در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

زن و زندگی 58

متن درس

زن و زندگی: بررسی تاریخی و اجتماعی جایگاه زنان در دین و فرهنگ

زن و زندگی: بررسی تاریخی و اجتماعی جایگاه زنان در دین و فرهنگ

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره، جلسه 58

مقدمه

جایگاه زنان در تاریخ بشری، چونان آینه‌ای است که تحولات فرهنگی، اجتماعی و دینی جوامع را بازتاب می‌دهد. این نوشتار، با تکیه بر شواهد تاریخی و احکام اسلامی، به بررسی نقش زنان در نوسانات مردسالاری و زن‌سالاری، و تأثیرگذاری شگرف آنان در تحولات اجتماعی و انقلابی می‌پردازد. محور این بررسی، آیه شریفه‌ای از قرآن کریم است که جدایی زوجین در صورت ناسازگاری را مجاز دانسته و بر گشایش الهی برای هر دو تأکید دارد. این مطالعه، با نگاهی عمیق به تاریخ و فرهنگ، نقش زنان را به‌مثابه ستون‌هایی استوار در بنای تغییرات اجتماعی برجسته می‌سازد و از منظری دینی و آکادمیک، به تحلیل چالش‌ها و فرصت‌های پیش‌روی آنان می‌پردازد..

بخش اول: استقلال زنان در پرتو احکام اسلامی

جدایی زوجین و گشایش الهی

در چارچوب احکام اسلامی، هنگامی که زن و شوهری به دلیل ناسازگاری قادر به ادامه زندگی مشترک نباشند، جدایی آنان مجاز شمرده شده است. این حکم، ریشه در حکمت الهی دارد و بر اساس آیه‌ای از قرآن کریم، خداوند هر یک از زوجین را پس از جدایی، از گشایش بی‌کران خویش بی‌نیاز می‌سازد:

قرآن کریم: وَإِنْ يَتَفَرَّقَا يُغْنِ اللَّهُ كُلًّا مِنْ سَعَتِهِ ۚ وَكَانَ اللَّهُ وَاسِعًا حَكِيمًا
(ترجمه: و اگر زن و شوهر از هم جدا شوند، خداوند هر یک را از گشایش خود بی‌نیاز گرداند و خدا همواره گشایشگر حکیم است.)

این آیه، نه‌تنها به حفظ کرامت انسانی تأکید دارد، بلکه استقلال اقتصادی و اجتماعی زنان و مردان پس از جدایی را تضمین می‌کند. چنین رویکردی، از منظر روانی و فرهنگی، به جلوگیری از تداوم روابط ناسالم یاری می‌رساند و نشان‌دهنده عمق حکمت الهی در تنظیم روابط انسانی است.

درنگ: جدایی زوجین در صورت ناسازگاری، با وعده گشایش الهی، مسیری برای حفظ کرامت و استقلال هر دو طرف فراهم می‌آورد.

بخش دوم: نوسانات تاریخی مردسالاری و زن‌سالاری

ریشه‌های تاریخی و تأثیرات فرهنگی

تاریخ بشریت، چونان دریایی مواج، شاهد دوره‌هایی متناوب از مردسالاری و زن‌سالاری بوده است. در برخی اعصار، زنان به مقام سلطنت و رهبری رسیده‌اند، و در دورانی دیگر، مردان سلطه یافته‌اند. اسلام در بستری از مردسالاری ظهور کرد و این ساختار را، نه به‌عنوان بخشی از ذات خود، بلکه به‌عنوان میراثی از فرهنگ‌های پیشین پذیرفت. این پذیرش، به معنای تأیید مطلق نبود، بلکه تلاشی برای تعدیل آن در چارچوب عدالت دینی بود.

برای نمونه، در دوران مغول، زنی از خاندان هولاکوخان به سلطنت رسید و زن‌سالاری را در آن برهه تقویت کرد. اما این نمونه‌ها، اغلب با مقاومت فرهنگ‌های مردسالار مواجه شدند. اسلام، با ورود به چنین بستری، گاه با نقصان‌هایی در اجرا مواجه شد که ریشه در تأثیرات فرهنگی پیشین داشت.

درنگ: نوسانات تاریخی مردسالاری و زن‌سالاری، بیانگر تأثیر فرهنگ‌های پیشین بر ساختارهای اجتماعی است که نیازمند بازنگری در علم دینی است.

تأثیر فیلسوفان یونانی بر مردسالاری

در یونان باستان، فیلسوفانی چون ارسطو و سقراط با دیدگاه‌هایی که زنان را فروتر می‌انگاشتند، به تقویت مردسالاری یاری رساندند. این نگاه جنسیت‌محور، با نفوذ به فرهنگ‌های پسین، اجرای کامل احکام اسلامی را تحت تأثیر قرار داد. این تأثیرات، نشان‌دهنده ضرورت بازنگری فرهنگی در علم دینی برای دستیابی به عدالت جنسیتی است.

درنگ: دیدگاه‌های جنسیت‌محور یونانیان، با تقویت مردسالاری، اجرای احکام دینی را با چالش‌هایی مواجه ساخت.

نقصان‌های علم دینی در مواجهه با فرهنگ‌های پیشین

ناآگاهی از تاریخ، فهم نقصان‌های علم دینی در مواجهه با مردسالاری را دشوار می‌سازد. اگر اسلام در دوران زن‌سالاری ظهور می‌کرد، شاید ساختارهای عادلانه‌تری شکل می‌گرفت. این نکته، بر اهمیت مطالعات تاریخی در اصلاح دیدگاه‌های جنسیتی تأکید دارد و دعوتی است به پژوهش عمیق‌تر برای زدودن تأثیرات فرهنگی ناسازگار.

درنگ: ناآگاهی از تاریخ، مانع فهم نقصان‌های علم دینی در مواجهه با مردسالاری است و پژوهش تاریخی را ضروری می‌سازد.

بخش سوم: گرایش‌های معاصر و نقش فمینیسم

فمینیسم و تناقضات عملی

جهان معاصر، شاهد گرایش فزاینده‌ای به فمینیسم و زن‌سالاری است. بااین‌حال، این گرایش اغلب در سطح شعار باقی مانده و زنان به‌ندرت در جایگاه‌های واقعی قدرت قرار گرفته‌اند. اکثریت رهبران جهان همچنان مردان هستند و شعارهای زن‌محور، گاه به ابزاری برای جلب توجه بدل شده‌اند. این تناقض، بر لزوم تغییرات ساختاری برای تحقق عدالت اجتماعی تأکید دارد.

درنگ: گرایش به فمینیسم، در غیاب تغییرات ساختاری، به شعارهایی ظاهری محدود مانده و عدالت جنسیتی را محقق نساخته است.

تنوع حجاب و نقش زنان در تاریخ

تاریخ، شاهد تنوعی شگفت‌انگیز در انواع حجاب برای زنان بوده است. در برخی اعصار، زنان به مقام سلطنت جهانی رسیده‌اند، در حالی‌که در دوره‌های دیگر، تحت سلطه مردان قرار گرفته‌اند. این تنوع، نشان‌دهنده تأثیر عوامل فرهنگی و سیاسی بر جایگاه زنان است و پتانسیل رهبری آنان را برجسته می‌سازد.

درنگ: تنوع تاریخی حجاب و نقش‌های زنان، بیانگر تأثیر فرهنگ و سیاست بر جایگاه اجتماعی آنان است.

بخش چهارم: نقش زنان در تحولات انقلابی

شجاعت زنان در مبارزات اجتماعی

زنان، چونان مشعل‌دارانی در تاریکی، در مبارزات اجتماعی نقش‌هایی بی‌بدیل ایفا کرده‌اند. در بسیاری از جنبش‌ها، حتی هنگامی که مردان سکوت اختیار کرده‌اند، زنان با شجاعت پیشتاز بوده‌اند. راه‌اندازی جنبش‌های اعتراضی و هشتگ‌ها، نمونه‌ای از این پیشگامی است. حتی پیشنهادهای رادیکال، مانند اعتراضات بدون پوشش، به‌مثابه ابزاری برای مقابله با زورگویی در جوامع مردسالار تلقی شده است.

برای نمونه، در دوران پیش از انقلاب، زنان طلبه با شجاعت در اعتراضات شرکت می‌کردند و حتی افسران نظامی را به چالش می‌کشیدند. یکی از این زنان، در چهارراهی معروف، یقه سرهنگی را گرفت و او را به دلیل رفتار ناشایست بازخواست کرد. این شجاعت، ترس را از دل دیگر زنان زدود و نشان داد که مبارزه، گاه نیازمند جسارت‌هایی فراتر از عرف است.

درنگ: شجاعت زنان در مبارزات اجتماعی، از راه‌اندازی جنبش‌ها تا چالش با مقامات، نقشی محوری در تحولات انقلابی داشته است.

مقاومت زنان در زندان‌های دوران پهلوی

زنان مبارز در زندان‌های دوران پهلوی، با تحمل شکنجه‌هایی چون فروکردن سوزن در انگشتان، الگویی از مقاومت و ایثار ارائه دادند. یکی از این زنان، با زدن دست خود به دیوار و بی‌هوش شدن، نشان داد که ترس در برابر ایمان او رنگ می‌بازد. این داستان‌ها، تفاوت میان مبارزان واقعی و ظاهری را آشکار ساخت و دیگران را به شجاعت تشویق کرد.

درنگ: مقاومت زنان در زندان‌ها، الگویی از ایثار و شجاعت است که مبارزان واقعی را از ظاهری متمایز می‌سازد.

پیشرفت زنان معاصر در شعور و مبارزه

زنان امروز، با شعور، سواد و دانایی والا، در خط مقدم مبارزات اجتماعی ایستاده‌اند. آنان، با وجود فشارهای اقتصادی و اجتماعی، چونان کوهی استوار در برابر ناملایمات مقاومت می‌کنند. این پیشرفت، نتیجه آموزش و آگاهی است و زنان را به پایه‌گذاران تغییرات اجتماعی پایدار بدل ساخته است.

درنگ: زنان معاصر، با شعور و دانایی، پیشتاز تغییرات اجتماعی پایدار هستند و فشارهای اقتصادی را به فرصت تبدیل می‌کنند.

نقش زنان طلبه در انقلاب

زنان طلبه، در دوران پیش از انقلاب، چونان سربازانی نستوه، در اعتراضات شرکت می‌کردند و با اقدامات شجاعانه، ترس را از دل دیگران زدودند. یکی از این زنان، با گرفتن یقه یک سرهنگ، نشان داد که مبارزه، گاه نیازمند عبور از مرزهای عرف است. این اقدامات، ضرورت آموزش زنان برای ایفای نقش‌های اجتماعی را برجسته می‌سازد.

درنگ: زنان طلبه، با شجاعت در اعتراضات، نقشی کلیدی در ریزش ترس و پیشبرد انقلاب ایفا کردند.

بخش پنجم: چالش‌های اخلاقی و اجتماعی پس از انقلاب

تأثیر ایدئولوژی‌های خارجی

برخی انقلابیون، تحت تأثیر کتب کمونیستی قرار گرفتند، اما با راهنمایی عالمان دینی، از انحراف جلوگیری شد. برای نمونه، یکی از شاگردان، کتاب‌های کمونیستی خود را در چادرشبی قرار داد و از توزیع آن‌ها جلوگیری شد. این اقدام، نشان‌دهنده اهمیت حفظ ایدئولوژی دینی در برابر نفوذ افکار خارجی است.

درنگ: جلوگیری از نفوذ ایدئولوژی‌های خارجی، نقشی کلیدی در حفظ هویت دینی انقلابیون داشت.

ثروت‌اندوزی و تناقضات اخلاقی

پس از انقلاب، برخی به ثروت‌اندوزی پرداختند و کارخانه‌هایی بزرگ تأسیس کردند، اما با تناقضات اخلاقی مواجه شدند. برای نمونه، فردی با چاپ مجلاتی با عناوین مذهبی، در حالی‌که به عالمان دینی توهین می‌کرد، نفاق خود را آشکار ساخت. رد پیشنهادهای مالی او، الگویی از قناعت و پایبندی به اصول اخلاقی بود.

درنگ: ثروت‌اندوزی پس از انقلاب، گاه با تناقضات اخلاقی همراه بود که قناعت را به‌عنوان راهی اخلاقی برجسته می‌سازد.

دعواهای خانوادگی انقلابیون

زنان انقلابی، گاه با شوهران ثروت‌اندوز خود اختلاف داشتند و حتی در برابر عالمان دینی از دیدگاه‌های خود دفاع می‌کردند. این دعواها، تنش میان ایدئولوژی انقلابی و منافع شخصی را نشان می‌دهد و شجاعت زنان در حفظ ارزش‌ها را برجسته می‌سازد.

درنگ: دعواهای خانوادگی انقلابیون، شجاعت زنان در حفظ ارزش‌های انقلابی را در برابر منافع شخصی آشکار ساخت.

حفظ آبرو در برابر مخالفان

حتی برای افراد ناخلف، حفظ آبرو در مجامع عمومی ضروری است. برای نمونه، به وکیلی اجازه سخنرانی داده شد تا آبروی او حفظ شود، هرچند انتقادات بعدی انقلابیون نشان‌دهنده حساسیت‌های اجتماعی بود. این اقدام، بر اهمیت کرامت انسانی تأکید دارد.

درنگ: حفظ آبرو، حتی برای افراد ناخلف، الگویی از کرامت انسانی و جلوگیری از تشدید تنش‌هاست.

سلطنت زنان در حوزه‌های اقتصادی

زنان، گاه در کارخانه‌های شوهرانشان سلطنت می‌کردند و دستورات را صادر می‌نمودند. این قدرت پنهان، پتانسیل رهبری زنان را در حوزه‌های غیررسمی نشان می‌دهد و بر نقش آنان در ساختارهای اقتصادی تأکید دارد.

درنگ: سلطنت زنان در حوزه‌های اقتصادی، بیانگر پتانسیل رهبری آنان در ساختارهای غیررسمی است.

بخش ششم: قناعت و عرفان عملی در زندگی

قناعت و محدودیت‌های مصرف

انسان، چونان مسافری در راه، به مصرف بیش از حد نیاز ندارد. تجربیات شخصی، مانند خوردن مقادیر زیاد غذا یا تحمل شرایط سخت، بخشی از عرفان عملی است که بر کنترل نفس و قناعت تأکید دارد. این تجربیات، تفاوت میان نیاز و حرص را آشکار می‌سازد.

درنگ: عرفان عملی، با تأکید بر قناعت، انسان را از حرص و زیاده‌خواهی بازمی‌دارد.

شکرگزاری و عشق الهی

شکرگزاری از خداوند، چونان نوری در دل، انسان را از توقعات مادی آزاد می‌سازد. خداوند، برخی بلایا مانند درد و فقر را از انسان دور می‌کند، اما عشق به او، بدون توقع، باقی می‌ماند. این دیدگاه، موقتی بودن دارایی‌ها را یادآوری می‌کند.

درنگ: شکرگزاری و عشق الهی، انسان را به قناعت و بی‌نیازی از مادیات رهنمون می‌سازد.

عفاف و کفاف: راه میانه

زندگی با عفاف و کفاف، چونان راهی میانه، انسان را از افراط فقر و تفریط غنا دور می‌سازد. فقر، به انحرافات اجتماعی منجر می‌شود و غنا، حرص را افزایش می‌دهد. بسندگی به اندازه حلال، بهترین شیوه زیست است.

درنگ: عفاف و کفاف، راهی میانه برای زیست اخلاقی و متعادل است که از فقر و غنا پرهیز می‌دهد.

جمع‌بندی نهایی

بررسی جایگاه زنان در تاریخ و دین، چونان سفری در اعماق فرهنگ و اجتماع، نشان‌دهنده نقش بی‌بدیل آنان در تحولات بشری است. آیه شریفه قرآن کریم، با تأکید بر گشایش الهی پس از جدایی زوجین، کرامت و استقلال زنان را تضمین می‌کند. تاریخ، با نوسانات مردسالاری و زن‌سالاری، تأثیر فرهنگ‌های پیشین را بر احکام دینی آشکار می‌سازد و ضرورت بازنگری در علم دینی را برای دستیابی به عدالت جنسیتی برجسته می‌کند. شجاعت زنان در مبارزات انقلابی، از زندان‌های دوران پهلوی تا جنبش‌های معاصر، الگویی از ایثار و پیشتازی است. قناعت، عفاف و عشق الهی، چونان ستارگانی راهنما، انسان را به سوی زندگی متعادل و اخلاقی هدایت می‌کنند. این اثر، دعوتی است به پژوهش‌های عمیق‌تر برای تحقق عدالت اجتماعی در چارچوب دین و فرهنگ.

با نظارت صادق خادمی