در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

پدیده های پنهانی 128

متن درس

پدیده‌های پنهان: انسان، قدرت‌های معنوی و وحی در قرآن کریم

پدیده‌های پنهان: انسان، قدرت‌های معنوی و وحی در قرآن کریم

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه ۱۲۸)

دیباچه

انسان، به مثابه آیینه‌ای از صفات الهی، در نگاه قرآن کریم موجودی است که از ظرفیت‌های بی‌کران برای پیوند با غیب و دستیابی به مراتب متعالی برخوردار است. این نوشتار، با تأمل در آیات الهی و کاوش در معارف قرآنی، به بررسی جایگاه وجودی انسان، توانایی‌های معنوی او و نسبتش با وحی می‌پردازد. هدف این است که با نگاهی عمیق و روشمند، ابعاد پنهان این ظرفیت‌ها روشن گردد و راه‌هایی برای احیای آن در مسیر هدایت الهی ترسیم شود. این اثر، انسان را نه تنها به عنوان خلیفه‌الله، بلکه به مثابه موجودی معرفی می‌کند که می‌تواند با تکیه بر معارف قرآنی، به قله‌های قدرت معنوی و تسخیر کائنات دست یابد.

بخش نخست: جایگاه وجودی انسان در نظام خلقت

برتری انسان به مثابه اشرف مخلوقات

انسان در نظام خلقت الهی، جایگاهی بی‌همتا دارد که از نفخه الهی سرچشمه می‌گیرد. قرآن کریم این برتری را چنین توصیف می‌کند:
وَلَقَدْ كَرَّمْنَا بَنِي آدَمَ (سوره اسراء: ۷۰، «و به‌راستی فرزندان آدم را کرامت بخشیدیم»). این کرامت، انسان را از دیگر موجودات، از جمله ملائکه و جنیان، متمایز می‌سازد و او را به موجودی تبدیل می‌کند که قادر است جلوه‌ای از صفات الهی را در خود متبلور سازد. این جایگاه، انسان را به سوی دریافت فیض بی‌کران الهی رهنمون می‌کند و او را به موجودی تبدیل می‌کند که می‌تواند با سلوک معنوی، به مراتب والایی دست یابد.

درنگ: انسان، به عنوان اشرف مخلوقات، با نفخه الهی آفریده شده و از ظرفیت بی‌نهایت برای تجلی صفات الهی برخوردار است.

انحطاط انسان در پرتو غفلت و سستی

با وجود این جایگاه رفیع، انسان به دلیل غفلت از فطرت الهی و سستی در سلوک معنوی، به مرتبه‌ای فروکاسته شده که تنها به نیازهای مادی، مانند خوردن و خوابیدن، محدود گشته است. قرآن کریم این انحطاط را نتیجه ظلم و جهل انسان می‌داند:
إِنَّ الْإِنسَانَ لَظَلُومٌ جَهُولٌ (سوره احزاب: ۷۲، «به‌راستی انسان ستمگر و نادان است»). این فروکاهی، نه از ذات انسان، بلکه از دوری او از معارف الهی و عدم تلاش برای به فعلیت رساندن استعدادهای معنوی نشأت می‌گیرد. انسان، که می‌تواند به مثابه آیینه‌ای از صفات الهی باشد، در اثر این غفلت به موجودی تبدیل شده که از توانایی‌های متعالی خود بی‌بهره مانده است.

جمع‌بندی بخش نخست

جایگاه وجودی انسان در قرآن کریم، جایگاهی است که او را به عنوان خلیفه‌الله و آیینه صفات الهی معرفی می‌کند. این مرتبه، انسان را از دیگر موجودات متمایز ساخته و او را به سوی کسب قدرت‌های معنوی و متافیزیکی رهنمون می‌سازد. با این حال، غفلت و سستی، انسان را به موجودی فروکاسته که از ظرفیت‌های بی‌کران خود دور افتاده است. این بخش، زمینه را برای بررسی توانایی‌های معنوی انسان و راه‌های احیای آن فراهم می‌آورد.

بخش دوم: قدرت‌های معنوی انسان و تسخیر کائنات

ظرفیت‌های بی‌کران انسان برای کسب قدرت

انسان، به دلیل نفخه الهی، از توانایی‌هایی برخوردار است که از قدرت‌های جنیان و ملائکه نیز فراتر می‌رود. قرآن کریم این ظرفیت را در تسخیر عالم برای انسان تأیید می‌کند:
وَسَخَّرَ لَكُمْ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ جَمِيعًا (سوره جاثیه: ۱۳، «و آنچه در آسمان‌ها و زمین است، همه را برای شما مسخر کرد»). این تسخیر، نه تنها به معنای بهره‌برداری مادی، بلکه شامل تصرفات متافیزیکی در کائنات، از جمله خورشید، ماه، و ستارگان است. انسان می‌تواند با همت و سلوک معنوی، به مرتبه‌ای دست یابد که تمام عالم را در خدمت خود درآورد.

درنگ: انسان، با تکیه بر نفخه الهی، قادر به تسخیر کائنات و کسب قدرت‌هایی است که از جنیان و ملائکه نیز فراتر می‌رود.

تفاوت تسخیر مادی و معنوی

تسخیر دریا، که در قرآن کریم آمده است:
وَهُوَ الَّذِي سَخَّرَ الْبَحْرَ (سوره نحل: ۱۴، «و اوست که دریا را مسخر کرد»)، به بهره‌برداری مادی از منابع آن اشاره دارد. این نوع تسخیر، برای عموم انسان‌ها قابل فهم و دسترسی است. اما تسخیر شب و روز، خورشید و ماه:
وَسَخَّرَ لَكُمُ اللَّيْلَ وَالنَّهَارَ وَالشَّمْسَ وَالْقَمَرَ (سوره نحل: ۱۲، «و شب و روز و خورشید و ماه را برای شما مسخر کرد»)، به تسخیرات متافیزیکی اشاره دارد که نیازمند معرفت، طهارت، و سلوک معنوی است. این تسخیرات، مختص اولیای الهی است که از طریق علوم ربانی به این مرتبه دست می‌یابند.

ابزارهای تسخیرات معنوی

تسخیرات معنوی، از طریق ابزارهایی چون رمل، اسطرلاب، و علوم ربانی ممکن می‌گردد. قرآن کریم به این علوم اشاره دارد:
وَاتَّبَعُوا مَا تَتْلُو الشَّيَاطِينُ عَلَىٰ مُلْكِ سُلَيْمَانَ (سوره بقره: ۱۰۲، «و آنچه شیاطین در ملک سلیمان تلاوت می‌کردند، پیروی کردند»). این ابزارها، اگر در مسیر الهی و تحت نظارت شریعت به کار گرفته شوند، انسان را به قدرت‌های متافیزیکی مجهز می‌کنند. این علوم، فاقد استقلال بوده و تحت امر الهی قرار دارند:
مُسَخَّرَاتٌ بِأَمْرِهِ (سوره نحل: ۱۲).

جمع‌بندی بخش دوم

انسان، با تکیه بر ظرفیت‌های الهی خود، قادر به تسخیر کائنات در دو سطح مادی و معنوی است. تسخیر مادی، برای عموم قابل دسترسی است، اما تسخیر معنوی، که شامل تصرف در شب و روز، خورشید و ماه است، نیازمند سلوک و معرفت است. ابزارهای علوم ربانی، راه را برای این تسخیرات هموار می‌کنند، اما این علوم تنها در پرتو شریعت و امر الهی مؤثرند.

بخش سوم: مقام کن فیکون و دسترسی انسان به آن

ماهیت مقام کن فیکون

مقام «کن فیکون»، که در قرآن کریم آمده است:
إِنَّمَا قَوْلُنَا لِشَيْءٍ إِذَا أَرَدْنَاهُ أَن نَّقُولَ لَهُ كُن فَيَكُونُ (سوره نحل: ۴۰، «سخن ما به چیزی، چون آن را بخواهیم، این است که به آن بگوییم باش، پس می‌شود»)، نه تنها به خداوند، بلکه به اولیای الهی نیز قابل تسری است. این مقام، در عرفان اسلامی به «ولایت تکوینی» تعبیر می‌شود و نشان‌دهنده توانایی انسان در تأثیرگذاری بر عالم از طریق اراده الهی است.

درنگ: مقام «کن فیکون» منحصر به خداوند نیست و انسان، با سلوک معنوی، می‌تواند به مرتبه‌ای از این مقام دست یابد.

ارتباط آیات و نقش مهاجرین و صابرین

قرآن کریم، پس از اشاره به مقام «کن فیکون»، به مهاجرین و صابرین اشاره می‌کند:
وَالَّذِينَ هَاجَرُوا فِي اللَّهِ… يَتَوَكَّلُونَ (سوره نحل: ۴۱-۴۲، «و کسانی که در راه خدا هجرت کردند… توکل می‌کنند»). این آیات، نشان‌دهنده پیوند میان تلاش معنوی، هجرت، صبر، و دریافت فیض الهی است. مهندسی دقیق قرآن کریم، این آیات را به گونه‌ای تنظیم کرده که از مقامات متعالی به تلاش‌های عملی متصل می‌شود.

جمع‌بندی بخش سوم

مقام «کن فیکون»، نشانه‌ای از توانایی انسان در تأثیرگذاری متافیزیکی بر عالم است که از طریق سلوک معنوی و تلاش‌هایی چون هجرت و صبر به دست می‌آید. قرآن کریم، با مهندسی دقیق خود، این مقام را با وظایف عملی انسان پیوند می‌زند و راه را برای دستیابی به آن هموار می‌سازد.

بخش چهارم: وحی عام و نبوت خاص

تمایز وحی و نبوت

وحی، ظرفیتی عام است که نه تنها برای انبیا، بلکه برای همه انسان‌ها، زمین، و حتی حیوانات ممکن است:
وَأَوْحَىٰ رَبُّكَ إِلَى النَّحْلِ (سوره نحل: ۶۸، «و پروردگارت به زنبور عسل وحی کرد»)، و
وَأَوْحَيْنَا إِلَىٰ أُمِّ مُوسَىٰ (سوره قصص: ۷، «و به مادر موسی وحی کردیم»). اما نبوت، صفتی خاص است که مختص انبیاست. وحی، به مثابه فرکانسی غیبی، برای همه موجودات قابل دریافت است، اما نبوت به دلیل ویژگی‌های خاص، تنها به برگزیدگان الهی اختصاص دارد.

درنگ: وحی، ظرفیتی عام است که برای همه موجودات ممکن است، اما نبوت صفتی خاص و مختص انبیاست.

وحی به مثابه فرکانس غیبی

وحی، به مثابه فرکانسی است که انسان می‌تواند با تقویت استعدادهای معنوی خود، به آن متصل شود. قرآن کریم، مصادیق متعددی از وحی را ذکر می‌کند، از جمله وحی به زمین:
بِأَنَّ رَبَّكَ أَوْحَىٰ لَهَا (سوره زلزال: ۵، «زیرا پروردگارت به آن وحی کرده است»)، و وحی به حواریون:
وَإِذْ أَوْحَيْتُ إِلَى الْحَوَارِيِّينَ (سوره مائده: ۱۱۱، «و هنگامی که به حواریون وحی کردم»). این فرکانس، حتی برای شیاطین نیز ممکن است:
يُوحُونَ إِلَىٰ أَوْلِيَائِهِمْ (سوره انعام: ۱۲۱، «به دوستان خود وحی می‌کنند»). انسان، با ظرفیت بی‌نهایت خود، می‌تواند به تمام فرکانس‌های عالم متصل شود.

نبوت باطنی در زمان غیبت

در زمان غیبت، نبوت باطنی وجود دارد که به معنای ولایت باطنی است. این نبوت، بدون ادعای رسالت یا کتاب، برای هدایت خاموش جامعه عمل می‌کند. این مفهوم، انسان را به سوی تقویت استعدادهای معنوی و دریافت فیض غیبی دعوت می‌کند، بدون آنکه نیازی به اعلام عمومی باشد.

جمع‌بندی بخش چهارم

وحی، به عنوان ظرفیتی عام، راه را برای ارتباط انسان با غیب هموار می‌کند، در حالی که نبوت، صفتی خاص و مختص انبیاست. انسان، با تقویت استعدادهای خود، می‌تواند به فرکانس‌های غیبی متصل شود و حتی در زمان غیبت، از نبوت باطنی بهره‌مند گردد.

بخش پنجم: نقش علم دینی در احیای قدرت‌های معنوی

علم دینی به مثابه ورثه انبیا

علم دینی، به عنوان ورثه انبیا، باید به مرکزی برای پرورش قدرت‌های معنوی تبدیل شود. قرآن کریم، علما را به ربانی بودن دعوت می‌کند:
كُونُوا رَبَّانِيِّينَ (سوره آل‌عمران: ۷۹، «ربانی باشید»). این وظیفه، علم دینی را مکلف می‌سازد تا با احیای علوم ربانی، به تسخیرات معنوی دست یابد و جامعه را هدایت کند.

تأثیر استعمار بر تضعیف علم دینی

استعمار فرهنگی، با تمرکز بر علوم صوری و تضعیف معارف معنوی، علم دینی را از ظرفیت‌های متافیزیکی خود محروم کرده است. این فرآیند، به تخریب هویت دینی منجر شده و علم دینی را به نهادی کم‌تأثیر تبدیل کرده است. ادعاهای جعلی ارتباط با غیب، مانند خواب‌های منسوب به افراد غیرعالم، بخشی از این تلاش برای تضعیف جایگاه علم دینی است.

درنگ: استعمار فرهنگی، با تضعیف معارف معنوی، علم دینی را از جایگاه رفیع خود فروکاسته و به نهادی کم‌تأثیر تبدیل کرده است.

قدرت انبیا و اولیا بدون نیاز به ابزار مادی

انبیا و اولیای الهی، با تکیه بر قدرت‌های معنوی، نیازی به ابزارهای مادی نداشتند. قرآن کریم، به تسخیر باد برای سلیمان اشاره دارد:
وَلِسُلَيْمَانَ الرِّيحَ (سوره انبیاء: ۸۱، «و برای سلیمان باد را [مسخر کردیم]»). این قدرت‌ها، به علم دینی نیز قابل تسری است، مشروط بر اینکه به احیای علوم ربانی بپردازد.

نقش بینات و زبر در علوم ربانی

بینات و زبر، که در قرآن کریم آمده است:
بِالْبَيِّنَاتِ وَالزُّبُرِ (سوره نحل: ۴۴، «با دلایل روشن و نوشته‌ها»)، ابزارهای معنوی و متافیزیکی هستند که در علوم ربانی به کار می‌روند. این ابزارها، مشابه حروف و کلمات مقطعه، قادر به تأثیرگذاری عمیق در عالم هستند و حتی برای غیرمسلمانان آشنا با علوم غریبه، نشانه‌ای از عمق و تخصص قرآن کریم است.

جمع‌بندی بخش پنجم

علم دینی، به عنوان ورثه انبیا، باید به مرکزی برای احیای قدرت‌های معنوی تبدیل شود. استعمار فرهنگی، با تضعیف این ظرفیت‌ها، علم دینی را از جایگاه خود فروکاسته است. احیای علوم ربانی و بهره‌گیری از ابزارهایی چون بینات و زبر، راه را برای بازسازی این جایگاه هموار می‌کند.

نتیجه‌گیری نهایی

انسان، به مثابه خلیفه‌الله، دارای ظرفیت‌های بی‌کران برای کسب قدرت‌های معنوی و دریافت وحی است. قرآن کریم، با آیاتی چون سوره نحل، این ظرفیت‌ها را در قالب تسخیر کائنات، دریافت وحی، و دستیابی به مقام «کن فیکون» معرفی می‌کند. انحطاط انسان، نتیجه غفلت و تأثیرات استعمار فرهنگی است که او را از جایگاه متعالی خود دور کرده است. علم دینی، به عنوان ورثه انبیا، باید با احیای علوم ربانی و تسخیرات معنوی، به مرکزی برای هدایت جامعه تبدیل شود. وحی، به عنوان ظرفیتی عام، و نبوت، به عنوان صفتی خاص، راه را برای پیوند انسان با غیب هموار می‌کنند. این نوشتار، با تأمل در معارف قرآنی، انسان را به سوی احیای این ظرفیت‌ها و بازسازی جایگاه خود در نظام خلقت دعوت می‌کند.

با نظارت صادق خادمی