در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

پدیده های پنهانی 120

متن درس

پدیده‌های پنهانی: بررسی تأثیرات موجودات غیرمادی بر انسان در نظام معرفتی اسلامی

پدیده‌های پنهانی: بررسی تأثیرات موجودات غیرمادی بر انسان در نظام معرفتی اسلامی

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه ۱۲۰)

دیباچه: دریچه‌ای به سوی شناخت موجودات پنهان

نظام معرفتی اسلامی، جهانی را به تصویر می‌کشد که در آن انسان با موجوداتی چون جنیان، شیاطین و ملائکه در هم‌زیستی‌ای پیچیده و پویا قرار دارد. این هم‌زیستی، چونان رشته‌های نامرئی، انسان را به جهانی فراتر از ماده متصل می‌کند و تعاملات میان این موجودات، تأثیراتی عمیق بر جسم و روان آدمی می‌گذارد. در این اثر، با تکیه بر متون قرآنی و سنت‌های دینی، به کاوش در چیستی این تعاملات، آسیب‌های ناشی از آن و راهکارهای دینی برای درمان این آسیب‌ها پرداخته شده است. هدف، گشودن دریچه‌ای است به سوی فهمی عمیق‌تر از این پدیده‌های پنهانی، تا انسان بتواند با آگاهی و هوشیاری، در این شبکه وجودی به سوی کمال گام بردارد.

بخش یکم: هم‌زیستی و تعاملات موجودات در نظام هستی‌شناختی

هم‌زیستی انسان و موجودات غیرمادی

نظام هستی‌شناختی اسلامی، جهانی را ترسیم می‌کند که در آن انسان، جنیان، شیاطین و ملائکه در کنار یکدیگر زیست می‌کنند. این هم‌زیستی، چونان شبکه‌ای از رشته‌های نامرئی، موجودات را در تعاملی پویا به هم پیوند می‌دهد. انسان، به‌عنوان موجودی مرکب از جسم و روح، در این شبکه وجودی، هم تأثیر می‌پذیرد و هم تأثیر می‌گذارد. این قانون بنیادین، چونان جریانی خروشان، تمامی موجودات را در مسیری مشترک به پیش می‌راند.

درنگ: هم‌زیستی انسان با جنیان، شیاطین و ملائکه، قانونی بنیادین در نظام هستی‌شناختی اسلامی است که تعاملات متقابل میان این موجودات را شکل می‌دهد.

اصطکاک و استهلاک در تعاملات

این هم‌زیستی، گاه به اصطکاک و استهلاک میان موجودات منجر می‌شود. انسان از جنیان و شیاطین آسیب می‌بیند و گاه این موجودات نیز از انسان متأثر می‌شوند. این اصطکاک، چونان سایش سنگ‌ها در بستر رودخانه، گاه به اختلالات جسمانی و روانی در انسان می‌انجامد. برای نمونه، شیاطین می‌توانند با نفوذ در روان و جسم انسان، بیماری‌هایی را پدید آورند که نه تنها ذهن، بلکه جسم او را نیز درگیر می‌کند.

درنگ: تعاملات میان انسان و موجودات غیرمادی، گاه به اصطکاک و استهلاک منجر می‌شود که نتیجه آن، آسیب‌های جسمانی و روانی برای انسان است.

ماهیت آسیب‌های شیطانی: فراتر از توهم

آسیب‌های ناشی از شیاطین و جنیان، تنها به توهمات و ذهنیت‌ها محدود نمی‌شود، بلکه گاه به بیماری‌های جسمانی، روانی و مادی منجر می‌گردد. این آسیب‌ها، چونان سایه‌ای تاریک، بر جسم و روان انسان اثر می‌گذارند و از اختلالات گوارشی تا بیماری‌های مزاجی و حتی آسیب به اعضای بدن را در بر می‌گیرند. این تأثیرات، واقعیتی عینی دارند و نمی‌توان آنها را به صرف خیال و توهم فروکاست.

درنگ: آسیب‌های شیطانی، فراتر از توهمات ذهنی، به بیماری‌های جسمانی و مادی منجر می‌شوند که واقعیتی عینی و ملموس دارند.

جمع‌بندی بخش یکم

این بخش، به تبیین هم‌زیستی انسان با موجودات غیرمادی در نظام هستی‌شناختی اسلامی پرداخت. این هم‌زیستی، با اصطکاک و استهلاک همراه است که به آسیب‌های جسمانی و روانی منجر می‌شود. این آسیب‌ها، نه تنها ذهنی، بلکه عینی و مادی‌اند و نیازمند نگاهی عمیق‌تر برای شناخت و درمان هستند.

بخش دوم: دسته‌بندی بیماری‌ها و کاستی رویکردهای مادی

دسته‌بندی بیماری‌ها در نظام معرفتی اسلامی

بیماری‌های انسان، در نظام معرفتی اسلامی، به سه دسته تقسیم می‌شوند: نخست، بیماری‌های طبی که از عدم رعایت بهداشت یا عوامل محیطی ناشی می‌شوند و در حوزه صلاحیت پزشکان قرار دارند؛ دوم، بیماری‌های روانی که به روان‌شناسان واگذار شده و ریشه در روان انسان دارند؛ و سوم، بیماری‌هایی که نه طبی‌اند و نه روانی، بلکه از تأثیرات شیاطین و جنیان سرچشمه می‌گیرند. این دسته‌بندی، چونان نوری که تاریکی را می‌شکافد، راه را برای تشخیص و درمان دقیق‌تر بیماری‌ها هموار می‌کند.

درنگ: بیماری‌ها در سه دسته جای می‌گیرند: طبی، روانی و شیطانی. دسته سوم، نه در حوزه پزشکی و نه در روان‌شناسی قرار دارد و نیازمند رویکردی دینی است.

کاستی طب و روان‌شناسی در برابر بیماری‌های شیطانی

بسیاری از بیماری‌های ناشی از شیاطین، از حوزه صلاحیت پزشکان و روان‌شناسان خارج‌اند. پزشکان، گاه با ناتوانی در تشخیص، بیمار را به روان‌شناسان ارجاع می‌دهند و روان‌شناسان نیز، با تجویز داروهای آرام‌بخش، تنها به تسکین موقت علائم می‌پردازند. این کاستی، چونان دیواری بلند، مانع از درمان ریشه‌ای این بیماری‌ها می‌شود و نشان‌دهنده خلأ شناختی در علوم مادی نسبت به تأثیرات متافیزیکی است.

درنگ: بیماری‌های شیطانی، از حوزه صلاحیت طب و روان‌شناسی خارج‌اند و تشخیص و درمان آنها نیازمند رویکردی متافیزیکی است.

فقدان نظام درمانی دینی

در کشورهای اسلامی، نظام درمانی منسجمی برای بیماری‌های شیطانی وجود ندارد. این خلأ، چونان زمینی بایر، امکان رشد درمان‌های اصیل دینی را سلب کرده و زمینه را برای سوءاستفاده افراد سودجو فراهم آورده است. نبود زیرساخت‌های درمانی دینی، نشانه‌ای از کم‌توجهی به ظرفیت‌های معرفتی دین در حل مسائل متافیزیکی است.

درنگ: فقدان نظام درمانی دینی در کشورهای اسلامی، خلأیی ساختاری است که مانع از بهره‌گیری از ظرفیت‌های دینی برای درمان بیماری‌های متافیزیکی می‌شود.

سوءاستفاده از ناآگاهی مردم

افراد سودجو، با سوءاستفاده از ناآگاهی مردم، به نام درمان بیماری‌های شیطانی، به فریبکاری می‌پردازند. این افراد، چونان کرکسانی که بر مردار نشینند، از خلأ نظام درمانی دینی بهره می‌جویند و با ادعاهای واهی، به کسب درآمد می‌پردازند. این پدیده، نتیجه فقدان زیرساخت‌های معتبر دینی و نبود متخصصان آموزش‌دیده در این حوزه است.

درنگ: سوءاستفاده افراد سودجو از ناآگاهی مردم، نتیجه فقدان نظام درمانی دینی و معتبر است.

جمع‌بندی بخش دوم

این بخش، به دسته‌بندی بیماری‌ها در نظام معرفتی اسلامی و کاستی رویکردهای مادی در برابر بیماری‌های شیطانی پرداخت. نبود نظام درمانی دینی و سوءاستفاده افراد سودجو، چالش‌هایی هستند که ضرورت ایجاد زیرساخت‌های درمانی دینی را دوچندان می‌کنند.

بخش سوم: راهکارهای دینی برای درمان بیماری‌های شیطانی

ضرورت ایجاد نظام درمانی دینی

ایجاد نظام درمانی دینی برای بیماری‌های شیطانی، چونان احیای چشمه‌ای زلال در بیابانی خشک، ضرورتی انکارناپذیر است. این نظام، با بهره‌گیری از اسماء و صفات الهی، اذکار و مأثورات، می‌تواند پاسخگوی نیازهای درمانی در حوزه متافیزیک باشد. این رویکرد، نه تنها به درمان بیماری‌ها کمک می‌کند، بلکه به‌عنوان نوآوری دینی، می‌تواند الگویی جهانی ارائه دهد.

درنگ: ایجاد نظام درمانی دینی با استفاده از اسماء و صفات الهی، ضرورتی است برای درمان بیماری‌های شیطانی و ارائه الگویی جهانی.

نقش آیات قرآنی و اذکار در درمان

آیات قرآنی، اذکار و مأثورات، چونان داروهایی معنوی، انسان را از تأثیرات منفی شیاطین مصون می‌دارند. این ابزارها، با ایجاد فضایی معنوی، چونان سپری محافظ، روان و جسم انسان را در برابر نفوذ شیاطین حفظ می‌کنند. برای نمونه، در سوره شعراء، آیه ۲۲۱، آمده است:

هَلْ أُنَبِّئُكُمْ عَلَىٰ مَنْ تَنَزَّلُ الشَّيَاطِينُ

آیا شما را آگاه کنم که شیاطین بر چه کسی نازل می‌شوند؟

و در آیه ۲۲۲:

تَنَزَّلُ عَلَىٰ كُلِّ أَفَّاكٍ أَثِيمٍ

بر هر دروغ‌گوی گناهکار نازل می‌شوند.

این آیات، قلب انسان گناهکار را پایگاه نفوذ شیاطین می‌دانند و بر ضرورت پاکسازی قلب با ابزارهای دینی تأکید دارند.

درنگ: آیات قرآنی و اذکار، به‌عنوان داروهای معنوی، انسان را از نفوذ شیاطین مصون می‌دارند.

درمان ایوب: الگویی از درمان دینی

قرآن کریم در سوره ص، آیه ۴۱، از بیماری ایوب سخن می‌گوید:

وَاذْكُرْ عَبْدَنَا أَيُّوبَ إِذْ نَادَىٰ رَبَّهُ أَنِّي مَسَّنِيَ الشَّيْطَانُ بِنُصْبٍ وَعَذَابٍ

و بنده‌مان ایوب را یاد کن، آن‌گاه که پروردگارش را ندا داد که شیطان مرا به رنج و عذاب مبتلا کرده است.

و در آیه ۴۲:

ارْكُضْ بِرِجْلِكَ ۖ هَٰذَا مُغْتَسَلٌ بَارِدٌ وَشَرَابٌ

با پایت [به زمین] بکوب، این [چشمه] شست‌وشوی خنک و نوشیدنی است.

این آیات، درمان دینی با استفاده از آب خنک را به‌عنوان راهکاری برای دفع تأثیرات شیطانی معرفی می‌کنند. آب، در این روایت، چونان جریانی زلال، هم برای شست‌وشو و هم برای نوشیدن مناسب است و خنکی آن، نشانی از تسکین و شفاست.

درنگ: درمان ایوب با آب خنک، الگویی از درمان دینی است که ظرفیت دین در رفع بیماری‌های شیطانی را نشان می‌دهد.

جمع‌بندی بخش سوم

این بخش، بر ضرورت ایجاد نظام درمانی دینی و نقش آیات قرآنی و اذکار در درمان بیماری‌های شیطانی تأکید کرد. داستان ایوب، الگویی روشن از ظرفیت دین در ارائه راهکارهای درمانی است که می‌تواند به‌عنوان مبنایی برای توسعه نظام‌های درمانی دینی به کار رود.

بخش چهارم: نقد رویکردهای کنونی و پیشنهادهای عملیاتی

نقد تفاسیر غیرعملیاتی قرآن کریم

برخی تفاسیر که آیات قرآن کریم را به‌صورت مجازی یا فانتزی تفسیر می‌کنند، مانع از درک عملیاتی این کتاب آسمانی می‌شوند. قرآن کریم، چونان گنجینه‌ای بی‌پایان، باید به‌عنوان منبعی برای هدایت زندگی، سیاست، اقتصاد و درمان به کار گرفته شود، نه صرفاً برای قرائت یا حفظ.

درنگ: تفاسیر غیرعملیاتی قرآن کریم، مانع از بهره‌گیری از ظرفیت‌های آن برای حل مسائل زندگی می‌شوند.

نقد حفظ بی‌هدف قرآن کریم

حفظ قرآن کریم بدون فهم و عمل به آن، چونان کاشتن بذری در خاکی خشک، به نتیجه‌ای نمی‌رسد. این عمل، گاه به اتلاف وقت و حتی اختلالات روانی منجر می‌شود. قرآن کریم باید به‌عنوان کتابی عملیاتی، راهنمای زندگی و منبع کشف علوم و معارف باشد.

درنگ: حفظ بی‌هدف قرآن کریم، بدون فهم و عمل، به اتلاف وقت و اختلالات روانی منجر می‌شود.

ضرورت نوآوری در حوزه دین

مانند نوآوری در پوشش اسلامی که نیازهای جامعه را برآورده کرده، در حوزه درمان دینی نیز باید نوآوری کرد. ایجاد آزمایشگاه‌های دینی و نظام‌های درمانی عملیاتی، می‌تواند دین را به‌عنوان منبعی پویا برای حل مسائل مدرن معرفی کند.

درنگ: نوآوری در حوزه درمان دینی، می‌تواند دین را به‌عنوان منبعی پویا برای حل مسائل مدرن معرفی کند.

جمع‌بندی بخش چهارم

این بخش، به نقد رویکردهای غیرعملیاتی به قرآن کریم و ضرورت نوآوری در حوزه دین پرداخت. تأکید بر فهم و عمل به قرآن کریم و ایجاد نظام‌های درمانی دینی، راه را برای بهره‌گیری از ظرفیت‌های دین در زندگی مدرن هموار می‌کند.

نتیجه‌گیری و جمع‌بندی

نظام معرفتی اسلامی، با تأکید بر هم‌زیستی انسان با موجودات غیرمادی، تصویری پیچیده از تعاملات میان انسان، جنیان و شیاطین ارائه می‌دهد. این تعاملات، گاه به بیماری‌های جسمانی و روانی منجر می‌شود که از حوزه صلاحیت علوم مادی خارج‌اند. آیات قرآن کریم، چونان چراغی راهنما، راهکارهایی دینی برای درمان این بیماری‌ها ارائه می‌دهند. فقدان نظام درمانی دینی در کشورهای اسلامی، خلأیی است که باید با ایجاد زیرساخت‌های تخصصی و آزمایشگاه‌های دینی پر شود. این نظام، نه تنها نیازهای داخلی جامعه اسلامی را برآورده می‌کند، بلکه می‌تواند به‌عنوان الگویی جهانی برای درمان بیماری‌های متافیزیکی معرفی شود. قرآن کریم، به‌عنوان کتابی عملیاتی، باید راهنمای زندگی، سیاست، اقتصاد و درمان باشد، نه صرفاً موضوعی برای قرائت یا حفظ.

با نظارت صادق خادمی