در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

پدیده های پنهانی 197

متن درس

پدیده‌های پنهانی: تحلیل جایگاه انسان در نظام خلقت الهی

پدیده‌های پنهانی: تحلیل جایگاه انسان در نظام خلقت الهی

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه ۱۹۷)

دیباچه

نظام آفرینش الهی، با گستردگی و تنوع بی‌مانند خود، گستره‌ای از موجودات مادی و غیرمادی را در بر می‌گیرد که همگی در خدمت انسان، به‌عنوان محور خلقت، آفریده شده‌اند. این موجودات، از ملائک و جن گرفته تا ارواح و دیگر مخلوقات، بستری را فراهم آورده‌اند تا انسان بتواند به سوی کمال و اقتدار گام بردارد. با این حال، موانع تاریخی، فرهنگی و معرفتی، ارتباط انسان با این امکانات را تضعیف کرده و او را در مرتبه‌ای فروتر از ظرفیت‌های واقعی‌اش قرار داده است. این نوشتار، با تکیه بر آیات قرآن کریم و تحلیل‌های عمیق، به بررسی جایگاه انسان در این نظام و راه‌های بهره‌مندی او از امکانات خلقت می‌پردازد. هدف آن است که با نگاهی ژرف و منسجم، چارچوبی برای فهم و تعامل با این موجودات ارائه شود و مسیر دستیابی به تعالی انسانی روشن گردد.

بخش یکم: گستره خلقت الهی و جایگاه انسان

تنوع خلقت و هدفمندی آن

نظام خلقت الهی از تنوعی شگفت‌انگیز برخوردار است که شامل موجودات مادی و غیرمادی نظیر ملائک، جن، شیاطین، ارواح و موجودات مهیمن می‌شود. این تنوع، نه‌تنها نشانه‌ای از قدرت بی‌کران پروردگار است، بلکه با هدف خدمت به انسان و ارتقای جایگاه او در نظام هستی طراحی شده است. انسان، به‌عنوان خلیفه‌الله، محور این نظام است و تمامی مخلوقات برای یاری او در مسیر کمال آفریده شده‌اند.

قرآن کریم در این‌باره می‌فرماید:

وَسَخَّرَ لَكُمْ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ جَمِيعًا مِنْهُ

(سوره جاثیه، آیه ۱۳): «و آنچه در آسمان‌ها و آنچه در زمین است، همه را از سوی او برای شما رام کرد.» این آیه بر آن است که تمامی موجودات، اعم از مادی و غیرمادی، در خدمت انسان قرار دارند، مشروط بر آنکه او با شناخت و تلاش، این تسخیر را عملی سازد.

درنگ: تنوع خلقت الهی، نشانه‌ای از قدرت پروردگار و فرصتی برای انسان است تا با شناخت و تعامل فعال، به اقتدار و کمال دست یابد.

موانع بهره‌مندی از امکانات خلقت

با وجود ظرفیت‌های بی‌پایان نظام خلقت، موانعی نظیر استعمار فرهنگی، ساده‌انگاری و دوری از توانمندی‌های معنوی، انسان را از ارتباط با موجودات الهی محروم کرده است. این موانع، او را به موجودی محدود تبدیل کرده که از اقتدار و توانمندی‌های ذاتی‌اش بهره‌ای نبرده است. استعمار فرهنگی، با تضعیف خودباوری و قطع ارتباط با منابع معنوی، انسان را به پیاده‌نظامی در نظام هستی بدل ساخته که از امکانات خلقت بی‌بهره مانده است.

این وضعیت، نتیجه فقدان تلاش مستمر و هدفمند است. همان‌گونه که بشر با کوشش و زحمت به پیشرفت‌های علمی و صنعتی دست یافته، در حوزه معنوی نیز نیازمند تلاشی مشابه است. بدون تمرین و کوشش، انسان در حالت انفعال باقی می‌ماند و از ظرفیت‌های عظیم خلقت بهره‌مند نمی‌شود.

ضرورت تلاش و کوشش برای تعالی

دستیابی به اقتدار و تعالی انسانی، مستلزم تلاش مداوم و تمرین است، مشابه ورزشکاری که با تمرین پیگیر به بدنی نیرومند دست می‌یابد. این تلاش، شامل تقویت ارتباط با موجودات خلقت و پرورش توانمندی‌های معنوی است. قرآن کریم در این‌باره می‌فرماید:

إِنَّا خَلَقْنَا الْإِنْسَانَ مِنْ نُطْفَةٍ أَمْشَاجٍ نَبْتَلِيهِ

(سوره انسان، آیه ۲): «ما انسان را از نطفه‌ای آمیخته آفریدیم و او را می‌آزماییم.» این آیه بر ضرورت آزمون و تلاش برای دستیابی به کمال تأکید دارد.

تلاش انسانی، مانند کندن زمینی سخت برای یافتن گنجی نهان است. همان‌گونه که کاوشگر با ابزار و کوشش به گوهر می‌رسد، انسان نیز با تمرین و شناخت به اقتدار معنوی دست می‌یابد.

درنگ: کمال انسانی، همچون دستاوردهای مادی، نیازمند تلاش، تمرین و کوشش مستمر است تا انسان از انفعال خارج شده و به اقتدار معنوی نائل آید.

بخش دوم: نقش ملائک و جن در نظام خلقت

کارکردهای ملائک و جن

ملائک و جن، به‌عنوان بخشی از نظام خلقت، نقش‌های متعددی از جمله مدبریت، هدایت و تنبیه بر عهده دارند. ملائک، با وظایفی نظیر صف‌کشیدن، بازداری و تلاوت ذکر، در خدمت نظام هستی و انسان هستند. قرآن کریم در سوره صافات می‌فرماید:

وَالصَّافَّاتِ صَفًّا * فَالزَّاجِرَاتِ زَجْرًا * فَالتَّالِيَاتِ ذِكْرًا

(سوره صافات، آیات ۱-۳): «سوگند به صف‌کشندگان به صف، و بازدارندگان به بازداری، و خوانندگان ذکر.» این آیات بر نقش‌های فعال ملائک در نظام هستی تأکید دارند.

جن نیز، به‌عنوان موجوداتی با ظرفیت‌های متفاوت، در این نظام حضور دارند. برخی از آنها، به دلیل محدودیت‌هایشان، قادر به دستیابی به مراتب عالی نیستند، اما انسان می‌تواند با تمرین و شناخت، با این موجودات ارتباط برقرار کند و از امکانات آنها بهره‌مند شود.

امکان تعامل با موجودات خلقت

انسان، با تلاش و تمرین، می‌تواند با ملائک و جن ارتباط برقرار کند. این ارتباط، نه‌تنها امکان‌پذیر است، بلکه برای دستیابی به اقتدار معنوی ضروری است. ملائک مدبر، زاجر و تالی، به‌عنوان موجوداتی فعال، در دسترس انسان قرار دارند، مشروط بر آنکه او با کوشش و شناخت، به آنها نزدیک شود. این تعامل، مانند پل زدن میان دو ساحل است که با تلاش و مهارت، امکان عبور را فراهم می‌آورد.

درنگ: ملائک و جن، به‌عنوان بخشی از نظام خلقت، در خدمت انسان هستند و او می‌تواند با تمرین و شناخت، با آنها ارتباط برقرار کرده و از امکاناتشان بهره‌مند شود.

بخش سوم: نقد ساده‌انگاری و وابستگی به مناسک

ساده‌انگاری، مانع کمال

ساده‌انگاری و توقع دستیابی به کمال بدون تلاش مستمر، مانع اصلی در مسیر تعالی انسان است. همان‌گونه که ورزشکار با تمرین مداوم به بدنی نیرومند دست می‌یابد، انسان نیز باید در مسیر معنوی کوشش کند. وابستگی صرف به دعا و مناسک، بدون تلاش عملی، نمی‌تواند انسان را به کمال برساند. قرآن کریم در این‌باره می‌فرماید:

إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ

(سوره بقره، آیه ۲۷۷): «کسانی که ایمان آورده و کارهای شایسته انجام داده‌اند.» این آیه بر اهمیت عمل صالح در کنار ایمان تأکید دارد.

تلاش عملی، مانند کاشتن بذری است که با مراقبت و آبیاری به بار می‌نشیند. بدون این کوشش، انسان در دایره انفعال گرفتار می‌ماند و از کمال محروم می‌شود.

نقد وابستگی به دعا بدون عمل

وابستگی صرف به دعا و مناسک، بدون تلاش عملی، مانند انتظار برداشت محصول بدون کاشت بذر است. دانشمندان با زحمت و کوشش به اکتشافات علمی دست یافته‌اند و انسان نیز در مسیر معنوی نیازمند تلاش مشابه است. این دیدگاه با تأکید قرآن کریم بر عمل صالح هم‌راستاست و نشان می‌دهد که ایمان بدون عمل، ناکافی است.

درنگ: کمال معنوی، مانند دستاوردهای علمی، نیازمند تلاش عملی و تمرین است و وابستگی صرف به دعا و مناسک، انسان را به مقصود نمی‌رساند.

بخش چهارم: تفسیر آیات و رویکرد نوین به قرآن کریم

تفسیر آیات سوره یس و صافات

سوره‌های یس و صافات، به‌طور خاص، به نقش ملائک، جن و شیاطین در نظام خلقت و ارتباط آنها با انسان پرداخته‌اند. در سوره یس آمده است:

أَوَلَيْسَ الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ بِقَادِرٍ عَلَى أَنْ يَخْلُقَ مِثْلَهُمْ بَلَى وَهُوَ الْخَلَّاقُ الْعَلِيمُ

(سوره یس، آیه ۸۱): «آیا کسی که آسمان‌ها و زمین را آفریده، قادر نیست همانند آنها را بیافریند؟ آری، و او آفریننده داناست.» این آیه بر قدرت الهی در خلقت و بازآفرینی تأکید دارد و امکان ارتباط انسان با موجودات خلقت را تأیید می‌کند.

سوره صافات نیز با معرفی ملائک فعال (صافات، زاجرات، تالیات)، بر نقش عملیاتی آنها در نظام هستی و امکان تعامل انسان با آنها اشاره می‌کند. این آیات، انسان را به تلاش برای شناخت و ارتباط با این موجودات فرا می‌خواند.

نقد تفاسیر سنتی و ضرورت رویکرد نوین

تفاسیر سنتی، اغلب به جنبه‌های ظاهری آیات پرداخته و از تحلیل عمیق نقش موجودات در نظام خلقت غفلت کرده‌اند. رویکردی نوین و مته‌وار، که بر تمرکز عمیق بر متن قرآن کریم تأکید دارد، برای فهم دقیق‌تر ضروری است. این دیدگاه، با اصل «تفسیر قرآن به قرآن» همخوانی دارد و به فهم عمیق‌تر نقش موجودات در نظام خلقت کمک می‌کند.

درنگ: رویکرد مته‌وار به قرآن کریم، با تمرکز بر متن و تفسیر آیات به یکدیگر، به فهم عمیق‌تر نقش موجودات در نظام خلقت منجر می‌شود.

بخش پنجم: جایگاه متعالی انسان و قرب تدریجی

برتری انسان بر ملائک و جن

انسان، با وجود خلقت مادی از طین، به دلیل برخورداری از روح الهی، از ملائک و جن متعالی‌تر است. قرآن کریم می‌فرماید:

إِنَّا خَلَقْنَاهُمْ مِنْ طِينٍ لَازِبٍ

(سوره صافات، آیه ۱۱): «ما آنها را از گلی چسبنده آفریدیم.» این آیه به جنبه مادی انسان اشاره دارد، اما روح او، او را به مراتب بالاتر می‌رساند. آیه دیگری می‌فرماید:

فَتَدَلَّى فَكَانَ قَابَ قَوْسَيْنِ أَوْ أَدْنَى

(سوره نجم، آیات ۸-۹): «سپس نزدیک شد و نزدیک‌تر شد، تا به فاصله دو کمان یا کمتر.» این آیه بر ظرفیت انسان برای رسیدن به مراتب عالی و حتی نزدیک‌تر از ملائک به خدا تأکید دارد.

قرب تدریجی و ضرورت تلاش

قرب به خدا و موجودات دیگر، فرآیندی تدریجی است که نیازمند تلاش مداوم و تمرین است. این قرب، نه دفعی است و نه صرفاً با مناسک محقق می‌شود. قرآن کریم در این‌باره می‌فرماید:

قُرْبَةً إِلَى اللَّهِ

(سوره توبه، آیه ۹۹): «نزدیکی به خدا.» این قرب، شامل ارتباط با ملائک، جن و دیگر موجودات نیز می‌شود، مشروط بر آنکه انسان با تمرین و تلاش، زمینه آن را فراهم کند.

درنگ: قرب به خدا و موجودات الهی، فرآیندی تدریجی است که با تلاش و تمرین محقق می‌شود و انسان را به مراتب متعالی می‌رساند.

بخش ششم: نقش نسل‌ها و درجات در بهشت

نقش نسل‌ها در کمال

دستیابی به کمال، گاه نتیجه تلاش نسل‌های پیشین است. آنچه در یک فرد به‌صورت ناگهانی بروز می‌کند، نتیجه زحمات طولانی‌مدت اجداد یا جامعه است. قرآن کریم می‌فرماید:

وَمِنْ ذُرِّيَّتِي قَالَ لَا يَنَالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ

(سوره بقره، آیه ۱۲۴): «و از نسل من؟ گفت: عهدم به ستمگران نمی‌رسد.» این آیه بر نقش نسل‌ها در انتقال کمال و معرفت تأکید دارد.

درجات مختلف در بهشت

حتی در بهشت، درجات انسان‌ها متفاوت است. برخی قادر به نگریستن به عوالم دیگر هستند، در حالی که دیگران چنین توانایی ندارند. قرآن کریم می‌فرماید:

فَاطَلَعَ فَرَآهُ فِي سَوَاءِ الْجَحِيمِ

(سوره صافات، آیه ۵۵): «پس نگاه کرد و او را در میانه جهنم دید.» این آیه بر وجود درجات مختلف در بهشت و امکان تعامل با دیگر عوالم حتی در قیامت تأکید دارد.

درنگ: کمال انسانی، نتیجه تلاش نسل‌ها و درجات مختلف در بهشت است که امکان تعامل با عوالم دیگر را برای برخی فراهم می‌آورد.

بخش هفتم: نقد باورهای مأیوس‌کننده

نقد افسانه‌سازی و مأیوس‌سازی

برخی باورها، مانند «هر قدم که به‌سوی خدا برداری، او فرسنگ‌ها دور می‌شود»، به جای تشویق، انسان را مأیوس می‌کنند. این باورها با آیات قرآن کریم در تضاد است که می‌فرماید:

وَنَحْنُ أَقْرَبُ إِلَيْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرِيدِ

(سوره ق، آیه ۱۶): «و ما به او از رگ گردن نزدیک‌تریم.» این آیه بر قرب دائمی خدا تأکید دارد و هرگونه باور مأیوس‌کننده را نفی می‌کند.

این باورهای نادرست، مانند سایه‌ای هستند که نور امید را از انسان می‌گیرند و او را از تلاش برای قرب بازمی‌دارند. نقد این باورها، انسان را به سوی تلاش و حرکت در مسیر کمال سوق می‌دهد.

درنگ: باورهای مأیوس‌کننده، مانند سدی در برابر تلاش انسان برای قرب به خدا هستند و باید با تکیه بر آیات قرآن کریم نقد شوند.

جمع‌بندی

این نوشتار، با نگاهی ژرف به نظام خلقت الهی، جایگاه انسان به‌عنوان محور این نظام را بررسی کرد. تنوع خلقت، از ملائک و جن تا ارواح و دیگر موجودات، فرصتی بی‌نظیر برای انسان فراهم آورده تا با شناخت و تلاش، به اقتدار و کمال دست یابد. موانع تاریخی و فرهنگی، نظیر استعمار و ساده‌انگاری، انسان را از این ظرفیت‌ها محروم کرده، اما با رویکردی مته‌وار به قرآن کریم و تأکید بر قرب تدریجی، می‌توان این موانع را برطرف کرد. آیات سوره‌های یس و صافات، نقش فعال ملائک و امکان ارتباط انسان با آنها را نشان می‌دهند. دستیابی به کمال، فرآیندی تدریجی است که نیازمند تلاش مستمر، زمینه‌سازی نسل‌ها و ایمان به امکان قرب به همه موجودات الهی است. انسان، با روح الهی خود، از ملائک و جن متعالی‌تر است و می‌تواند با تمرین و کوشش، به مراتب عالی دست یابد.

با نظارت صادق خادمی