفیتهای وجودی این موجودات است. جنیان، اگرچه در عالم ناسوت قدرت زیادی دارند، اما معرفتشان محدود است و نمیتوانند به مقام ملائکه یا محبوبین دست یابند.
جمعبندی بخش سوم
قدرت و معرفت در انسان، ملائکه، و جنیان، به دلیل تفاوت در خلقت و ظرفیتهای وجودی، متمایز است. انسان، با خاکنشینی و اراده، میتواند به قدرت سماوی دست یابد، در حالی که جنیان به قدرت ارضی محدودند. ملائکه، بهعنوان مظاهر اسمای الهی، در مقام وحی و الهاماند. این بخش، بر اهمیت اراده و تمرین در کسب معرفت و قدرت تأکید دارد.
بخش چهارم: نقد فلسفه سنتی و ضرورت تحول در علم دینی
نقد فلسفه سنتی و مفاهیم ذات و ماهیت
فلسفههای سنتی، با تمرکز بر مفاهیم ذات و ماهیت، از حقیقت خلقت پویا دور شدهاند. قرآن کریم در آیه كُلَّ يَوْمٍ هُوَ فِي شَأْنٍ (سوره الرحمن، آیه ۲۹) بر پویایی خلقت تأکید دارد. خلقت الهی، تنزیلی است و نه محصور در مفاهیم انتزاعی. این نقد، بر ضرورت بازنگری در علوم نظری و حرکت به سوی علوم کاربردی و تجربی تأکید دارد.
ضرورت تمرین و تکرار در کسب علم قدرتمند
کسب علم قدرتمند، نیازمند تمرین و تکرار است. قرآن کریم در آیه وَعَلَّمَ آدَمَ الْأَسْمَاءَ كُلَّهَا (سوره بقره، آیه ۳۱) میفرماید: «و به آدم همه نامها را آموخت». این آیه، بر آموزش علوم جامع و کاربردی تأکید دارد. علم دینی باید از آموزشهای نظری به سوی تمرینات تجربی حرکت کند تا انسان را به کمال وجودی رهنمون سازد.
نقد اشکالات به قرآن کریم
اشکالات مطرحشده به قرآن کریم توسط انس و جن، قابل پاسخگویی است، اما این کتاب الهی از مقایسه با علوم بشری فراتر است. قرآن کریم در آیه قُلْ لَئِنِ اجْتَمَعَتِ الْإِنْسُ وَالْجِنُّ عَلَىٰ أَنْ يَأْتُوا بِمِثْلِ هَٰذَا الْقُرْآنِ لَا يَأْتُونَ بِمِثْلِهِ (سوره إسراء، آیه ۸۸) میفرماید: «بگو اگر انس و جن گرد آیند تا نظیر این قرآن را بیاورند، نمیتوانند». این آیه، بر برتری قرآن کریم بر علوم بشری و جنی تأکید دارد.
تحول در علم دینی
علم دینی باید به سوی تولید دانش قدرتمند و تجربی حرکت کند. قرآن کریم در آیه وَأَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّةٍ (سوره انفال، آیه ۶۰) میفرماید: «و برای آنان هر چه در توان دارید از نیرو آماده کنید». این آیه، بر ضرورت کسب قدرت و آمادگی در برابر چالشها تأکید دارد. علم دینی باید با تقویت اراده و تمرین، به تولید دانشی بپردازد که قابلیت تأثیرگذاری در عالم مادی و معنوی را داشته باشد.
جمعبندی بخش چهارم
فلسفههای سنتی، با تمرکز بر مفاهیم انتزاعی، از حقیقت خلقت پویا دور شدهاند. علم دینی باید به سوی تولید دانش تجربی و قدرتمند حرکت کند. قرآن کریم، بهعنوان کلام الهی، از علوم بشری و جنی فراتر است و راهنمای انسان در کسب معرفت و قدرت است. این بخش، بر ضرورت تحول در علم دینی و حرکت به سوی دانش کاربردی تأکید دارد.
بخش پنجم: ارتباط انسان با جنیان و آینده زیستی
ارتباط محدود انسان با جنیان
انسان، هنوز ارتباط محدودی با عالم جنیان دارد. قرآن کریم در آیه وَخَلَقَ الْجَانَّ مِنْ مَارِجٍ مِنْ نَارٍ (سوره الرحمن، آیه ۱۵) بر خلقت جنیان از شعلهای از آتش تأکید دارد. این تمایز خلقتی، ارتباط انسان و جنیان را محدود ساخته است. اما در آینده، با توسعه زیستی و الهیاتی، ممکن است انسان به وصلت با جنیان دست یابد.
نقد ازدواج فرزندان آدم
باورهای سنتی در مورد ازدواج فرزندان آدم، که آن را به جن یا محارم نسبت میدهند، با حکمت الهی سازگار نیست. قرآن کریم در آیه يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاكُمْ مِنْ نَفْسٍ وَاحِدَةٍ (سوره حجرات، آیه ۱۳) میفرماید: «ای مردم، ما شما را از یک نفس آفریدیم». این آیه، بر وحدت نوع انسانی تأکید دارد و ازدواج فرزندان آدم را با انسانهای دیگر، نه جن یا محارم، تأیید میکند.
جمعبندی بخش پنجم
ارتباط انسان با جنیان، به دلیل تفاوت در خلقت، محدود است، اما در آینده ممکن است توسعه یابد. ازدواج فرزندان آدم، با انسانهای دیگر انجام شده و با حکمت الهی سازگار است. این بخش، بر ضرورت فهم صحیح از خلقت و ارتباط انسان با دیگر موجودات تأکید دارد.
بخش ششم: حرکت و تعینات در عالم هستی
حرکت: چیدمان تعینات الهی
حرکت در عالم هستی، چیدمان تعینات مختلف الهی است. قرآن کریم در آیه وَهُوَ الَّذِي يُحْيِي وَيُمِيتُ (سوره نجم، آیه ۴۴) میفرماید: «و اوست که زنده میکند و میمیراند». این آیه، بر پویایی خلقت و تأثیر و تأثر موجودات در یکدیگر تأکید دارد. هیچ موجودی بهتنهایی حرکت نمیکند، بلکه حرکت آن در پیوند با کل هستی است.
تأثیر و تأثر در نبض و تنفس انسان
نبض و تنفس انسان، در پیوند با حرکت عالم هستی است. عالم ملائکه، جنیان، و حتی حق تعالی، در نبض و تنفس انسان اثر میگذارد. این تأثیر و تأثر، نشاندهنده پیوند عمیق انسان با نظام خلقت است. انسان، بهمثابه آیینهای از اسمای الهی، هم اثرپذیر از هستی است و هم اثرگذار بر آن.
جمعبندی بخش ششم
حرکت در عالم هستی، نتیجه چیدمان تعینات الهی است و همه موجودات در تأثیر و تأثر مداوماند. نبض و تنفس انسان، آیینهای از این پیوند عمیق با نظام خلقت است. این بخش، بر ضرورت فهم پویایی خلقت و نقش انسان در آن تأکید دارد.
بخش هفتم: معرفت الهی و طهارت
معرفت الهی: حضور حق در اشیا
معرفت الهی، در فهم حضور حق در همه اشیاست. قرآن کریم در آیه وَلَهُ مَنْ فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ (سوره روم، آیه ۲۶) میفرماید: «و هر که در آسمانها و زمین است از آن اوست». حق، در همه اشیا حضور دارد، نه بهصورت ممازجت، بلکه بهگونهای که از آنها جدا نیست. این معرفت، در مقام ربوبی و ملکی، ویژه اولیای الهی است.
طهارت و حفاظت از هاجسه
طهارت، بهویژه وضو، انسان را از تأثیرات منفی جنیان و شیاطین محافظت میکند. وضو برای خواب، از وضو برای نماز مهمتر است، زیرا بیوضو خوابیدن، انسان را به هاجسه و خواطر شیطانی میکشاند. این طهارت، انسان را در مسیر معرفت الهی و سلوک معنوی حفظ میکند.
جمعبندی بخش هفتم
معرفت الهی، در فهم حضور حق در همه اشیاست و طهارت، انسان را در این مسیر حفظ میکند. این بخش، بر اهمیت طهارت و معرفت در سلوک معنوی تأکید دارد.
نتیجهگیری نهایی
این اثر، با کاوش در مفاهیم الهیاتی و متافیزیکی، جایگاه انسان، ملائکه، و جنیان را در نظام خلقت پویا بررسی کرد. خاکنشینی انسان، او را به مقام خلیفةاللهی رهنمون میسازد، در حالی که جنیان و ملائکه، به دلیل تفاوت در خلقت، نقشهای متفاوتی دارند. خلقت الهی، تنزیلی و پویاست و همه موجودات در تأثیر و تأثر مداوماند. علم دینی باید به سوی تولید دانش تجربی و قدرتمند حرکت کند تا انسان را به کمال وجودی رهنمون سازد. این نوشتار، با تأکید بر اراده، تمرین، و طهارت، راه را برای فهمی نوین از خلقت و ارتباط انسان با عالم هستی هموار میسازد.
با نظارت صادق خادمی