متن درس
کاوش در جایگاه زن و مرد در فرهنگ قرآنی و روایی
برگرفته از درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه 80)
مقدمه
شناخت جایگاه زن و مرد در نظام آفرینش، نه بهعنوان دو موجود متضاد، بلکه بهمثابه دو رکن مکمل در سپهر هستی، از دغدغههای بنیادین فرهنگ دینی است. این نوشتار، با تکیه بر آیات قرآن کریم و روایات معتبر، به بررسی صفات کمالی، نقشهای اجتماعی و معنوی زن و مرد میپردازد. با بهرهگیری از زبانی فاخر و ساختاری علمی، این اثر میکوشد تا ضمن حفظ اصالت متون دینی، به پرسشهای بنیادین در باب تفاوتهای ذاتی و اکتسابی این دو صنف پاسخ دهد. ساختار متن، با نگاهی نظاممند، شامل مقدمه، بخشهای اصلی با عناوین و زیرعناوین تخصصی، نتیجهگیریهای هر بخش و جمعبندی نهایی است.
بخش اول: تبیین صفات کمالی زن و مرد در روایات
این بخش، با تمرکز بر روایت «عقول النساء فی جمالهن و جمال الرجال فی عقولهم»، به تحلیل ویژگیهای ذاتی و اکتسابی زن و مرد میپردازد و جایگاه آنها را در نظام خلقت بررسی میکند.
ماهیت عقل و جمال در فرهنگ دینی
در فرهنگ دینی، عقل نه صرفاً دانش اکتسابی، بلکه مجموعهای از کمالات باطنی است که از ایمان آغاز شده و تا مراتب والای معنوی امتداد مییابد. این عقل، در مرد بهصورت اقتدار در سیاستورزی الهی و تدبیر معنوی نمود بیشتری دارد. در مقابل، جمال، بهمعنای لطافت باطنی و عاطفهای است که در زن بهگونهای برجستهتر متجلی میشود. روایت مورد بحث، با تأکید بر این دو صفت، زن را مظهر لطافت و زیبایی باطنی و مرد را مظهر اقتدار عقلانی معرفی میکند.
درنگ: عقل، بهمعنای سیاستورزی الهی و تدبیر معنوی، در مرد غلبه دارد، در حالی که جمال، بهمعنای لطافت و عاطفه باطنی، در زن برجستگی بیشتری مییابد.
تحلیل روایت و نقد تفاسیر ناصواب
روایت «عقول النساء فی جمالهن و جمال الرجال فی عقولهم» بهصراحت از غلبه جمال در زن و اقتدار عقلانی در مرد سخن میگوید. با این حال، برخی تفاسیر، با تقلیل عقل به دانش و آگاهی، از معنای اصیل آن غفلت کردهاند.
انتقاد شماره ۱: تقلیل عقل به دانش و آگاهی: برخی تحلیلها، عقل را به تحصیلات و آگاهی محدود کردهاند، در حالی که عقل در فرهنگ دینی، به کمالات معنوی و باطنی اشاره دارد.
تبیین انتقاد: عقل، بهمعنای توانمندی در دریافت الهامات الهی و تدبیر در مسیر تعالی معنوی، در مرد برجستگی بیشتری دارد. در مقابل، جمال زن، بهعنوان مظهر لطافت و عاطفه، مکمل این اقتدار است. غفلت از این معنا، به تفسیر ناصحیح روایت انجامیده است.
تفاوتهای ذاتی و مکمل بودن زن و مرد
روایت مورد نظر، تفاوتهای زن و مرد را نه بهعنوان نقص، بلکه بهصورت صفات کمالی و مکمل تبیین میکند. عقل مرد، در سیاستورزی و تدبیر الهی، و جمال زن، در لطافت عاطفی و شور باطنی، دو وجه از نظام آفرینش را نمایندگی میکنند.
درنگ: زن و مرد، در عقل و جمال، مکمل یکدیگرند و تفاوتهای آنها، نه نشانه نقص، بلکه جلوهای از تنوع در نظام خلقت است.
نتیجهگیری بخش اول
این بخش نشان داد که روایت علوی، با تأکید بر تفاوتهای ذاتی زن و مرد، به تبیین جایگاه مکمل آنها در نظام آفرینش میپردازد. نقدهای ارائهشده، ضرورت بازنگری در تفاسیر ناصواب را آشکار ساخت.
بخش دوم: جایگاه زن و مرد در نظام تربیتی و اجتماعی
پیوند با بخش پیشین: پس از تبیین تفاوتهای ذاتی، این بخش به بررسی نقش زن و مرد در نظام تربیتی و اجتماعی میپردازد و تأثیر این تفاوتها را بر روابط خانوادگی و اجتماعی کاوش میکند.
نقش عاطفی و تربیتی زن
زن، بهواسطه لطافت عاطفی و شور باطنی، در تهییج و انگیزش افراد به سوی ارزشهای والا، بهویژه در کانون خانواده، نقشآفرین است. با این حال، این توانایی به معنای انحصار در زنان نیست، زیرا مرد نیز، با اقتدار عقلانی و استحکام در عشقورزی، میتواند نقشی مشابه ایفا کند.
انتقاد شماره ۲: مغالطه در تعمیم نقش عاطفی زنان: متن اصلی، با تأکید بیش از حد بر نقش عاطفی زنان، از توانایی مردان در ایفای نقشهای مشابه غفلت کرده و به مغالطه ترکیب دچار شده است.
تبیین انتقاد: گرچه زنان در ایجاد انگیزه و تهییج عاطفی توانمندترند، اما مردان نیز، با تکیه بر استحکام عقلانی و وفاداری به خیر و صلاح، میتوانند نقشی مکمل در تربیت ایفا کنند.
مدیریت مرد بر زن در قرآن کریم
الرِّجَالُ قَوَّامُونَ عَلَى النِّسَاءِ
مردان سرپرست زنانند و بر آنها مدیریت دارند.
(سوره نساء، آیه ۳۴)
این آیه کریمه، مسئولیت مردان در مدیریت و هدایت زنان را تبیین میکند. این مدیریت، نه به معنای مالکیت، بلکه بهمعنای سیاستورزی در راستای خیر و صلاح خانواده و جامعه است.
نقش زن و مرد در پیدایش خانواده
قرآن کریم، با تشبیه زنان به کشتزار و مردان به مبدأ نسب، نقش مکمل هر دو را در تشکیل خانواده تبیین میکند:
نِسَاؤُكُمْ حَرْثٌ لَكُمْ
زنان شما کشتزار شما هستند.
(سوره بقره، آیه ۲۲۳)
انتقاد شماره ۳: خطا در منشأ دانستن زن: متن اصلی، با تأکید بر نقش مادر بهعنوان مبدأ پیدایش فرزند، از نقش مرد بهعنوان مصدر نسب غفلت کرده و به خطا، زن را منشأ اصلی خانواده دانسته است.
تبیین انتقاد: قرآن کریم، با تأکید بر نقش مرد بهعنوان مبدأ نسب و زن بهعنوان ظرف رشد، بر مکمل بودن این دو در تشکیل خانواده تأکید دارد.
نقش صله رحم در تربیت اجتماعی
قرآن کریم، با تأکید بر صله رحم، به اهمیت پیوندهای خانوادگی در تربیت اجتماعی اشاره دارد:
الَّذِينَ يَنْقُضُونَ عَهْدَ اللَّهِ مِنْ بَعْدِ مِيثَاقِهِ وَيَقْطَعُونَ مَا أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَنْ يُوصَلَ وَيُفْسِدُونَ فِي الاَْرْضِ أُولَئِکَ هُمُ الْخَاسِرُونَ
آنان که پیمان خدا را پس از بستن آن میشکنند و آنچه را خداوند به پیوستنش امر کرده میگسلند و در زمین به فساد میپردازند، آنان زیانکارانند.
(سوره بقره، آیه ۲۷)
صله رحم، بهعنوان یک اصل فطری و عقلایی، در همه جوامع انسانی به تربیت اخلاقی و اجتماعی کمک میکند.
انتقاد شماره ۴: مغالطه در انحصار صله رحم به خانوادههای دینی: متن اصلی، با تأکید بر نقش دین در صله رحم، از فطری بودن این اصل در همه جوامع غفلت کرده و به مغالطه جعل علت دچار شده است.
تبیین انتقاد: صله رحم، یک اصل فطری و عقلایی است که در همه جوامع، اعم از دینی و غیر دینی، به تربیت اجتماعی کمک میکند.
نتیجهگیری بخش دوم
این بخش، با بررسی نقش زن و مرد در نظام تربیتی و اجتماعی، بر مکمل بودن آنها تأکید کرد. آیات قرآن کریم، با تبیین مدیریت مرد و نقش زن بهعنوان ظرف رشد، به اهمیت پیوندهای خانوادگی و اجتماعی اشاره دارند.
بخش سوم: آفرینش زن و مرد در قرآن کریم
پیوند با بخش پیشین: پس از بررسی نقشهای تربیتی و اجتماعی، این بخش به کاوش در مبدأ آفرینش زن و مرد و تفاوتهای ذاتی آنها در قرآن کریم میپردازد.
گوهر واحد آفرینش
قرآن کریم، با تأکید بر آفرینش زن و مرد از نفس واحد، بر وحدت گوهر وجودی آنها تأکید دارد:
خَلَقَكُمْ مِنْ نَفْسٍ وَاحِدَةٍ وَخَلَقَ مِنْهَا زَوْجَهَا
شما را از نفس واحدی آفرید و جفتش را از او پدید آورد.
(سوره زمر، آیه ۶)
انتقاد شماره ۵: خطا در تفسیر نفس واحد: متن اصلی، با تفسیر نفس واحد بهعنوان ذات کلی، از معنای شخصی و فردی آن غفلت کرده و تفاوتهای صنفی زن و مرد را نادیده گرفته است.
تبیین انتقاد: نفس واحد در آیه، به حضرت آدم اشاره دارد و خلقت حوا از او، تفاوت صنفی میان زن و مرد را تأیید میکند.
منشأ گرایش زن و مرد
قرآن کریم، گرایش میان زن و مرد را بهعنوان نشانهای الهی تبیین میکند:
هُوَ الَّذِي خَلَقَكُمْ مِنْ نَفْسٍ وَاحِدَةٍ وَجَعَلَ مِنْهَا زَوْجَهَا لِيَسْكُنَ إِلَيْهَا
اوست که شما را از نفس واحدی آفرید و جفتش را از او پدید آورد تا به او آرام گیرد.
(سوره اعراف، آیه ۱۸۹)
انتقاد شماره ۶: یکسویه دانستن گرایش: متن اصلی، با تأکید بر گرایش مرد به زن، از گرایش دوسویه زن و مرد غفلت کرده و نقش شهوت را در پیوند ازدواج نادیده گرفته است.
تبیین انتقاد: گرایش میان زن و مرد، امری دوسویه است که ریشه در شهوت و عشق دارد.
نتیجهگیری بخش سوم
این بخش، با بررسی آفرینش زن و مرد در قرآن کریم، بر وحدت گوهر انسانی و تفاوتهای صنفی آنها تأکید کرد.
بخش چهارم: زن در ساحت قرآن کریم
پیوند با بخش پیشین: پس از کاوش در آفرینش زن و مرد، این بخش به بررسی جایگاه زن در قرآن کریم و نقش او در نظام انسانی و معنوی میپردازد.
جایگاه انسانی زن
قرآن کریم، با تأکید بر انسانیت مشترک زن و مرد، جنسیت را امری بدنی و نه ذاتی میداند. خطابهای قرآنی، به انسانیت انسان معطوف است و زن و مرد را بهطور یکسان به ایمان و عمل صالح دعوت میکند.
انتقاد شماره ۷: غفلت از تحلیل علمی آیات: متن اصلی، با تکیه بر اصول فلسفی غیرمستند، از تحلیل علمی و روانشناختی آیات غفلت کرده است.
تبیین انتقاد: تحلیل آیات قرآنی، نیازمند رویکردی علمی و مبتنی بر متون دینی است.
نقش زن در خلافت الهی
گرچه مردان به خلافت الهی دست یافتهاند، این امر به معنای انحصار خلافت در مردان نیست. زنان نیز، در صورت فراهم بودن شرایط، میتوانند به این مقام نائل شوند.
درنگ: خلافت الهی، نه انحصاری به مردان است و نه به معنای برتری آنها.
نتیجهگیری بخش چهارم
این بخش، با بررسی جایگاه زن در قرآن کریم، بر انسانیت مشترک زن و مرد و امکان دسترسی زنان به خلافت الهی تأکید کرد.
بخش پنجم: انسانیت و جنسیت در قرآن کریم
پیوند با بخش پیشین: پس از بررسی جایگاه زن در قرآن کریم، این بخش به تحلیل رابطه انسانیت و جنسیت در آیات قرآنی میپردازد.
انسانیت و جنسیت
قرآن کریم، انسانیت را به روح و نفس انسان نسبت میدهد و جنسیت را امری بدنی میداند:
قُلْ يَتَوَفَّاكُمْ مَلَکُ الْمَوْتِ الَّذِي وُكِّلَ بِكُمْ
بگو فرشته مرگ که بر شما گمارده شده، شما را به تمامی بازمیستاند.
(سوره سجده، آیه ۱۱)
انتقاد شماره ۸: خلط مفهوم و مصداق: متن اصلی، با نادیده گرفتن تفاوتهای جنسیتی در مصداق خارجی انسان، انسانیت را به مفهوم کلی منطقی تقلیل داده است.
تبیین انتقاد: انسانیت در قرآن کریم، به مصداق خارجی انسان با جنسیت زن یا مرد معطوف است، نه مفهوم کلی منطقی.
حیات انسانی و جنسیت
قرآن کریم، مراحل خلقت انسان را تبیین میکند:
وَلَقَدْ خَلَقْنَا الاِْنْسَانَ مِنْ سُلاَلَةٍ مِنْ طِينٍ ثُمَّ جَعَلْنَاهُ نُطْفَةً فِي قَرَارٍ مَكِينٍ ثُمَّ خَلَقْنَا النُّطْفَةَ عَلَقَةً فَخَلَقْنَا الْعَلَقَةَ مُضْغَةً فَخَلَقْنَا الْمُضْغَةَ عِظَامآ فَكَسَوْنَا الْعِظَامَ لَحْمآ ثُمَّ أَنْشَأْنَاهُ خَلْقآ آَخَرَ
و بهراستی انسان را از چکیدهای از گل آفریدیم، سپس او را نطفهای در جایگاهی استوار قرار دادیم، آنگاه نطفه را خونبسته کردیم، سپس خونبسته را پارهگوشت ساختیم، آنگاه پارهگوشت را استخوانها کردیم و بر استخوانها گوشت پوشاندیم، سپس او را در آفرینشی دیگر پدید آوردیم.
(سوره مؤمنون، آیات ۱۲-۱۴)
انتقاد شماره ۹: تفسیر ناصحیح خلق دیگر: متن اصلی، با تکیه بر اصول فلسفی صدرایی، خلق دیگر را غیرمادی تفسیر کرده و از نقش جنسیت در حیات انسانی غفلت کرده است.
تبیین انتقاد: خلق دیگر، به حیات انسانی با جنسیت زن یا مرد اشاره دارد، نه صرفاً نفس مجرد.
نتیجهگیری بخش پنجم
این بخش، با بررسی رابطه انسانیت و جنسیت، بر تأثیر جنسیت در مصداق خارجی انسان تأکید کرد.
بخش ششم: نقد تفاسیر ناصواب در باب جنسیت
پیوند با بخش پیشین: پس از تحلیل انسانیت و جنسیت، این بخش به نقد تفاسیر ناصواب در باب جنسیت و قلب انسانی میپردازد.
قلب و جنسیت
قرآن کریم، از بیماری قلب در برابر زنان نامحرم سخن میگوید:
يَا نِسَاءَ النَّبِيِّ لَسْتُنَّ كَأَحَدٍ مِنَ النِّسَاءِ إِنِ اتَّقَيْتُنَّ فَلاَ تَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ فَيَطْمَعَ الَّذِي فِي قَلْبِهِ مَرَضٌ وَقُلْنَ قَوْلا مَعْرُوفآ
ای همسران پیامبر، شما مانند هیچیک از زنان دیگر نیستید. اگر تقوا پیشه کنید، به نرمی سخن نگویید تا کسی که در دلش بیماری است طمع ورزد، و سخنی شایسته بگویید.
(سوره احزاب، آیه ۳۲)
انتقاد شماره ۱۰: تحریف معنایی آیه: متن اصلی، با ادعای سلامت قلب زنان از طمع به نامحرم، از بیماری مشترک قلب زن و مرد غفلت کرده است.
تبیین انتقاد: بیماری قلب، هم در مردان و هم در زنان ممکن است و به جنسیت محدود نیست.
فرشتگان و جنسیت
متن اصلی، فرشتگان را جلوهای از روح انسان میداند که فاقد جنسیتاند.
انتقاد شماره ۱۱: قیاس ناصحیح فرشتگان و انسان: متن اصلی، با مقایسه فرشتگان و انسان، از تفاوت ماهوی آنها غفلت کرده است.
تبیین انتقاد: فرشتگان، فاقد فردیت و جنسیتاند، در حالی که انسان دارای مصداق خارجی با جنسیت زن یا مرد است.
نتیجهگیری بخش ششم
این بخش، با نقد تفاسیر ناصواب، بر ضرورت فهم دقیق تفاوتهای جنسیتی در انسان تأکید کرد.
بخش هفتم: نقش زن و مرد در دفاع و جهاد
پیوند با بخش پیشین: پس از نقد تفاسیر ناصواب، این بخش به بررسی نقش زن و مرد در دفاع و جهاد میپردازد.
نقش زن در دفاع
زن، با تشویق مردان به حضور در میدان جهاد و تقویت روحیه آنها، نقشی تسببی در دفاع ایفا میکند.
انتقاد شماره ۱۲: قیاس ناصحیح زنان و فرشتگان: متن اصلی، با مقایسه زنان و فرشتگان، از تفاوت نقشهای آنها غفلت کرده است.
تبیین انتقاد: زنان، با نقش تسببی در پشت جبهه، از حضور مستقیم در میدان جهاد منع شدهاند.
نتیجهگیری بخش هفتم
این بخش، با بررسی نقش زن و مرد در دفاع، بر تفاوتهای مکمل آنها تأکید کرد.
جمعبندی نهایی
این نوشتار، با کاوش در جایگاه زن و مرد در فرهنگ قرآنی و روایی، نشان داد که تفاوتهای ذاتی این دو صنف، نه نشانه نقص، بلکه جلوهای از تنوع و تکامل در نظام آفرینش است. آیات قرآن کریم و روایات معتبر، با تأکید بر مکمل بودن زن و مرد، به تبیین نقشهای متمایز آنها در نظام تربیتی، اجتماعی و معنوی میپردازند.