در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

زن و زندگی 50

متن درس

زن و زندگی: تحلیلی بر جایگاه زن در قرآن و تحولات اجتماعی

زن و زندگی: تحلیلی بر جایگاه زن در قرآن و تحولات اجتماعی

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره، جلسه 50

این نوشتار، بازنویسی و تحلیل درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره، جلسه پنجاهم، در موضوع زن و زندگی است که با محوریت تفسیر آیه 34 سوره نساء و بررسی جایگاه زن در بستر تاریخی و اجتماعی زمان نزول قرآن و مقایسه آن با شرایط کنونی ارائه شده است.. این اثر با رویکردی جامعه‌شناختی و تاریخی، به نقد تفاسیر سنتی و بازخوانی مفاهیم قرآنی در پرتو تحولات اجتماعی می‌پردازد و بر برابری جنسیتی و تکامل متقابل زن و مرد تأکید دارد.

بخش اول: بازخوانی آیه قوامون و نقد تفاسیر سنتی

تفسیر آیه 34 سوره نساء


الرِّجَالُ قَوَّامُونَ عَلَى النِّسَاءِ بِمَا فَضَّلَ اللَّهُ بَعْضَهُمْ عَلَى بَعْضٍ وَبِمَا أَنْفَقُوا مِنْ أَمْوَالِهِمْ

قرآن کریم: مردان بر زنان سرپرستی دارند، به دلیل آنکه خدا برخی از ایشان را بر برخی دیگر برتری داده و نیز به دلیل آنکه از اموالشان خرج کرده‌اند.

آیه 34 سوره نساء، که به «آیه قوامون» شهرت دارد، در بستر تاریخی و اجتماعی زمان نزول خود نازل شده است. این آیه به سرپرستی مردان بر زنان اشاره دارد، اما تفاسیر سنتی که این سرپرستی را به برتری ذاتی و همیشگی مردان تعبیر کرده‌اند، مورد نقد قرار گرفته‌اند. تحلیل این آیه نشان می‌دهد که مفهوم «قوامون» از ریشه «قیام» به معنای سرپرستی یا ایستادگی است و در زمان نزول، به دلیل شرایط اجتماعی و اقتصادی، به مردان نسبت داده شده است. در آن دوران، مردان به سبب قدرت بدنی و دسترسی به منابع اقتصادی، نقش مسلط را در جامعه ایفا می‌کردند.

درنگ: مفهوم «قوامون» در آیه 34 سوره نساء، به سرپرستی مبتنی بر شرایط اجتماعی و اقتصادی زمان نزول اشاره دارد و نه برتری ذاتی یا همیشگی مردان بر زنان.

در جوامع پیشامدرن، به‌ویژه در شبه‌جزیره عربستان، زنان از جایگاه حقوقی و اجتماعی برابر با مردان برخوردار نبودند. ارزش اجتماعی زنان به واسطه ارتباط با مردان (پدر، برادر یا شوهر) تعریف می‌شد و آنان فاقد هویت مستقل بودند. این وضعیت، که ریشه در فرهنگ و ساختار اجتماعی آن زمان داشت، سبب شد تا سرپرستی مردان در قالب «قوامون» در قرآن مطرح شود. با این حال، تعمیم این مفهوم به دوران مدرن، بدون توجه به تحولات اجتماعی و حقوقی، نادرست است.

نقد تفاسیر تحت‌اللفظی

تفاسیر تحت‌اللفظی که «قوامون» را به معنای برتری ذاتی مردان بر زنان تلقی می‌کنند، با واقعیت‌های اجتماعی امروز ناسازگارند. این تفاسیر، که گاه به توجیه سلطه مردان بر زنان منجر شده‌اند، از زمینه تاریخی آیه غفلت کرده‌اند. در زمان نزول، سرپرستی مردان به دلیل نقش اقتصادی و فیزیکی آنان در جامعه بود، اما در جوامع مدرن که زنان به استقلال حقوقی و اقتصادی دست یافته‌اند، این مفهوم معنای پیشین خود را از دست داده است.

درنگ: تفسیر تحت‌اللفظی «قوامون» به معنای برتری ذاتی مردان، محصول برداشت‌های ناصواب از متن قرآن است و با تحولات اجتماعی مدرن همخوانی ندارد.

تحلیل مفهوم فضیلت در آیه

عبارت «بِمَا فَضَّلَ اللَّهُ بَعْضَهُمْ عَلَى بَعْضٍ» در آیه به برتری‌های اجتماعی و اقتصادی مردان در زمان نزول اشاره دارد. این برتری، که به توانایی‌های مردان در مدیریت امور اجتماعی و تأمین معاش مربوط بود، نسبی و وابسته به شرایط تاریخی است. برای مثال، در جوامع پیشامدرن، داشتن پسران به معنای قدرت و نفوذ اجتماعی بود، در حالی که داشتن دختران چنین جایگاهی نداشت. این فضیلت، نه ذاتی، بلکه محصول ساختارهای اجتماعی و اقتصادی بود.

درنگ: فضیلت ذکرشده در آیه، به برتری‌های اجتماعی و اقتصادی مردان در زمان نزول اشاره دارد و نمی‌توان آن را به‌عنوان قاعده‌ای همیشگی تعمیم داد.

بخش دوم: جایگاه زن در جامعه پیشامدرن و تحولات مدرن

وضعیت زنان در جوامع پیشامدرن

در جوامع پیشامدرن، زنان به‌عنوان موجوداتی وابسته به مردان تلقی می‌شدند و فاقد حیثیت حقوقی و اجتماعی مستقل بودند. در شبه‌جزیره عربستانِ پیش از اسلام، زنان حتی در امور روزمره مانند خرید یا حضور در اجتماع، استقلال نداشتند. این وضعیت، که ریشه در فرهنگ مردسالارانه داشت، زنان را به موجوداتی محروم از حقوق انسانی بدل کرده بود. برای مثال، قدرت یک خانواده به تعداد پسران آن وابسته بود، و داشتن دختران، گاه به کاهش اعتبار اجتماعی منجر می‌شد.

درنگ: در جوامع پیشامدرن، زنان فاقد جایگاه حقوقی و انسانی برابر با مردان بودند و ارزش اجتماعی آنان به واسطه ارتباط با مردان تعریف می‌شد.

تحولات اجتماعی و تغییر نقش‌های جنسیتی

با پیشرفت جوامع و دسترسی زنان به آموزش، اقتصاد و مدیریت، نقش‌های جنسیتی دستخوش تغییر شده‌اند. زنان در جوامع مدرن، در نقش‌های کلیدی علمی، اقتصادی و سیاسی حضور دارند و از استقلال حقوقی برخوردارند. این تحولات نشان می‌دهد که مفهوم «قوامون» در شرایط کنونی معنای پیشین خود را از دست داده است. زنان، همانند مردان، در مدیریت خانواده و جامعه مشارکت دارند و دیگر نمی‌توان سرپرستی را به‌صورت یک‌جانبه به مردان نسبت داد.

درنگ: تحولات اجتماعی و اقتصادی مدرن، جایگاه برابر زنان و مردان را در جامعه تثبیت کرده و مفهوم «قوامون» را منسوخ ساخته است.

نقد مردسالاری و برابری جنسیتی

مردسالاری، که ریشه در شرایط اجتماعی گذشته داشت، در جوامع مدرن جای خود را به برابری جنسیتی داده است. حضور زنان در نقش‌های مدیریتی و علمی، نشان‌دهنده توانایی‌های برابر آنان با مردان است. نقد تفاسیر سنتی که به توجیه مردسالاری پرداخته‌اند، ضرورتی برای بازنگری در برداشت‌های دینی است. این بازنگری، با تأکید بر برابری و مشارکت متقابل زن و مرد، به گفتمانی نوین در چارچوب اسلامی منجر می‌شود.

درنگ: مردسالاری محصول شرایط اجتماعی گذشته است و در جوامع مدرن، برابری جنسیتی جایگزین آن شده است.

بخش سوم: تکامل متقابل زن و مرد

مکمل بودن زن و مرد

زن و مرد، به‌سان دو بال یک پرنده، مکمل یکدیگرند. تفاوت‌های فیزیولوژیکی و اجتماعی آنان، نه به معنای برتری یکی بر دیگری، بلکه به‌منظور تکامل متقابل طراحی شده است. برای مثال، توانایی باروری زنان و قدرت بدنی مردان، هر یک فضیلتی است که دیگری را کامل می‌کند. این دیدگاه، که با رویکردهای مدرن به برابری جنسیتی همسو است، بر همکاری و هم‌افزایی زن و مرد تأکید دارد.

درنگ: زن و مرد مکمل یکدیگرند و تفاوت‌های آنان به معنای برتری نیست، بلکه برای همکاری و تکامل متقابل است.

نقد تفاسیر جنسیتی

برخی تفاسیر سنتی، مانند تلقی صدای زنان به‌عنوان عورت، ریشه در فرهنگ مردسالارانه دارند و نه در متن قرآن. این برداشت‌ها، که زنان را از حقوق انسانی محروم می‌کردند، با اصول اخلاقی و انسانی ناسازگارند. بازخوانی متون دینی با توجه به شرایط کنونی، بر برابری جنسیتی و احترام متقابل تأکید دارد.

درنگ: تفاسیر جنسیتی که زنان را از حقوق انسانی محروم می‌کنند، محصول فرهنگ مردسالارانه‌اند و با متن قرآن همخوانی ندارند.

بخش چهارم: نقد خشونت علیه زنان

تحلیل بخش «وَاضْرِبُوهُنَّ»


وَاللَّاتِي تَخَافُونَ نُشُوزَهُنَّ فَعِظُوهُنَّ وَاهْجُرُوهُنَّ فِي الْمَضَاجِعِ وَاضْرِبُوهُنَّ

قرآن کریم: و آن زنانى که از نافرمانی آنان بیم دارید، نخست آنان را اندرز دهید و اگر مؤثر نیفتاد، در خوابگاه از ایشان دوری کنید و اگر باز هم اثر نبخشید، آنان را بزنید.

بخش «وَاضْرِبُوهُنَّ» در آیه 34 سوره نساء، که به تنبیه زنان در صورت نشوز (نافرمانی) اشاره دارد، در بستر تاریخی خود به معنای حفظ نظم اجتماعی بود. با این حال، در شرایط کنونی، این دستور به دلیل پیشرفت‌های حقوقی و اجتماعی، غیرقابل اجرا است. خشونت علیه زنان، با اصول اخلاقی و انسانی در تضاد است و تفاسیر سنتی که این بخش را توجیه می‌کنند، به سوءتفاهم‌ها و ظلم علیه زنان منجر شده‌اند.

درنگ: دستور «وَاضْرِبُوهُنَّ» در بستر تاریخی خود معنا داشت، اما در شرایط مدرن، به دلیل ناسازگاری با اصول اخلاقی و حقوقی، غیرقابل اجرا است.

نقد سوءاستفاده‌های تاریخی

در جوامع سنتی، سوءاستفاده از این آیه به توجیه خشونت علیه زنان منجر شده است. برای مثال، برخی مردان با استناد به این آیه، زنان را مورد آزار قرار داده‌اند، در حالی که این رفتار با روح قرآن و اصول اخلاقی ناسازگار است. در جوامع مدرن، زنان می‌توانند از طریق مراجع قضایی از حقوق خود دفاع کنند، و این تحول، ضرورت بازنگری در تفاسیر سنتی را نشان می‌دهد.

بخش پنجم: حفظ حریم خصوصی و اسرار خانوادگی

تفسیر بخش «حَافِظَاتٌ لِلْغَيْبِ»


فَالصَّالِحَاتُ قَانِتَاتٌ حَافِظَاتٌ لِلْغَيْبِ بِمَا حَفِظَ اللَّهُ

قرآن کریم: پس زنان شایسته، فرمانبردارند و به پاس آنچه خدا برای آنان حفظ کرده، اسرار شوهرانشان را حفظ می‌کنند.

بخش «حَافِظَاتٌ لِلْغَيْبِ» بر اهمیت حفظ حریم خصوصی و اسرار خانوادگی تأکید دارد. این وظیفه، که در آیه به زنان نسبت داده شده، باید به‌صورت متقابل بین زن و مرد رعایت شود. افشای اسرار خانوادگی، به تضعیف روابط زناشویی منجر می‌شود و این آیه، با تأکید بر حفظ امانت، به استحکام خانواده کمک می‌کند.

درنگ: حفظ حریم خصوصی و اسرار خانوادگی، وظیفه‌ای متقابل بین زن و مرد است و به استحکام روابط زناشویی کمک می‌کند.

جمع‌بندی نهایی

این اثر، با تحلیل آیه 34 سوره نساء و بررسی جایگاه زن در بستر تاریخی و اجتماعی، به بازخوانی مفاهیم قرآنی در پرتو تحولات مدرن پرداخته است. مفاهیمی چون «قوامون» و «فضیلت»، که در زمان نزول به شرایط اجتماعی و اقتصادی وابسته بودند، در جوامع کنونی معنای پیشین خود را از دست داده‌اند. نقد تفاسیر سنتی، که گاه به توجیه مردسالاری و خشونت علیه زنان منجر شده‌اند، راه را برای گفتمانی نوین در زمینه برابری جنسیتی هموار کرده است. تأکید بر تکامل متقابل زن و مرد، به‌سان دو بال یک پرنده، نشان‌دهنده همکاری و هم‌افزایی آنان در ساختن جامعه‌ای عادلانه است. این بازخوانی، نه‌تنها به فهم دقیق‌تر متون دینی کمک می‌کند، بلکه زمینه‌ساز گفت‌وگویی سازنده در چارچوب اسلامی برای تحقق عدالت جنسیتی است.

با نظارت صادق خادمی