در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

تفسیر 10

متن درس





تأویل قرآن کریم: باطن‌یابی و قرب به حقایق ربوبی

تأویل قرآن کریم: باطن‌یابی و قرب به حقایق ربوبی

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره، جلسه دهم

مقدمه

تأویل قرآن کریم، به‌عنوان یکی از ژرف‌ترین و پیچیده‌ترین مباحث علوم قرآنی، مسیری است برای نفوذ به باطن حقایق عالم و آیات الهی. این فرآیند، که فراتر از تفسیر ظاهری است، سالک را به سوی قرب ربوبی هدایت می‌کند. تأویل، با نگاهی عرفانی و فلسفی، نه‌تنها به کشف معانی باطنی آیات می‌پردازد، بلکه راهی برای شناخت حقیقت اشیاء و موجودات عالم فراهم می‌آورد. این کتاب، با الهام از درس‌گفتارهای عمیق و عرفانی، به تبیین چیستی تأویل، اقسام آن، و نقش بی‌همتای قرآن کریم در این فرآیند می‌پردازد. هدف آن است که با زبانی فاخر و ساختاری نظام‌مند، این دانش متعالی برای مخاطبان تحصیل‌کرده و پژوهشگران علوم دینی ارائه شود.

بخش اول: چیستی تأویل و جایگاه آن در معرفت قرآنی

تعریف تأویل: باطن‌یابی مطلق

تأویل، به معنای دسترسی به باطن و حقیقت عمیق هر شیء، اعم از آیات قرآن کریم یا اشیاء خارجی، تعریف می‌شود. این تعریف، تأویل را به‌عنوان فرآیندی کلی و مطلق معرفی می‌کند که در شناخت همه موجودات کاربرد دارد. برخلاف تفسیر، که به ظواهر آیات محدود است، تأویل به کشف لایه‌های عمیق‌تر معنا و حقیقت می‌پردازد، گویی سالک را به سوی گوهر نهان اشیاء رهنمون می‌سازد.

درنگ: تأویل، باطن‌یابی مطلق است که نه‌تنها آیات قرآن کریم، بلکه همه موجودات عالم را دربرمی‌گیرد و راهی برای نفوذ به حقیقت وجودی آنها فراهم می‌آورد.

تمایز تأویل از تفسیر

تفسیر به توضیح ظاهر آیات و پاسخ به پرسش‌های ظاهری محدود است، در حالی که تأویل به باطن‌یابی از طریق ظاهر می‌پردازد. این فرآیند، سنگین و نیازمند صفا و آمادگی نفسانی است، گویی سفری است از ظاهر به سوی باطن، که تنها با تهذیب نفس ممکن می‌شود.

بخش دوم: اقسام تأویل و مسیرهای معرفتی

انواع تأویل

تأویل به چند شیوه ممکن است، که هر یک مسیری متمایز برای معرفت باطنی ارائه می‌دهد:

  • از قرآن کریم به اشیاء: استفاده از آیات برای شناخت باطن اشیاء.
  • از اشیاء به قرآن کریم: تأمل در آثار رحمت الهی برای ورود به باطن اشیاء و سپس قرآن کریم.
  • از قرآن کریم به قرآن کریم: کشف باطن آیات از طریق خود قرآن، که بالاترین مرتبه تأویل است.
  • از اشیاء به اشیاء: شناخت باطن یک شیء بدون واسطه قرآن کریم.
درنگ: تنوع اقسام تأویل، انعطاف‌پذیری این فرآیند را در مسیرهای مختلف معرفتی نشان می‌دهد، که از قرآن کریم به قرآن کریم، به دلیل جایگاه متعالی کلام الهی، برترین مرتبه است.

﴿فَنَظَرُوا إِلَىٰ آثَارِ رَحْمَتِ اللَّهِ﴾ (روم: 50)

ترجمه: پس به آثار رحمت خداوند بنگرید.

این آیه، سالک را به تأمل در آثار رحمت الهی دعوت می‌کند، که می‌تواند به‌عنوان پلی برای ورود به باطن اشیاء و سپس قرآن کریم عمل کند.

نتیجه‌گیری بخش دوم

اقسام تأویل، گستردگی و عمق این فرآیند را نشان می‌دهند. هر مسیر، بسته به مبدأ و ابزار شناخت، مراتب متفاوتی از معرفت را به ارمغان می‌آورد. ورود از قرآن کریم به قرآن کریم، به دلیل جامعیت و متعالی بودن کلام الهی، برترین راه برای دستیابی به حقایق باطنی است.

بخش سوم: باطن قرآن کریم و نقش آن در معرفت

چیستی باطن قرآن کریم

پرسش بنیادین این است که آیا باطن قرآن کریم چیزی جدای از حقایق اشیاء است یا خود این حقایق را دربرمی‌گیرد؟ قرآن کریم موضوعات گوناگونی نظیر دنیا، قیامت، زمین، آسمان، مؤمنان و کافران را بیان کرده است. پاسخ پیشنهادی این است که باطن قرآن کریم هم شامل حقایق اشیاء است و هم حقیقتی متعالی و ورای اشیاء دارد. این دوگانگی، قرآن کریم را نه‌تنها آینه‌ای برای انعکاس حقایق، بلکه حقیقتی مستقل و ربوبی معرفی می‌کند.

درنگ: قرآن کریم، به‌عنوان کلام الهی، هم حاکی از حقایق اشیاء است و هم خود حقیقتی متعالی دارد که سالک را به سوی معارف ربوبی هدایت می‌کند.

نقش اولیای الهی در تأویل

اولیای الهی، به دلیل مراتب بالای معرفتی، در فرآیند تأویل به طوایف و مراتب مختلفی تقسیم می‌شوند. برخی در یک بُعد قوی‌اند و برخی در ابعاد دیگر. اما ائمه معصومین (ع) به دلیل دارا بودن «ظرف جمع اسمایی»، کامل‌ترین مرتبه تأویل را دارند. این جامعیت، آنها را به «قرآن ناطق» تبدیل کرده که به تمام حقایق عالم، از گذشته و آینده، دسترسی دارند.

درنگ: ائمه معصومین (ع)، با دارا بودن ظرف جمع اسمایی، کامل‌ترین مرتبه تأویل را دارند و به‌عنوان قرآن ناطق، به علم بما کان و ما یکون و ما هو کائن دست یافته‌اند.

نتیجه‌گیری بخش سوم

باطن قرآن کریم، هم شامل حقایق اشیاء و هم حقیقتی ورای آنهاست. این جایگاه متعالی، قرآن کریم را به ابزاری بی‌نظیر برای معرفت باطنی تبدیل می‌کند. اولیای الهی، به‌ویژه معصومین (ع)، به دلیل جامعیت معرفتی، راهنمایان اصلی در این مسیر هستند.

بخش چهارم: قرآن کریم و رفع موانع معرفت باطنی

تفاوت شناخت از طریق قرآن کریم و بدون آن

شناخت عالم از طریق عالم، با موانع بسیاری همراه است، زیرا عالم در اختیار انسان نیست و امکان احضار موجودات (مانند قیامت یا آسمان‌ها) وجود ندارد. قرآن کریم با ایجاد «قرب حضور»، تمام عالم را در دسترس سالک قرار می‌دهد. این ویژگی، قرآن کریم را به ابزاری بی‌همتا برای معرفت باطنی تبدیل می‌کند.

﴿لَا رَطْبٍ وَلَا يَابِسٍ إِلَّا فِي كِتَابٍ مُبِينٍ﴾ (انعام: 59)

ترجمه: هیچ تر و خشکی نیست، مگر آنکه در کتابی روشن ثبت است.

این آیه بر جامعیت قرآن کریم در احضار حقایق تأکید دارد و نشان می‌دهد که کلام الهی، تمام عالم را در خود جای داده است.

رفع موانع ناسوتی در تأویل قرآنی

در تأویل از طریق اشیاء، موانع ناسوتی و کثرات مزاحم‌اند، اما در تأویل از طریق قرآن کریم، تنها نیاز به مقتضی (آمادگی درونی) است و مانعی وجود ندارد. این ویژگی، تأویل قرآنی را آسان‌تر و صافی‌تر می‌سازد، گویی قرآن کریم پرده‌های مادی را کنار زده و سالک را مستقیماً به حقیقت رهنمون می‌شود.

درنگ: قرآن کریم با رفع موانع ناسوتی، مسیر تأویل را هموار می‌کند و تنها نیاز به مقتضی نفسانی دارد.

نقش قرائت مکرر قرآن کریم

تأکید بر قرائت مکرر قرآن کریم، به دلیل ایجاد قرب حضور است. این عمل، موجودات را به انسان نزدیک کرده و او را به آنها نزدیک می‌کند، گویی پلی است میان سالک و حقایق عالم.

﴿فَاقْرَءُوا مَا تَيَسَّرَ مِنَ الْقُرْآنِ﴾ (مزمل: 20)

ترجمه: هر آنچه از قرآن کریم میسر شد، بخوانید.

این آیه بر اهمیت مداومت در قرائت برای دستیابی به معارف قرآنی تأکید دارد.

نتیجه‌گیری بخش چهارم

قرآن کریم با ایجاد قرب حضور و رفع موانع ناسوتی، راه را برای معرفت باطنی هموار می‌کند. قرائت مکرر، به‌عنوان تمرینی معنوی، سالک را به سوی حقیقت نزدیک‌تر می‌سازد.

بخش پنجم: شروط و خطرات تأویل

شروط تأویل: حاکی و صفا

تأویل نیازمند دو عنصر اصلی است:

  • حاکی (الفاظ قرآن کریم): الفاظ قرآن، به‌عنوان لسان حاکی، نقش اساسی در احضار معانی دارند.
  • صفای نفسانی: بدون تهذیب نفس، تأویل ممکن نیست.

این دو شرط، تأویل را به فرآیندی ترکیبی از ابزار ظاهری و آمادگی باطنی تبدیل می‌کنند. فقدان هر یک، فرآیند را ناقص می‌سازد.

﴿ذَٰلِكَ الْكِتَابُ لَا رَيْبَ فِيهِ هُدًى لِلْمُتَّقِينَ﴾ (بقره: 2)

ترجمه: این کتاب، که در آن هیچ شکی نیست، هدایتی است برای پرهیزکاران.

این آیه بر اهمیت تقوا و طهارت در فهم معارف قرآنی تأکید دارد.

نقش الفاظ و صفا در معارف دیگر

نه‌تنها در تأویل قرآن کریم، بلکه در دعاها، اذکار و اسماء الهی نیز هر دو عنصر الفاظ و صفا لازم‌اند. الفاظ به‌تنهایی کافی نیستند و صفا بدون الفاظ ناقص است.

درنگ: توازن بین الفاظ (حاکی) و صفای نفسانی، در همه اعمال معنوی، از جمله تأویل، دعا و ذکر، شرط اساسی موفقیت است.

خطرات تأویل و گمراهی

تأویل، به دلیل باریکی و خطیر بودن، خطرناک است و می‌تواند به گمراهی منجر شود. معیارهای صحت تأویل شامل صفا، تطابق با تفسیر، و نوع قرائت است. بدون این معیارها، سالک در پرتگاه انحراف قرار می‌گیرد.

﴿وَمَا يَعْلَمُ تَأْوِيلَهُ إِلَّا اللَّهُ وَالرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ﴾ (آل‌عمران: 7)

ترجمه: و تأویل آن را جز خداوند و راسخان در علم نمی‌دانند.

این آیه، تأویل را به خداوند و راسخان در علم محدود می‌کند، اما در عین حال، امکان آن را برای سالکان با صفا و تهذیب تأیید می‌کند.

امکان تأویل برای غیرمعصومین

راسخان در علم نیز می‌توانند به تأویل دست یابند، به شرط داشتن صفا و قرب به قرآن کریم. هر کس به اندازه صفا و نوع قرائتش، از تأویل بهره‌مند می‌شود.

نتیجه‌گیری بخش پنجم

تأویل، مسیری خطیر اما ممکن است که نیازمند الفاظ قرآن کریم و صفای نفسانی است. این فرآیند، با وجود خطرات، برای راسخان در علم و سالکان با صفا دست‌یافتنی است.

بخش ششم: مراتب قرائت و تأثیر آن بر تأویل

مراتب مختلف قرائت

قرائت قرآن کریم مراتب مختلفی دارد: لفظی، نفسانی، عقلی، ملکی، صفاتی، و ذاتی. هر قرائت، باطن متفاوتی را آشکار می‌کند و قرائت نفسانی به تأویل نزدیک‌تر است.

درنگ: مراتب مختلف قرائت، از لفظی تا ذاتی، نشان‌دهنده عمق و تنوع معرفت قرآنی است و قرائت‌های نفسانی و عقلی به تأویل نزدیک‌ترند.

تفاوت قرائت حافظان و دیگران

حافظان قرآن کریم گاهی قرائتشان وابسته به تصویر ذهنی صفحات است، اما برخی بدون این وابستگی، از باطن عمیق‌تر قرائت می‌کنند. قرائت آزاد از وابستگی‌های مادی، به تأویل نزدیک‌تر است.

شیرینی مراتب قرائت

قرائت به زبان‌های مختلف (مکی، نفسانی، قلبی، ملکی، و غیره) مزه‌ها و لذت‌های متفاوتی دارد، گویی هر مرتبه، دریچه‌ای نو به سوی معارف ربوبی می‌گشاید.

نقش قرآن کریم در تشخیص نوع قرائت

خود قرآن کریم می‌تواند به قاری نشان دهد که از کدام نوع قرائت استفاده می‌کند. این ویژگی، قرآن کریم را به کتابی زنده و پویا تبدیل می‌کند که با سالک تعامل دارد.

نتیجه‌گیری بخش ششم

مراتب قرائت، عمق و تنوع معرفت قرآنی را نشان می‌دهند. قرائت‌های نفسانی و عقلی، به دلیل نزدیکی به باطن، تأویل‌های عمیق‌تری به همراه دارند. قرآن کریم، با هدایت قاری، او را در مسیر صحیح قرائت و تأویل یاری می‌کند.

بخش هفتم: قرآن کریم، منبع بی‌پایان معرفت

امداد از قرآن کریم در معارف

قرآن کریم منبع بی‌پایانی برای استمداد در معارف است و می‌تواند سالک را در همه ابعاد معرفتی یاری کند. این ویژگی، قرآن کریم را به مرجع جامع و کامل معرفت تبدیل می‌کند.

﴿وَنَزَّلْنَا عَلَيْكَ الْكِتَابَ تِبْيَانًا لِكُلِّ شَيْءٍ﴾ (نحل: 89)

ترجمه: و ما این کتاب را بر تو نازل کردیم که بیانگر هر چیزی است.

این آیه، جامعیت قرآن کریم را در تبیین همه حقایق عالم تأیید می‌کند.

مثال تشبیهی برای نقش قرآن کریم

قرآن کریم مانند دیسکی است که تمام اطلاعات کتب دیگر را در خود جای داده و دسترسی به حقایق را آسان می‌کند، در حالی که مطالعه مستقیم کتب، فرآیندی زمان‌بر و محدود است.

تأویل و روایت عینی

تأویل با روایت، عینیت و تجسم همراه است. آیات الهی در فرآیند تأویل، گاه حرکت کرده و متجسم می‌شوند و برای اهل تأویل قابل رؤیت می‌گردند، گویی قرآن کریم پرده‌های غیب را کنار می‌زند.

نتیجه‌گیری بخش هفتم

قرآن کریم، به‌عنوان منبع بی‌پایان معرفت، با جامعیت و سهولت دسترسی، سالک را به سوی حقایق باطنی هدایت می‌کند. تأویل قرآنی، تجربه‌ای عینی و شهودی است که معارف را برای اهلش متجسم می‌سازد.

جمع‌بندی نهایی

تأویل قرآن کریم، به‌عنوان یکی از عمیق‌ترین ابعاد علوم قرآنی، مسیری برای دسترسی به باطن حقایق عالم و آیات الهی است. این فرآیند، که فراتر از تفسیر ظاهری است، نیازمند دو ابزار اصلی است: الفاظ قرآن کریم (به‌عنوان حاکی) و صفای نفسانی. قرآن کریم با ایجاد قرب حضور، رفع موانع ناسوتی، و ارائه مراتب مختلف قرائت، راه را برای شناخت باطنی هموار می‌کند. معصومین (ع) به دلیل علم لدنی و جامعیت اسمایی، کامل‌ترین مرتبه تأویل را دارند، اما راسخان در علم نیز می‌توانند با صفا و تهذیب نفس به این معرفت دست یابند. بااین‌حال، تأویل مسیری خطیر است که بدون رعایت معیارهایی چون تطابق با تفسیر و صفا، می‌تواند به گمراهی منجر شود. قرآن کریم، به‌عنوان کتاب مبین، نه‌تنها حاکی از حقایق است، بلکه خود حقیقتی متعالی دارد که سالک را به سوی معارف ربوبی هدایت می‌کند.

با نظارت صادق خادمی