در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

پدیده های پنهانی 190

متن درس

پدیده‌های پنهان: بازشناسی موجودات غیبی در قرآن کریم

پدیده‌های پنهان: بازشناسی موجودات غیبی در قرآن کریم

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه ۱۹۰)

دیباچه

قرآن کریم، چونان چراغی فروزان، راهنمای بشر در مسیر شناخت حقیقت و معرفت است. این کتاب آسمانی، نه‌تنها راه سعادت و کمال را فراروی انسان می‌گشاید، بلکه از دریچه‌ای ژرف به سوی عالم غیب، امکان تأمل در موجودات پنهان و ارتباط با آن‌ها را فراهم می‌سازد. جنیان، ملائکه و دیگر پدیده‌های ماورایی، که در آیات الهی بدان‌ها اشاره شده، بخشی از این حقیقت عظیم‌اند که شناخت آن‌ها نیازمند نگاهی عمیق و معنوی است. این نوشتار، با تکیه بر آیات قرآن کریم و تأمل در معانی آن‌ها، به بررسی جایگاه انسان در نسبت با این موجودات و ظرفیت‌های نهفته او برای تعالی معنوی می‌پردازد. هدف آن است که با زبانی روشن و متین، راهی به سوی فهم حقیقت و زیستن در سایه‌سار سعادت گشوده شود، گویی که روح آدمی در پیوند با آسمان، به پرواز درآید.

بخش یکم: انسان، معنویت و فراسوی ماده

هدف حیات انسانی: فراتر از آرزوهای مادی

زندگی انسانی، در نگاه ظاهری، گاه به گردآوری مال، مقام و شهرت خلاصه می‌شود، اما این‌گونه زیستن، چونان دکور نمایشی است که تنها پوسته‌ای از حقیقت را به نمایش می‌گذارد. قرآن کریم انسان را موجودی معرفی می‌کند که ظرفیت‌های عظیم معنوی‌اش او را از دیگر مخلوقات متمایز می‌سازد. این ظرفیت، در پرتو عبادت و تقرب به خداوند متعال شکوفا می‌شود، چنان‌که در آیه‌ای نورانی فرموده است:

وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْإِنْسَ إِلَّا لِيَعْبُدُونِ

«و جن و انس را نیافریدم مگر برای آنکه مرا بپرستند» (سوره ذاریات، آیه ۵۶). این آیه، چونان مشعلی فروزان، هدف خلقت را عبادت و بندگی می‌داند که انسان را به سوی کمال حقیقی رهنمون می‌سازد. زیستن برای کفش و کلاه، یا آرزوی آقایی و ثروت، تنها سایه‌ای از حقیقت است که روح آدمی را در بند ماده نگه می‌دارد. انسان راستین، آن است که در پی شناخت پروردگار و پیوند با او گام برمی‌دارد، گویی که پرنده‌ای از قفس ماده رها شده و به سوی آسمان معرفت بال می‌گشاید.

درنگ: هدف حیات انسانی، فراتر از خواسته‌های مادی، در عبادت و تقرب به خداوند نهفته است که ظرفیت‌های معنوی او را شکوفا می‌سازد.

دعا و ذکر: کلید گشایش درهای معرفت

دعا و ذکر، چونان جویبارهایی زلال، قلب و روح انسان را به سوی حقیقت الهی سیراب می‌کنند. عباراتی چون «خدایا خودت را به من بشناسان» یا «خدایا مرا به هر خیر وارد کن و از هر شر خارج ساز» نه‌تنها زبانی، بلکه پلی به سوی عالم معنا هستند. این دعاها، که در روایات اسلامی نیز جایگاه ویژه‌ای دارند، انسان را از بند مادیات رها کرده و به سوی معرفت الهی رهنمون می‌سازند. دعای «خدایا مرا به هر خیر وارد کن و از هر شر خارج ساز» به انسان می‌آموزد که خیر و شر، در نسبت با خداوند تعریف می‌شود و راه سعادت، در هماهنگی با اراده الهی است.

این فرآیند، گویی که باغبانی است که نهال روح را با آب ذکر و نور معرفت می‌پروراند. انسان، با تکیه بر این ابزار معنوی، می‌تواند به مراتبی از آگاهی دست یابد که در آن، اصوات غیبی و حقایق پنهان برایش آشکار شود. این توانایی، نه از سر تصادف، بلکه نتیجه التزام به ذکر و دعاست که قلب را به نور الهی روشن می‌سازد.

درنگ: دعا و ذکر، ابزارهایی معنوی‌اند که انسان را به سوی معرفت الهی هدایت کرده و توانایی درک حقایق غیبی را در او بیدار می‌کنند.

نقد غرور علمی: محدودیت دانش بشری

دانش بشری، هرچند در قیاس با گذشته پیشرفت‌های شگرفی یافته، در برابر عظمت علوم الهی چون قطره‌ای در برابر دریاست. گاه انسان، در توهم دانایی، خود را دانشمند، فیلسوف یا استاد می‌پندارد، حال آنکه این عناوین، بدون پیوند با معرفت الهی، چونان کاخی بی‌بنیاد است که با نسیمی فرو می‌ریزد. قرآن کریم در این باره می‌فرماید:

وَمَا أُوتِيتُمْ مِنَ الْعِلْمِ إِلَّا قَلِيلًا

«و جز اندکی از دانش به شما داده نشده است» (سوره إسراء، آیه ۸۵). این آیه، چونان آینه‌ای، فروتنی را به انسان می‌آموزد و او را از غرور علمی بازمی‌دارد. علم حقیقی، آن است که به شناخت خداوند و درک حقایق هستی منجر شود، نه آنکه انسان را در بند خودبسندگی گرفتار کند.

این نقد، دعوتی است به بازنگری در معنای علم. دانشمند واقعی، آن است که علم را در خدمت سعادت و تقرب به خداوند به کار گیرد، نه آنکه آن را ابزاری برای فخرفروشی و خودنمایی سازد. گویی که علم، چونان چراغی است که تنها در پرتو ایمان، راه را روشن می‌کند.

درنگ: دانش بشری، در برابر علوم الهی محدود است و علم حقیقی، آن است که به معرفت الهی و سعادت انسان منجر شود.

بخش دوم: ارتباط با موجودات غیبی

ذکر و تسبیح: دروازه‌ای به سوی اصوات غیبی

قرآن کریم، در آیه‌ای شگفت‌انگیز، از هم‌نوایی کوه‌ها و پرندگان با داود نبی (ع) سخن می‌گوید:

يَا جِبَالُ أَوِّبِي مَعَهُ وَالطَّيْرَ

«ای کوه‌ها، با او هم‌آواز شوید و ای پرندگان نیز» (سوره سبا، آیه ۱۰). این آیه، از توانایی خارق‌العاده انسان در هماهنگی با طبیعت و موجودات غیبی از طریق ذکر و تسبیح حکایت دارد. ذکر، چونان کلیدی است که قفل‌های قلب را گشوده و انسان را به درک اصوات ملائکه، جنیان و حتی ارواح قادر می‌سازد.

این توانایی، نتیجه هماهنگی روح انسان با نظام هستی است. گویی که روح، چونان سازی است که با نوای ذکر، هم‌نوا با آهنگ الهی می‌شود. بی‌توجهی به ذکر، انسان را دچار «ثقل سامعه» یا کاهش حساسیت شنوایی معنوی می‌کند، چنان‌که دیگر اصوات غیبی را درنمی‌یابد. اما با التزام به ذکر، این توانایی در انسان بیدار می‌شود و او را به جهانی فراتر از ماده پیوند می‌دهد.

درنگ: ذکر و تسبیح، توانایی انسان را برای شنیدن اصوات غیبی تقویت کرده و او را با نظام هستی هم‌نوا می‌سازد.

نرم کردن آهن: نماد قدرت معنوی

یکی از شگفتی‌های قرآنی، توانایی داود نبی (ع) در نرم کردن آهن است که در آیه‌ای نورانی چنین آمده:

وَأَلَنَّا لَهُ الْحَدِيدَ

«و آهن را برای او نرم کردیم» (سوره سبا، آیه ۱۰). این توانایی، نه از طریق کوره و ابزار مادی، بلکه در پرتو ارتباط معنوی با خداوند و هماهنگی با نظام هستی به دست آمده است. آهن، که نماد سختی و استواری است، در برابر قدرت معنوی انسان تسلیم می‌شود، گویی که طبیعت در برابر روح متعالی انسان سر تعظیم فرود می‌آورد.

این آیه، از ظرفیت‌های نهفته انسان در تسخیر طبیعت از طریق معرفت و ذکر سخن می‌گوید. انسانی که با ذکر و دعا به خداوند نزدیک می‌شود، می‌تواند به توانایی‌هایی دست یابد که فراتر از ابزارهای مادی است. این قدرت، چونان شعله‌ای است که در پرتو ایمان فروزان می‌شود و طبیعت را در خدمت انسان قرار می‌دهد.

درنگ: نرم کردن آهن، نمادی از قدرت معنوی انسان است که از طریق ذکر و معرفت الهی به دست می‌آید.

جنیان: قدرت و محدودیت معرفتی

جنیان، در قرآن کریم، موجوداتی با قدرت‌های خارق‌العاده اما با محدودیت‌های معرفتی معرفی شده‌اند. آیه‌ای از سوره سبا این حقیقت را روشن می‌سازد:

وَمِنَ الْجِنِّ مَنْ يَعْمَلُ بَيْنَ يَدَيْهِ بِإِذْنِ رَبِّهِ

«و از جن برخی پیش روی او به اذن پروردگارش کار می‌کردند» (سوره سبا، آیه ۱۲). این آیه، از توانایی جنیان در انجام کارهای بزرگ تحت فرمان سلیمان نبی (ع) سخن می‌گوید. اما معرفت جنیان، در قیاس با انسان، محدود است و این انسان است که با افزایش معرفت و تقوا، می‌تواند به مراتبی بالاتر از جنیان دست یابد.

جنیان، گویی که بادهایی نیرومند اما بی‌هدف‌اند که تنها در پرتو هدایت انسان‌های والامقام، به سوی خیر جهت می‌یابند. این تفاوت، برتری انسان را در ظرفیت معرفتی و توانایی او برای رسیدن به کمال نشان می‌دهد.

درنگ: جنیان، با وجود قدرت‌های خارق‌العاده، از نظر معرفتی محدودند و انسان با معرفت و تقوا می‌تواند از آن‌ها پیشی گیرد.

مرگ سلیمان و ناآگاهی جنیان

یکی از آیات شگفت‌انگیز قرآن کریم، به مرگ سلیمان نبی (ع) و ناآگاهی جنیان از آن اشاره دارد:

فَلَمَّا قَضَيْنَا عَلَيْهِ الْمَوْتَ مَا دَلَّهُمْ عَلَىٰ مَوْتِهِ إِلَّا دَابَّةُ الْأَرْضِ تَأْكُلُ مِنْسَأَتَهُ

«و چون مرگ او را مقرر داشتیم، جز جنبنده زمین که عصایش را می‌خورد، جنیان را بر مرگ او آگاه نکرد» (سوره سبا، آیه ۱۴). این آیه، از محدودیت معرفتی جنیان حکایت دارد که حتی از مرگ سلیمان آگاه نشدند تا آنکه عصای او توسط موریانه خورده شد و بدنش فرو افتاد.

این واقعه، چونان آینه‌ای است که ضعف جنیان در برابر انسان‌های والامقام را نشان می‌دهد. سلیمان، با قدرت معنوی خود، جنیان را تحت فرمان داشت، اما آن‌ها از درک مرگ او عاجز بودند. این آیه، انسان را به تأمل در جایگاه خود و ظرفیت‌های معنوی‌اش دعوت می‌کند.

درنگ: ناآگاهی جنیان از مرگ سلیمان، نشان‌دهنده محدودیت معرفتی آن‌ها و برتری انسان‌های برگزیده است.

بخش سوم: نقد مادی‌گرایی و بازگشت به معنویت

انحراف علم دینی به سوی مادی‌گرایی

علم دینی، که روزگاری با قرائت قرآن و ذکر الهی پیوندی ناگسستنی داشت، گاه به سوی رویکردهای مادی‌گرایانه منحرف شده است. در گذشته، عالمان دینی، روز خود را با تلاوت قرآن آغاز می‌کردند و آن را محور زندگی و تعلیم خود قرار می‌دادند. اما گرایش به مطالعه صرفاً علمی و مادی، این پیوند را تضعیف کرده است. قرآن کریم، چونان چشمه‌ای زلال، باید محور انسان‌سازی و معرفت‌افزایی قرار گیرد، نه آنکه به حاشیه رانده شود.

این انحراف، گویی که جویباری است که از سرچشمه خود جدا شده و به سوی باتلاق مادیات روانه گشته است. بازگشت به قرآن و ذکر، راهی است برای احیای علم دینی و بازگرداندن آن به مسیر حقیقی خود، که سعادت و کمال انسان را به ارمغان می‌آورد.

درنگ: علم دینی باید با تکیه بر قرآن و ذکر، به سوی انسان‌سازی و سعادت هدایت شود، نه آنکه در بند مادی‌گرایی گرفتار آید.

مادی‌گرایی و دوری از امور غیبی

گرایش فزاینده به مادی‌گرایی، باور به امور غیبی چون ملائکه و جنیان را در میان برخی جوامع کم‌رنگ کرده است. این بی‌توجهی، نتیجه دوری از ذکر و قرآن است که انسان را از درک حقایق متافیزیکی محروم می‌سازد. گویی که قلب انسان، چونان آینه‌ای غبارگرفته، دیگر نور حقیقت را بازنمی‌تاباند. بازگشت به ذکر و دعا، می‌تواند این غبار را بزداید و انسان را به سوی درک اصوات و حقایق غیبی رهنمون سازد.

این نقد، دعوتی است به بازنگری در نظام‌های تربیتی و آموزشی، تا با احیای توجه به علوم غیبی، انسان به جایگاه حقیقی خود بازگردد. گویی که پرنده‌ای، پس از سال‌ها اسارت، بال‌های خود را باز کرده و به سوی آسمان پرواز می‌کند.

درنگ: مادی‌گرایی، انسان را از درک حقایق غیبی محروم کرده و بازگشت به ذکر و قرآن، راه رهایی از این محرومیت است.

بخش چهارم: آینده بشر و همزیستی با موجودات غیبی

آینده بشر: همزیستی با جن و ملائکه

قرآن کریم، در آیاتی چون سوره ناس، از ارتباط نزدیک جن و انسان سخن می‌گوید:

قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ النَّاسِ ۝ مَلِكِ النَّاسِ ۝ إِلَٰهِ النَّاسِ ۝ مِنْ شَرِّ الْوَسْوَاسِ الْخَنَّاسِ ۝ الَّذِي يُوَسْوِسُ فِي صُدُورِ النَّاسِ ۝ مِنَ الْجِنَّةِ وَالنَّاسِ

«بگو: پناه می‌برم به پروردگار مردم، پادشاه مردم، خدای مردم، از شر وسواس خناس، آن که در سینه‌های مردم وسوسه می‌کند، از جن و مردم» (سوره ناس، آیات ۱-۶). این آیات، از پیوند نزدیک جن و انسان حکایت دارند که در آینده، با رشد علمی و معنوی بشر، این پیوند عمیق‌تر خواهد شد.

در آینده‌ای که بشر با پیشرفت معنوی و علمی، به مراتب بالاتری از آگاهی دست می‌یابد، همزیستی با جن و ملائکه به واقعیتی ملموس تبدیل خواهد شد. این همزیستی، گویی که باغی است که در آن، انسان و موجودات غیبی در کنار یکدیگر به شکوفایی می‌رسند، مشروط بر آنکه این ارتباط در مسیر خیر و سعادت باشد.

درنگ: در آینده، با رشد علمی و معنوی، انسان توانایی همزیستی نزدیک‌تر با جن و ملائکه را خواهد یافت.

تفاوت ارتباط با ملائکه و شیاطین

ارتباط با ملائکه، نیازمند پاکی، معنویت و التزام به ذکر است، درحالی‌که ارتباط با شیاطین، از طریق خباثت و ناپاکی ممکن می‌شود. ملائکه، چونان ستارگانی نورانی، تنها در پرتو ایمان و تقوا قابل دسترسی‌اند، اما شیاطین، گویی سایه‌هایی تاریک، با پلیدی و خباثت پیوند می‌یابند. قرآن کریم، در آیه‌ای از سوره سبا، این تمایز را روشن می‌سازد:

وَيَوْمَ يَحْشُرُهُمْ جَمِيعًا ثُمَّ يَقُولُ لِلْمَلَائِكَةِ أَهَٰؤُلَاءِ إِيَّاكُمْ كَانُوا يَعْبُدُونَ ۝ قَالُوا سُبْحَانَكَ أَنْتَ وَلِيُّنَا مِنْ دُونِهِمْ ۖ بَلْ كَانُوا يَعْبُدُونَ الْجِنَّ ۖ أَكْثَرُهُمْ بِهِمْ مُؤْمِنُونَ

«و روزی که همه را گرد می‌آورد، سپس به فرشتگان می‌فرماید: آیا اینان شما را می‌پرستیدند؟ گفتند: منزهی تو، تویی سرپرست ما، نه ایشان؛ بلکه جنیان را می‌پرستیدند، که بیشترشان به آنها ایمان داشتند» (سوره سبا، آیات ۴۰-۴۱). این آیه، از انحراف برخی انسان‌ها به پرستش جن به‌جای خداوند یا ملائکه حکایت دارد.

این تمایز، انسان را به انتخاب مسیر درست دعوت می‌کند. ارتباط با ملائکه، چونان صعود به قله‌های نورانی سعادت است، درحالی‌که پیوند با شیاطین، سقوط به دره‌های تاریک تباهی است.

درنگ: ارتباط با ملائکه نیازمند معنویت و پاکی است، درحالی‌که پیوند با شیاطین از طریق خباثت ممکن می‌شود.

بخش پنجم: بزرگی در برابر سعادت

بزرگی یا سعادت: انتخاب انسان

قرآن کریم، انسان را به تأمل در اهداف زندگی دعوت می‌کند:

قُلْ إِنَّمَا أَعِظُكُمْ بِوَاحِدَةٍ ۖ أَنْ تَقُومُوا لِلَّهِ مَثْنَىٰ وَفُرَادَىٰ ثُمَّ تَتَفَكَّرُوا

«بگو: من شما را تنها به یک چیز اندرز می‌دهم که برای خدا دو به دو یا یک به یک برخیزید، سپس بیندیشید» (سوره سبا، آیه ۴۶). این آیه، انسان را به تفکر و انتخاب سعادت به‌جای بزرگی دعوت می‌کند. بزرگی، که گاه در قالب قدرت، ثروت یا شهرت ظاهر می‌شود، بدون پشتوانه معنوی، چونان کاخی است که بر شن بنا شده و با اولین طوفان فرو می‌ریزد.

سعادت، در سلامت معنوی و التزام به ارزش‌های الهی نهفته است. انسان باید شب‌ها با خود خلوت کند و بپرسد: آیا در پی بزرگی است یا سعادت؟ آیا هدفش توسعه و پیشرفت مادی است یا سلامت و کمال معنوی؟ این پرسش، چونان آینه‌ای است که حقیقت درون انسان را نشان می‌دهد.

درنگ: سعادت در سلامت معنوی و التزام به ارزش‌های الهی است، نه در بزرگی و پیشرفت مادی.

نقد جامعه مدرن: گم‌گشتگی در بزرگی

جامعه مدرن، گاه در پی بزرگی و پیشرفت مادی، از سعادت و سلامت معنوی غافل مانده است. جنگ‌ها، ظلم‌ها و تباهی‌هایی که جهان را فرا گرفته، نتیجه این گم‌گشتگی است. انسان‌هایی که در پی قدرت و ثروت‌اند، گویی که در بیابانی بی‌آب و علف سرگردان شده‌اند و از چشمه سعادت دور افتاده‌اند.

این نقد، دعوتی است به بازنگری در اهداف زندگی. انسان باید از خود بپرسد: آیا در پی سعادت است یا بزرگی؟ آیا زندگی‌اش در خدمت خیر و حقیقت است یا در بند خودخواهی و قدرت‌طلبی؟ این تأمل، چونان بذری است که در خاک قلب کاشته شده و می‌تواند به درختی تنومند از سعادت تبدیل شود.

درنگ: جامعه مدرن، در پی بزرگی مادی، از سعادت و سلامت معنوی غافل مانده و نیازمند بازنگری در اهداف خود است.

جمع‌بندی

این نوشتار، با تأمل در آیات قرآن کریم و درس‌گفتارهای ارزشمند، به بررسی پدیده‌های پنهان و جایگاه انسان در نسبت با آن‌ها پرداخت. انسان، با ظرفیت‌های عظیم معنوی خود، می‌تواند از طریق ذکر، دعا و خودسازی، به درک حقایق غیبی و ارتباط با موجودات ماورایی دست یابد. جنیان، با قدرت‌های خارق‌العاده اما معرفت محدود، و ملائکه، مظهر خیر و نور الهی، در کنار انسان، بخشی از نظام هستی را تشکیل می‌دهند. اما این ارتباط، باید در مسیر سعادت و سلامت معنوی باشد، نه صرفاً بزرگی و قدرت مادی. آیات سوره سبا، چونان مشعل‌هایی فروزان، راه را برای تسخیر طبیعت و درک حقایق غیبی روشن می‌کنند، مشروط بر آنکه انسان در مسیر تقرب به خداوند گام بردارد. آینده بشر، با رشد علمی و معنوی، به سوی همزیستی نزدیک‌تر با جن و ملائکه پیش خواهد رفت، اما این رشد، تنها در سایه سلامت و سعادت به کمال حقیقی می‌رسد. این نوشتار، انسان را به تأمل در اهداف زندگی و انتخاب مسیر سعادت دعوت می‌کند، گویی که روح او، چونان پرنده‌ای، در آسمان حقیقت به پرواز درآید.

با نظارت صادق خادمی