متن درس
پدیدههای پنهانی: ساختار وجودی انسان و تعامل با عوالم غیبی
برگرفته از درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه ۱۷۵)
دیباچه
انسان، بهعنوان موجودی مرکب از ابعاد مادی و معنوی، همواره در کانون تعاملات وجودی با عوالم شهود و غیب قرار داشته است. این نوشتار، با نگاهی عمیق به ساختار وجودی انسان، به بررسی سه مؤلفه بنیادین سلامت نفس، علم ارادی، و اراده ارادی میپردازد و نقش این مؤلفات را در ارتباط انسان با موجودات غیبی نظیر جنیان و ملائکه تحلیل میکند. هدف این اثر، تبیین چگونگی ارتقای وجودی انسان برای دستیابی به مراتب متعالی و برقراری پیوند با عوالم ملکوتی است. ساختار این نوشتار، با بهرهگیری از نگرشی منظم و مبتنی بر اصول انسانشناسی دینی، تمامی محتوای اصلی درسگفتار را در بر گرفته و با توضیحات تفصیلی، به غنای آن افزوده است.
بخش یکم: ساختار وجودی انسان و مؤلفههای بنیادین
مؤلفههای سهگانه وجودی انسان
انسان، بهمثابه موجودی چندبعدی، از سه مؤلفه اصلی برای تحقق کمالات وجودی خود بهره میجوید: سلامت نفس، علم ارادی، و اراده ارادی. این مؤلفات، برخلاف عوامل جنبی که در برخی متون فلسفی و عرفانی مورد تأکید قرار میگیرند، محورهای اصلی حرکت وجودی انسان را تشکیل میدهند. سلامت نفس، بهسان آینهای صیقلیافته، زمینهساز چابکی و سرعت در سیر وجودی است. علم ارادی، دانشی است که تحت سیطره اراده قرار دارد و اراده ارادی، توان تصمیمگیری قاطع و الزامی را فراهم میسازد. این سه مؤلفه، در تعامل همافزا، انسان را از قیود ناسوتی و مادی فراتر برده و به سوی مراتب متعالی هدایت میکنند.
نقش سلامت نفس در ارتقای وجودی
سلامت نفس، به معنای پاکی از آلودگیهای مادی و معنوی، انسان را به موجودی فعال و تأثیرگذار در عالم تبدیل میکند. نفس سالم، مانند آینهای صاف، انعکاس حقایق عالم را دریافت میکند و نهتنها خود با عالم همنوا میشود، بلکه عالم نیز به سوی آن جذب میگردد. این تعامل دوسویه، نتیجه صیقلیافتگی نفس و دوری از غفلت است. مصرف رزق حلال، کاهش مشاغل کثرتی، و پرهیز از غفلت، از عوامل کلیدی در دستیابی به این سلامت هستند. نفس ناسوتی و مادی، که سست و مفلوک است، از این همنوایی محروم بوده و در خود محصور میماند.
بخش دوم: تعامل انسان با موجودات غیبی
پیوند نفس سالم با جنیان و ملائکه
نفس سالم، به دلیل صیقلیافتگی و پاکی، مورد توجه موجودات غیبی قرار میگیرد. جنیان، بهعنوان موجوداتی از عالم غیب، به انسان سالم نزدیک شده، او را استشمام میکنند، میبوسند، و حتی دلبسته او میشوند. این تعامل، که در انسانهای عادی به دلیل غفلت درک نمیشود، نشانهای از ارتقای وجودی انسان است. سالکان راه حق، با هوشیاری و فراست معنوی، قادر به ادراک این پیوندها هستند و از آنها در مسیر کمال بهره میجویند.
تأثیر صیقلیافتگی نفس بر ادراک غیبی
نفس صیقلیافته، مانند آب زلال یا شیشهای شفاف، حقایق عالم را بدون واسطه دریافت میکند. این صیقلیافتگی، انسان را از وابستگی به روشهای متداول یادگیری بینیاز میسازد و او را به شهود و روایت غیبی رهنمون میکند. چنین نفسی، معارف الهی را مستقیماً در خود متجلی میبیند و نیازی به استاد یا درس مرسوم ندارد. این حالت، بهویژه در طفولیت یا در مراتب عالی سلوک، به اوج خود میرسد.
شواهد قرآنی بر تطهیر نفس
قرآن کریم در آیهای فرموده است: إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا (سوره احزاب، آیه ۳۳). خداوند فقط میخواهد پلیدی را از شما اهل بیت بزداید و شما را پاک و پاکیزه گرداند. این آیه، بر ضرورت تطهیر نفس از رجس تأکید دارد، که نتیجه آن، دستیابی به صفا و پاکی وجودی است. این تطهیر، زمینهساز دریافت معارف الهی و ارتباط با عوالم غیبی است.
بخش سوم: عوامل محیطی و تأثیرات اجتماعی
نقش محیط در ادراک غیبی
محیط اجتماعی و فرهنگی، نقش تعیینکنندهای در چگونگی دریافت و پردازش انعکاسات غیبی دارد. در جوامع محدود، این ادراکات ممکن است به دلیل نبود بستر مناسب، به اختلالات روانی منجر شوند. در مقابل، در محیطهای آماده، این ادراکات به رشد وجودی انسان یاری میرسانند. نمونههایی از عالمان دینی نشان میدهد که فقدان بستر مناسب، گاه به چالشهای روانی منجر شده، اما صیقلیافتگی نفس، حتی در شرایط دشوار، انسان را به مراتب متعالی میرساند.
بخش چهارم: علم و اراده در مسیر کمال
تمایز علم ارادی و علم اهمالی
علم ارادی، دانشی است که انسان بهصورت آگاهانه و هدفمند آن را کسب و به کار میگیرد. این علم، تحت کنترل اراده بوده و انسان را به سوی کمالات وجودی هدایت میکند. در مقابل، علم اهمالی، پراکنده و غیرقابلکنترل است و به دلیل عدم تمرکز، به پراکندگی ذهن و کاهش کارایی منجر میشود. علم ارادی، نیازمند نظم ذهنی و تمرکز است و انسان را از آشفتگی نجات میدهد.
اراده ارادی و الزام در اعمال
اراده ارادی، تصمیمگیری قاطع و الزامی است که تمامی اعمال انسان را تحت سیطره خود قرار میدهد. این نوع اراده، برخلاف اراده اهمالی که بینظم و پراکنده است، انسان را به سوی تحقق اهداف متعالی سوق میدهد. در انبیا و اولیا، اراده ارادی بهصورت کامل محقق شده و تمامی اعمال آنها با نیت الهی و الزامی انجام میشود. قرآن کریم در اینباره میفرماید: إِنَّ صَلَاتِي وَنُسُكِي وَمَحْيَايَ وَمَمَاتِي لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ (سوره انعام، آیه ۱۶۲). بگو: نماز من و آیین من و زیستن من و مرگ من برای خداوند، پروردگار جهانیان است.
بخش پنجم: تطهیر بدن و آمادگی برای تعامل غیبی
ورزش اعضا و جوارح
بدن انسان، برای تعامل با عوالم غیبی، باید از سلولهای مرده و فضولات پاک شود. این تطهیر، فراتر از ورزشهای متداول مانند بدنسازی است و به معنای آمادهسازی بدن برای دریافت انعکاسات غیبی است. بدن پر از سلولهای مرده، مانند توالتی عمومی، مانع از ارتباط با موجودات غیبی میشود. ورزش اعضا و جوارح، بدن را صیقل داده و آن را به آینهای شفاف برای انعکاس حقایق تبدیل میکند.
الزام در اعمال و دوری از مستحبات غیرضروری
انسان باید اعمال خود را با الزام و نیت مشخص انجام دهد و از کارهای غیرضروری، مانند مستحبات غیرالزامی، پرهیز کند. این الزام، انسان را از محدودیتهای شرعی عادی فراتر برده و به تبار انبیا نزدیک میکند. در تبار انبیا، تمامی اعمال با نیت الهی و الزامی انجام میشود و هیچ عملی از سر طمع یا اکراه صورت نمیگیرد. این رویکرد، انسان را از قیود مادی آزاد کرده و به سوی شهود و وصول هدایت میکند.
بخش ششم: نقد علم دینی و لزوم تحول
چالشهای علم دینی در مسیر تعالی
علم دینی، با وجود اهمیت والای خود، گاه در چارچوبهای محدود و عادی گرفتار میشود. این علم، اگر به روشهای متداول و مادی محدود گردد، نمیتواند انسان را به مراتب متعالی و تعامل با عوالم غیبی رهنمون سازد. برای قرار گرفتن در تبار انبیا، باید از ابزارهای مادی و محسوس فراتر رفت و به امدادهای ربوبی و استمداد از اولیا و ملائکه متوسل شد.
نیاز به تحول در رویکردهای تربیتی
برای دستیابی به مراتب متعالی، لازم است رویکردهای تربیتی در حوزههای علمی متحول شوند. این تحول، مستلزم توجه به الزام در اعمال، تطهیر بدن و نفس، و بهرهگیری از امکانات عالم ربوبی است. انسان باید از محسوسات و مادیت فاصله گرفته و به سوی غیب و شهود حرکت کند. این امر، نیازمند باور عمیق به امکانات غیبی و توکل به خداوند است.
جمعبندی
این نوشتار، با نگاهی عمیق به ساختار وجودی انسان، سه مؤلفه سلامت نفس، علم ارادی، و اراده ارادی را بهعنوان شاکله حرکت وجودی او معرفی کرد. سلامت نفس، انسان را به آینهای صاف برای انعکاس حقایق غیبی تبدیل میکند. علم ارادی و اراده ارادی، او را از پراکندگی نجات داده و به سوی کمالات متعالی هدایت میکنند. ورزش اعضا و جوارح، بدن را برای دریافت معارف الهی آماده میسازد، و الزام در اعمال، انسان را به تبار انبیا نزدیک میکند. نقد علم دینی و تأکید بر تحول در رویکردهای تربیتی، لزوم حرکت به سوی غیب و شهود را برجسته میسازد. این اثر، با حفظ تمامی محتوای اصلی درسگفتار و ارائه آن در ساختاری منظم، میتواند منبعی ارزشمند برای پژوهشگران حوزه انسانشناسی دینی باشد.