متن درس
زن و زندگی: بازخوانی جایگاه زن در پرتو آیات قرآنی و تحولات اجتماعی
برگرفته از درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره، جلسه چهلوششم
مقدمه
جایگاه زن در خانواده و جامعه، از دیرباز یکی از محورهای بنیادین در گفتمانهای دینی و اجتماعی بوده است. در این نوشتار، با تکیه بر درسگفتارهای استاد، به بازخوانی علمی و نظاممند آیات 19، 20 و 21 سوره نساء پرداختهایم که به مسائل عفت، روابط زناشویی، و حقوق زنان در بستر تاریخی و معاصر میپردازد..
بخش اول: معاشرت شایسته و حفظ حقوق زنان در پرتو آیه 19 سوره نساء
تحلیل آیه 19 سوره نساء
قرآن کریم: ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا يَحِلُّ لَكُمْ أَنْ تَرِثُوا النِّسَاءَ كَرْهًا ۖ وَلَا تَعْضُلُوهُنَّ لِتَذْهَبُوا بِبَعْضِ مَا آتَيْتُمُوهُنَّ إِلَّا أَنْ يَأْتِينَ بِفَاحِشَةٍ مُبَينَةٍ ۚ وَعَاشِرُوهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ ۚ فَإِنْ كَرِهْتُمُوهُنَّ فَعَسَىٰ أَنْ تَكْرَهُوا شَيْئًا وَيَجْعَلَ اللَّهُ فِيهِ خَيْرًا كَثِيرًا﴾
ترجمه: ای کسانی که ایمان آوردهاید، برای شما روا نیست که زنان را به اکراه به میراث برید و آنان را برای بازستاندن برخی از آنچه به ایشان دادهاید در تنگنا قرار ندهید، مگر آنکه مرتکب زشتکاری آشکاری شوند. با آنان به شایستگی معاشرت کنید و اگر از آنان خوشتان نیامد، چه بسا چیزی را خوش نداشته باشید و خدا در آن خیر فراوانی قرار داده باشد.
این آیه، چونان چراغی هدایتگر، بر ضرورت احترام به حقوق زنان در روابط خانوادگی تأکید دارد. نهی از اجبار زنان به ارثبری یا بازپسگیری اموالشان، نشان از توجه عمیق قرآن به کرامت انسانی زنان دارد. تأکید بر معاشرت شایسته، بهسان دعوتی است برای پرورش فضیلت در روابط انسانی، که حتی در صورت بروز کراهت ظاهری، صبر و تأمل را توصیه میکند. این اصول، نهتنها در چارچوب دینی، بلکه در تحلیلهای جامعهشناختی معاصر نیز راهگشاست، جایی که احترام متقابل و پرهیز از اجبار، بنیان روابط سالم خانوادگی را تشکیل میدهد.
نکات کلیدی:
- نهی از اجبار زنان به ارثبری یا بازپسگیری اموالشان، نشانهای از حمایت قرآن از حقوق زنان است.
- تأکید بر معاشرت شایسته، دعوتی به پرورش فضیلت و صبر در روابط خانوادگی است.
- این آیه، مبنایی برای تحلیلهای جامعهشناختی در زمینه روابط انسانی و خانوادگی فراهم میآورد.
بخش دوم: تحولات اجتماعی و بازخوانی احکام در پرتو آیه 20 سوره نساء
تحلیل آیه 20 سوره نساء و مفهوم استبدال زوج
قرآن کریم: ﴿وَإِنْ أَرَدْتُمُ اسْتِبْدَالَ زَوْجٍ مَكَانَ زَوْجٍ وَآتَيْتُمْ إِحْدَاهُنَّ قِنْطَارًا فَلَا تَأْخُذُوا مِنْهُ شَيْئًا ۚ أَتَأْخُذُونَهُ بُهْتَانًا وَإِثْمًا مُبِينًا﴾
ترجمه: و اگر خواستید همسری به جای همسر دیگر بنشانید و به یکی از آنان مال فراوانی دادهاید، چیزی از آن را بازمستانید. آیا آن را به بهتان و گناه آشکار خواهید ستاند؟
این آیه، در بستری تاریخی نازل شده که جایگاه زنان در آن، بهسان کالایی بیاراده تلقی میشد. مفهوم «استبدال زوج»، به معنای جایگزینی یک همسر با دیگری، به مردانی اشاره دارد که به سقف تعدد زوجات (چهار همسر) رسیدهاند و برای ازدواج جدید، ناگزیر از طلاق یکی از همسران هستند. این حکم، چونان آینهای، بازتابدهنده شرایط اجتماعی آن زمان است که در آن، زنان فاقد اراده در طلاق بودند و احکام با احتیاط و کنایه بیان شدهاند. قنطار، که به معنای مال فراوان (مانند خیکی پر از طلا و نقره) است، نمادی از مهریهای سنگین است که مالکیت آن به زن تعلق دارد و بازپسگیری آن، جز با بهتان و گناه آشکار، ممنوع است.
نقد نگاه تاریخی به جایگاه زنان
در جامعه جاهلی، زنان چونان اشیایی بیجان، فاقد اراده و حقوق برابر تلقی میشدند. اسلام، با احتیاط، کوشید تا این ساختار را اصلاح کند، اما محدودیتهای زمانی و اجتماعی، مانع از تحولات بنیادین شد. این آیه، با نهی از بازپسگیری مهریه، گامی در جهت حمایت از حقوق مالی زنان برداشت، اما فقدان اراده زنان در طلاق، نشاندهنده سیطره مردسالاری در آن دوران است.
تحولات اجتماعی و پویایی احکام
احکام قرآنی، چونان رودی جاری، با تحولات اجتماعی همگام میشوند. در جامعه معاصر، که زنان از نظر تحصیلات و تواناییها با مردان برابرند، بازخوانی این احکام ضروری است. مفهوم استبدال زوج، در چارچوب تاریخی خود، به نقد رفتارهای شهوترانانه و خشن جامعه جاهلی میپردازد، اما در دنیای امروز، که زنان و مردان مکمل یکدیگرند، این احکام نیازمند تفسیری نوین هستند که کرامت انسانی و عدالت را در اولویت قرار دهد.
نکات کلیدی:
- مفهوم استبدال زوج، به محدودیت تعدد زوجات و ضرورت طلاق برای ازدواج جدید اشاره دارد.
- نهی از بازپسگیری مهریه، بر حفظ حقوق مالی زنان تأکید دارد.
- احکام قرآنی، پویا و متناسب با تحولات اجتماعی بازخوانی میشوند.
- نقد جامعه جاهلی، بر خشونت و بیاحترامی به زنان متمرکز است.
بخش سوم: جنبههای روانشناختی و عاطفی در پرتو آیه 21 سوره نساء
تحلیل آیه 21 سوره نساء
قرآن کریم: ﴿وَكَيْفَ تَأْخُذُونَهُ وَقَدْ أَفْضَىٰ بَعْضُكُمْ إِلَىٰ بَعْضٍ وَأَخَذْنَ مِنْكُمْ مِيثَاقًا غَلِيظًا﴾
ترجمه: و چگونه آن را بازمیستانید، در حالی که با یکدیگر خلوت کردهاید و از شما پیمان محکمی گرفتهاند؟
این آیه، چونان گوهری درخشان، بر جنبههای عاطفی و حقوقی روابط زناشویی تأکید دارد. «افضا»، به معنای گشایش و ورود به دل یکدیگر، پیش از «میثاق غلیظ» (عقد شرعی) قرار گرفته است، که نشاندهنده اولویت شناخت و محبت بر تعهد حقوقی است. این ترتیب، چونان نسیمی که پیش از باران میوزد، بر ضرورت پیوند عاطفی پیش از عقد تأکید دارد. نهی از بازپسگیری مهریه، بهویژه پس از خلوت و پیمان، نشان از احترام به پیوندهای عاطفی و حقوقی دارد.
اولویت علاقه بر عقد
تأکید بر افضا پیش از میثاق، نشاندهنده اهمیت شناخت و محبت در ازدواج است. این دیدگاه، که در فتواهای دینی نیز بازتاب یافته، اجازه میدهد تا پیش از عقد، شناخت کافی میان زن و مرد شکل گیرد. این اصل، در روانشناسی روابط، بهسان کلیدی برای ایجاد پیوندهای پایدار است.
نقد نگاه سنتی به تعدد زوجات
تعدد زوجات در گذشته، بیش از آنکه به تعداد همسران مربوط باشد، به تحقیر و بیاحترامی به زنان گره خورده بود. در جامعه معاصر، که زنان و مردان مکمل یکدیگرند، این دیدگاه نیازمند بازنگری است تا کرامت انسانی و احترام متقابل در کانون توجه قرار گیرد.
چالشهای جهانی خشونت و بیعفتی
خشونت و بیعفتی، چونان سایهای فراگیر، بر جوامع معاصر گسترده شده است. این دو چالش، ریشه در فرهنگها و رفتارهای اجتماعی دارند و نیازمند قانونگذاری اخلاقی و بازنگری در علم دینی هستند. اعتراضات اجتماعی، که گاه با بیعفتی همراه است، نشاندهنده نیاز به تعادل میان آزادی و اخلاق است.
نکات کلیدی:
- اولویت شناخت و محبت بر عقد، بنیان روابط پایدار خانوادگی است.
- نقد تعدد زوجات، بر تحقیر زنان متمرکز است، نه صرف تعداد همسران.
- خشونت و بیعفتی، چالشهای جهانی هستند که نیازمند قانونگذاری اخلاقیاند.
- علم دینی باید با تحولات اجتماعی همگام شود تا پاسخگوی نیازهای معاصر باشد.
جمعبندی
این بازخوانی از آیات 19، 20 و 21 سوره نساء، چونان چراغی در مسیر شناخت جایگاه زن در خانواده و جامعه میدرخشد. تأکید بر معاشرت شایسته، حفظ حقوق مالی و عاطفی زنان، و نقد رفتارهای خشن و غیراخلاقی جامعه جاهلی، نشاندهنده تلاش قرآن برای اصلاح ساختارهای اجتماعی است. در عین حال، تحولات معاصر و برابری زنان و مردان، ضرورت بازنگری در احکام را برجسته میسازد. این تحلیل، با دعوت به توسعه علم دینی و ایجاد تعادل میان آزادی، عفت، و عدالت، راه را برای تحقیقات آکادمیک در حوزههای فقهی، روانشناختی، و جامعهشناختی هموار میکند.
با نظارت صادق خادمی