در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

پدیده های پنهانی 177

متن درس

پدیده‌های پنهانی

پدیده‌های پنهانی

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه ۱۷۷)

دیباچه

جهان غیب، چونان دریایی ژرف و بی‌کران، در پس پرده‌های ظواهر مادی نهان است و انسان، این موجود دوساحتی، پیوسته در پیوند با عوالم پنهان و موجودات آن زیسته است. این کتاب، با تکیه بر نگرش‌های عرفانی و قرآنی، به کاوش در چگونگی استمداد از عوالم غیبی و تأثیر آن بر ساحت‌های گوناگون حیات بشری می‌پردازد. از نیازهای روزمره تا قله‌های معرفت، این اثر در پی آن است که راه‌های ارتباط با غیب را با زبانی روشن و ساختاری منسجم برای خوانندگان تبیین نماید. همانند باغبانی که خاک را برای رویش آماده می‌سازد، این نوشتار می‌کوشد ذهن و روح خواننده را برای دریافت حقایق متعالی مهیا کند.

بخش نخست: استمداد از عوالم غیبی: عام و خاص

تمایز استمداد عام و خاص

استمداد از عوالم غیبی، چونان دو شاخه از یک درخت، به دو گونه عام و خاص تقسیم می‌شود. استمداد عام، به تعامل انسان‌ها در امور روزمره و نیازهای زندگی با موجودات غیبی اشاره دارد؛ گویی نسیمی که ناخودآگاه بر برگ‌های درخت می‌وزد. این نوع استمداد، در زندگی روزمره و بدون آگاهی عمیق رخ می‌دهد، مانند الهامات ناگهانی یا تأثیراتی که انسان به صورت غیرمستقیم از موجودات غیبی دریافت می‌کند. اما استمداد خاص، چونان میوه‌ای که در مراتب بالای درخت می‌روید، به حوزه‌های تخصصی فنون، علوم و معارف وابسته است. این نوع استمداد، نیازمند آگاهی، تهذیب نفس و آمادگی روحانی است که انسان را به سوی مراتب متعالی وجود هدایت می‌کند.

درنگ: استمداد عام، تعاملی ناخودآگاه با غیب در امور روزمره است، در حالی که استمداد خاص، آگاهانه و در حوزه‌های فنون، علوم و معارف رخ می‌دهد و نیازمند آمادگی روحانی است.

این تمایز، ریشه در نگرش عرفانی اسلامی دارد که عالم را به مراتب وجودی گوناگون تقسیم می‌کند. استمداد عام، در دسترس همگان است، اما استمداد خاص، چونان کلیدی برای گشودن درهای ملکوت، تنها در اختیار کسانی است که نفس خویش را صیقل داده‌اند.

تعریف فنون، علوم و معارف

برای فهم دقیق استمداد خاص، لازم است ابتدا به تعریف سه ساحت فنون، علوم و معارف پرداخته شود. فنون، به مهارت‌ها و کارهایی اشاره دارد که با ابزار و آلات سروکار دارند؛ مانند ساختن پلی که رودخانه‌ای را به هم پیوند می‌دهد. علوم، به شناخت صفات، قواعد و فرمول‌های حاکم بر جهان وابسته است، چونان نقشه‌ای که راه‌های طبیعت را ترسیم می‌کند. اما معارف، چونان قله‌ای که در افق دوردست می‌درخشد، به رویت‌های شخصی، حقایق ربوبی و ادراک باطنی اشاره دارد. این معارف، برخلاف آنچه در نظام‌های آموزشی رایج به عنوان معارف شناخته می‌شود، نه اطلاعات تاریخی است و نه دانش‌های نظری، بلکه تجربه‌ای قدسی و روحانی است که از ارتباط مستقیم با عالم غیب سرچشمه می‌گیرد.

درنگ: معارف حقیقی، رویت‌های باطنی و ادراک حقایق الهی است که از علوم و فنون متمایز بوده و نیازمند تهذیب نفس و ارتباط با غیب است.

آنچه در کتب و دانشگاه‌ها به نام معارف تدریس می‌شود، اغلب علوم و فنون است؛ مانند شرح احوال اشخاص یا ویژگی‌های جغرافیایی که به ثبت احوال و اسناد شباهت دارد. این نقد، دعوتی است به بازنگری در نظام‌های آموزشی تا معارف حقیقی، که در علوم حضوری ریشه دارد، جای خود را در میان دانش‌های حصولی بازیابد.

تفاوت بهره‌وری از غیب در حوزه‌های مختلف

بهره‌وری از عالم غیب در سه ساحت فنون، علوم و معارف یکسان نیست. در فنون، استمداد از غیب ممکن است به اختراع ابزار یا حل مسائل عملی منجر شود، مانند الهامی که مخترعی را به سوی خلق اثری نو هدایت می‌کند. در علوم، این استمداد به کشف قواعد و روابط میان پدیده‌ها یاری می‌رساند، چونان نوری که تاریکی نادانستگی را می‌شکافد. اما در معارف، که قله مراتب وجودی است، ارتباط با غیب به رویت حقایق الهی و تجربه‌های باطنی منجر می‌شود. این مرتبه، نیازمند آمادگی کامل جسمانی و روحانی است، گویی روح باید چون پرنده‌ای سبک‌بال آماده پرواز به سوی آسمان‌های ملکوت شود.

جمع‌بندی بخش نخست

استمداد از عوالم غیبی، چونان پلی است که انسان را از ساحت مادی به سوی عوالم متعالی رهنمون می‌سازد. تمایز میان استمداد عام و خاص، و نیز تفاوت در بهره‌وری از غیب در حوزه‌های فنون، علوم و معارف، نشان‌دهنده مراتب گوناگون ارتباط انسان با عالم غیب است. معارف، به عنوان بالاترین مرتبه، نیازمند تهذیب نفس و آمادگی روحانی است تا انسان بتواند حقایق ربوبی را رویت کند.

بخش دوم: قرآن کریم و نقش آن در استمداد از غیب

کاربرد قرآن کریم برای خواص و عوام

قرآن کریم، چونان چشمه‌ای زلال، برای همگان سودمند است، اما خواص – عالمان، عارفان و حکیمان – بیش از عوام از آن بهره می‌برند. برای عوام، قرآن کریم منبعی برای هدایت عمومی و دریافت الهامات ساده است، اما برای خواص، این کتاب الهی چونان گنجینه‌ای است که شگردهای علمی، فرامین قانونی و حقایق باطنی را در خود نهفته دارد. عالم یا عارف، با فهم عمیق آیات، می‌تواند از قرآن کریم به عنوان ابزاری برای استمداد از غیب بهره جوید و در مسیر معرفت گام بردارد.

وَأَنْزَلْنَا إِلَيْكَ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ مُصَدِّقًا لِمَا بَيْنَ يَدَيْهِ مِنَ الْكِتَابِ وَمُهَيْمِنًا عَلَيْهِ

(ما این کتاب را به حق بر تو نازل کردیم، در حالی که تصدیق‌کننده کتاب‌های پیشین است و بر آنها نظارت دارد) [مائده: ۴۸].

این آیه، جایگاه قرآن کریم را به عنوان هدایت‌گری برای خواص نشان می‌دهد که با تحلیل و شهود، از آن بهره‌مند می‌شوند.

نقش موجودات غیبی در زندگی خواص و عوام

موجودات غیبی، مانند جبرئیل، میکائیل و اسرافیل، برای خواص ضرورتی افزون‌تر دارند. این موجودات، برای عالمان و عارفان، چونان راهنمایانی هستند که در مسیر معرفت و هدایت یاری‌رسانند. برای عوام، تأثیر این موجودات ممکن است به صورت الهامات ناخودآگاه یا تقویت روحی نمود یابد، مانند لحظه‌ای که ایده‌ای ناگهان به ذهن خطور می‌کند یا خاطره‌ای از یاد رفته به یاد می‌آید. اما برای خواص، این ارتباط آگاهانه و هدفمند است، گویی گفت‌وگویی مستقیم با فرشتگان ملکوت.

درنگ: موجودات غیبی برای خواص، نقش هدایت‌گر و معلم دارند، در حالی که برای عوام، تأثیرات آنها اغلب ناخودآگاه و غیرمستقیم است.

جمع‌بندی بخش دوم

قرآن کریم و موجودات غیبی، چونان دو بال برای پرواز به سوی عالم غیب، نقش محوری در استمداد از عوالم پنهان دارند. خواص، با آمادگی فکری و روحانی، از این منابع بهره‌ای ژرف‌تر می‌برند، در حالی که عوام به صورت غیرمستقیم از آنها سود می‌جویند. این تمایز، مراتب وجودی انسان‌ها را در ارتباط با غیب نمایان می‌سازد.

بخش سوم: عوامل داخلی و سبک زندگی در ارتباط با غیب

تأثیر عوامل داخلی بر ذهن و روح

عوامل داخلی، مانند تغذیه، خواب و حالات جسمانی، چونان خاکی هستند که بذر معرفت در آن کاشته می‌شود. تغذیه ناسالم، خواب نامنظم یا حالات جسمانی نامناسب، می‌توانند کدرت، فراموشی یا عصبانیت در پی داشته باشند که مانع ارتباط با عالم غیب می‌شوند. برای نمونه، مصرف غذاهایی مانند پنیر، ماست یا فلفل، تأثیرات متفاوتی بر مزاج و روح دارند. غذاهای سنگین، چونان باری بر دوش روح، آن را از پرواز بازمی‌دارند، در حالی که غذاهای سبک و حلال، چونان نسیمی، روح را به سوی صفا و نشاط هدایت می‌کنند.

حدیث شریف می‌فرماید: «کسی که روزی یک بار غذا بخورد، گرسنه نمی‌شود.» این سخن، بر اهمیت اعتدال در تغذیه تأکید دارد و نشان می‌دهد که پرخوری، مانعی برای دریافت الهامات غیبی است.

نقد عادات غذایی و تأثیر آن بر روح

عادات غذایی نادرست، مانند مصرف سه وعده غذا در روز یا انتخاب غذاهای نامناسب در صبح، چونان غباری بر آینه روح، آن را تیره می‌سازند. صبحانه‌های سنگین، مانند پنیر، کره یا چای شیرین، انرژی بدن را کاهش داده و کسالت و خواب‌آلودگی به همراه می‌آورند. در مقابل، مصرف غذاهای مقوی و سبک در صبح، چونان سوختی برای بدن، انسان را برای فعالیت‌های فکری و روحانی آماده می‌سازد. حدیث شریف دیگری می‌فرماید: «کسی که روزی دو بار غذا بخورد، عابد نیست و کسی که سه بار غذا بخورد، به چهارپایان بسته می‌شود.» این سخن، هشداری است به پرهیز از پرخوری و تأکید بر سبک زندگی متعادل.

درنگ: عادات غذایی نادرست، مانند پرخوری یا مصرف غذاهای سنگین، مانع نشاط روحی و ارتباط با غیب می‌شوند. تغذیه سبک و متعادل، روح را برای دریافت الهامات آماده می‌کند.

تأثیر سبک زندگی بر ارتباط با غیب

سبک زندگی ناسالم، مانند زیستن در محیط‌های بسته یا خواب بیش از حد، چونان قفسی است که روح را در بند می‌کشد. انسان باید با آسمان و طبیعت در پیوند باشد، گویی روحش با نسیم صبحگاهی تازه می‌شود. زندگی در فضاهای بسته، پوشیدن لباس‌های سنگین یا قطع ارتباط با طبیعت، روح را خسته و کدر می‌سازد. قرآن کریم می‌فرماید:

سَخَّرَ لَكُمْ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ جَمِيعًا

(آنچه در آسمان‌ها و زمین است، همه را برای شما مسخر کرد) [جاثیه: ۱۳].

این آیه، دعوتی است به ارتباط با طبیعت و آسمان برای بهره‌مندی از امکانات غیبی.

اهمیت نظافت و بهداشت

نظافت و بهداشت، چونان آبی زلال، بدن و روح را پاکیزه می‌سازند. عارف، مانند عروسی که برای دیدار معشوق آماده می‌شود، باید پاکیزه و شاداب باشد تا ملائکه به او نزدیک شوند. بدن و روح خسته یا آلوده، نمی‌توانند با عالم غیب پیوند برقرار کنند. حدیث شریف می‌فرماید: «نظافت از ایمان است.» این سخن، بر اهمیت طهارت جسمانی و روحانی تأکید دارد.

جمع‌بندی بخش سوم

عوامل داخلی و سبک زندگی، چونان زیرساختی برای بنای معرفت، نقش کلیدی در ارتباط با عالم غیب دارند. تغذیه متعادل، نظافت، ارتباط با طبیعت و پرهیز از پرخوری، روح را برای دریافت الهامات غیبی آماده می‌سازند. بدون این آمادگی، تلاش‌های روحانی به نتیجه مطلوب نمی‌رسد.

بخش چهارم: عبادت و معرفت در مسیر غیب

نقش عبادت در آماده‌سازی برای معرفت

عبادت، مانند نمازی که با طهارت و نشاط خوانده می‌شود، پلی است به سوی معرفت. اما عبادتی که با خستگی، کسالت یا بی‌توجهی انجام شود، چونان بذری است که در خاک نامناسب کاشته شده و ثمری نمی‌دهد. قرآن کریم می‌فرماید:

وَأَعْبُدْ رَبَّكَ حَتَّى يَأْتِيَكَ الْيَقِينُ

(پروردگارت را عبادت کن تا یقین به تو برسد) [حجر: ۹۹].

این آیه، بر هدفمندی عبادت برای رسیدن به معرفت تأکید دارد. عبادت بدون طهارت و آمادگی، به قساوت قلب منجر می‌شود و از عروج روحانی بازمی‌ماند.

نقد خشونت در تربیت نفس

تربیت نفس، چونان باغبانی است که باید با محبت و لطافت انجام شود. خشونت در برخورد با خود یا دیگران، روح را شکسته و خسته می‌کند، گویی درختی را با تبر زخمی سازیم. قرآن کریم می‌فرماید:

إِنَّ النَّفْسَ لَأَمَّارَةٌ بِالسُّوءِ

(نفس به طور قطع به بدی فرمان می‌دهد) [یوسف: ۵۳].

این آیه، به لزوم هدایت نفس با محبت اشاره دارد، نه سرکوب آن با خشونت.

ضرورت آمادگی جسمانی و روحانی

برای ارتباط با عالم غیب، بدن و روح باید چونان آیینه‌ای صاف و پاک باشند. خستگی، شکست و کثیفی، موانعی هستند که این آیینه را تیره می‌سازند. ورزش، تغذیه مناسب و تفريح، چونان آبی که آیینه را صیقل می‌دهد، به نشاط و آمادگی کمک می‌کنند. عارف، مانند پرنده‌ای که برای پرواز آماده می‌شود، باید سبک‌بال و شاداب باشد.

معرفت و رویت غیب

معرفت، چونان گوهری است که در صدف غیب نهان است. این گوهر، از طریق رویت حقایق الهی و ارتباط با موجودات غیبی به دست می‌آید. قرآن کریم می‌فرماید:

وَكَذَلِكَ نُرِي إِبْرَاهِيمَ مَلَكُوتَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ

(و این‌گونه ملکوت آسمان‌ها و زمین را به ابراهیم نشان دادیم) [انعام: ۷۵].

این آیه، نشان‌دهنده آن است که معرفت، نتیجه رویت ملکوت است که با آمادگی کامل جسمانی و روحانی ممکن می‌شود.

درنگ: معرفت، از طریق رویت حقایق الهی و ارتباط با غیب حاصل می‌شود و نیازمند آمادگی کامل جسمانی و روحانی است.

جمع‌بندی بخش چهارم

عبادت و معرفت، چونان دو بال برای پرواز به سوی غیب، نیازمند آمادگی جسمانی و روحانی هستند. بدون رفع خستگی و شکست، عبادت به قساوت قلب منجر می‌شود و از عروج بازمی‌ماند. معرفت، که هدف نهایی است، از طریق رویت و ارتباط با غیب به دست می‌آید و انسان را به تبار انبیا پیوند می‌دهد.

نتیجه‌گیری کلی

ارتباط با عالم غیب، چونان سفری است به سوی قله‌های معرفت که نیازمند دو زیرساخت اساسی است: نخست، رفع خستگی و شکست جسمانی و روحانی از طریق نظافت، تغذیه متعادل و ارتباط با طبیعت؛ دوم، عبادت هدفمند و آگاهانه که به رویت حقایق الهی منجر می‌شود. این دو زیرساخت، انسان را برای دریافت الهامات غیبی و پیوند با موجودات ملکوتی آماده می‌سازند. نقد عادات ناسالم زندگی و تأکید بر سبک زندگی نبوی، دعوتی است به بازنگری در نظام‌های آموزشی و تربیتی تا انسان بتواند به تبار انبیا پیوسته و از امکانات غیبی بهره‌مند شود. این اثر، چونان چراغی در مسیر، راه را برای فهم ژرف‌تر این حقایق روشن می‌سازد.

با نظارت صادق خادمی