متن درس
پدیدههای پنهانی
برگرفته از درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه ۱۹۶)
دیباچه
این نوشتار، با نگاهی ژرف به آیات قرآن کریم و تأمل در مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی، به کاوش در پدیدههای پنهانی عالم، از جمله جنیان، ملائکه و ارتباط انسان با این موجودات غیبی میپردازد. هدف، تبیین جایگاه انسان بهعنوان خلیفه الهی و ظرفیتهای بیکران او در تعامل با ملكوت اشیا و موجودات عالم است. این اثر، با الهام از تعالیم قرآنی و با زبانی روشن و متین، به بررسی این پرسش میپردازد که چگونه انسان میتواند از محدودیتهای علوم ظاهری فراتر رود و با تقویت اراده و معرفت، به مراتب والای وجودی دست یابد. نوشتار حاضر، با پیوند میان آیات الهی و تأملات عرفانی، راهی به سوی فهم عمیقتر از نظام خلقت و نقش انسان در آن میگشاید.
بخش نخست: ظرفیتهای نهان انسان و محدودیتهای علوم ظاهری
کرامت ذاتی انسان و بهرهبرداری ناکافی از توانمندیها
انسان، بهعنوان موجودی برخوردار از کرامت الهی، دارای ظرفیتهایی بیمانند است که در قرآن کریم با عبارتی چون وَلَقَدْ كَرَّمْنَا بَنِي آدَمَ (اسراء: ۷۰) به آن اشاره شده است، یعنی: «و بهراستی فرزندان آدم را گرامی داشتیم». این کرامت، گواهی بر تواناییهای عظیم انسان در بهرهگیری از امکانات مادی و معنوی عالم است. بااینحال، علوم کلاسیک و ابزارهای ظاهری، تنها بخش ناچیزی از این ظرفیتها را به فعلیت میرسانند. انسان، همانند باغبانی که تنها از بخشی از زمین حاصلخیز خود بهره میگیرد، از توانمندیهای وجودی خویش بهرهای اندک میبرد و بخش اعظم آن را نادیده میانگارد.
تفاوت انسان کنونی با انسان آینده
انسان آینده، در پرتو تکامل معنوی و علمی، به مرتبهای از اقتدار و کرامت دست خواهد یافت که با انسان کنونی قابلمقایسه نیست. قرآن کریم در آیه وَلَهُ مَن فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ (روم: ۲۶) میفرماید: «و هر که در آسمانها و زمین است از آن اوست». این آیه، به امکان سلطه انسان بر موجودات آسمانی و زمینی اشاره دارد که در آیندهای نهچندان دور، با پیشرفت در معرفت و علم، به تمامی آشکار خواهد شد. انسان کنونی، همچون کودکی است که هنوز به بلوغ کامل نرسیده، درحالیکه انسان آینده، بهسان بزرگسالی خواهد بود که با آگاهی و اقتدار، بر گستره عالم فرمانروایی میکند.
بخش دوم: محدودیتهای تربیتی و پیوند با ملكوت
نقص در تربیت و تمرکز بر امور ظاهری
یکی از خطاهای بنیادین در نظام تربیتی کنونی، محدود ساختن انسان به بهرهگیری از ابزارهای مادی، نظیر ماشینآلات و فناوریهای ظاهری، است. این محدودیت، انسان را از ارتباط با موجودات غیبی، مانند ملائکه و جن، باز داشته است. قرآن کریم در آیه فَسُبْحَانَ الَّذِي بِيَدِهِ مَلَكُوتُ كُلِّ شَيْءٍ (یس: ۸۳) میفرماید: «منزه است آن که ملكوت هر چیز به دست اوست». ملكوت، باطن و روح اشیا نسبت به ظاهر آنهاست، و انسان میتواند با پرورش حسگرهای باطنی، به این ملكوت دست یابد. اما نظام تربیتی کنونی، انسان را بهسوی ظاهربینی سوق داده و از ژرفای معنوی عالم دور نگه داشته است.
امکان ارتباط با ملائکه و جن
انسان، بهواسطه ظرفیتهای ذاتی خویش، قادر است با موجودات غیبی، نظیر ملائکه و جن، ارتباط برقرار کند. قرآن کریم در آیه وَعَلَّمَ آدَمَ الْأَسْمَاءَ كُلَّهَا (بقره: ۳۱) میفرماید: «و خدا به آدم همه نامها را آموخت». این آیه، به توانایی انسان در شناخت و تعامل با موجودات عالم اشاره دارد. ارتباط با ملائکه و جن، نیازمند تقویت اراده، معرفت و حسگرهای باطنی است، گویی انسان دریچهای به سوی عالم غیب میگشاید و با موجودات آن همنوا میشود.
بخش سوم: استخفاف و محرومیت از توانمندیهای معنوی
تأثیر استعمار و جهل بر کوچکسازی انسان
استعمار و جهل، انسان را از شناخت توانمندیهایش محروم کرده و او را در سطحی فروتر از شأن واقعیاش نگه داشته است. قرآن کریم در آیه فَاسْتَخَفَّ قَوْمَهُ فَأَطَاعُوهُ (زخرف: ۵۴) میفرماید: «پس قومش را سبک شمرد و آنان از او اطاعت کردند». این استخفاف، همانند باری است که بر دوش انسان نهاده شده و او را از پرواز به سوی قلههای معرفت باز داشته است. استعمار، با تحقیر انسان و محدود ساختن او به امور مادی، راه را بر کشف توانمندیهای معنوی او بسته است.
ارتباط انسان با خدا و موجودات غیبی
اگر انسان قادر است با خدا ارتباط برقرار کند، به طریق اولی میتواند با ملائکه، جن و ارواح نیز پیوند یابد. قرآن کریم در آیه قُلِ اللَّهُمَّ مَالِكَ الْمُلْكِ تُؤْتِي الْمُلْكَ مَن تَشَاءُ (آلعمران: ۲۶) میفرماید: «بگو: بار خدایا، تویی که فرمانروایی را به هر که بخواهی میدهی». این آیه، به امکان اعطای اقتدار و سلطه به انسان اشاره دارد، اقتداری که از طریق ارتباط با عالم غیب و تقویت اراده معنوی به دست میآید.
بخش چهارم: نقش ملائکه در هدایت و حمایت از انسان
کمک ملائکه به انسان
ملائکه، بهعنوان واسطههای الهی، در خدمت انسانهایی هستند که با ایمان و استقامت، زمینه دریافت یاری آنها را فراهم میکنند. قرآن کریم در آیه إِنِّي مُمِدُّكُم بِأَلْفٍ مِّنَ الْمَلَائِكَةِ مُرْدَفِينَ (انفال: ۹) میفرماید: «من شما را با هزار فرشته پیاپی یاری میدهم». این یاری، گاه در قالب الهام، محافظت یا تسخیر موجودات دیگر به انسان عرضه میشود، مانند نسیمی که در لحظه نیاز، روح انسان را نوازش میدهد.
شرایط دریافت یاری ملائکه
دریافت یاری ملائکه، مشروط به دو اصل است: ایمان محکم به خدا و استقامت در راه حق. قرآن کریم در آیه إِنَّ الَّذِينَ قَالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقَامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَيْهِمُ الْمَلَائِكَةُ (فصلت: ۳۰) میفرماید: «کسانی که گفتند پروردگار ما خداست و سپس پایداری ورزیدند، فرشتگان بر آنان نازل میشوند». این دو شرط، مانند دو بال پروازند که انسان را به سوی مراتب والای معنوی سوق میدهند.
استغفار ملائکه برای انسانها
ملائکه، حتی برای گناهکاران نیز استغفار میکنند، نشانهای از رحمت بیکران الهی. قرآن کریم در آیه وَالْمَلَائِكَةُ يُسَبِّحُونَ بِحَمْدِ رَبِّهِمْ وَيَسْتَغْفِرُونَ لِمَن فِي الْأَرْضِ (شوری: ۵) میفرماید: «و فرشتگان به ستایش پروردگارشان تسبیح میگویند و برای کسانی که در زمیناند آمرزش میطلبند». این استغفار، مانند بارانی است که بر همه زمین میبارد، بیآنکه میان نیکوکار و گناهکار تفاوتی قائل شود.
دوگانگی نقش ملائکه: استغفار و عذاب
ملائکه، در نظام الهی، وظایف دوگانهای دارند: برخی استغفار میکنند و برخی عذاب میرسانند. قرآن کریم در آیه إِذَا تَوَفَّتْهُمُ الْمَلَائِكَةُ يَضْرِبُونَ وُجُوهَهُمْ وَأَدْبَارَهُمْ (انفال: ۵۰) میفرماید: «آنگاه که فرشتگان جانشان را میستانند، بر چهرهها و پشتهایشان میزنند». این دوگانگی، مانند دو روی یک سکه است که نظم و عدالت الهی را در عالم به نمایش میگذارد.
بخش پنجم: اقتدار معنوی و سلطان مبین
امکان تسخیر ملائکه توسط انسان
انسان، با تقویت اراده و معرفت، میتواند ملائکه را در خدمت خود گیرد و از آنها برای کسب قدرت و علم بهره جوید. قرآن کریم در آیه جَعَلَ الْمَلَائِكَةَ رُسُلًا (فاطر: ۱) میفرماید: «فرشتگان را رسولانی قرار داد». این رسالت، انسان را قادر میسازد تا با ملائکه همنوا شود و از یاری آنها در مسیر کمال بهرهمند گردد.
محافظت ملائکه در برابر شیاطین
ملائکه، انسان را در برابر تأثیرات منفی شیاطین محافظت میکنند، مشروط بر آنکه انسان خود را به فساد و گناه آلوده نکند. قرآن کریم در آیه لَهُ مُعَقِّبَاتٌ مِّن بَيْنِ يَدَيْهِ وَمِنْ خَلْفِهِ يَحْفَظُونَهُ مِنْ أَمْرِ اللَّهِ (رعد: ۱۱) میفرماید: «برای او فرشتگانی است که پیدرپی از پیشرو و پشت سرش او را به فرمان خدا محافظت میکنند». این محافظت، مانند سپری است که انسان را از گزند شیاطین در امان نگه میدارد.
کثرت خلقت ملائکه و تنوع مخلوقات الهی
ملائکه، تنها بخشی از مخلوقات بیشمار الهیاند که در خدمت انسان قرار دارند. قرآن کریم در آیه وَمَا يَعْلَمُ جُنُودَ رَبِّكَ إِلَّا هُوَ (مدثر: ۳۱) میفرماید: «و جز او کسی سپاهیان پروردگارت را نمیشناسد». این کثرت، مانند اقیانوسی است که انسان تنها کرانههای آن را دیده و از اعماق آن بیخبر است.
سلطان مبین: اقتدار معنوی انبیا
سلطان مبین، اقتداری معنوی است که انبیا، مانند حضرت موسی علیهالسلام، از آن برخوردار بودند. قرآن کریم در آیه وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا مُوسَىٰ بِآيَاتِنَا وَسُلْطَانٍ مُّبِينٍ (هود: ۹۶) میفرماید: «و بهراستی موسی را با آیات خود و سلطانی آشکار فرستادیم». این سلطان، نه با ابزار مادی، بلکه با ارتباط با ملكوت و بهرهگیری از اسماء الهی به دست میآید، مانند نوری که تاریکیهای جهل را میشکافد.
تفاوت سلطنت معنوی و مادی
سلطنت معنوی، برخلاف سلطنت مادی که اغلب فاقد محتواست، پایدار و حقیقی است. قرآن کریم در آیه وَلَكِنَّ اللَّهَ يُسَلِّطُ رُسُلَهُ عَلَىٰ مَن يَشَاءُ (حشر: ۶) میفرماید: «ولی خدا رسولانش را بر هر که بخواهد مسلط میسازد». این سلطنت، مانند درختی است که ریشه در حقیقت دارد، درحالیکه سلطنت مادی، چون کاخی بر شنهای سست بنا شده است.
بخش ششم: بازنگری در علوم دینی و چشمانداز آینده
ضرورت تحول در علوم دینی
علوم دینی، برای پرورش انسانهای قدرتمند معنوی، نیازمند بازنگری و تمرکز بر معرفت لدنی است. قرآن کریم در آیه شَهِدَ اللَّهُ أَنَّهُ لَا إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ وَالْمَلَائِكَةُ وَأُولُو الْعِلْمِ (آلعمران: ۱۸) میفرماید: «خدا و فرشتگان و صاحبان دانش گواهی میدهند که جز او خدایی نیست». این آیه، بر اهمیت علم لدنی در شناخت حقیقت تأکید دارد. علوم دینی باید از تمرکز بر ظواهر به سوی پرورش اقتدار معنوی حرکت کنند.
آینده جهان و تعامل با موجودات غیبی
آینده جهان، شاهد تعامل آشکار انسان با ملائکه و جن خواهد بود، تعاملی که با تکامل معرفتی و علمی بشر ممکن میشود. قرآن کریم در آیه وَلَهُ مَن فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ (روم: ۲۶) بار دیگر بر امکان سلطه انسان بر موجودات عالم تأکید میکند. این چشمانداز، مانند افقی است که انسان را به سوی بیکرانگی معرفت دعوت میکند.
جمعبندی
این نوشتار، با کاوش در آیات قرآن کریم و تأمل در مفاهیم عرفانی، نشان داد که انسان، بهعنوان خلیفه الهی، دارای ظرفیتهایی بیکران برای ارتباط با ملكوت اشیا و موجودات غیبی است. آیاتی چون فَسُبْحَانَ الَّذِي بِيَدِهِ مَلَكُوتُ كُلِّ شَيْءٍ (یس: ۸۳) و وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا مُوسَىٰ بِآيَاتِنَا وَسُلْطَانٍ مُّبِينٍ (هود: ۹۶) بر امکان دستیابی انسان به اقتدار معنوی تأکید دارند. محدودیتهای علوم ظاهری و تربیت ناقص، انسان را از این ظرفیتها محروم کرده، اما با تقویت اراده، ایمان و استقامت، میتوان به مراتب والای وجودی دست یافت. آینده بشر، با تحول در علوم دینی و بهرهگیری از معرفت لدنی، شاهد شکوفایی این توانمندیها خواهد بود. این اثر، با زبانی فاخر و متین، راه را برای فهم عمیقتر نظام خلقت و نقش انسان در آن هموار ساخت.