در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

پدیده های پنهانی 178

متن درس

پدیده‌های پنهانی: تحلیل عرفانی و علمی نقش موجودات غیبی در اداره عالم

پدیده‌های پنهانی: تحلیل عرفانی و علمی نقش موجودات غیبی در اداره عالم

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه ۱۷۸)

دیباچه

جهان هستی، آمیزه‌ای شگفت‌انگیز از مراتب مادی و غیبی است که در هماهنگی ژرف با یکدیگر، حیات و حرکت را در عالم رقم می‌زنند. این نوشتار، با نگاهی عمیق به نقش موجودات غیبی، به‌ویژه ملائکه، جنیان، و شیاطین، در تدبیر امور عالم و انسان، می‌کوشد تا پیوند میان این دو ساحت را با زبانی روشن و مبتنی بر معارف قرآنی و روایی تبیین نماید. هدف، ارائه نگرشی جامع است که نه‌تنها به جنبه‌های نظری این موضوع می‌پردازد، بلکه با بهره‌گیری از آیات قرآن کریم و روایات، زمینه‌ای برای تأمل در جایگاه انسان در نظام هستی فراهم می‌آورد. این بررسی، با تکیه بر متون دینی و تحلیل‌های عرفانی، به دنبال آن است که پرده از اسرار نهفته در تعامل انسان با عوالم غیبی بردارد و راه‌هایی برای بهره‌مندی آگاهانه از این ظرفیت‌ها پیشنهاد دهد.

بخش نخست: نظام هستی و نقش موجودات غیبی

فراتر از عوامل مادی: اداره عالم با ملائکه و عوالم متعالی

جهان هستی، فراتر از چرخش خورشید، فلک، و عوامل مادی، تحت تدبیر عوالم غیبی و موجوداتی چون ملائکه، عقول، ملکوت، جبروت، و عالم مثال اداره می‌شود. این دیدگاه، عالم ناسوت را تنها بخشی از نظام کلان هستی می‌داند که در سایه مراتب متعالی غیبی، نظم و حیات می‌یابد. همان‌گونه که خورشید نور می‌پراکند و زمین را گرما می‌بخشد، ملائکه و عوالم غیبی نیز به مثابه جریان حیات‌بخش الهی، اسباب حرکت و بقای عالم را فراهم می‌کنند.

وَسَخَّرَ لَكُمْ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ جَمِيعًا مِنْهُ

(و آنچه در آسمان‌ها و زمین است، همه را از جانب خود برای شما مسخر کرد) [جاثیه: ۱۳].

این آیه، تسخیر تمامی موجودات و عوالم، از جمله ملائکه، را برای خدمت به انسان نشان می‌دهد. همان‌گونه که نسیمی خنک، تن خسته را جان می‌بخشد، ملائکه نیز با هدایت و حفاظت، انسان را در مسیر حیات و کمال همراهی می‌کنند.

درنگ: اداره عالم، فراتر از عوامل مادی، در گرو نقش‌آفرینی ملائکه و عوالم غیبی است که نظم هستی را در هماهنگی با اراده الهی حفظ می‌کنند.

وابستگی حیات انسان به عوامل غیبی

حیات انسان، از نفس کشیدن تا حرکت و فعالیت، وابسته به عواملی چون نور، حرارت، و هواست که خود تحت تدبیر ملائکه و نظام غیبی قرار دارند. بدون این عوامل، انسان نه‌تنها قادر به حرکت نیست، بلکه حیاتش مختل می‌شود. به تعبیری، همان‌گونه که رودی بی‌آب، بستری خشک و بی‌جان است، انسان نیز بدون حمایت غیبی ملائکه، در برابر تهدیدات مادی و معنوی ناتوان خواهد بود.

بخش دوم: نقش ملائکه در هدایت و حفاظت انسان

ملائکه: محافظان و مویدان انسان

ملائکه، به‌عنوان ایادی الهی، انسان را در برابر خطرات مادی و معنوی، از جمله شیاطین و موجودات موزی چون ویروس‌ها و میکروب‌ها، محافظت می‌کنند. این حفاظت، هم در ساحت جسمانی (مانند حفظ حیات از طریق عوامل طبیعی) و هم در ساحت روحانی (مانند الهام و هدایت) نمود می‌یابد. بدون حضور ملائکه، شیاطین انسان را نابود می‌کردند، چنان‌که خاک بی‌حفاظ در برابر طوفان، به تاراج می‌رود.

لَهُ مُعَقِّبَاتٌ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَمِنْ خَلْفِهِ يَحْفَظُونَهُ مِنْ أَمْرِ اللَّهِ

(برای او فرشتگانی است که پی‌درپی از پیش‌رو و پشت‌سرش او را از امر خدا محافظت می‌کنند) [رعد: ۱۱].

این آیه، حضور دائمی ملائکه را به‌عنوان محافظان انسان تأیید می‌کند. همان‌گونه که نگهبانی هوشیار، قلعه‌ای را از گزند دشمنان حفظ می‌کند، ملائکه نیز انسان را در برابر تهدیدات شیطانی و طبیعی پاس می‌دارند.

اسکورت انسان توسط ملائکه

ملائکه، انسان را در مسیر زندگی اسکورت می‌کنند، مانند محافظانی که راه را برای مسافری گران‌قدر هموار می‌سازند. این اسکورت، متناسب با مرتبه وجودی انسان، از عوام تا خواص، متفاوت است. همان‌گونه که کاروانی در بیابان، با همراهی راه‌بلدان به مقصد می‌رسد، انسان نیز با هدایت ملائکه، از گردنه‌های خطرناک زندگی عبور می‌کند.

فَالْمُدَبِّرَاتِ أَمْرًا

(و فرشتگانی که امور را تدبیر می‌کنند) [نازعات: ۵].

ملائکه، به‌عنوان مدبرات الهی، امور انسان و عالم را هدایت و مدیریت می‌کنند، و این تدبیر، جلوه‌ای از حکمت بی‌کران الهی است.

درنگ: ملائکه، با اسکورت و هدایت انسان، او را از خطرات مادی و معنوی محافظت کرده و مسیر کمال را برایش هموار می‌سازند.

کثرت ملائکه و نقش آن‌ها در اداره عالم

تعداد ملائکه، به‌گونه‌ای بی‌شمار است که عالم غرق در حضور آن‌هاست. هر ذره از عالم، از قطره باران تا حیات انسان، تحت تدبیر ملائکه قرار دارد. این کثرت، نشان‌دهنده عظمت نظام الهی است، چنان‌که ستارگان بی‌شمار آسمان، جلوه‌ای از عظمت خالق را به نمایش می‌گذارند.

وَمَا يَعْلَمُ جُنُودَ رَبِّكَ إِلَّا هُوَ

(و جز او کسی لشکریان پروردگارت را نمی‌شناسد) [مدثر: ۳۱].

این آیه، بر کثرت و عظمت موجودات غیبی، از جمله ملائکه، تأکید دارد. روایات نیز، با اشاره به نقش‌های گوناگون ملائکه، این حقیقت را تأیید می‌کنند: «ملائکه، بال‌های خود را زیر پای طالب علم می‌گسترانند» (بحارالانوار).

بخش سوم: غفلت انسان و ضرورت استمداد آگاهانه

ناآگاهی انسان از نقش ملائکه

انسان عادی، به دلیل غفلت، گمان می‌کند که خود به‌تنهایی اعمالش را انجام می‌دهد، در حالی که ملائکه و عوالم غیبی او را هدایت و محافظت می‌کنند. این ناآگاهی، مانند مرغی است که از عوامل رشد خود بی‌خبر است و گمان می‌برد خود به‌تنهایی بالیده است.

وَمَا تَدْرِي نَفْسٌ مَاذَا تَكْسِبُ غَدًا وَمَا تَدْرِي نَفْسٌ بِأَيِّ أَرْضٍ تَمُوتُ

(و هیچ‌کس نمی‌داند فردا چه به دست می‌آورد و هیچ‌کس نمی‌داند در کدام سرزمین می‌میرد) [لقمان: ۳۴].

این آیه، محدودیت آگاهی انسان را نسبت به نظام غیبی و عوامل مؤثر بر حیاتش نشان می‌دهد. همان‌گونه که کودکی از اسباب رشد خود بی‌خبر است، انسان نیز از نقش ملائکه در حیاتش غافل می‌ماند.

استمداد قهری و آگاهانه از ملائکه

استمداد از ملائکه به دو صورت قهری (ناخودآگاه) و آگاهانه است. استمداد قهری، شامل حمایت ناخودآگاه ملائکه از تمام موجودات، از جمله انسان‌ها، حیوانات، و گیاهان است. حتی کافر و مشرک نیز از این حمایت بهره‌مند می‌شوند، چنان‌که نسیم بهاری، بی‌توقع، همه را نوازش می‌دهد.

وَمَا مِنْ دَابَّةٍ فِي الْأَرْضِ إِلَّا عَلَى اللَّهِ رِزْقُهَا

(و هیچ جنبنده‌ای در زمین نیست مگر اینکه روزی‌اش بر عهده خداست) [هود: ۶].

استمداد آگاهانه، اما، مختص کسانی است که با تهذیب نفس و آگاهی، به ملائکه و عوالم غیبی نزدیک می‌شوند. این استمداد، مانند درخواست مسافری است که با شناخت مقصد، از راهنمایی آگاه بهره می‌جوید.

درنگ: استمداد آگاهانه از ملائکه، نیازمند تهذیب نفس و آگاهی از نقش این موجودات در نظام هستی است.

غفلت علم دینی از عوالم غیبی

علم دینی، گاه از ارتباط با عوالم غیبی غافل مانده و این غفلت، بهره‌مندی از امکانات غیبی را محدود کرده است. این بی‌توجهی، مانند باغبانی است که از آب چشمه‌ای زلال غافل مانده و باغ خود را از طراوت محروم کرده است.

رَبَّنَا لَا تُزِغْ قُلُوبَنَا بَعْدَ إِذْ هَدَيْتَنَا

(پروردگارا، دل‌هایمان را پس از آنکه هدایتمان کردی، منحرف مکن) [آل‌عمران: ۸].

این آیه، بر ضرورت حفظ هدایت و توجه به عوالم غیبی تأکید دارد. بازنگری در رویکردهای علم دینی، برای بهره‌مندی آگاهانه از این ظرفیت، ضروری است.

بخش چهارم: تجلی ملائکه در تاریخ و فرهنگ

هاروت و ماروت: امتحان و هدایت

ملائکه هاروت و ماروت، به‌صورت انسان‌مانند در بابل ظاهر شدند تا انسان‌ها را بیازمایند و هدایت کنند. این تجسم، برای تسهیل تعامل و جلوگیری از ترس مردم بود، مانند معلمی که با زبانی ساده، دانش‌آموزان را به سوی علم هدایت می‌کند.

وَاتَّبَعُوا مَا تَتْلُو الشَّيَاطِينُ عَلَى مُلْكِ سُلَيْمَانَ … وَمَا أَنْزَلَ عَلَى الْمَلَكَيْنِ بِبَابِلَ هَارُوتَ وَمَارُوتَ

(و از آنچه شیاطین در پادشاهی سلیمان می‌خواندند پیروی کردند … و آنچه بر دو فرشته در بابل، هاروت و ماروت، نازل شد) [بقره: ۱۰۲].

این آیه، نقش هاروت و ماروت را در امتحان و هدایت انسان‌ها نشان می‌دهد. آن‌ها، مانند گروه ضربت الهی، در هنگامه‌ای که جادوگران بنی‌اسرائیل را گمراه کردند، به یاری آمدند.

روح الهی و تعامل با حضرت مریم

روح الهی، به‌صورت بشری سویا (انسان کامل) در برابر حضرت مریم ظاهر شد تا مأموریت الهی را به انجام رساند. این تجسم، مانند آینه‌ای صاف، حقیقت الهی را به انسان نشان داد.

فَاتَّخَذَتْ مِنْ دُونِهِمْ حِجَابًا فَأَرْسَلْنَا إِلَيْهَا رُوحَنَا فَتَمَثَّلَ لَهَا بَشَرًا سَوِيًّا

(پس از ایشان پرده‌ای برگرفت، آن‌گاه روح خود را به سوی او فرستادیم و او به‌صورت بشری کامل در برابرش ظاهر شد) [مریم: ۱۷].

این آیه، توانایی ملائکه در تجسم انسانی را برای اجرای مأموریت‌های الهی نشان می‌دهد. حضرت مریم، با نجابت و کمال، این تعامل را پذیرفت و به اراده الهی پاسخ داد.

نجابت ایرانیان و پذیرش اسلام

ایرانیان، به دلیل نجابت ذاتی، اسلام را به‌صورت طوعی پذیرفتند. این نجابت، در فرهنگ باستانی آن‌ها نیز مشهود است، چنان‌که در آثار تخت جمشید، هیچ‌گونه تصویر غیراخلاقی یافت نمی‌شود. این ویژگی، مانند خاک حاصلخیزی بود که بذر اسلام در آن به بار نشست.

درنگ: نجابت ذاتی ایرانیان، زمینه‌ساز پذیرش عمیق و طوعی اسلام بود، که ریشه در فرهنگ غنی و متعالی این سرزمین دارد.

بخش پنجم: نقش ملائکه در فرآیندهای طبیعی و علمی

حمایت ملائکه از طالبان علم

ملائکه، بال‌های خود را زیر پای طالب علم می‌گسترانند تا او را در مسیر علم‌آموزی یاری کنند. این حمایت، مانند نسیمی است که قایقی را در دریای علم به پیش می‌راند.

روایت می‌فرماید: «ملائکه، بال‌های خود را زیر پای طالب علم می‌گسترانند» (بحارالانوار). این تعبیر، به اقتدار و حمایت معنوی ملائکه اشاره دارد که به طالب علم، نیرو و انگیزه می‌بخشد.

يَرْفَعِ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَالَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ دَرَجَاتٍ

(خداوند کسانی از شما را که ایمان آورده‌اند و کسانی را که به آن‌ها علم داده شده، به درجاتی بالا می‌برد) [مجادله: ۱۱].

نقش ملائکه در فرآیندهای طبیعی

ملائکه، در فرآیندهای طبیعی، مانند زایمان و تولید مثل، نقش دارند. این فرآیندها، بدون دخالت آن‌ها ممکن نیست، چنان‌که باران بدون ابر، زمین را سیراب نمی‌کند.

قَالَ كَذَلِكِ قَالَ رَبُّكِ هُوَ عَلَيَّ هَيِّنٌ

(گفت: چنین است، پروردگارت گفته است که این بر من آسان است) [مریم: ۲۱].

این آیه، نقش ملائکه در اجرای اراده الهی در فرآیندهای طبیعی را نشان می‌دهد. همان‌گونه که باغبان، با آبیاری، حیات باغ را تضمین می‌کند، ملائکه نیز حیات طبیعی را تدبیر می‌کنند.

نتیجه‌گیری

ارتباط با عالم غیب و موجودات آن، از جمله ملائکه، جنیان، و شیاطین، نیازمند آگاهی، تهذیب نفس، و استمداد آگاهانه است. ملائکه، به‌عنوان ایادی الهی، نقش محوری در حفظ، هدایت، و تدبیر امور عالم و انسان دارند. غفلت از این ظرفیت، مانند نادیده گرفتن چشمه‌ای زلال در بیابان است که حیات را از دسترس دور می‌کند. این تحلیل، با تکیه بر آیات قرآن کریم و روایات، به مخاطبان امکان فهمی عمیق از نقش ملائکه و عوالم غیبی ارائه می‌دهد. بازنگری در سبک زندگی و رویکردهای علم دینی، برای بهره‌مندی آگاهانه از این امکانات، ضرورتی انکارناپذیر است.

با نظارت صادق خادمی