متن درس
پدیدههای پنهانی
برگرفته از درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه ۱۹۲)
دیباچه
معرفت، چونان گوهری نهفته در ژرفای وجود آدمی، گاه از درون سر برمیآورد، گاه از آسمانها فرو میریزد، و گاه در کالبد آموزشهای ظاهری به دست میآید. این نوشتار، با تأمل در سه ساحت ایصال، وصول، و ارایه، به کاوش در نظام معرفتی اسلام میپردازد. ایصال، چونان پلی است که انسان را به موجودات متعالی پیوند میدهد؛ وصول، چون کندوکاوی است در معدن وجود خویش؛ و ارایه، چونان چراغی است که راه دانش ظاهری را روشن میسازد. این سه، چونان سه شاخه از درختی تنومند، در هم تنیدهاند و انسان را به سوی کمال رهنمون میشوند. نوشتار حاضر، با الهام از قرآن کریم و سنت نبوی، این سه ساحت را با نگاهی معنوی و عرفانی بررسی میکند تا راهی به سوی فهم عمیقتر حقیقت گشوده شود.
بخش نخست: تثلیث معرفتی ایصال، وصول، و ارایه
ماهیت سهگانه معرفت
معرفت انسانی در سه ساحت ایصال، وصول، و ارایه تجلی مییابد. ایصال، ارتباط با موجودات متعالی چون خدا، انبیا، اولیا، و ملائکه است که از طریق عبادت، ذکر، و انس با غیب میسر میشود. وصول، استخراج گنجهای نهفته در وجود آدمی است که از طریق خودسازی و ریاضت به دست میآید. ارایه، آموزش ظاهری است که در قالب کتاب و مدرسه نمود مییابد. این سهگانه، نظامی جامع و مکمل را تشکیل میدهد که نمیتوان آن را به دو یا چهار بخش فروکاست. قرآن کریم در این باره میفرماید:
وَمَا رَمَيْتَ إِذْ رَمَيْتَ وَلَٰكِنَّ اللَّهَ رَمَىٰ
و هنگامی که تیر انداختی، تو تیر نینداختی، بلکه خدا تیر انداخت (انفال: ۱۷). این آیه به نقش خدا بهعنوان فاعل حقیقی اشاره دارد و ایصال را بهعنوان ارتباط با مبدأ الهی تأیید میکند.
درنگ: ایصال، وصول، و ارایه سه رکن معرفتیاند که هر یک مکمل دیگری است. ایصال، پل ارتباط با غیب؛ وصول، کاوش در ژرفای وجود؛ و ارایه، ابزار آموزش ظاهری است.
نقش عوامل زیستی و محیطی در معرفت
معرفت لدنی، چونان گوهری است که در نطفه، لقمه، و شیر مادر نهفته شده و با عوامل محیطی چون خاک، آب، مکان، و زمان پرورش مییابد. این عوامل، بستر شکلگیری استعدادهای معنویاند که هر فرد را از دیگری متمایز میسازد. قرآن کریم در این باره میفرماید:
الَّذِي أَحْسَنَ كُلَّ شَيْءٍ خَلَقَهُ
آن که هر چیز را که آفرید نیکو آفرید (سجده: ۷). این آیه به حسن خلقت الهی اشاره دارد که عوامل زیستی و محیطی را در خدمت معرفت قرار میدهد.
نطفه و لقمه، چونان بذرهاییاند که در خاک وجود آدمی کاشته میشوند و با آب عبادت و نور ایمان به بار مینشینند. تفاوت انسانها در استعدادهای معنوی، ریشه در این عوامل دارد که نیازمند استخراج از طریق خودسازی است.
اشارات و نقش تنوین در علوم معنوی
اشارات، چونان نشانههاییاند که راه را به سوی حقیقت میگشایند. تنوینها در زبان عربی، مانند فاعل و مفعول، صرفاً جهتدهندهاند و معنای مستقلی ندارند. این اشارات، انسان را به تأمل در حقایق غیبی دعوت میکنند. قرآن کریم میفرماید:
إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَآيَاتٍ لِقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ
در این، نشانههایی است برای مردمی که میاندیشند (نحل: ۱۱). این آیه، انسان را به توجه به نشانههای الهی فرا میخواند.
اشارات، چونان ستارگانی در آسمان معرفتاند که راه را روشن میکنند، اما خود مقصد نیستند. انسان باید از این نشانهها گذر کند تا به حقیقت ناب دست یابد.
بخش دوم: نقد نظام آموزشی و تأکید بر ایصال و وصول
نقد آموزش مبتنی بر ارایه
نظام آموزشی کنونی، بهویژه در حوزههای علمیه، بیش از حد بر ارایه، یعنی کتابخوانی و نقل اقوال پیشینیان، متمرکز شده و از ایصال و وصول غافل مانده است. این تمرکز، چونان قفسی است که پرنده معرفت را در بند میکشد. قرآن کریم در این باره میفرماید:
قُلْ هَاتُوا بُرْهَانَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ
بگو: اگر راست میگویید دلیل خود را بیاورید (بقره: ۱۱۱). این آیه، انسان را به ارائه برهان و نوآوری دعوت میکند.
آموزش مبتنی بر نقل، بدون استخراج دیدگاه شخصی و علوم لدنی، چونان خواندن کتابی است که تنها جلد آن را ورق زدهایم. استاد باید از وجود خویش سخن بگوید و نه صرفاً کلام دیگران را تکرار کند.
درنگ: نظام آموزشی کنونی، با تأکید بر ارایه و کتابخوانی، از ایصال و وصول غافل مانده و نیازمند اصلاح است تا به سوی علممحوری حرکت کند.
اهمیت ایصال و ارتباط با موجودات متعالی
ایصال، چونان پلی است که انسان را به خدا، انبیا، اولیا، و ملائکه پیوند میدهد. این ارتباط، از طریق عبادت، ذکر، و انس با غیب محقق میشود. حتی ارواح و شیاطین، در برخی موارد، میتوانند معلم باشند، هرچند این ارتباط خطرناک است و تنها برای مومنین خاص میسر است. قرآن کریم میفرماید:
وَجَاءَ رَبُّكَ وَالْمَلَكُ صَفًّا صَفًّا
و پروردگارت با فرشتگان، صف در صف، بیاید (فجر: ۲۲). این آیه، به حضور ملائکه در کنار پروردگار اشاره دارد و ایصال را تأیید میکند.
ایصال، چونان نسیمی است که از آسمانهای غیب میوزد و روح انسان را به سوی کمال میبرد. این ارتباط، نیازمند باور و تمسک به موجودات متعالی است.
نقد اتلاف عمر در آموزشهای غیرضروری
تمرکز بیش از حد بر ارایه، چونان راهی است که به مقصد نمیرسد و عمر انسان را به غبن میکشاند. قرآن کریم در این باره هشدار میدهد:
وَلَا تَكُونُوا كَالَّذِينَ نَسُوا اللَّهَ فَأَنْسَاهُمْ أَنْفُسَهُمْ
و مانند کسانی مباشید که خدا را فراموش کردند و خدا نیز خودشان را از یادشان برد (حشر: ۱۹). این آیه، انسان را از غفلت از خویشتن بازمیدارد.
آموزشهای غیرضروری، چونان بار سنگینی است که بر دوش انسان نهاده میشود و او را از مسیر کمال بازمیدارد. علم دینی باید به سوی ایصال و وصول هدایت شود.
بخش سوم: وصول و استخراج علوم لدنی
استخراج گنجهای درونی
وصول، چونان کندوکاوی است در معدن وجود آدمی که گنجهای لدنی را آشکار میسازد. این علوم، در نطفه، لقمه، و عوامل محیطی نهفتهاند و با عبادت و ریاضت استخراج میشوند. قرآن کریم میفرماید:
وَفِي أَنْفُسِكُمْ ۚ أَفَلَا تُبْصِرُونَ
و در وجود خودتان است، آیا نمیبینید؟ (ذاریات: ۲۱). این آیه، انسان را به تأمل در ژرفای وجود خویش دعوت میکند.
علوم لدنی، چونان چشمهای است که از دل سنگ میجوشد. انسان باید با تیشه عبادت و ماله خودسازی، این گنجها را از وجود خویش بیرون کشد.
درنگ: وصول، استخراج علوم لدنی از درون انسان است که با عبادت، ذکر، و خودسازی میسر میشود و انسان را به کمال رهنمون میسازد.
باور به امکان درسخواندن نزد خدا و اولیا
باور به امکان ارتباط با خدا، انبیا، و اولیا، پیشنیاز ایصال و وصول است. این باور، چونان کلیدی است که درهای غیب را میگشاید. قرآن کریم میفرماید:
وَاتَّقُوا اللَّهَ وَيُعَلِّمُكُمُ اللَّهُ
و از خدا پروا کنید که خدا به شما میآموزد (بقره: ۲۸۲). این آیه، به تعلیم الهی از طریق تقوا اشاره دارد.
انسان باید باور کند که میتواند نزد خدا، انبیا، و اولیا درس بخواند. این باور، چونان نوری است که تاریکیهای تردید را میزداید و راه را به سوی معرفت باز میکند.
فرصت و رخصت در مسیر کمال
فرصت، به معنای صبر در برابر سختیهای مسیر معنوی، و رخصت، به معنای واگذاری اختیار به استاد یا موجودات متعالی است. این دو، چونان دو بالاند که انسان را به سوی آسمان کمال پرواز میدهند. قرآن کریم میفرماید:
وَاصْبِرْ وَمَا صَبْرُكَ إِلَّا بِاللَّهِ
و صبر کن و صبرت جز با خدا نیست (نحل: ۱۲۷). این آیه، به صبر در مسیر الهی اشاره دارد.
فرصت، چونان زمینی است که باید شخم زده شود تا بذر معرفت در آن جوانه زند. رخصت، واگذاری است به دستان حکیم استاد یا موجودات متعالی که انسان را به سوی کمال هدایت میکنند.
درنگ: فرصت (صبر) و رخصت (واگذاری)، دو شرط اصلی در مسیر کمالاند که انسان را از شك و شرطگذاری بازمیدارند.
بخش چهارم: امتحان و تربیت در مسیر ایصال
امتحان و نقش آن در تربیت معنوی
امتحان، چونان کورهای است که ناخالصیهای وجود را میگدازد و انسان را برای پذیرش علوم لدنی آماده میسازد. قرآن کریم میفرماید:
وَلَنَبْلُوَنَّكُمْ حَتَّىٰ نَعْلَمَ الْمُجَاهِدِينَ مِنْكُمْ وَالصَّابِرِينَ
و قطعاً شما را میآزماییم تا مجاهدان و صابران شما را معلوم کنیم (محمد: ۳۱). این آیه، به نقش امتحان در مسیر کمال اشاره دارد.
داستانی از یک عالم نقل شده که شاگردی را شانزده روز آزمود تا صبر و تعهد او را بسنجد. این امتحان، چونان غربال بود که شایستگان را از دیگران جدا کرد.
شك و شرطگذاری: موانع کمال
شك و شرطگذاری، چونان زنجیرهاییاند که انسان را در بند تردید و محدودیت نگه میدارند. قرآن کریم میفرماید:
إِنَّهُمْ كَانُوا فِي شَكٍّ مُرِيبٍ
آنان در شکی آزاردهنده بودند (سبا: ۵۴). این آیه، به خطر شك در مسیر ایمان اشاره دارد.
شك، تردید در امکان ارتباط با موجودات متعالی است و شرطگذاری، محدودکردن این ارتباط به زمان یا شرایط خاص. انسان باید خود را چونان میتی در دستان غسال به استاد یا موجودات متعالی بسپرد.
بخش پنجم: عبادت و ذکر بهعنوان ابزار معرفت
نقش عبادت و ذکر در ایصال و وصول
عبادت، ذکر، دعا، و نماز، چونان ابزارهاییاند که انسان را برای ایصال و وصول آماده میکنند. قرآن کریم میفرماید:
وَاذْكُرِ اسْمَ رَبِّكَ بُكْرَةً وَأَصِيلًا
و نام پروردگارت را صبح و شام یاد کن (انسان: ۲۵). این آیه، به اهمیت ذکر در مسیر معرفت اشاره دارد.
عبادت، چونان باشگاهی است که روح انسان را ورزیده میکند. این تمرین، نیازمند نظم و کیفیت است تا انسان را به سوی کمال رهنمون سازد.
درنگ: عبادت و ذکر، ابزارهای اصلی ایصال و وصولاند که انسان را برای ارتباط با غیب و استخراج علوم لدنی آماده میکنند.
ویزیت خاص در عبادت
عبادت و ذکر، نیازمند ویزیت خاص است که بر اساس ویژگیهای فردی تعیین میشود. قرآن کریم میفرماید:
كُلٌّ يَعْمَلُ عَلَىٰ شَاكِلَتِهِ
هر کس بر اساس روش خود عمل میکند (اسراء: ۸۴). این آیه، به تفاوتهای فردی در مسیر عبادت اشاره دارد.
هر فرد، چونان بیماری است که نیازمند داروی خاص خویش است. ویزیت خاص، توسط استاد یا موجودات متعالی تجویز میشود تا عبادت به کمال خود برسد.
نقد عبادت مکانیکی
عبادت مکانیکی، چونان حرکتی است بدون روح که انسان را از کمال بازمیدارد. قرآن کریم میفرماید:
وَالَّذِينَ هُمْ عَلَىٰ صَلَوَاتِهِمْ يُحَافِظُونَ
و کسانی که بر نمازهایشان محافظت میکنند (معارج: ۳۴). این آیه، به اهمیت حضور قلب در عبادت اشاره دارد.
شمردن رکعات یا نگاه به ساعت، چونان پرندهای است که در قفس گرفتار شده و از پرواز بازمیماند. عبادت باید با حضور قلب و توجه انجام شود.
جمعبندی
این نوشتار، با تأمل در سه ساحت ایصال، وصول، و ارایه، نظام معرفتی جامعی را ترسیم کرد که انسان را به سوی کمال هدایت میکند. ایصال، ارتباط با خدا، انبیا، و اولیا از طریق عبادت و ذکر است؛ وصول، استخراج علوم لدنی از درون وجود است؛ و ارایه، آموزش ظاهری است که اگرچه لازم است، اما بدون ایصال و وصول ناقص میماند. نقد نظام آموزشی کنونی نشان داد که تمرکز بیش از حد بر ارایه، انسان را از معرفت غیبی و لدنی محروم میسازد. باور به امکان درسخواندن نزد خدا و اولیا، صبر (فرصت)، واگذاری (رخصت)، و عبادت با کیفیت، کلیدهای اصلی این مسیرند. قرآن کریم، چونان چراغی است که راه را روشن میکند و انسان را به تقوا و ذکر دعوت میکند تا از طریق ایصال و وصول به کمال دست یابد.
با نظارت صادق خادمی