در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

زن و زندگی 19

متن درس

زن و زندگی: تحلیل جایگاه اجتماعی زنان در پرتو معارف دینی

زن و زندگی: تحلیل جایگاه اجتماعی زنان در پرتو معارف دینی

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره، جلسه نوزدهم

مقدمه

این نوشتار به تبیین و تحلیل جایگاه اجتماعی زنان در چارچوب معارف دینی می‌پردازد، با تکیه بر دیدگاه‌های عمیق و نقادانه‌ای که ریشه در بررسی‌های تاریخی، فقهی و معرفتی دارند. نکات ارائه‌شده در سه بخش اصلی سازمان‌یافته‌اند که هر بخش با توضیحات تفصیلی همراه است تا معانی به‌صورت دقیق و منسجم منتقل گردد. این نوشتار، با نگاهی عادلانه و عقلانی، به بازخوانی جایگاه زنان در نظام معرفتی اسلام دعوت می‌کند و بر ضرورت بازنگری در ساختارهای فقهی و اجتماعی تأکید دارد.

بخش اول: بازخوانی تاریخی و فقهی جایگاه زنان در متون دینی

نقد فقدان کتاب مستقل در موضوع زنان

یکی از نکات برجسته در بررسی متون فقهی، فقدان کتابی مستقل با عنوان «کتاب النساء» در فقه شیعه است. در حالی که موضوعاتی چون طهارت، صلاة، زکات و حج هر یک دارای کتب مفصل و مستقل هستند، مسائل مرتبط با زنان به‌صورت پراکنده و در قالب جملات معترضه در متون فقهی مطرح شده‌اند. این خلأ ساختاری، از منظر فقهی، نقطه‌ضعفی محسوب می‌شود که نیازمند بازنگری است. این نقد، دعوتی است به تأمل در اولویت‌بندی موضوعات فقهی و لزوم تدوین متونی تخصصی که به مسائل زنان به‌صورت جامع و نظام‌مند بپردازد. چنین رویکردی می‌تواند به غنای معرفتی فقه شیعه و بازتعریف جایگاه زنان در نظام دینی یاری رساند.

درنگ: فقدان کتابی مستقل در موضوع زنان در فقه شیعه، نشانه‌ای از خلأ ساختاری است که بازنگری در اولویت‌های فقهی را ضروری می‌سازد.

نقد دیدگاه‌های تاریخی علم دینی درباره زنان

در بررسی متون تاریخی، برخی اظهارات علمای گذشته، مانند توصیف زنان به‌عنوان «حیوانات گیس‌بلند» توسط مرحوم ملاهادی سبزواری، مورد نقد قرار گرفته است. چنین دیدگاه‌هایی، که گاه ریشه در تعصبات شخصی یا شرایط اجتماعی زمانه دارند، از معارف اصیل دینی فاصله گرفته و نیازمند بازخوانی انتقادی هستند. این نقد، بر لزوم تفکیک میان معارف دینی و نظرات متأثر از فرهنگ‌های تاریخی تأکید دارد و دعوتی است به بازنگری در متون با معیارهای عقلانی و شرعی.

درنگ: بازخوانی انتقادی متون تاریخی، لازمه تفکیک معارف اصیل دینی از دیدگاه‌های متأثر از تعصبات شخصی و اجتماعی است.

نقد تعصبات جنسیتی در متون دینی

برخی از متون تاریخی، به‌دلیل تأثیرات شخصی یا خانوادگی علما، حاوی تعصبات جنسیتی و توصیفات تحقیرآمیز از زنان هستند. این امر، که گاه ناشی از اختلافات شخصی یا شرایط اجتماعی بوده، از منظر معرفتی قابل دفاع نیست. نقد این تعصبات، بر اهمیت تحلیل زمینه‌مند متون دینی تأکید دارد و نشان می‌دهد که تفسیر متون باید از تعصبات شخصی مصون بماند. این دیدگاه، دعوتی است به بازسازی معرفت دینی بر پایه عقل و انصاف.

درنگ: تعصبات جنسیتی در متون تاریخی، محصول شرایط اجتماعی و شخصی است و باید با معیارهای عقلانی و شرعی بازنگری شود.

جمع‌بندی بخش اول

این بخش، با نقد ساختارهای فقهی و تاریخی مرتبط با زنان، بر ضرورت بازنگری در رویکردهای سنتی تأکید دارد. فقدان کتابی مستقل در فقه شیعه، تأثیر تعصبات شخصی بر دیدگاه‌های علما و لزوم بازخوانی انتقادی متون، همگی دعوتی به بازسازی معرفت دینی با تکیه بر عقل و انصاف هستند. این نقدها، زمینه‌ساز تدوین نظام فقهی جامعی است که جایگاه زنان را به‌گونه‌ای شایسته بازتعریف کند.

بخش دوم: نقش‌های اجتماعی و فقهی زنان در اسلام

امکان امامت جماعت زنان

یکی از پرسش‌های بنیادین مطرح‌شده، امکان امامت جماعت زنان است. دیدگاه‌های سنتی، با استناد به موانعی چون عادت ماهانه، این نقش را برای زنان غیرممکن دانسته‌اند. بااین‌حال، این استدلال نقد شده است؛ زیرا اگر امام جماعت مرد در حین نماز دچار مشکل شود، فرد دیگری جایگزین او می‌شود. این منطق، برای زنان نیز قابل‌ اعمال است و موانع مطرح‌شده، بیشتر ریشه در سنت‌های تاریخی دارد تا احکام قطعی شرعی. این دیدگاه، بر برابری نقش‌های اجتماعی و دینی میان زنان و مردان تأکید دارد و بازنگری در احکام فقهی را با توجه به تحولات اجتماعی ضروری می‌داند.

درنگ: امکان امامت جماعت زنان، با توجه به تحولات اجتماعی و منطق فقهی، قابل بررسی و بازنگری است.

امکان اجتهاد و قضاوت زنان

زنان، که در عرصه‌های علمی چون پزشکی، مهندسی و استادی دانشگاه به موفقیت‌های چشمگیر دست یافته‌اند، از منظر فقهی نیز می‌توانند به مقام اجتهاد و قضاوت نائل شوند. موانع موجود، بیشتر ریشه در محدودیت‌های تاریخی و اجتماعی دارد تا ذات دین. این دیدگاه، با استدلال‌های عقلانی، بر ضرورت بازتعریف شرایط اجتهاد و قضاوت تأکید دارد و نشان می‌دهد که محدودیت‌های جنسیتی، محصول شرایط تاریخی است، نه احکام قطعی شرعی.

درنگ: موانع اجتهاد و قضاوت زنان، ریشه در محدودیت‌های تاریخی دارد و بازنگری در این احکام ضروری است.

برابری استعدادهای زنان و مردان

موفقیت‌های تحصیلی زنان در دانشگاه‌ها، نشان‌دهنده توانایی‌های علمی و عملی مشابه یا حتی برتر از مردان در شرایط برابر است. با رد دیدگاه‌های فمینیستی و مردسالارانه، تأکید بر برابری استعدادهای ذاتی زنان و مردان، دعوتی است به رفع تبعیض‌های ساختاری و ایجاد فرصت‌های برابر. این دیدگاه، با استناد به واقعیات اجتماعی، بر اهمیت دسترسی زنان به آموزش و فرصت‌های برابر تأکید دارد.

درنگ: موفقیت‌های زنان در عرصه‌های علمی، نتیجه دسترسی به فرصت‌های برابر است و برابری استعدادهای ذاتی را تأیید می‌کند.

معیار تبعیت: کمال، نه جنسیت

با استناد به حدیث «مَنْ کانَ مِنَ الفُقَهاءِ حافِظاً لِدِینِهِ صائِناً لِنَفْسِهِ»، معیار تبعیت در فقه، کمال علمی و اخلاقی است، نه جنسیت. اگر زنی به این شرایط دست یابد، می‌تواند مرجع تقلید یا قاضی باشد. این دیدگاه، بر اصل شایسته‌سالاری تأکید دارد و محدودیت‌های جنسیتی را محصول شرایط تاریخی می‌داند، نه احکام قطعی شرعی.

درنگ: معیار تبعیت در فقه، کمال علمی و اخلاقی است و جنسیت نمی‌تواند مانع مرجعیت یا قضاوت زنان باشد.

جمع‌بندی بخش دوم

این بخش، با بررسی نقش‌های اجتماعی و فقهی زنان، بر ضرورت بازنگری در احکام سنتی و رفع محدودیت‌های جنسیتی تأکید دارد. امکان امامت جماعت، اجتهاد و قضاوت زنان، برابری استعدادهای ذاتی و اصل شایسته‌سالاری، همگی دعوتی هستند به بازتعریف جایگاه زنان در نظام فقهی و اجتماعی اسلام. این دیدگاه‌ها، با تکیه بر منطق و عقلانیت، زمینه‌ساز تحول در نگاه به زنان در جامعه اسلامی هستند.

بخش سوم: جایگاه زنان در تاریخ و جامعه اسلامی

محدودیت‌های زنان در جوامع بدوی

در جوامع بدوی، زنان به مشاغلی چون آرایشگری، ختنه، حمامی و نوحه‌خوانی محدود بودند. این محدودیت‌ها، ناشی از فقدان زیرساخت‌های اجتماعی و آموزشی بود، نه ناتوانی ذاتی زنان. بررسی تاریخی نشان می‌دهد که جایگاه زنان، به شدت متأثر از ساختارهای اجتماعی زمانه بوده است.

درنگ: محدودیت‌های زنان در جوامع بدوی، نتیجه فقدان زیرساخت‌های اجتماعی بود، نه ناتوانی ذاتی.

حضرت زهرا (س) به‌عنوان الگوی کمال

حضرت زهرا (س)، با عنوان «ام ابیها» و با استناد به آیات قرآن و احادیث، الگویی بی‌نظیر برای زنان معرفی شده‌اند. جایگاه معنوی و معرفتی ایشان، فراتر از محدودیت‌های جنسیتی، نشان‌دهنده کمال انسانی است. این الگو، دعوتی است به بازتعریف جایگاه زنان با تکیه بر ارزش‌های معنوی و معرفتی.

درنگ: حضرت زهرا (س)، با عنوان «ام ابیها»، الگویی کامل برای بازتعریف جایگاه زنان در اسلام است.

نگاه ابزاری به زنان در جوامع اولیه

قرآن کریم در آیه ﴿زُيِّنَ لِلنَّاسِ حُبُّ الشَّهَوَاتِ مِنَ النِّسَاءِ وَالْبَنِينَ﴾ (آل‌عمران: 14) به نگاه ابزاری به زنان در جوامع اولیه اشاره دارد: «برای مردم، عشق به شهوات، از جمله زنان و فرزندان، آراسته شده است.» این آیه، بازتاب‌دهنده فرهنگ مردسالار جوامع اولیه است که زنان را در جایگاه ابزاری قرار می‌داد. بازخوانی این آیه در پرتو شرایط اجتماعی جدید، بر ضرورت رفع نگاه ابزاری به زنان تأکید دارد.

درنگ: نگاه ابزاری به زنان در جوامع اولیه، محصول فرهنگ مردسالار بود و نیازمند بازنگری در پرتو معارف دینی است.

نقش اجتماعی حضرت زهرا و حضرت زینب (س)

حضرت زهرا (س) و حضرت زینب (س)، با وجود محدودیت‌های اجتماعی، نقش‌های کلیدی در عرصه‌های اجتماعی و سیاسی ایفا کردند. حضور فعال ایشان در صحنه‌های اجتماعی، نشان‌دهنده توانایی زنان در تأثیرگذاری بر جامعه، حتی در شرایط دشوار، است.

درنگ: نقش‌های اجتماعی حضرت زهرا و حضرت زینب (س)، توانایی زنان در تأثیرگذاری بر جامعه را نشان می‌دهد.

صبر و تعلیم حضرت زهرا (س)

در روایتی، زنی به‌طور مکرر از حضرت زهرا (س) سؤال می‌پرسد و ایشان با صبر و حوصله پاسخ می‌دهند. این صبر، نشانه خیرخواهی و تعهد ایشان به تعلیم است و بر نقش آموزشی زنان در جامعه تأکید دارد. این روایت، نشان‌دهنده تأثیر عمیق زنان در نقش‌های تربیتی و آموزشی است.

درنگ: صبر و تعلیم حضرت زهرا (س)، نقش تربیتی زنان در جامعه را برجسته می‌سازد.

نقد خشونت علیه زنان

خشونت‌های تاریخی و معاصر علیه زنان، از ظلم‌های خانگی تا اجتماعی، مورد نقد قرار گرفته است. این نقد، بر ضرورت اصلاح رفتارهای اجتماعی و مبارزه با خشونت جنسیتی تأکید دارد و دعوتی است به ترویج فرهنگ محبت و احترام در جامعه اسلامی.

درنگ: مبارزه با خشونت علیه زنان، گامی در راستای ترویج فرهنگ انسانی و اسلامی است.

نقد دیدگاه‌های افراطی فمینیستی و مردسالارانه

با رد دیدگاه‌های افراطی فمینیستی و مردسالارانه، تأکید بر برابری انسان‌ها در کمالات انسانی است. معیار برتری، نه جنسیت، بلکه شایستگی و کمال است. این دیدگاه، دعوتی است به رفع تعصبات جنسیتی و ترویج نگاه عادلانه به انسان‌ها.

درنگ: برابری در کمالات انسانی، معیار برتری است، نه جنسیت.

نقش طلاب در اصلاح فرهنگ اجتماعی

طلاب، به‌عنوان پرچم‌داران فرهنگ دینی، موظف‌اند با ترویج محبت، ادب و تواضع، الگویی شایسته در زندگی خانوادگی و اجتماعی باشند. این نقش، مسئولیت اجتماعی طلاب را در اصلاح فرهنگ جامعه برجسته می‌سازد.

درنگ: طلاب با ترویج محبت و تواضع، می‌توانند فرهنگ اجتماعی را اصلاح کنند.

جمع‌بندی بخش سوم

این بخش، با بررسی جایگاه زنان در تاریخ و جامعه اسلامی، بر نقش کلیدی ایشان در تحولات اجتماعی و دینی تأکید دارد. الگوهای والایی چون حضرت زهرا و حضرت زینب (س)، توانایی زنان در ایفای نقش‌های اجتماعی را نشان می‌دهند. نقد خشونت و تعصبات جنسیتی، همراه با تأکید بر نقش طلاب در اصلاح فرهنگ، دعوتی است به ترویج ارزش‌های انسانی و دینی در جامعه.

جمع‌بندی نهایی

این اثر، با تکیه بر معارف دینی و تحلیل‌های نقادانه، جایگاه زنان در نظام فقهی و اجتماعی اسلام را بازخوانی می‌کند. با بررسی خلأهای ساختاری فقه، نقد تعصبات تاریخی و تأکید بر شایسته‌سالاری، بر ضرورت بازنگری در رویکردهای سنتی تأکید شده است. الگوهای والایی چون حضرت زهرا و حضرت زینب (س)، نشان‌دهنده توانایی زنان در تأثیرگذاری بر جامعه هستند. این دیدگاه، با دعوت به رفع تبعیض‌های جنسیتی و ترویج فرهنگ محبت و احترام، گامی در راستای تحقق عدالت اجتماعی در پرتو معارف دینی است. نقش طلاب در اصلاح فرهنگ، مسئولیت اجتماعی ایشان را در این مسیر برجسته می‌سازد.

با نظارت صادق خادمی