در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

زن و زندگی 24

متن درس

زن و زندگی

زن و زندگی

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره، جلسه بیست‌وچهارم

مقدمه

این نوشتار به کاوش در جایگاه زن در جامعه از منظری فقهی و اجتماعی می‌پردازد و با نگاهی عمیق و علمی به نقد شعارزدگی‌های رایج، اشتراکات و تفاوت‌های زن و مرد، و نقش‌های اجتماعی و خانوادگی آنها توجه دارد. این بررسی، با الهام از اصول قرآنی و حکمت اسلامی، به‌دنبال ارائه الگویی متعادل و عادلانه برای فهم جایگاه زنان در نظام خلقت و جامعه است.. ساختار این کتاب در دو بخش اصلی سامان یافته است: بخش نخست به جایگاه زن در جامعه اختصاص دارد و بخش دوم به اشتراکات و تفاوت‌های زن و مرد می‌پردازد. هر بخش با زیرعناوین مشخص و تحلیل‌های تفصیلی ارائه شده تا معانی عمیق‌تر و پیوندهای معنایی میان مفاهیم به‌خوبی روشن گردد.

بخش اول: جایگاه زن در جامعه

نقد شعارزدگی در مسائل اجتماعی

یکی از مسائل برجسته در جوامع معاصر، گرایش به شعارزدگی در موضوعات مرتبط با زنان، جوانان و مردم است. این رویکرد، که اغلب با انگیزه‌های نمایشی و جلب توجه جهانی صورت می‌گیرد، به‌جای حل مشکلات واقعی، به جنجال‌های بی‌ثمر دامن می‌زند. به‌جای تکرار شعارهایی نظیر «توجه به زنان» یا «جوان‌گرایی»، باید به نیازهای بنیادین جامعه، به‌ویژه در حوزه معیشت، ازدواج و اشتغال، توجه عملی شود. این دیدگاه ریشه در حکمت و عدالت اسلامی دارد که بر اولویت‌بندی نیازهای واقعی بر شعارهای توخالی تأکید می‌ورزد. به‌عنوان مثال، آیه شریفه
يَغْفِرْ لَكُمْ ذُنُوبَكُمْ
(قرآن کریم، سوره التحریم، آیه ۸) به معنای «تا گناهانتان را برای شما بیامرزد»، به اهمیت بازگشت به سوی حقیقت و پرهیز از ظاهرسازی اشاره دارد.

درنگ: شعارزدگی در مسائل اجتماعی، مانند «جوان‌گرایی» یا «توجه به زنان»، بدون اقدامات عملی برای رفع مشکلات معیشتی و اجتماعی، به تشدید مسائل منجر می‌شود.

تأمین نیازهای اساسی جوانان

برای حفظ سلامت اخلاقی و اجتماعی جامعه، تأمین نیازهای اساسی جوانان، به‌ویژه در زمینه ازدواج و معیشت، امری ضروری است. شعارهایی مانند «احترام به جوانان» بدون ایجاد زیرساخت‌های لازم برای زندگی مستقل و ازدواج، بی‌فایده است. این دیدگاه با آیه
وَأَنْكِحُوا الْأَيَامَى مِنْكُمْ وَالصَّالِحِينَ مِنْ عِبَادِكُمْ وَإِمَائِكُمْ
(قرآن کریم، سوره النور، آیه ۳۲) هم‌راستاست که به ازدواج افراد مجرد و صالح توصیه می‌کند. فراهم‌سازی بسترهای مناسب برای زندگی جوانان، نه‌تنها از معاصی جلوگیری می‌کند، بلکه به استحکام نظام اجتماعی کمک می‌کند.

درنگ: تأمین نیازهای اساسی جوانان، مانند ازدواج و معیشت، مقدم بر شعارهای احترام‌آمیز است و از معاصی و ناهنجاری‌های اجتماعی پیشگیری می‌کند.

نقد استفاده نمایشی از زنان

استفاده نمایشی و تزئینی از زنان در مناصب اجتماعی، رویکردی است که در برخی جوامع، به‌ویژه در غرب، برای جلب توجه جهانی به کار گرفته می‌شود. این روش، نه‌تنها به حل مشکلات واقعی زنان کمکی نمی‌کند، بلکه به استثمار و آسیب‌های اجتماعی بیشتر منجر می‌شود. در مقابل، اصول عدالت اسلامی بر حفظ کرامت انسانی زنان تأکید دارد و هرگونه استفاده ابزاری از آنان را مردود می‌شمارد.

درنگ: استفاده نمایشی از زنان در مناصب اجتماعی، به‌جای حل مشکلات واقعی، به استثمار و آسیب‌های اجتماعی منجر می‌شود.

آسیب‌های اجتماعی علیه زنان در جوامع غیراسلامی

در جوامع غیراسلامی، با وجود ادعای حمایت از حقوق زنان، شاهد آسیب‌های گسترده‌ای مانند فحشا، اعتیاد و استثمار زنان هستیم. این مشکلات، نتیجه شعارزدگی و فقدان الگوهای مبتنی بر کرامت انسانی است. آیه
وَلَا تُكْرِهُوا فَتَيَاتِكُمْ عَلَى الْبِغَاءِ
(قرآن کریم، سوره النور، آیه ۳۳) هرگونه اجبار زنان به فحشا را نهی می‌کند و بر ضرورت حفظ کرامت آنان تأکید دارد. بازگشت به الگوهای اسلامی می‌تواند راهکاری برای رفع این آسیب‌ها باشد.

درنگ: آسیب‌های اجتماعی علیه زنان در جوامع غیراسلامی، نتیجه شعارزدگی و دوری از الگوهای مبتنی بر کرامت انسانی است.

جمع‌بندی بخش اول

جایگاه زن در جامعه از منظر فقهی و اجتماعی، نیازمند نگاهی عمیق و به‌دور از شعارزدگی است. تأکید بر تأمین نیازهای واقعی زنان و جوانان، نقد استفاده نمایشی از زنان، و توجه به آسیب‌های اجتماعی علیه آنان، همگی نشان‌دهنده ضرورت بازگشت به اصول اسلامی است که کرامت انسانی و عدالت را در مرکز توجه قرار می‌دهد.

بخش دوم: اشتراکات و تفاوت‌های زن و مرد

ظلم تاریخی به زنان در نظام‌های مردسالار و زن‌سالار

تاریخ جوامع بشری گواه ظلم‌های گسترده به زنان در نظام‌های مردسالار و زن‌سالار است. هر دو رویکرد، با افراط و تفریط، به اجحاف علیه زنان منجر شده‌اند. آیه
وَلَهُنَّ مِثْلُ الَّذِي عَلَيْهِنَّ بِالْمَعْرُوفِ
(قرآن کریم، سوره البقرة، آیه ۲۲۸) بر حقوق متقابل زنان و مردان تأکید دارد و نشان‌دهنده لزوم ایجاد توازن در روابط اجتماعی و خانوادگی است.

درنگ: نظام‌های مردسالار و زن‌سالار هر دو به ظلم علیه زنان منجر شده‌اند و توازن اسلامی راهکار رفع این اجحاف است.

تعادل اسلامی در نگاه به زن و مرد

اسلام، برخلاف رویکردهای شعاری، الگویی متعادل از جایگاه زن و مرد ارائه می‌دهد که بر حکمت، عدالت و نظام احسن استوار است. آیه
هُنَّ لِبَاسٌ لَكُمْ وَأَنْتُمْ لِبَاسٌ لَهُنَّ
(قرآن کریم، سوره البقرة، آیه ۱۸۷) به زیبایی این تعادل و تکامل متقابل را نشان می‌دهد، جایی که زن و مرد مکمل یکدیگرند و آرامش‌بخش یکدیگراند.

درنگ: اسلام با ارائه الگویی متعادل، زن و مرد را مکمل یکدیگر می‌داند و بر همکاری و تکامل متقابل تأکید دارد.

زن و مرد به‌عنوان مکمل یکدیگر

زن و مرد در نظام خلقت، مکمل یکدیگرند و بدون یکی، نظام انسانی و بقای آن مختل می‌شود. به‌تعبیر یکی از عالمان دینی، «لابد منها»؛ یعنی هیچ‌یک از زن و مرد بدون دیگری کامل نیست. همان‌گونه که در پخت غذا، آب، نمک و قابلمه همگی ضروری‌اند، زن و مرد نیز برای تداوم نظام خلقت ضروری‌اند. آیه
خَلَقَكُمْ مِنْ نَفْسٍ وَاحِدَةٍ وَخَلَقَ مِنْهَا زَوْجَهَا
(قرآن کریم، سوره النساء، آیه ۱) بر خلقت زن و مرد از یک حقیقت واحد و تکامل متقابل آنها دلالت دارد.

درنگ: زن و مرد مکمل یکدیگرند و بدون یکی، نظام خلقت و بقای انسانی مختل می‌شود.

اشتراکات و تفاوت‌های فطری زن و مرد

زن و مرد در انسانیت برابرند، اما دارای خصوصیات اختصاصی هستند که آنها را مکمل یکدیگر می‌سازد. برای مثال، زایمان و شیردهی از خصوصیات اختصاصی زنان است که نه‌تنها نقص نیست، بلکه کمالی الهی محسوب می‌شود. آیه
وَالْوَالِدَاتُ يُرْضِعْنَ أَوْلَادَهُنَّ حَوْلَيْنِ كَامِلَيْنِ
(قرآن کریم، سوره البقرة، آیه ۲۳۳) بر نقش مادران در شیردهی تأکید دارد و آن را بخشی از نظام تربیتی الهی می‌داند.

درنگ: تفاوت‌های فطری زن و مرد، نشانه حکمت الهی و تکامل متقابل آنهاست، نه برتری یا نقص.

نقد تحقیر خصوصیات زنانه

خصوصیات زنانه، مانند شیردهی، نه‌تنها نقص نیست، بلکه کمالی الهی است که در خدمت نظام خانواده و تربیت نسل قرار دارد. از منظر فقهی، مصرف شیر مادر توسط شوهر نیز جایز است و هیچ نص صریحی بر حرمت آن وجود ندارد. این دیدگاه، تحقیر خصوصیات زنانه را نفی می‌کند و بر ارزش ذاتی این ویژگی‌ها تأکید دارد.

درنگ: خصوصیات زنانه، مانند شیردهی، کمالی الهی است و تحقیر آنها با اصول اسلامی سازگار نیست.

تفاوت‌های روان‌شناختی و اخلاقی

تفاوت‌های روان‌شناختی و اخلاقی زن و مرد، متناسب با نقش‌های طبیعی و اجتماعی آنهاست. برای مثال، غیرت و شجاعت در مردان و احتیاط یا ترس در زنان، به‌عنوان کمالات آنها محسوب می‌شود. روایتی که می‌فرماید: «غيرة المرأة كفر»، غیرت زن را نکوهش می‌کند و نشان می‌دهد که خصوصیات اخلاقی هر جنس متناسب با نقش‌های آنهاست.

درنگ: تفاوت‌های روان‌شناختی و اخلاقی زن و مرد، نشانه حکمت الهی و متناسب با نقش‌های آنهاست.

نقش‌های اجتماعی و خانوادگی زن و مرد

مرد موجودی اجتماعی-خانگی و زن موجودی خانگی-اجتماعی است. شأن اولیه مرد، مدیریت امور اجتماعی و اقتصادی، و شأن اولیه زن، مدیریت امور خانگی و تربیت فرزندان است. این تقسیم‌بندی، با حفظ استقلال عمل زنان در مدیریت خانه، بر همکاری متقابل تأکید دارد.

درنگ: مرد موجودی اجتماعی-خانگی و زن موجودی خانگی-اجتماعی است که نقش‌های آنها مکمل یکدیگر است.

نقد برابری مطلق در نقش‌ها

الگوهای مدرنی که زن و مرد را در همه نقش‌های اجتماعی و خانوادگی برابر می‌دانند، به تحریف زندگی انسانی و اجتماعی منجر می‌شوند. این برابری مطلق، با نادیده گرفتن تفاوت‌های فطری، به ظلم علیه زنان و تضعیف نظام خانواده می‌انجامد.

درنگ: برابری مطلق در نقش‌های زن و مرد، با نادیده گرفتن تفاوت‌های فطری، به اختلال در نظام خانواده و جامعه منجر می‌شود.

نقد محدودیت‌های افراطی برای زنان

محدودیت‌های افراطی که زنان را از حضور اجتماعی محروم می‌کند، انحرافی از اصول اسلامی است. اسلام، دین زندگی است و نه مرگ، و بر حضور فعال زنان در جامعه، در چارچوب شئونات شرعی، تأکید دارد.

درنگ: محدودیت‌های افراطی علیه حضور اجتماعی زنان، با اصول اسلامی سازگار نیست و حضور فعال زنان در چارچوب شرع ضروری است.

جمع‌بندی بخش دوم

اشتراکات و تفاوت‌های زن و مرد از منظر فقهی و اجتماعی، نشان‌دهنده حکمت الهی در خلقت است. اسلام با ارائه الگویی متعادل، زن و مرد را مکمل یکدیگر می‌داند و بر همکاری و تکامل متقابل آنها تأکید دارد. نقد برابری مطلق و محدودیت‌های افراطی، به‌همراه تأکید بر نقش‌های مکمل، راهکاری برای حفظ نظم خانوادگی و اجتماعی ارائه می‌دهد.

جمع‌بندی نهایی

این نوشتار، با تکیه بر اصول قرآنی و تحلیل‌های فقهی، جایگاه زن در جامعه و اشتراکات و تفاوت‌های زن و مرد را بررسی کرد. تأکید بر نقد شعارزدگی، تأمین نیازهای واقعی زنان و جوانان، و ارائه الگویی متعادل برای نقش‌های زن و مرد، نشان‌دهنده رویکردی نوآورانه و منطبق با حکمت اسلامی است. این دیدگاه، نه‌تنها به رفع تبعیض‌های جنسیتی کمک می‌کند، بلکه نظم خانوادگی و اجتماعی را در چارچوب احکام شرعی تقویت می‌کند. همان‌گونه که آفتاب حقیقت بر تاریکی‌های جهل نور می‌افکند، بازگشت به الگوهای اسلامی می‌تواند راهگشای جامعه‌ای عادلانه و متعادل باشد.

با نظارت صادق خادمی