در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

زن و زندگی 48

متن درس

زن و زندگی: تحلیل فقهی و اجتماعی آیه ۲۴ سوره نساء

زن و زندگی: تحلیل فقهی و اجتماعی احکام روابط نسوان در قرآن کریم

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره جلسه (۴۸)

مقدمه

کتاب حاضر، با تمرکز بر احکام فقهی، اجتماعی و تاریخی مرتبط با روابط نسوان، نظامی حقوقی را تبیین می‌کند که ریشه در حکمت الهی و ملاک‌های اجتماعی دوران اولیه اسلام دارد..

بخش اول: محرمات نسوان و استثنای ملک یمین

حرمت زنان شوهردار

آیه ۲۴ سوره نساء، در ادامه تبیین محرمات در روابط نسوان، به یکی از مهم‌ترین دسته‌های ممنوعه اشاره دارد:
وَالْمُحْصَنَاتُ مِنَ النِّسَاءِ،
به معنای زنان شوهردار یا محصنات. واژه «محصنات» از ریشه «حصن» به معنای حفاظت و استحکام گرفته شده و به زنانی اطلاق می‌شود که تحت حمایت و حرمت پیوند زناشویی قرار دارند. این زنان به دلیل وجود «حصن» یا حفاظت شوهر، بر دیگران حرام شمرده شده‌اند. این حکم، بخشی از نظام حقوقی اسلام برای حفظ ساختار خانوادگی و جلوگیری از اختلال در روابط اجتماعی است، مانند سپری که از کیان خانواده در برابر تعرضات محافظت می‌کند.

این حرمت در پی دیگر محرمات ذکرشده در آیات پیشین، مانند جمع بین دو خواهر، قرار گرفته و نشان‌دهنده اهتمام قرآن کریم به تنظیم روابط انسانی بر پایه اخلاق و نظم اجتماعی است.

استثنای ملک یمین

آیه در ادامه، استثنایی مهم را مطرح می‌کند:
إِلَّا مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُكُمْ،
یعنی زنان شوهرداری که به عنوان کنیز (ملک یمین) در اختیار قرار گرفته‌اند، از این حرمت مستثنا هستند. قرآن کریم می‌فرماید:
كِتَابَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ،
که این حکم الهی بر مسلمانان مقرر شده است. در دوران اولیه اسلام، اسارت در جنگ، وضعیت زن اسیر را به مثابه طلاق تغییر می‌داد و او بی‌صاحب تلقی می‌شد. این حکم، نیازمند تأیید پیامبر، امام یا نائب برحق ایشان بود، و سوءاستفاده‌هایی مانند آنچه گروه‌هایی نظیر داعش انجام دادند، خارج از چارچوب شرعی است.

درنگ: حرمت زنان شوهردار در آیه ۲۴ سوره نساء، بر حفظ کیان خانواده تأکید دارد، اما استثنای ملک یمین، بر پایه شرایط اجتماعی و جنگی دوران اولیه اسلام، حکمی عملی برای تنظیم روابط بود.

بخش دوم: حلیت سایر نسوان و شرایط نکاح

حلیت غیرمحرمات

آیه پس از بیان محرمات، به حلیت سایر زنان اشاره می‌کند:
وَأُحِلَّ لَكُمْ مَا وَرَاءَ ذَلِكُمْ،
یعنی غیر از محرمات ذکرشده، سایر زنان برای شما حلال هستند. این حلیت مشروط به کسب آنها با اموال است:
أَنْ تَبْتَغُوا بِأَمْوَالِكُمْ.
این شرط، به معنای استفاده از امکانات مالی برای ایجاد پیوند مشروع است، مانند پلی که از مسیرهای غیرمشروع به سوی روابط پاکدامنانه هدایت می‌کند.

قرآن کریم تأکید دارد که این زنان باید محصنات (پاکدامن) و غیر مسافحات (غیر زناکننده) باشند:
مُحْصِنِينَ غَيْرَ مُسَافِحِينَ.
این اوصاف به زنان اشاره دارد، نه مردان، و بر ضرورت حفظ پاکدامنی و دوری از فساد اخلاقی تأکید می‌کند. رعایت تذکیر و تأنیث در آیه، نشان‌دهنده دقت در کاربرد واژگان و تأکید بر سلامت اخلاقی جامعه است.

ازدواج موقت (متعه) و پرداخت اجر

آیه در ادامه به ازدواج موقت یا متعه اشاره دارد:
فَمَا اسْتَمْتَعْتُمْ بِهِ مِنْهُنَّ فَآتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ فَرِيضَةً.
پس از استمتاع از زنان در چارچوب متعه، پرداخت مهر به عنوان وظیفه‌ای واجب (فریضة) الزامی است. متعه از کنیزان متمایز است و تنها شرط آن، تعیین مهر است، بدون قاعده‌ای خاص برای مقدار آن. این انعطاف‌پذیری در ادامه آیه تأیید می‌شود:
وَلَا جُنَاحَ عَلَيْكُمْ فِيمَا تَرَاضَيْتُمْ بِهِ مِنْ بَعْدِ الْفَرِيضَةِ،
یعنی پس از تعیین مهر، توافق طرفین در کم یا زیاد کردن آن جایز است. این حکمت الهی، مانند نوری است که مسیر روابط مشروع را روشن می‌سازد.

درنگ: متعه به عنوان نهادی مشروع، با تأکید بر پرداخت مهر و توافق طرفین، انعطاف‌پذیری و حکمت الهی را در تنظیم روابط انسانی نشان می‌دهد.

بخش سوم: نکاح کنیزان و شرایط آن

نکاح با فتیات مؤمنات

آیه ۲۵ سوره نساء برای کسانی که توانایی مالی برای ازدواج با زنان آزاد مؤمن ندارند، راهکاری ارائه می‌دهد:
وَمَنْ لَمْ يَسْتَطِعْ مِنْكُمْ طَوْلًا أَنْ يَنْكِحَ الْمُحْصَنَاتِ الْمُؤْمِنَاتِ فَمِنْ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُكُمْ مِنْ فَتَيَاتِكُمُ الْمُؤْمِنَاتِ.
این آیه به مردانی که از نظر مالی در مضیقه‌اند، اجازه می‌دهد تا با کنیزان جوان و مؤمن (فتیات مؤمنات) ازدواج کنند. این حکم، مانند چشمه‌ای است که برای رفع نیازهای مشروع در شرایط دشوار جاری می‌شود.

قرآن کریم تأکید می‌کند که خداوند به ایمان افراد آگاه‌تر است:
وَاللَّهُ أَعْلَمُ بِإِيمَانِكُمْ بَعْضُكُمْ مِنْ بَعْضٍ.
این آیه بر انتخاب زنان غیرفاسد تأکید دارد، و حتی اگر زنی توبه کرده باشد، ازدواج با او بلامانع است، مشروط بر اینکه پاکدامن و غیر آلوده باشد.

اذن مالک و پرداخت مهر

نکاح با کنیزان نیازمند اجازه مالک است:
فَانْكِحُوهُنَّ بِإِذْنِ أَهْلِهِنَّ وَآتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ.
مهر کنیزان باید بر اساس عرف پرداخت شود، که این تفاوت با زنان آزاد را نشان می‌دهد. کنیزان باید پاکدامن، غیر زناکننده و بدون روابط پنهانی باشند:
مُحْصَنَاتٍ غَيْرَ مُسَافِحَاتٍ وَلَا مُتَّخِذَاتِ أَخْدَانٍ.
واژه «اخدان» به معنای دوستان پنهانی است، و این شرط، سلامت اخلاقی روابط را تضمین می‌کند.

عذاب در صورت فاحشه

در صورت ارتکاب فحشا توسط کنیزان پس از ازدواج، عذاب آنها نصف زنان آزاد است:
فَإِذَا أُحْصِنَّ فَإِنْ أَتَيْنَ بِفَاحِشَةٍ فَعَلَيْهِنَّ نِصْفُ مَا عَلَى الْمُحْصَنَاتِ مِنَ الْعَذَابِ.
برای مثال، اگر زنان آزاد صد شلاق دریافت کنند، کنیزان به پنجاه شلاق محکوم می‌شوند. این تفاوت، به جایگاه اجتماعی متفاوت کنیزان بازمی‌گردد.

درنگ: نکاح با کنیزان، راهکاری برای رفع نیازهای مشروع در شرایط مالی دشوار است، اما مشروط به پاکدامنی و اذن مالک است.

بخش چهارم: برده‌داری و رویکرد تدریجی اسلام

برده‌داری در بستر تاریخی

آیه ۲۴ و ۲۵ سوره نساء، برده‌داری را به عنوان بخشی از واقعیت اجتماعی دوران اولیه اسلام تأیید می‌کند، اما اسلام آن را اختراع نکرده، بلکه عرف جامعه را پذیرفته است. عبد و أمه (برده و کنیز) عمدتاً از اسارت جنگی حاصل می‌شدند، و این اسارت در حکم طلاق بود، به‌گونه‌ای که زنان اسیر بی‌صاحب تلقی می‌شدند. آیه صریحاً می‌فرماید:
وَالْمُحْصَنَاتُ مِنَ النِّسَاءِ إِلَّا مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُكُمْ.
این حکم، مانند قانونی بود که در جنگ‌های آن روزگار، چه از سوی کفار و چه از سوی مسلمانان، اجرا می‌شد.

اسلام نتوانست برده‌داری را یک‌باره حرام کند، زیرا بخشی از ثروت و اقتصاد جامعه بود، مانند ارزی که نمی‌توان یک‌شبه باطل اعلام کرد. با این حال، با تشویق به آزادسازی بردگان در قالب کفاره‌ها و ثواب، آن را به تدریج تقلیل داد. این رویکرد، مانند جریانی آرام اما پیوسته، برده‌داری را به سوی حذف هدایت کرد.

تقلیل برده‌داری و تفاوت با شراب

برخلاف شراب که در چند مرحله حرام شد، برده‌داری به دلیل ماهیت اقتصادی و اجتماعی‌اش، صریحاً حرام اعلام نشد. شراب ضرر مستقیم داشت، اما برده‌داری بخشی از نظام جنگی و ثروت بود. اسلام با دستورات مکرر آزادسازی، مانند آزادکردن برده در کفاره روزه یا گناهان، این نهاد را کاهش داد تا به مرور حذف شود. این فرآیند، مانند کاستن از بار سنگین سنت‌های اجتماعی، بدون کشتار یا نزاع انجام شد.

برده‌داری نوین و تغییرات زمانی

امروزه، برده‌داری نوین در قالب فحشا، کارگری اجباری و ظلم‌های دیگر ادامه دارد، بدون نیاز به جنگ. بسیاری از افراد، از کشورهای مختلف، در دام این ظلم‌ها گرفتار می‌شوند، که این وضعیت بدتر از برده‌داری سنتی است. اسلام با حکمت، ملاک‌های اجتماعی را پذیرفت تا تعادل در جنگ حفظ شود، اما امروز که جنگ‌ها تغییر کرده‌اند، اسارت به کمپ‌های پناهندگی تبدیل شده و ظلم‌های جدید جای آن را گرفته است.

درنگ: اسلام برده‌داری را اختراع نکرد، بلکه با پذیرش عرف جنگی و سپس تقلیل تدریجی، آن را به سوی حذف هدایت کرد، نشان‌دهنده حکمت در تعامل با واقعیت‌های اجتماعی.

بخش پنجم: حکمت الهی و رحمت در احکام

ترجیح صبر بر نکاح کنیزان

آیه ۲۵ سوره نساء ترجیح صبر بر نکاح با کنیزان را توصیه می‌کند:
ذَلِكَ لِمَنْ خَشِيَ الْعَنَتَ مِنْكُمْ وَأَنْ تَصْبِرُوا خَيْرٌ لَكُمْ.
«عنت» به معنای سختی و فشار جنسی است، و صبر بر ازدواج با محصنات آزاد، به دلیل شخصیت و حرمت آنها، بهتر است. کنیزان، مانند اموالی که ممکن است فاقد تربیت یا سلامت کامل باشند، در اولویت دوم قرار دارند.

رحمت و آمرزش الهی

آیه با تأکید بر رحمت الهی پایان می‌یابد:
وَاللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ.
این رحمت، مانند بارانی است که زمین خشک نیازها را سیراب می‌کند، و نشان‌دهنده تعادل بین احکام و انعطاف‌پذیری در روابط انسانی است. تفاوت محصنات (با شخصیت و حرمت) با فتیات (مانند اموال) در این آیه برجسته می‌شود.

جمع‌بندی نهایی

آیات ۲۴ و ۲۵ سوره نساء، با تمرکز بر محرمات، ملک یمین، متعه و نکاح کنیزان، نظامی حقوقی را تبیین می‌کنند که ریشه در حکمت الهی و ملاک‌های اجتماعی دوران اولیه اسلام دارد. این احکام، ضمن حفظ سلامت اخلاقی و جلوگیری از فساد، بر پایه واقعیت‌های تاریخی و جنگی آن زمان استوارند. اسلام برده‌داری را اختراع نکرد، بلکه با پذیرش عرف و سپس تقلیل تدریجی، آن را مدیریت کرد تا تعادل اجتماعی حفظ شود. تأکید بر پاکدامنی، رحمت الهی و ترجیح صبر، مانند ستون‌هایی است که بنای اخلاقی جامعه اسلامی را استوار می‌سازد. این اثر، دعوتی است به تأمل عمیق در فقه و تاریخ اسلام، با نگاهی به انطباق احکام با شرایط معاصر، بدون نقض اصول بنیادین.

با نظارت صادق خادمی