در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

تفسیر 1

متن درس





کتاب تفسیر قرآن کریم: درآمدی بر انس و فهم حقیقت الهی

کتاب تفسیر قرآن کریم: درآمدی بر انس و فهم حقیقت الهی

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه اول)

مقدمه: درآمدی بر جایگاه قرآن کریم و ضرورت انس با آن

قرآن کریم، کلام بی‌همتای الهی، نه‌تنها کتابی برای هدایت، بلکه حقیقتی زنده و پویاست که در تمامی ابعاد وجودی انسان نفوذ می‌کند. این کتاب آسمانی، با ویژگی‌های منحصربه‌فرد خود، از سایر کتب آسمانی و آثار بشری متمایز است و به‌عنوان محور هدایت بشر در دنیا و آخرت، جایگاهی بی‌بدیل دارد. در این کتاب، با تکیه بر درس‌گفتارهای عالمان دینی، به بررسی ماهیت قرآن کریم، نقد روش‌های تفسیری، و ضرورت انس با این کتاب الهی پرداخته می‌شود. هدف، ارائه دیدگاهی منسجم و عمیق از قرآن کریم به‌عنوان کتابی که نه‌تنها در قیامت، بلکه در زندگی دنیوی نیز باید محور عمل و اندیشه قرار گیرد، است. این نوشتار، با تأکید بر پیوند ناگسستنی قرآن کریم و سنت معصومین (علیهم‌السلام)، راهی برای فهم حقیقت الهی و رهایی از فتنه‌های آخرالزمانی ارائه می‌دهد.

بخش اول: قرآن کریم، کتاب هدایت و حیات

1.1 تسبیح الهی و پیوند قرآن کریم با عترت

بحث با استهلال به نام خداوند متعال آغاز می‌شود، که نشانه‌ای از محوریت قرآن کریم به‌عنوان کلام رب‌العالمین است. درود بر پیامبر اکرم (ص) و اهل بیت معصومین (ع)، بر پیوند ناگسستنی قرآن و سنت تأکید دارد، چنان‌که در حدیث ثقلین آمده است:

حدیث ثقلین: «إِنِّي تَارِكٌ فِيكُمُ الثَّقَلَيْنِ: كِتَابَ اللَّهِ وَعِتْرَتِي، مَا إِنْ تَمَسَّكْتُمْ بِهِمَا لَنْ تَضِلُّوا أَبَدًا، وَإِنَّهُمَا لَنْ يَفْتَرِقَا حَتَّى يَرِدَا عَلَيَّ الْحَوْضَ»
ترجمه: من در میان شما دو چیز گران‌بها می‌گذارم: کتاب خدا و عترتم. تا وقتی به آن‌ها تمسک جویید، هرگز گمراه نخواهید شد و این دو هرگز از هم جدا نمی‌شوند تا در کنار حوض بر من وارد شوند.

این حدیث، قرآن کریم و اهل بیت را دو رکن جدایی‌ناپذیر هدایت معرفی می‌کند. سوره حمد، به‌عنوان ام‌الکتاب، دروازه ورود به قرآن کریم است و آیات ابتدایی آن، مانند «الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ»، روح هدایتی این کتاب را نمایان می‌سازد.

1.2 آیه قیامت و ضرورت عمل در دنیا

یکی از آیات محوری مورد بحث، آیه‌ای است که انسان را به بازخوانی کتاب اعمال خود در روز قیامت دعوت می‌کند:

آیه: اقْرَأْ كِتَابَكَ كَفَىٰ بِنَفْسِكَ الْيَوْمَ عَلَيْكَ حَسِيبًا (اسراء: ۱۴)
ترجمه: کتابت را بخوان، امروز خودت برای حسابرسی از خویشتن کافی هستی.

این آیه، به‌طور سنتی به روز قیامت و بازخوانی اعمال انسان اشاره دارد. بااین‌حال، رویکردی نوین در این بحث، آن را به زندگی دنیوی نیز مرتبط می‌داند. مفهوم «الْيَوْمَ» در این آیه، به معنای امروز و اکنون تفسیر می‌شود، که بر ضرورت توجه به اعمال در دنیا تأکید دارد. این دیدگاه، قرآن کریم را نه‌تنها کتابی برای قیامت، بلکه منبعی برای هدایت در زندگی روزمره معرفی می‌کند. انسان باید امروز، پیش از فرا رسیدن قیامت، کتاب عمل خود را بخواند و به اصلاح خویش بپردازد.

1.3 فعلیت آیات در دنیا

قرآن کریم، کتابی برای عمل در دنیاست، نه صرفاً انتظار برای قیامت. این کتاب، با آیاتی مانند «هَٰذَا بَيَانٌ لِلنَّاسِ وَهُدًى وَمَوْعِظَةٌ لِلْمُتَّقِينَ» (آل‌عمران: ۱۳۸)، به‌عنوان بیانی برای مردم و هدایتی برای پرهیزکاران معرفی شده است. تأکید بر فعلیت آیات، دعوتی است به عملیاتی‌سازی تعالیم قرآنی در تمامی ابعاد زندگی. انتظار برای قیامت، که روز جزاست، با هدف اصلی نزول قرآن کریم، یعنی هدایت در دنیا، ناسازگار است.

درنگ: قرآن کریم، کتابی برای زندگی دنیوی است و باید در تمامی شئون حیات، از عقاید تا اعمال، محور قرار گیرد.

1.4 نقد تفاسیر قیامت‌محور

تفاسیر صرفاً قیامت‌محور، که آیات را از زندگی دنیوی جدا می‌کنند، مورد نقد قرار گرفته‌اند. قرآن کریم، به‌عنوان کتاب هدایت، باید در دنیا نافع و کاربردی باشد. این دیدگاه با آیاتی مانند «كِتَابٌ أَنْزَلْنَاهُ إِلَيْكَ لِتُخْرِجَ النَّاسَ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ» (ابراهیم: ۱) هم‌خوانی دارد، که هدف قرآن را خروج انسان از تاریکی به سوی نور در دنیا معرفی می‌کند. تفسیرهای محدود به قیامت، از نقش عملی قرآن در زندگی می‌کاهند.

بخش دوم: ماهیت قرآن کریم و تمایز آن از سایر کتب

2.1 پرسش بنیادین: قرآن کریم چیست؟

پرسش محوری این بحث، ماهیت قرآن کریم و چگونگی تعامل بشر با آن است: «قرآن چیست و ما با آن چه کردیم؟». این سؤال، دعوتی به تأمل در جایگاه قرآن کریم به‌عنوان «هُدًى لِلنَّاسِ» (بقره: ۱۸۵) و ارزیابی رویکردهای تفسیری و عملی نسبت به آن است. قرآن کریم، فراتر از یک متن، حقیقتی زنده و پویاست که باید در تمامی شئون زندگی جاری شود.

2.2 تمایز قرآن کریم از کتب آسمانی دیگر

قرآن کریم، برخلاف کتب آسمانی دیگر که محدود به زمان و مکان خاصی بودند، کتابی جاودانه و جهانی است. این ویژگی، آن را از تحریف و انحطاط مصون نگه داشته است. آیه زیر بر این حقیقت تأکید دارد:

آیه: إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّكْرَ وَإِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ (حجر: ۹)
ترجمه: ما خود ذکر را نازل کردیم و ما نگهبان آن هستیم.

این آیه، حفاظت الهی قرآن کریم از تحریف را تأیید می‌کند، که آن را به کتابی بی‌همتا برای همه اعصار تبدیل کرده است.

درنگ: قرآن کریم، به دلیل حفاظت الهی و جامعیت، از هرگونه تحریف و نقص مصون است و کتابی برای همه زمان‌هاست.

2.3 مصونیت قرآن کریم از نقص

برخلاف آثار بشری، مانند دیوان حافظ یا شاهنامه فردوسی، که هرچند ممتازند، خالی از نقص نیستند، قرآن کریم از هرگونه نقص مصون است. این ویژگی، آن را به کتابی بی‌همتا تبدیل کرده است. آیه زیر این حقیقت را تأیید می‌کند:

آیه: لَا يَأْتِيهِ الْبَاطِلُ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَلَا مِنْ خَلْفِهِ (فصلت: ۴۲)
ترجمه: باطل از پیش و پس به آن راه ندارد.

این مصونیت، مبنای اعتماد به قرآن کریم به‌عنوان منبع هدایت است و آن را از هر کتاب دیگری متمایز می‌کند.

2.4 مقایسه با نهج‌البلاغه و صحیفه سجادیه

نهج‌البلاغه و صحیفه سجادیه، هرچند متأثر از قرآن کریم و دارای جایگاه والا هستند، مقابل آن قرار نمی‌گیرند، بلکه تبیین‌کننده و مکمل آن‌اند. این آثار، تجلی آیات الهی در کلام اهل بیت هستند و بدون قرآن کریم، هویت مستقلی ندارند. این دیدگاه با کلام پیامبر (ص) در حدیث ثقلین هم‌خوانی دارد، که قرآن و اهل بیت را دو رکن هدایت معرفی می‌کند.

بخش سوم: نقد تعامل تاریخی با قرآن کریم

3.1 تعامل مباشر و نسبی با قرآن کریم

تعامل بشر با قرآن کریم به دو صورت مستقیم (مباشر) و غیرمستقیم (نسبیت) بوده است. گروه مباشر شامل علما و مفسرانی هستند که مستقیماً با متن قرآن کار کرده‌اند، و گروه نسبیت شامل جریان‌های سیاسی و فرهنگی، مانند بنی‌امیه، بنی‌عباس، و یهود و نصارا، هستند که بر فهم قرآن تأثیر گذاشته‌اند. آیه زیر به تحریف کلام الهی توسط برخی گروه‌ها اشاره دارد:

آیه: يُحَرِّفُونَ الْكَلِمَ عَنْ مَوَاضِعِهِ (مائده: ۱۳)
ترجمه: آنان کلام را از جایگاهش تحریف می‌کنند.

این تحریفات، اغلب با هدف مشروعیت‌بخشی به قدرت سیاسی صورت گرفته و فهم صحیح قرآن کریم را مختل کرده است.

3.2 نقش جریان‌های سیاسی در تحریف فهم قرآن

جریان‌های سیاسی، از بنی‌امیه و بنی‌عباس تا برخی گروه‌های دیگر، با جهت‌دهی به تفاسیر، مانع فهم صحیح قرآن کریم شده‌اند. این تأثیرات، از طریق علما و مفسرانی که تحت نفوذ این جریان‌ها بودند، اعمال شده و به تحریف معانی قرآنی انجامیده است. این انحرافات، قرآن را از جایگاه هدایتی خود دور کرده و به ابزاری برای اهداف سیاسی تبدیل کرده است.

3.3 نقد روش‌های تفسیری مباشر

گروه‌های مباشر در تفسیر قرآن کریم شامل اهل ظاهر (با جمود بر الفاظ)، فلاسفه (با توجیهات فلسفی)، عرفا (با تأویلات عرفانی)، و متجددین (با گرایش‌های مادی) بوده‌اند. هر یک از این گروه‌ها، به‌نوعی قرآن را از حقیقتش دور کرده‌اند. برای مثال، تفسیر آیه «وَالْعَصْرِ * إِنَّ الْإِنْسَانَ لَفِي خُسْرٍ» (عصر: ۱-۲) به «قانون فشار» توسط متجددین، نمونه‌ای از انحراف از معنای الهی است:

آیه: وَالْعَصْرِ * إِنَّ الْإِنْسَانَ لَفِي خُسْرٍ (عصر: ۱-۲)
ترجمه: سوگند به عصر، همانا انسان در خسران است.

این تفسیر مادی، معنای عمیق این آیه را که به خسران انسان در نبود ایمان و عمل صالح اشاره دارد، تحریف می‌کند.

3.4 نقد تأویلات عرفانی

عرفا، گاه با تأویلات ذهنی و غیرمستند، معنای ظاهری آیات را نادیده گرفته و به تفسیرهای غیرواقعی روی آورده‌اند. این تأویلات، از حقیقت قرآن کریم فاصله گرفته و به گمراهی منجر شده‌اند. آیه زیر، تأویل حقیقی را منحصر به خداوند و راسخون در علم می‌داند:

آیه: وَمَا يَعْلَمُ تَأْوِيلَهُ إِلَّا اللَّهُ وَالرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ (آل‌عمران: ۷)
ترجمه: تأویل آن را جز خدا و راسخان در علم نمی‌دانند.

تأویلات عرفانی، مانند آنچه به محی‌الدین ابن‌عربی نسبت داده می‌شود، گاه با ظاهر آیات ناسازگار است و نمی‌تواند به‌عنوان تأویل حقیقی پذیرفته شود.

3.5 نقد گرایش‌های مادی متجددین

متجددین، با تفسیرهای مادی و ظاهری، قرآن کریم را به ابزاری برای توجیه گرایش‌های خود تبدیل کرده‌اند. برای مثال، تفسیر «يُؤْمِنُونَ بِالْغَيْبِ» (بقره: ۳) به معنای «کارهای زیرزمینی» از سوی متجددین، معنای الهی غیب را تحریف کرده است:

آیه: الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِالْغَيْبِ (بقره: ۳)
ترجمه: آنان که به غیب ایمان می‌آورند.

غیب در قرآن کریم، به عوالم متعالی و ایمان به ماوراء اشاره دارد، نه به فعالیت‌های مخفیانه. این تفسیرهای مادی، از حقیقت قرآنی دور است.

3.6 پیامدهای انحرافات تفسیری

تنوع تفاسیر (تأویلی، توجیهی، جمودی، و متجدد) به جای روشن‌سازی حقیقت قرآن کریم، آن را دستخوش انحراف کرده است. این تفاسیر، اغلب قرآن را تابع پیش‌فرض‌های مفسران کرده‌اند. آیه زیر به تحریف کلام الهی اشاره دارد:

آیه: يُحَرِّفُونَ الْكَلِمَ عَنْ مَوَاضِعِهِ (مائده: ۱۳)
ترجمه: آنان کلام را از جایگاهش تحریف می‌کنند.

این انحرافات، به‌ویژه در عصر مدرن، نسل جوان را از مسیر هدایت قرآنی دور کرده و به گمراهی و تباهی سوق داده است.

درنگ: تفاسیر نادرست، قرآن کریم را از جایگاه هدایتی خود دور کرده و به گمراهی امت منجر شده است.

بخش چهارم: انس با قرآن کریم، راه هدایت

4.1 قرآن کریم، شفای مؤمنان و گمراهی ظالمان

قرآن کریم برای مؤمنان شفابخش و هدایتگر است، اما برای ظالمان و کسانی که با آن ارتباط درستی برقرار نکنند، به گمراهی و خسران منجر می‌شود:

آیه: وَنُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ مَا هُوَ شِفَاءٌ وَرَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنِينَ ۙ وَلَا يَزِيدُ الظَّالِمِينَ إِلَّا خَسَارًا (اسراء: ۸۲)
ترجمه: و از قرآن آنچه را که شفا و رحمت برای مؤمنان است فرو می‌فرستیم، و ظالمان را جز زیان نمی‌افزاید.

این دوگانگی، به نقش فعال قرآن کریم در تعامل با انسان اشاره دارد. مؤمنان با انس و تمسک به قرآن به هدایت می‌رسند، اما ظالمان به دلیل سوءاستفاده یا بی‌توجهی، از آن زیان می‌بینند.

4.2 ضرورت انس با حقیقت قرآن کریم

انس با قرآن کریم، فراتر از قرائت و مطالعه، راه ورود به حقیقت آن است. این انس، در پرتو ولایت اهل بیت محقق می‌شود. کلام امیرالمؤمنین (ع) این حقیقت را روشن می‌کند:

کلام امیرالمؤمنین (ع): «مَنْ جَعَلَهُ إِمَامَهُ قَادَهُ إِلَى الْجَنَّةِ، وَمَنْ جَعَلَهُ خَلْفَهُ سَاقَهُ إِلَى النَّارِ»
ترجمه: هرکس قرآن را پیشوای خود قرار دهد، او را به سوی بهشت هدایت می‌کند، و هرکس آن را پشت سر خود قرار دهد، به سوی جهنم می‌کشاند.

این کلام، بر ضرورت تبعیت از قرآن کریم به‌عنوان امام و پیشوا تأکید دارد. انس با قرآن، مستلزم طهارت، توجه، و مجالست مداوم است.

4.3 نقد قرائت صوری قرآن کریم

قرائت صوری، تجوید، و حفظ قرآن کریم، هرچند ارزشمند، بدون انس و فهم عمیق، به هدایت کامل منجر نمی‌شود. آیه زیر بر تدبر در آیات تأکید دارد:

آیه: كِتَابٌ أَنْزَلْنَاهُ إِلَيْكَ مُبَارَكٌ لِيَدَّبَّرُوا آيَاتِهِ (ص: ۲۹)
ترجمه: کتابی است که آن را به سوی تو فرو فرستادیم، مبارک است تا در آیات آن تدبر کنند.

تدبر در آیات، هدف اصلی نزول قرآن کریم است و قرائت صوری، بدون درک باطنی، نمی‌تواند به این هدف دست یابد.

4.4 قرآن کریم به‌عنوان امام

قرآن کریم باید پیشوای انسان باشد، نه ابزاری برای توجیه پیش‌فرض‌ها. اقتدا به قرآن، مانند اقتدا به امام جماعت در نماز، مستلزم تبعیت کامل است. کسانی که قرآن را ابزار توجیه خود می‌کنند، مانند کودکی هستند که در نماز جماعت، بدون درک، رفتار نادرست دارد.

4.5 عصمت قرآن کریم

قرآن کریم برای کسانی که به آن تمسک کنند، عصمت و مصونیت از گمراهی می‌آورد:

آیه: وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِيعًا (آل‌عمران: ۱۰۳)
ترجمه: همگی به ریسمان خدا چنگ زنید.

این عصمت، در پرتو انس و ارتباط قلبی با قرآن کریم محقق می‌شود.

درنگ: تمسک به قرآن کریم، انسان را از گمراهی مصون می‌دارد و به سوی عصمت هدایت می‌کند.

4.6 قرآن کریم، سخن دل الهی

قرآن کریم، به‌عنوان احسن‌الحدیث، سخن دل خداوند متعال است که قلب و روح انسان را شفا می‌دهد:

آیه: يَا أَيُّهَا النَّاسُ قَدْ جَاءَتْكُمْ مَوْعِظَةٌ مِنْ رَبِّكُمْ وَشِفَاءٌ لِمَا فِي الصُّدُورِ (یونس: ۵۷)
ترجمه: ای مردم، از سوی پروردگارتان موعظه‌ای و شفا برای آنچه در سینه‌هاست به سوی شما آمده است.

قرآن کریم، بهار دل‌ها و شفابخش امراض روحی است. این ویژگی، آن را به کتابی زنده و پویا تبدیل کرده است.

4.7 باطن قرآن کریم

قرآن کریم دارای ظاهر و باطن است، و باطن آن نیز لایه‌های متعددی دارد:

روایت: «لِلْقُرْآنِ ظَهْرٌ وَبَطْنٌ وَلِبَطْنِهِ بَطْنٌ إِلَى سَبْعَةِ أَبْطُنٍ وَإِلَى سَبْعِينَ بَطْنًا»
ترجمه: برای قرآن ظاهری است و باطنی، و برای باطنش باطنی است تا هفت باطن و تا هفتاد باطن.

برخلاف ظاهر لباس که از باطنش کم‌ارزش‌تر است، باطن قرآن کریم هم‌ارزش با ظاهر و حتی عمیق‌تر است. فهم این باطن، نیازمند انس و تمسک به ولایت اهل بیت است.

بخش پنجم: روش تفسیر صحیح و نقش اهل بیت

5.1 تفسیر قرآن به قرآن

تفسیر قرآن به قرآن، روشی اصیل و عاری از تحریف است که در آن، آیات قرآنی یکدیگر را تبیین می‌کنند. کلام امیرالمؤمنین (ع) این روش را تأیید می‌کند:

کلام امیرالمؤمنین (ع): «يَنْطِقُ بَعْضُهُ بِبَعْضٍ وَيَشْهَدُ بَعْضُهُ عَلَى بَعْضٍ»
ترجمه: برخی از آیات قرآن بر برخی دیگر سخن می‌گویند و برخی بر برخی دیگر گواهی می‌دهند.

این روش، که در تفسیر المیزان نیز به کار رفته، از تحمیل پیش‌فرض‌های خارجی بر قرآن کریم جلوگیری می‌کند.

5.2 نقش اهل بیت در تفسیر قرآن کریم

شیعیان، به دلیل تمسک به اهل بیت (ع)، از برخی تحریفات تفسیری مصون مانده‌اند. حدیث ثقلین، این پیوند را تأیید می‌کند:

حدیث ثقلین: «إِنِّي تَارِكٌ فِيكُمُ الثَّقَلَيْنِ: كِتَابَ اللَّهِ وَعِتْرَتِي، مَا إِنْ تَمَسَّكْتُمْ بِهِمَا لَنْ تَضِلُّوا أَبَدًا، وَإِنَّهُمَا لَنْ يَفْتَرِقَا حَتَّى يَرِدَا عَلَيَّ الْحَوْضَ»
ترجمه: من در میان شما دو چیز گران‌بها می‌گذارم: کتاب خدا و عترتم. تا وقتی به آن‌ها تمسک جویید، هرگز گمراه نخواهید شد و این دو هرگز از هم جدا نمی‌شوند تا در کنار حوض بر من وارد شوند.

اهل بیت، به‌عنوان مفسران حقیقی قرآن کریم، ضامن فهم صحیح آن هستند.

5.3 نقد تأویلات نادرست

تأویلات نادرست، اعم از فلسفی، عرفانی، یا مادی، قرآن کریم را از حقیقتش دور کرده‌اند. تنها تأویلات مبتنی بر هدایت اهل بیت معتبر است. این تأویلات، باید با ظاهر آیات سازگار باشد، وگرنه از حجت بودن قرآن می‌کاهد.

بخش ششم: قرآن کریم، حقیقتی زنده و پویا

6.1 قرآن کریم، ذکر و حافظه انسان

قرآن کریم، ذکر و حافظه انسان است که با انس و ارتباط قلبی، انسان را به سوی کمال هدایت می‌کند:

آیه: وَالْقُرْآنِ الْحَكِيمِ (یس: ۲)
ترجمه: سوگند به قرآن حکیم.

قرآن کریم، به‌عنوان کتابی حکیم و زنده، با انسان انس می‌گیرد و او را به سوی حقیقت هدایت می‌کند.

6.2 تجسم و عینیت آیات

آیات قرآن کریم، فراتر از متن، دارای حقیقت، تجسم، و عینیت در عالم معنا هستند:

آیه: لَا رَطْبٍ وَلَا يَابِسٍ إِلَّا فِي كِتَابٍ مُبِينٍ (انعام: ۵۹)
ترجمه: هیچ تر و خشکی نیست مگر اینکه در کتاب مبین ثبت شده است.

این آیه، بر ثبت همه چیز در کتاب مبین دلالت دارد، که آیات قرآن کریم را موجوداتی زنده و پویا معرفی می‌کند.

درنگ: قرآن کریم، حقیقتی زنده و پویاست که در عالم معنا تجسم و عینیت دارد.

6.3 انس، اذن دخول به حقیقت قرآن کریم

انس با قرآن کریم، شرط ورود به حقیقت و باطن آن است. این انس، انسان را به اوج معنویت و فهم می‌رساند:

روایت: «مَنْ أَنَسَ بِالْقُرْآنِ أَنَسَهُ اللَّهُ»
ترجمه: هرکس با قرآن انس گیرد، خداوند او را مأنوس می‌گرداند.

این انس، با طهارت، توجه، و مجالست مداوم با قرآن کریم محقق می‌شود.

جمع‌بندی نهایی

قرآن کریم، به‌عنوان کلامی زنده، حکیم، و مصون از نقص، کتابی جاودانه و جهانی است که فراتر از متن، دارای حقیقت و تجسم در عالم معنا است. تفسیر قرآن به قرآن، به‌عنوان روشی اصیل، از تحریف و پیش‌فرض‌های خارجی مصون است. این روش، در کنار انس و ارتباط وجودی با قرآن، راه ورود به باطن آن را هموار می‌کند. نقد تفاسیر نادرست، اعم از ظاهری، فلسفی، عرفانی، و مادی، نشان‌دهنده خطر انحراف از حقیقت قرآنی است. انس با قرآن، در پرتو ولایت اهل بیت، شرط اصلی فهم و بهره‌مندی از این کتاب الهی است. تمسک به اهل بیت، به‌عنوان مفسران حقیقی قرآن، ضامن فهم صحیح آن است. قرآن کریم باید در دنیا فعلیت یابد و محور زندگی قرار گیرد. انتظار برای قیامت، با هدف هدایتی قرآن ناسازگار است. این کتاب، دعوتی است به بازنگری در تعامل با قرآن کریم و بازگشت به حقیقت آن در پرتو انس و ولایت اهل بیت.

با نظارت صادق خادمی