متن درس
پدیدههای پنهانی: کاوشی در نظام خلقت و جایگاه انسان
برگرفته از درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه ۱۹۹)
دیباچه: انسان و گستره خلقت الهی
نظام آفرینش الهی، چون دریایی ژرف و بیکران، مجموعهای از موجودات مادی و غیرمادی را در خود جای داده است که هر یک، چون نگینی در تاج خلقت، در خدمت انسان، محور و خلیفه الهی، قرار دارند. این موجودات، از ملائک و جن گرفته تا ارواح و موجودات مهیمن، نه تنها نشانهای از قدرت بیحد پروردگارند، بلکه راهی برای تعالی انسان و وصول او به مراتب کمال فراهم میآورند. انسان، چونان پرندهای سبکبال، توانایی سیر در عوالم گوناگون را دارد، مشروط بر آنکه بالهایش را از بند طمع و حرص آزاد سازد. این نوشتار، با نگاهی ژرف به جایگاه انسان در نظام هستی، به کاوش در ظرفیتهای او برای ارتباط با موجودات الهی و رفع موانع درونی میپردازد. با بهرهگیری از آیات قرآن کریم و تأمل در معارف عرفانی، این اثر در پی آن است که راهی روشن برای دستیابی به اقتدار معنوی و سیر در عوالم الهی ترسیم نماید.
بخش نخست: جایگاه انسان در نظام خلقت و ظرفیتهای وجودی او
تنوع خلقت و هدفمندی آن برای انسان
نظام خلقت الهی، چون باغی پر از گلهای رنگارنگ، از تنوعی بینظیر برخوردار است. ملائک، جن، شیاطین، ارواح و موجودات مهیمن، هر یک به گونهای در خدمت انسان قرار دارند تا او را در مسیر کمال یاری رسانند. این تنوع، نه تنها نشانهای از قدرت بیکران الهی است، بلکه ابزاری برای تعالی انسان فراهم میآورد.
| درنگ: انسان، بهعنوان خلیفهالله، محور نظام خلقت است و موجودات گوناگون، از ملائک تا جن، برای خدمت به او و ارتقای جایگاهش آفریده شدهاند. |
قرآن کریم در این باره میفرماید: وَسَخَّرَ لَكُمْ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ جَمِيعًا مِنْهُ (آنچه در آسمانها و آنچه در زمین است، همه را از سوی او برای شما رام کرد). این آیه بر آن است که تمامی موجودات خلقت، در خدمت انسان قرار دارند، مشروط بر آنکه او با شناخت و تمرین، این تسخیر را به فعلیت برساند.
ظرفیت انسان برای سیر در عوالم مختلف
انسان، چونان مسافری که به سوی افقهای بیکران حرکت میکند، توانایی وصول به عوالم ملائک، جن، ارواح، بهشت و جهنم را داراست. این سیر، نه در خواب و خیال، بلکه در واقعیت و با تهذیب نفس ممکن میگردد.
قرآن کریم در تأیید این ظرفیت میفرماید: أَوَلَيْسَ الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ بِقَادِرٍ عَلَى أَنْ يَخْلُقَ مِثْلَهُمْ بَلَى وَهُوَ الْخَلَّاقُ الْعَلِيمُ (آیا کسی که آسمانها و زمین را آفریده، قادر نیست همانند آنها را بیافریند؟ آری، و او آفریننده داناست). این آیه بر قدرت الهی در خلقت و بازآفرینی تأکید دارد و نشان میدهد که انسان، با روح الهی خود، میتواند به این عوالم وصل شود.
موانع درونی و تأثیر آن بر محدودیت انسان
حرص و طمع، چون زنجیرهایی سنگین، انسان را از پرواز معنوی بازمیدارند. این صفات، با ایجاد وابستگیهای مادی و مقایسهگرایی، قلب انسان را تیره کرده و او را زمینگیر میسازند.
| درنگ: حرص و طمع، ریشههای اصلی مفاسد اخلاقیاند که انسان را از وصول به عوالم معنوی محروم میکنند. |
قرآن کریم در این باره میفرماید: إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ (کسانی که ایمان آورده و کارهای شایسته انجام دادهاند). این آیه بر ضرورت عمل صالح در کنار ایمان تأکید دارد و رفع حرص را شرطی برای کمال میداند.
جمعبندی بخش نخست
انسان، بهعنوان خلیفه الهی، در مرکز نظام خلقت قرار دارد و تمامی موجودات، از ملائک تا جن، برای خدمت به او آفریده شدهاند. با این حال، موانع درونی نظیر حرص و طمع، این ظرفیت را محدود کردهاند. انسان با تهذیب نفس و رفع این موانع، میتواند به سیر در عوالم الهی دست یابد و جایگاه متعالی خود را باز یابد.
بخش دوم: نقش تهذیب نفس و تلاش در وصول به کمال
ضرورت تلاش و تمرین برای اقتدار معنوی
دستیابی به اقتدار معنوی، چون صعود به قلهای رفیع، نیازمند تلاش و تمرین مداوم است. همانگونه که بشر در علوم مادی با زحمت به پیشرفت دست یافته، در حوزه معنوی نیز باید با کوشش، موانع درونی را رفع کند.
قرآن کریم در این باره میفرماید: إِنَّا خَلَقْنَا الْإِنْسَانَ مِنْ نُطْفَةٍ أَمْشَاجٍ نَبْتَلِيهِ (ما انسان را از نطفهای آمیخته آفریدیم و او را میآزماییم). این آیه بر ضرورت آزمون و تلاش برای کمال تأکید دارد.
نقد وابستگی صرف به مناسک
وابستگی به مناسک، بدون تهذیب نفس، چون کاشتن بذری در خاک سنگلاخ است که ثمری به بار نمیآورد. کمال معنوی، نیازمند تحول درونی و حرکت به سوی قرب الهی است.
قرآن کریم در این باره میفرماید: قُرْبَةً إِلَى اللَّهِ (برای نزدیک شدن به خدا). این آیه بر اهمیت نیت خالص و تلاش عملی تأکید دارد.
نقد مقایسهگرایی و تأثیر آن بر انفعال
مقایسهگرایی، چون سایهای تاریک، انسان را از حرکت به سوی کمال بازمیدارد. این صفت، با ایجاد حس رقابت ناسالم، قلب انسان را از صفا و سلامت دور میکند.
قرآن کریم در این باره میفرماید: وَلَا تَمُدَّنَّ عَيْنَيْكَ إِلَى مَا مَتَّعْنَا بِهِ أَزْوَاجًا مِنْهُمْ (و چشمانت را به سوی آنچه به گروههایی از آنها بهره دادهایم مدوز). این آیه بر پرهیز از حسد و مقایسه تأکید دارد.
جمعبندی بخش دوم
کمال معنوی، نیازمند تلاش و تمرین مداوم برای رفع موانع درونی است. وابستگی صرف به مناسک و مقایسهگرایی، انسان را در حالت انفعال نگه میدارند. با تهذیب نفس و تمرکز بر قرب الهی، انسان میتواند به اقتدار معنوی دست یابد.
بخش سوم: نقش موجودات خلقت و تعامل انسان با آنها
نقش ملائک و جن در نظام خلقت
ملائک و جن، چون سربازان نظام خلقت، نقشهایی چون مدبریت، هدایت و تنبیه را بر عهده دارند. انسان با تهذیب نفس، میتواند با این موجودات ارتباط برقرار کند.
قرآن کریم در این باره میفرماید: وَالصَّافَّاتِ صَفًّا فَالزَّاجِرَاتِ زَجْرًا فَالتَّالِيَاتِ ذِكْرًا (سوگند به صفکشندگان به صف، و بازدارندگان به بازداری، و خوانندگان ذکر). این آیات بر نقش فعال ملائک در نظام هستی تأکید دارند.
تفاوت انسان و جن در ساختار وجودی
انسان، با وحدت شکل و روح الهی، از جن متعالیتر است. جنها، با تنوع ظاهری عجیب، گاه ترسآورند، اما انسان با اقتدار معنوی میتواند بر این ترس غلبه کند.
قرآن کریم در این باره میفرماید: إِنَّهَا شَجَرَةٌ تَخْرُجُ فِي أَصْلِ الْجَحِيمِ طَلْعُهَا كَأَنَّهُ رُءُوسُ الشَّيَاطِينِ (آن درختی است که از بن جهنم میروید، شکوفهاش مانند سرهای شیاطین است). این آیه بر تنوع ظاهری شیاطین و جن تأکید دارد.
نقش شیاطین در انجام امور خاص
شیاطین، در برخی موارد، قادر به انجام کارهایی هستند که از ملائک و جن برنمیآید، مانند تنبیه ظالمان. با این حال، تعامل با آنها نیازمند اقتدار معنوی است.
| درنگ: شیاطین، به دلیل ماهیت خاص خود، میتوانند در تنبیه ظالمان نقش ایفا کنند، اما تعامل با آنها نیازمند اقتدار معنوی است. |
جمعبندی بخش سوم
ملائک، جن و شیاطین، هر یک نقشهایی در نظام خلقت دارند. انسان، با تهذیب نفس و کسب اقتدار معنوی، میتواند با این موجودات تعامل کرده و از هدایت آنها بهرهمند شود.
بخش چهارم: نقش علوم دینی و ضرورت تحول در آن
نقد انفعال در علوم دینی
علوم دینی، به دلیل دوری از معرفت غیبی و تمرکز بر ظواهر، از ظرفیتهای خود برای تولید قدرت معنوی محروم ماندهاند. این انفعال، نتیجه ترس از مواجهه با حقایق غیبی است.
قرآن کریم در این باره میفرماید: وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْإِنْسَ إِلَّا لِيَعْبُدُونِ (و جن و انس را جز برای پرستش نیافریدم). این آیه بر ضرورت معرفت و عبادت در مسیر کمال تأکید دارد.
ضرورت آزادی علوم دینی برای تولید قدرت
آزادی علوم دینی از قیود سنتی، چون باز کردن قفسی برای پرواز پرنده، میتواند به تولید قدرت معنوی و هدایت جهانی منجر شود.
| درنگ: آزادی علوم دینی از محدودیتهای سنتی، میتواند به تولید قدرت معنوی و هدایت جهانی منجر شود. |
قرآن کریم در این باره میفرماید: وَكَذَلِكَ جَعَلْنَاكُمْ أُمَّةً وَسَطًا لِتَكُونُوا شُهَدَاءَ عَلَى النَّاسِ (و اینگونه شما را امتی میانه قرار دادیم تا بر مردم گواه باشید).
نقد استفاده از تسبیح بهجای قرآن در استخاره
استفاده از تسبیح بهجای قرآن کریم در استخاره، چون جایگزینی نوری درخشان با شمعی کمسو، نشانه دوری از معرفت قرآنی است.
قرآن کریم در این باره میفرماید: أَفَلَا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ (آیا در قرآن تدبر نمیکنند؟).
اهمیت تفال و پیشبینی آینده
تفال، چون نگاهی به افقهای آینده، از استخاره مهمتر است و نیازمند شناخت عمیقتر آیات قرآنی است.
قرآن کریم در این باره میفرماید: إِنَّا سَنُلْقِي عَلَيْكَ قَوْلًا ثَقِيلًا (ما بهزودی سخنی سنگین بر تو نازل میکنیم).
جمعبندی بخش چهارم
علوم دینی، برای ایفای نقش هدایتی خود، باید از انفعال و قیود سنتی رها شوند. با تمرکز بر معرفت قرآنی و رفع موانع، این علوم میتوانند به تولید قدرت معنوی و هدایت جهانی کمک کنند.
بخش پنجم: نقش قدرت در برابر ظلم و ضرورت احضار علوم
قدرت در خدمت عدالت
قدرت، چون شمشیری دو لبه، زمانی که در خدمت عدالت باشد، عین کمال است، اما استفاده نادرست از آن به معصیت منجر میشود.
قرآن کریم در این باره میفرماید: وَلَا تَحْسَبَنَّ اللَّهَ غَافِلًا عَمَّا يَعْمَلُ الظَّالِمُونَ (و گمان مبر که خدا از آنچه ستمگران انجام میدهند غافل است).
احضار علوم بهجای احضار موجودات
احضار علوم، چون گشودن دری به سوی معرفت، از احضار جن و ملائک دشوارتر و ارزشمندتر است.
| درنگ: احضار علوم، بهعنوان مرتبهای بالاتر از احضار موجودات غیبی، نیازمند شناخت عمیق و تطبیق قواعد پیچیده است. |
قرآن کریم در این باره میفرماید: اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّكَ الَّذِي خَلَقَ (بخوان به نام پروردگارت که آفرید).
جمعبندی بخش پنجم
قدرت، زمانی که در خدمت عدالت باشد، کمال انسان را به نمایش میگذارد. احضار علوم، بهعنوان مرتبهای متعالی از معرفت، انسان را به سوی شناخت عمیق خلقت هدایت میکند.
نتیجهگیری نهایی
این نوشتار، چون چراغی در مسیر معرفت، جایگاه انسان را در نظام خلقت الهی روشن ساخت. انسان، با ظرفیت بینهایت خود، میتواند به عوالم گوناگون سیر کند و با ملائک، جن و ارواح تعامل نماید. موانع درونی نظیر حرص و طمع، چون سنگهایی در مسیر، او را زمینگیر کردهاند، اما با تهذیب نفس و ذکر مداوم اسم «سلام»، قلب او به سلامت میرسد و درهای غیب بر او گشوده میشود. علوم دینی، با رهایی از قیود سنتی، میتوانند به تولید قدرت معنوی و هدایت جهانی منجر شوند. این اثر، با تأمل در آیات قرآن کریم و معارف عرفانی، راهی برای وصول به کمال و اقتدار معنوی ترسیم نمود.
| با نظارت صادق خادمی |