متن درس
پدیدههای پنهانی: تحلیل قرآنی موجودات و رخدادهای ماورایی
برگرفته از درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه ۱۸۰)
دیباچه
موضوع موجودات و رخدادهای ماورایی، از جمله جنیان، ملائکه، شیاطین و دیگر پدیدههای متافیزیکی، از دیرباز در کانون توجه متفکران اسلامی قرار داشته و در متون قرآنی جایگاهی ویژه یافته است. این موضوع، که نهتنها در الهیات، بلکه در فلسفه، کلام و عرفان نیز ریشهای عمیق دارد، پرسشهایی بنیادین درباره چیستی، کارکرد و ارتباط این موجودات با انسان و نظام هستی برمیانگیزد. این نوشتار، با تکیه بر آیات قرآن کریم و بهرهگیری از تفاسیر معتبر، در پی تبیین این پدیدهها با نگاهی علمی و منسجم است. هدف آن است که با زبانی روشن و متین، معانی عمیق این موضوعات استخراج و در قالبی منظم ارائه گردد تا خواننده را به تأمل در پیوند عالم ماده و ماورا دعوت کند. ساختار این نوشتار بهگونهای طراحی شده که هر بخش، با تحلیلهای تفصیلی و پیوندهای معنایی، به فهم ژرفتر این حقایق یاری رساند.
بخش نخست: وحدت نظام هستی و پیوند عوالم مادی و ماورایی
نظام هستی در نگاه قرآنی، مجموعهای یکپارچه و بههمپیوسته است که در آن، عوالم مادی و ماورایی در تاروپودی درهمتنیده قرار دارند. جنیان، ملائکه و دیگر موجودات متافیزیکی، نه بهعنوان عناصری جداگانه، بلکه بهمثابه اجزای جداییناپذیر این نظام، در تمامی لایههای وجودی عالم حضور دارند. این دیدگاه، که در تضاد با رویکردهای مادیگرایانه قرار دارد، هستی را فراتر از قوانین صرفاً فیزیکی میبیند و بر ظهور اسما و صفات الهی از طریق موجودات ماورایی تأکید میورزد.
درنگ: نظام هستی، نظامی واحد است که در آن، عوالم مادی و ماورایی در ارتباطی ناگسستنی قرار دارند و موجودات ماورایی، چون ملائکه و جنیان، در اداره امور عالم نقشی فعال ایفا میکنند.
قرآن کریم در آیه ۱ سوره فاطر میفرماید: ٱلْحَمْدُ لِلَّهِ فَاطِرِ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلْأَرْضِ جَاعِلِ ٱلْمَلَٰٓئِكَةِ رُسُلًا أُوْلِىٓ أَجْنِحَةٍ مَّثْنَىٰ وَثُلَٰثَ وَرُبَٰعَ ۚ يَزِيدُ فِى ٱلْخَلْقِ مَا يَشَآءُ ۚ إِنَّ ٱللَّهَ عَلَىٰ كُلِّ شَىْءٍ قَدِيرٌ (سپاس خدایی را که آفریننده آسمانها و زمین است، [و] فرشتگان را که دارای بالهای دوگانه و سهگانه و چهارگانهاند، پیامآوران [خود] قرار داد. در آفرینش آنچه بخواهد میافزاید، زیرا خدا بر هر چیزی تواناست). این آیه بر نقش فعال ملائکه در نظام خلقت تأکید دارد و حضور دائمی آنها را در اداره امور عالم نشان میدهد. همچنین، آیه ۱ سوره جن: قُلْ أُوحِىَ إِلَىَّ أَنَّهُ ٱسْتَمَعَ نَفَرٌ مِّنَ ٱلْجِنِّ فَقَالُوا إِنَّا سَمِعْنَا قُرْءَانًا عَجَبًا (بگو: به من وحی شده که گروهی از جنیان [به قرآن] گوش فرا دادند و گفتند: ما قرآنی شگفتانگیز شنیدیم)، بر حضور جنیان در این نظام و تأثیرپذیری آنها از وحی الهی گواهی میدهد.
این پیوند میان عوالم، مانند رودی است که از سرچشمههای متعالی سرازیر شده و در بستر ماده جاری میگردد، و انسان را به تأمل در این حقیقت دعوت میکند که عالم، فراتر از آنچه چشم میبیند، سرشار از قدرتها و موجوداتی است که در خدمت اراده الهیاند.
جمعبندی بخش نخست
نظام هستی، بهمثابه تابلویی عظیم و یکپارچه، از هماهنگی میان عوالم مادی و ماورایی شکل گرفته است. ملائکه و جنیان، بهعنوان اجزای این نظام، در اجرای اوامر الهی و اداره امور عالم نقشی محوری دارند. این حقیقت قرآنی، انسان را به بازشناسی جایگاه خود در این نظام و درک ارتباطش با موجودات ماورایی فرا میخواند.
بخش دوم: غفلت انسان معاصر از حقایق ماورایی
انسان معاصر، به دلیل دوری از معنویت و تربیت مادیگرایانه، از درک حضور فعال موجودات ماورایی محروم مانده است. این غفلت، که ریشه در انقطاع از سنتهای دینی دارد، زندگی بشر را بهسویی سوق داده که از روح و معنای حقیقی خود تهی شده است. قرآن کریم، در تمامی سطوح خود، انسان را به بازشناسی این حقایق و بازگشت به ارتباط با عوالم ماورایی دعوت میکند.
درنگ: غفلت از عوالم ماورایی، نتیجه تربیت مادیگرایانه است که انسان را از درک حضور موجودات متافیزیکی و دستیابی به مراتب متعالی وجودی محروم کرده است.
آیه ۳۰ سوره بقره: وَإِذْ قَالَ رَبُّكَ لِلْمَلَٰٓئِكَةِ إِنِّى جَاعِلٌ فِى ٱلْأَرْضِ خَلِيفَةً (و هنگامی که پروردگارت به فرشتگان گفت: من در زمین جانشینی قرار میدهم)، بر مقام خلافت انسان تأکید دارد. این مقام، مستلزم ارتباط با عوالم ماورایی است، و غفلت از آن، انسان را از ایفای نقش خویش در نظام خلقت بازمیدارد. انسان، چونان مسافری است که در بیابانی بیکران، از مقصد خویش غافل شده و بهجای پیمودن راه، در شنزارهای ماده سرگردان مانده است.
جمعبندی بخش دوم
غفلت انسان معاصر از حقایق ماورایی، نتیجه انقطاع از معنویت و تمرکز بر جنبههای مادی است. قرآن کریم، با دعوت به بازشناسی این حقایق، راه رهایی از این غفلت را نشان میدهد و انسان را به سوی ایفای نقش خلافت الهی هدایت میکند.
بخش سوم: تجلی قدرت الهی در پدیدههای ماورایی
صاعقه: نشانهای از قدرت الهی
صاعقه، که در آیه ۵۵ سوره بقره: وَإِذْ قُلْتُمْ يَٰمُوسَىٰ لَن نُّؤْمِنَ لَكَ حَتَّىٰ نَرَى ٱللَّهَ جَهْرَةً فَأَخَذَتْكُمُ ٱلصَّٰعِقَةُ وَأَنتُمْ تَنظُرُونَ (و هنگامی که گفتید: ای موسی، ما به تو ایمان نمیآوریم مگر اینکه خدا را آشکارا ببینیم، پس صاعقه شما را گرفت درحالیکه نظاره میکردید)، ذکر شده، نه پدیدهای صرفاً طبیعی، بلکه تجلی قدرت الهی است. این صاعقه، که در پاسخ به درخواست نامعقول قوم بنیاسرائیل رخ داده، از طریق واسطههایی چون ملائکه اجرا شده و نشاندهنده مداخله مستقیم الهی در عالم ماده است.
درنگ: صاعقه در آیه ۵۵ سوره بقره، پدیدهای ماورایی است که از طریق قدرت الهی و واسطههای متافیزیکی اجرا شده و بیانگر پیوند عمیق میان عالم ماده و ماوراست.
این صاعقه، چونان شمشیری الهی است که در لحظهای خطا، پردههای غفلت را دریده و حقیقت قدرت بیکران خداوند را آشکار میسازد.
احیای مردگان: نشانهای از توانایی الهی
آیه ۵۶ سوره بقره: ثُمَّ بَعَثْنَٰكُم مِّنۢ بَعْدِ مَوْتِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ (سپس شما را پس از مرگتان برانگیختیم، باشد که سپاس گزارید)، به احیای قوم بنیاسرائیل پس از صاعقه اشاره دارد. این احیا، که فراتر از قوانین طبیعی است، نشاندهنده توانایی الهی در بازگرداندن حیات است و از طریق واسطههای الهی، چون ملائکه، اجرا میشود.
درنگ: احیای مردگان در آیه ۵۶ سوره بقره، نمونهای از قدرت الهی است که فراتر از قوانین طبیعی عمل کرده و امکان اعجاز را در تمامی اعصار نشان میدهد.
این پدیده، چونان نفخهای الهی است که روح را به کالبد بازمیگرداند و انسان را به شکر و سپاس در برابر این قدرت بیکران دعوت میکند.
غمام و من و سلوى: رزق الهی
آیه ۵۷ سوره بقره: وَظَلَّلْنَا عَلَيْكُمُ ٱلْغَمَٰمَ وَأَنزَلْنَا عَلَيْكُمُ ٱلْمَنَّ وَٱلسَّلْوَىٰ ۖ كُلُوا مِن طَيِّبَٰتِ مَا رَزَقْنَٰكُمْ (و ابر را بر شما سایهگستر کردیم و من و سلوى بر شما فرو فرستادیم. از چیزهای پاکیزهای که روزیتان کردهایم بخورید)، به نزول ابر و من و سلوى اشاره دارد. این پدیدهها، که نمیتوانند نتیجه فرآیندهای طبیعی باشند، از طریق قدرت الهی و واسطههایی چون ملائکه نازل شدهاند.
درنگ: نزول غمام و من و سلوى، نمونههایی از رزق الهیاند که از طریق واسطههای ماورایی نازل شده و بر پیوند عالم ماده و ماورا تأکید دارند.
این رزق، چونان بارانی از آسمان معرفت است که بر دلهای آماده فرو میریزد و انسان را به بهرهمندی از نعمتهای الهی دعوت میکند.
رجز آسمانی: عذاب الهی
آیه ۵۹ سوره بقره: فَأَنزَلْنَا عَلَى ٱلَّذِينَ ظَلَمُوا رِجْزًا مِّنَ ٱلسَّمَآءِ بِمَا كَانُوا يَفْسُقُونَ (پس بر کسانی که ستم کردند، به سبب نافرمانیشان، عذابی از آسمان فرو فرستادیم)، به نزول رجز آسمانی بر ستمگران اشاره دارد. این رجز، که پدیدهای کثیف و غیرطبیعی است، از طریق واسطههای الهی اجرا شده و نشاندهنده اجرای عدالت الهی است.
درنگ: رجز آسمانی در آیه ۵۹ سوره بقره، عذابی ماورایی است که از طریق قدرت الهی بر ستمگران نازل شده و بر نقش موجودات ماورایی در اجرای عدالت تأکید دارد.
این عذاب، چونان آتشی است که پلیدی نافرمانی را میسوزاند و عالم را از آلودگی ستم پاک میسازد.
انفجار چشمهها: معجزهای الهی
آیه ۶۰ سوره بقره: وَإِذِ ٱسْتَسْقَىٰ مُوسَىٰ لِقَوْمِهِۦ فَقُلْنَا ٱضْرِب بِّعَصَاكَ ٱلْحَجَرَ فَٱنفَجَرَتْ مِنْهُ ٱثْنَتَا عَشْرَةَ عَيْنًا (و هنگامی که موسی برای قومش آب طلبید، گفتیم: عصایت را به سنگ بزن. پس از آن دوازده چشمه جوشید)، به انفجار چشمهها از سنگ اشاره دارد. این معجزه، که فراتر از قوانین طبیعی است، از طریق واسطه الهی، یعنی موسی علیهالسلام، محقق شده است.
درنگ: انفجار چشمهها در آیه ۶۰ سوره بقره، معجزهای الهی است که از طریق واسطههای انسانی و قدرت الهی محقق شده و امکان دستیابی به قدرتهای ماورایی را نشان میدهد.
این چشمهها، چونان جویبارهای رحمتاند که از سنگ سخت جهل سرریز شده و تشنگی معنوی انسان را سیراب میکنند.
رفع کوه طور: نشانهای از اقتدار الهی
آیه ۶۳ سوره بقره: وَإِذْ أَخَذْنَا مِيثَٰقَكُمْ وَرَفَعْنَا فَوْقَكُمُ ٱلطُّورَ ۖ خُذُوا مَآ ءَاتَيْنَٰكُم بِقُوَّةٍ (و هنگامی که از شما پیمان گرفتیم و کوه طور را بالای سرتان برافراشتیم، [گفتیم:] آنچه به شما دادهایم با قوت بگیرید)، به رفع کوه طور اشاره دارد. این پدیده ماورایی، نشانهای از اقتدار الهی است که قوانین ظاهری طبیعت را در هم میشکند.
درنگ: رفع کوه طور در آیه ۶۳ سوره بقره، نشانهای از اقتدار الهی است که فراتر از قوانین طبیعی عمل کرده و بر نقش واسطههای ماورایی تأکید دارد.
این پدیده، چونان سایبانی عظیم از قدرت الهی است که بر سر قوم بنیاسرائیل گسترده شد تا آنها را به پذیرش پیمان الهی وادارد.
تبدیل به بوزینه: مجازاتی عبرتآموز
آیات ۶۵ و ۶۶ سوره بقره: فَقُلْنَا لَهُمْ كُونُوا قِرَدَةً خَٰسِئِينَ فَجَعَلْنَٰهَا نَكَٰلًا لِّمَا بَيْنَ يَدَيْهَا وَمَا خَلْفَهَا وَمَوْعِظَةً لِّلْمُتَّقِينَ (پس به آنها گفتیم: بوزینگان خوار شده باشید. پس آن را عبرتی برای پیشینیان و پسینیان و پندی برای پرهیزگاران قرار دادیم)، به تبدیل قوم بنیاسرائیل به بوزینه بهعنوان مجازاتی الهی اشاره دارد. این پدیده، که فراتر از قوانین طبیعی است، عبرتی برای آیندگان است.
درنگ: تبدیل به بوزینه در آیات ۶۵ و ۶۶ سوره بقره، مجازاتی ماورایی است که بهعنوان عبرتی برای آیندگان و پندی برای پرهیزگاران ذکر شده است.
این مجازات، چونان آینهای است که عاقبت نافرمانی را به انسان نشان میدهد و او را به تقوا و پرهیز از گناه فرا میخواند.
احیای مرده با ضربه به گاو: قانونمندی معجزه
آیه ۷۳ سوره بقره: فَقُلْنَا ٱضْرِبُوهُ بِبَعْضِهَا ۚ كَذَٰلِكَ يُحْىِ ٱللَّهُ ٱلْمَوْتَىٰ وَيُرِيكُمْ ءَايَٰتِهِۦ لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ (پس گفتیم: آن [مرده] را به پارهای از آن [گاو] بزنید. اینگونه خدا مردگان را زنده میکند و آیاتش را به شما نشان میدهد، باشد که تعقل کنید)، به احیای مرده با ضربه زدن به گاو اشاره دارد. واژه «كَذَٰلِكَ» (اینگونه) بر قانونمندی این پدیده تأکید دارد و نشان میدهد که انسان میتواند با ایمان و علم، به این قدرتها دست یابد.
درنگ: احیای مرده در آیه ۷۳ سوره بقره، نمونهای از قانونمندی پدیدههای ماورایی است که از طریق واسطههای الهی محقق شده و امکان یادگیری این قوانین را نشان میدهد.
این معجزه، چونان کلیدی است که قفلهای جهل را میگشاید و انسان را به سوی فهم قوانین الهی هدایت میکند.
جمعبندی بخش سوم
پدیدههای ماورایی، از صاعقه و احیای مردگان گرفته تا نزول من و سلوى و رفع کوه طور، همگی نشانههایی از قدرت بیکران الهیاند که از طریق واسطههای ماورایی یا انسانی محقق میشوند. این پدیدهها، انسان را به تأمل در پیوند عالم ماده و ماورا و بهرهمندی از این قدرتها از طریق ایمان و تقوا دعوت میکنند.
بخش چهارم: ضرورت دستیابی به قدرتهای ماورایی
ضعف کنونی جوامع اسلامی، نتیجه غفلت از حقایق ماورایی و عدم بهرهگیری از ظرفیتهای معنوی و متافیزیکی است. قرآن کریم، با تأکید بر امکان دستیابی انسان به قدرتهای الهی از طریق ایمان و تقوا، مسلمین را به بازشناسی این ظرفیتها دعوت میکند. این قدرتها، نهتنها به معنای غلبه بر محدودیتهای مادی، بلکه به معنای تحقق نظام احسن و دستیابی به مراتب متعالی وجودی است.
درنگ: دستیابی به قدرتهای ماورایی، راه رهایی جوامع اسلامی از ضعف کنونی و تحقق نظام احسن است که از طریق ایمان، تقوا و علم حقیقی ممکن میشود.
آیه ۳۳ سوره الرحمن: يَٰمَعْشَرَ ٱلْجِنِّ وَٱلْإِنسِ إِنِ ٱسْتَطَعْتُمْ أَن تَنفُذُوا مِنْ أَقْطَارِ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلْأَرْضِ فَٱنفُذُوا ۚ لَا تَنفُذُونَ إِلَّا بِسُلْطَٰنٍ (ای گروه جنیان و انسیان، اگر میتوانید از کرانههای آسمانها و زمین بگذرید، پس بگذرید. جز با قدرتی [الهی] نخواهید گذشت)، بر ضرورت دستیابی به قدرت الهی برای عبور از محدودیتهای مادی تأکید دارد. این آیه، انسان و جن را بهصورت مشترک مخاطب قرار داده و امکان دستیابی به این قدرتها را برای هر دو نشان میدهد.
این دعوت، چونان ندایی است که از اعماق هستی برخاسته و انسان را به سوی فتح قلههای معرفت و قدرت فرا میخواند.
جمعبندی بخش چهارم
دستیابی به قدرتهای ماورایی، نهتنها راهی برای رهایی از ضعف و ناتوانی است، بلکه مسیری است برای تحقق نظام احسن و دستیابی به مراتب متعالی وجودی. قرآن کریم، با ارائه الگوهایی چون آیات سوره الرحمن، این امکان را به انسان نشان میدهد و او را به سوی ایمان و تقوا هدایت میکند.
بخش پنجم: علم حقیقی و قدرتآفرینی
در نگاه قرآنی، علم حقیقی آن است که به قدرت منجر شود. علمی که صرفاً به دانش نظری محدود بماند و نتواند در عالم ماده یا ماورا تأثیر بگذارد، از منظر قرآن کریم، خیالپردازی است. این دیدگاه، مسلمین را به سوی بهرهگیری از علم حقیقی برای دستیابی به قدرتهای ماورایی و تأثیرگذاری در جهان دعوت میکند.
درنگ: علم حقیقی، علمی است که به قدرت منجر شود و انسان را در عالم ماده و ماورا تأثیرگذار سازد؛ وگرنه، صرف خیالپردازی است.
آیه ۳۱ سوره بقره: وَعَلَّمَ ءَادَمَ ٱلْأَسْمَآءَ كُلَّهَا (و به آدم همه نامها را آموخت)، بر آموزش اسما به انسان تأکید دارد. این اسما، که شامل علوم حقیقی است، به انسان توانایی تسخیر و مدیریت عالم را میدهد. این علم، چونان مشعلی است که تاریکیهای جهل را میزداید و راه قدرت و اقتدار را روشن میسازد.
جمعبندی بخش پنجم
علم حقیقی، که در قرآن کریم بهعنوان ابزاری برای تسخیر آسمانها و زمین معرفی شده، انسان را به سوی قدرتآفرینی هدایت میکند. مسلمین، با بهرهگیری از این علم، میتوانند از ضعف کنونی رهایی یافته و در جهان تأثیرگذار شوند.
بخش ششم: قانونمندی پدیدههای ماورایی
پدیدههای ماورایی، مانند احیای مردگان، دارای قانونمندیاند و انسان میتواند با ایمان، تقوا و علم، به این قوانین دست یابد. واژه «كَذَٰلِكَ» در آیه ۷۳ سوره بقره، بر این قانونمندی تأکید دارد و نشان میدهد که این پدیدهها، نه خیال، بلکه واقعیتی قابل یادگیریاند.
درنگ: پدیدههای ماورایی دارای قانونمندیاند و انسان میتواند با یادگیری این قوانین، به قدرتهای متافیزیکی دست یابد.
این قانونمندی، چونان نقشهای است که مسیر دستیابی به گنجهای پنهان عالم را به انسان نشان میدهد و او را به سوی فهم و بهرهمندی از این حقایق هدایت میکند.
جمعبندی بخش ششم
پدیدههای ماورایی، با وجود ماهیت متعالی خود، از قانونمندی برخوردارند و انسان میتواند با ایمان و علم، به این قوانین دست یابد. این حقیقت، امکان تحقق اعجاز و کرامت را در تمامی اعصار نشان میدهد.
بخش هفتم: بازنگری در رویکرد علم دینی
علم دینی، بهعنوان کانون معرفت اسلامی، باید به مطالعه و آموزش حقایق ماورایی و علوم لدنی بپردازد تا بتواند راهگشای دستیابی به قدرتهای معنوی و متافیزیکی باشد. تمرکز کنونی بر برخی علوم، گاه از توجه به این حقایق غافل مانده و نیازمند بازنگری است.
درنگ: علم دینی باید با تمرکز بر علوم لدنی و ماورایی، راه را برای دستیابی به قدرتهای معنوی و رهبری جهان اسلام هموار سازد.
آیه ۸۴ سوره کهف: فَوَجَدَا عَبْدًا مِّنْ عِبَادِنَآ ءَاتَيْنَٰهُ رَحْمَةً مِّنْ عِندِنَا وَعَلَّمْنَٰهُ مِن لَّدُنَّا عِلْمًا (پس بندهای از بندگان ما را یافتند که از جانب خود به او رحمت عطا کرده و از نزد خود به او علم آموخته بودیم)، بر وجود علوم لدنی تأکید دارد که میتوانند راهگشای دستیابی به قدرتهای ماورایی باشند.
جمعبندی بخش هفتم
علم دینی، با بازنگری در رویکرد خود و تمرکز بر علوم لدنی و ماورایی، میتواند راه را برای دستیابی به قدرتهای معنوی و رهبری معنوی جهان هموار سازد.
بخش هشتم: وحی، جریانی جاری در عالم
وحی، برخلاف تصور برخی که آن را محدود به زمان انبیا میدانند، جریانی جاری در عالم است. انسان میتواند از طریق ایمان و تقوا، به الهامات الهی دست یابد و از این طریق، به مراتب متعالی وجودی نائل شود.
درنگ: وحی، جریانی جاری در عالم است که از طریق ایمان و تقوا، برای همه انسانها، حتی غیرمؤمنان، قابل دسترسی است.
آیه ۱۸۶ سوره بقره: وَإِذَا سَأَلَكَ عِبَادِى عَنِّى فَإِنِّى قَرِيبٌ ۖ أُجِيبُ دَعْوَةَ ٱلدَّاعِ إِذَا دَعَانِ ۖ فَلْيَسْتَجِيبُوا لِى وَلْيُؤْمِنُوا بِى لَعَلَّهُمْ يَرْشُدُونَ (و هرگاه بندگانم از تو درباره من بپرسند، [بگو:] من نزدیکم، دعای دعاکننده را هنگامی که مرا بخواند اجابت میکنم. پس باید دعوتم را بپذیرند و به من ایمان آورند، باشد که راه یابند)، بر قرب الهی و امکان دریافت الهامات الهی تأکید دارد.
این آیه، چونان دری است که به سوی گنجینههای معرفت الهی گشوده شده و انسان را به ارتباط مستقیم با خداوند دعوت میکند.
جمعبندی بخش هشتم
وحی، جریانی جاری در عالم است که از طریق ایمان و تقوا، برای همه انسانها قابل دسترسی است. این حقیقت، انسان را به سوی ارتباط با خداوند و دستیابی به مراتب متعالی هدایت میکند.
بخش نهم: قدرت آیه ۱۸۶ سوره بقره در تحول معنوی
آیه ۱۸۶ سوره بقره، به دلیل تأکید بر قرب الهی و اجابت دعا، دارای قدرتی عظیم در ایجاد تحول معنوی است. این آیه، که بهصورت مستقیم از زبان خداوند بیان شده، انسان را به دعا و ایمان دعوت میکند و وعده اجابت میدهد.
درنگ: آیه ۱۸۶ سوره بقره، به دلیل تأکید بر قرب الهی، گنجی معنوی است که میتواند انسان را به مراتب متعالی معرفتی و عملیاتی هدایت کند.
این آیه، چونان چشمهای زلال است که با ذکر خفی و مداوم، قلب انسان را از زنگار غفلت میزداید و او را به سوی نور معرفت رهنمون میشود.
جمعبندی بخش نهم
آیه ۱۸۶ سوره بقره، بهعنوان یکی از قویترین آیات قرآنی، انسان را به ارتباط مستقیم با خداوند و تحول معنوی دعوت میکند. ذکر خفی این آیه، میتواند انسان را از محدودیتهای مادی رها کرده و به سوی مراتب متعالی هدایت کند.
بخش دهم: نظام احسن و آینده بشریت
قرآن کریم، با تأکید بر نظام احسن، آیندهای را برای بشریت ترسیم میکند که در آن، انسانها از طریق ایمان، علم و تقوا به قدرتهای ماورایی دست مییابند. این آینده، که در آیاتی چون آیه ۳۳ سوره الرحمن و آیه ۱۸۶ سوره بقره ترسیم شده، نیازمند بازنگری در رویکردهای کنونی و تمرکز بر حقایق قرآنی است.
درنگ: آینده بشریت در نظام احسن، با دستیابی به قدرتهای ماورایی و تحول در ساختار زندگی، از طریق ایمان و علم حقیقی محقق خواهد شد.
آیه ۸۹ سوره فجر: يَٰٓأَيَّتُهَا ٱلنَّفْسُ ٱلْمُطْمَئِنَّةُ ٱرْجِعِىٓ إِلَىٰ رَبِّكِ رَاضِيَةً مَّرْضِيَّةً فَٱدْخُلِى فِى عِبَٰدِى وَٱدْخُلِى جَنَّتِى (ای نفس مطمئنه، بهسوی پروردگارت بازگرد درحالیکه خشنود و خشنود شدهای، پس در میان بندگانم درآی و به بهشتم داخل شو)، مقصد نهایی انسان را در نظام احسن ترسیم میکند.
این آینده، چونان باغی است که در آن، نهالهای ایمان و علم به بار نشسته و انسان را به سوی بهشتی از معرفت و قدرت رهنمون میسازد.
جمعبندی بخش دهم
نظام احسن، آیندهای را برای بشریت ترسیم میکند که در آن، انسانها از طریق ایمان، علم و تقوا به قدرتهای ماورایی دست یافته و به مراتب متعالی وجودی نائل میشوند. این آینده، نیازمند بازنگری در رویکردهای کنونی و بهرهگیری از حقایق قرآنی است.
جمعبندی نهایی
تحلیل آیات قرآنی مرتبط با موجودات و رخدادهای ماورایی نشان میدهد که این پدیدهها، بخشی جداییناپذیر از نظام هستیاند و در اداره امور عالم و اجرای اوامر الهی نقشی محوری دارند. انسان معاصر، که به دلیل غفلت از معنویت از این حقایق دور مانده، میتواند با تقویت ایمان، تقوا و علم حقیقی، به این قدرتها دست یابد و از ضعف کنونی رهایی یابد. علم دینی، با تمرکز بر علوم لدنی و ماورایی، میتواند راه را برای رهبری معنوی جهان هموار سازد. آیات قرآنی، بهویژه آیه ۱۸۶ سوره بقره، چونان گنجی معنوی، انسان را به ارتباط مستقیم با خداوند و دستیابی به مراتب متعالی دعوت میکنند. آینده بشریت در نظام احسن، با بهرهگیری از این حقایق و دستیابی به قدرتهای ماورایی، بهسوی تحولی عظیم و متعالی پیش خواهد رفت.
با نظارت صادق خادمی