در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

تفسیر 15

متن درس





تفسیر باطنی قرآن کریم: تأملی بر آیه سوم سوره آل‌عمران

تفسیر باطنی قرآن کریم: تأملی بر آیه سوم سوره آل‌عمران

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه ۱۵)


مقدمه: تأویل، دریچه‌ای به باطن قرآن کریم

تأویل قرآن کریم، به مثابه سفری عمیق به ژرفای معارف الهی، دریچه‌ای است که باطن آیات را بر عقل و قلب مؤمن می‌گشاید. این کتاب، با تمرکز بر آیه سوم سوره آل‌عمران، به بررسی تأویل محکمات و متشابهات، نقش عصمت و غیرمعصوم در این فرآیند، و جایگاه شیعه به‌عنوان اولی‌الالباب می‌پردازد. ساختار این اثر، با هدف ارائه‌ای علمی و نظام‌مند، به گونه‌ای طراحی شده که برای مخاطبان متخصص و محیط‌های آکادمیک، هم از حیث محتوا و هم از منظر ادبی، جذاب و راهگشا باشد. با استعانت از معارف قرآنی و روایات معصومین علیهم‌السلام، این کتاب می‌کوشد تا تأویلی عقلانی، معنوی و مستند از آیات الهی ارائه دهد.

بخش اول: چیستی تأویل و جایگاه آن در فهم قرآن کریم

تعریف تأویل: بیان باطن آیات

تأویل، به معنای بازگویی معانی باطنی آیات قرآن کریم، فراتر از ظاهر کلمات، به کشف لایه‌های عمیق معرفتی می‌پردازد. این فرآیند، تمامی آیات، اعم از محکمات و متشابهات، را در بر می‌گیرد و به مثابه کلیدی است که قفل‌های معانی نهان را می‌گشاید.

درنگ: تأویل، برخلاف تفسیر که به ظواهر آیات معطوف است، باطن قرآن را آشکار می‌سازد و جامعیت آن، محکمات و متشابهات را در بر می‌گیرد.

روایت امام صادق علیه‌السلام که می‌فرماید: «إن للقرآن ظهراً و بطناً» (قرآن دارای ظاهر و باطن است)، بر این حقیقت تأکید دارد که تأویل، علمی باطنی است که نیازمند رسوخ در معارف الهی است. این باطن، نه تنها در متشابهات، بلکه در محکمات نیز جاری است و معصومین علیهم‌السلام را به‌عنوان حاملان این علم معرفی می‌کند.

تفاوت تفسیر و تأویل

تفسیر، به بیان معانی ظاهری آیات می‌پردازد، در حالی که تأویل، به کشف معانی باطنی معطوف است. این تمایز در روایات معصومین علیهم‌السلام به روشنی بیان شده است. به عنوان مثال، جابر بن یزید جعفی نقل می‌کند که از امام باقر علیه‌السلام درباره تفسیر آیه‌ای پرسیدم و ایشان پاسخی دادند. در پرسش بعدی، پاسخ متفاوتی دریافت کردم. وقتی علت را جویا شدم، حضرت فرمودند: «یا جابر، إن للقرآن بطناً و للبطن بطن و له ظهرٌ و لظهر ظهر» (ای جابر، قرآن باطنی دارد و باطنش نیز باطنی دارد، و ظاهری دارد و ظاهرش نیز ظاهری دارد). این روایت، لایه‌های ترتیبی معانی قرآنی را نشان می‌دهد و تأویل را به‌عنوان علمی تخصصی برای خواص معرفی می‌کند.

درنگ: تفسیر، بیان ظاهر آیه است و برای عموم، در حالی که تأویل، کشف باطن است و برای خواص، به‌ویژه معصومین علیهم‌السلام.

بخش دوم: آیه سوم سوره آل‌عمران و جایگاه محکمات و متشابهات

متن و ترجمه آیه

آیه: هُوَ الَّذِي أَنْزَلَ عَلَيْكَ الْكِتَابَ مِنْهُ آيَاتٌ مُحْكَمَاتٌ هُنَّ أُمُّ الْكِتَابِ وَأُخَرُ مُتَشَابِهَاتٌ

ترجمه: اوست که بر تو کتاب را نازل کرد، که برخی از آیات آن محکمات‌اند و آنها ام‌الکتاب‌اند، و برخی دیگر متشابهات‌اند.

این آیه، به مثابه نقشه‌ای جامع برای فهم قرآن کریم، محکمات را به‌عنوان پایه و اساس معرفتی معرفی می‌کند و متشابهات را به‌عنوان آیاتی نیازمند تأویل نشان می‌دهد.

محکمات: ظرف عصمت

محکمات، آیاتی روشن و قطعی‌اند که به دلیل وضوح معنا، نیازی به تأویل به معانی دیگر ندارند. این آیات، به تعبیر آیه، «أم‌الکتاب» هستند، یعنی مادر و اصل کتاب، که مرجع فهم سایر آیات‌اند. محکمات، به دلیل قطعیت و وضوح، ظرف عصمت معصومین علیهم‌السلام محسوب می‌شوند، زیرا معصومین، به‌عنوان حاملان علم الهی، این آیات را به‌صورت کامل درمی‌یابند و مرجع تأویل متشابهات‌اند.

درنگ: محکمات، به‌عنوان ام‌الکتاب، پایه معرفتی قرآن کریم و ظرف عصمت معصومین علیهم‌السلام‌اند.

متشابهات: نیازمند تأویل

متشابهات، آیاتی هستند که به دلیل پیچیدگی و ابهام ظاهری، نیازمند تأویل‌اند. این آیات، به دست معصومین علیهم‌السلام و اولی‌الالباب که راسخین در علم‌اند، تأویل می‌شوند. تابعین، یعنی شیعیان متعهد، با پیروی عقلانی از اولی‌الالباب، به فهم این آیات دست می‌یابند. در آیه، ضِیغُون (منحرفان) به کسانی اشاره دارند که از مسیر صحیح تأویل متشابهات منحرف شده‌اند.

درنگ: متشابهات، به دلیل پیچیدگی، نیازمند تأویل از سوی معصومین و اولی‌الالباب‌اند، و ضِیغُون نماد انحراف در فهم باطن قرآن‌اند.

بخش سوم: اولی‌الالباب و نقش شیعه در تأویل

اولی‌الالباب: خردمندان عقلانی و معنوی

اولی‌الالباب، به کسانی اطلاق می‌شود که با عقلانیت و تزکیه نفس، به معارف الهی دست می‌یابند. این گروه، در شیعه، به معصومین علیهم‌السلام و پیروان عالم و عاقل آنها اشاره دارد. اولی‌الالباب، به دلیل ادراک مستقل، نیازی به تبعیت صرف ندارند، اما با عقلانیت و آگاهی از معصومین پیروی می‌کنند.

درنگ: اولی‌الالباب، با عقلانیت و تزکیه، به فهم معارف قرآنی دست می‌یابند و شیعه را به‌عنوان پیروانی عقلانی و معنوی معرفی می‌کنند.

شروط تأویل در شیعه

شیعه، برای دست‌یابی به تأویل، باید سه شرط را دارا باشد:

  1. تزکیه نفس: پاکی قلب و توجه معنوی، که زمینه‌ساز حضور الهی است.
  2. حضور عقلانی: فهمی آگاهانه و غیرتقلیدی از معارف قرآنی.
  3. استقلال فکری: توانایی تحلیل معارف با عقل، بدون وابستگی صرف به تقلید.

این شروط، شیعه را از تابعین جاهل متمایز می‌کند و بر منش عقلانی و معنوی او تأکید دارد.

درنگ: شیعه، با تزکیه نفس، حضور عقلانی، و استقلال فکری، به تأویل می‌پردازد و از تقلید کورکورانه پرهیز می‌کند.

تفاوت شیعه و محب

شیعه، به دلیل بار سنگین مسئولیت عقلانی و معنوی، از محب که صرفاً دوستدار اهل بیت علیهم‌السلام است، متمایز می‌شود. محب ممکن است بدون درک عمیق، به دوستی اهل بیت بسنده کند، اما شیعه با فهم و عمل آگاهانه حرکت می‌کند.

درنگ: شیعه، با تعهد به عقلانیت و تزکیه، از محب متمایز است و به معرفت و عمل آگاهانه پایبند است.

فاصله لایتناهی با عصمت

فاصله بین معصوم و تابعین، برخلاف فاصله بین عادل و فاسق که به یک گناه یا استغفار بستگی دارد، لایتناهی است. این فاصله، مانع از ادعای تأویل کامل توسط غیر معصوم می‌شود. شیعه، با آگاهی از این فاصله، با احتیاط تأویل می‌کند و به حد رسوخ خود اکتفا می‌کند.

درنگ: فاصله لایتناهی شیعه با عصمت، او را به احتیاط در تأویل و تبعیت عقلانی از معصومین دعوت می‌کند.

بخش چهارم: اصول و احتیاط در تأویل غیر معصوم

دو اصل اساسی در تأویل

تأویل غیر معصوم، باید دو اصل اساسی را رعایت کند:

  1. عدم تعارض با ظاهر آیه: تأویل نباید ظاهر قرآن کریم را نفی کند.
  2. عدم تکذیب محکمات: تأویل متشابهات نباید با محکمات، به‌عنوان پایه معرفتی، تعارض داشته باشد.
درنگ: تأویل غیر معصوم، باید با ظاهر آیات و محکمات هماهنگ باشد تا از گمراهی جلوگیری شود.

رسوخ و احتیاط در تأویل

تأویل غیر معصوم باید به میزان رسوخ او در علم باشد. تأویل فراتر از این حد، به فسق و گمراهی منجر می‌شود، مانند راننده‌ای که بدون دید کافی حرکت کند. این قیاس، بر ضرورت احتیاط و خودآگاهی در تأویل تأکید دارد.

درنگ: تأویل غیر معصوم، به میزان رسوخ او محدود است و تخطی از این حد، گمراهی به دنبال دارد.

تأویل‌های عرفانی و ضرورت استناد

تأویل‌های عرفانی که بدون سند و استناد به روایات ارائه می‌شوند، از اعتبار ساقط‌اند. این تأویل‌ها، که گاه در برخی آثار عرفانی دیده می‌شود، به دلیل عدم هماهنگی با ظاهر و محکمات، گمراه‌کننده‌اند.

درنگ: تأویل‌های عرفانی بدون سند، گمراه‌کننده‌اند و باید با استناد به روایات و محکمات ارائه شوند.

بخش پنجم: روایات و لایه‌های باطنی قرآن کریم

روایات در باب تأویل

روایات معصومین علیهم‌السلام، تأویل را به‌عنوان علمی باطنی و ترتیبی معرفی می‌کنند. امام صادق علیه‌السلام می‌فرماید: «إن للقرآن ظهراً و بطناً» (قرآن دارای ظاهر و باطن است). همچنین در روایت دیگری فرمودند: «نزل على سبعة أحرف» (قرآن بر هفت حرف نازل شده است)، که به لایه‌های متعدد باطنی اشاره دارد.

در تفسیر عیاشی آمده است: «له تخومٌ و على تخومه تخوم» (قرآن دارای مرزهایی است و بر مرزهایش مرزهایی دیگر). این روایت، بر ترتیب و نظام‌مندی باطن‌های قرآنی تأکید دارد و نشان می‌دهد که تأویل، فرآیندی منظم و نیازمند علم معصوم است.

درنگ: روایات معصومین، قرآن را دارای لایه‌های باطنی ترتیبی معرفی می‌کنند که تنها معصوم به عمق آن دسترسی دارد.

شناخت معصوم از افراد

معصومین علیهم‌السلام، به دلیل علم لدنی، همه افراد، اعم از دوست و دشمن، را می‌شناسند. این شناخت، در تأویل متشابهات، به‌ویژه در شناسایی افراد مرتبط با آیات، نقش دارد. به عنوان مثال، در زیارت عاشورا، صد لعن به افراد خاصی اشاره دارد که معصومین آنها را شناسایی کرده‌اند.

درنگ: علم لدنی معصومین، امکان شناسایی افراد مرتبط با متشابهات را فراهم می‌کند و جایگاه آنها را در تأویل تثبیت می‌کند.

بخش ششم: متشابهات و حقایق تاریخی و معنوی

متشابهات و افراد خاص

متشابهات، علاوه بر معانی ظاهری، به حقایق و افراد خاص اشاره دارند. در آیه سوم سوره آل‌عمران، متشابهات به افرادی چون ائمه کفر و تابعین آنها اشاره دارند که در روایات و زیارت عاشورا مشخص شده‌اند. این افراد، به تعبیر روایات، «فلان و فلان و فلان» هستند که هویت آنها برای معصومین معلوم است.

درنگ: متشابهات، به افراد خاص و حقایق تاریخی و معنوی اشاره دارند که معصومین آنها را شناسایی می‌کنند.

نظام‌مندی باطن‌های قرآنی

باطن قرآن، خود دارای باطن‌های دیگری است که ترتیبی و منظم‌اند. این ترتیب، نشان‌دهنده نظام‌مندی معارف قرآنی است و تأویل را به‌عنوان فرآیندی دقیق و مستند معرفی می‌کند. به تعبیر روایت: «ما فی القرآن آیةٌ إلاّ لها ظهرٌ و بطنٌ و ما فیها حرفٌ إلاّ له حدٌّ و لکلّ حدٍّ مطلع» (هیچ آیه‌ای در قرآن نیست مگر اینکه ظاهری و باطنی دارد، و هیچ حرفی نیست مگر اینکه حدی دارد و هر حدی طلوعی دارد).

درنگ: باطن‌های قرآنی، ترتیبی و نظام‌مندند و تأویل آنها نیازمند دقت و استناد به روایات است.

جمع‌بندی نهایی

تأویل قرآن کریم، به‌عنوان دریایی بی‌کران از معارف الهی، در آیه سوم سوره آل‌عمران به روشنی تبیین شده است. محکمات، به‌عنوان ام‌الکتاب و ظرف عصمت، پایه فهم قرآنی‌اند و متشابهات، به دلیل پیچیدگی، نیازمند تأویل از سوی معصومین علیهم‌السلام و اولی‌الالباب هستند. شیعه، به‌عنوان اولی‌الالباب، با عقلانیت، تزکیه نفس، و استقلال فکری، به تأویل می‌پردازد، اما با آگاهی از فاصله لایتناهی خود با عصمت، با احتیاط عمل می‌کند. دو اصل اساسی تأویل (عدم تعارض با ظاهر و محکمات) و شرط رسوخ، چارچوب تأویل غیر معصوم را مشخص می‌کنند. روایات معصومین، با تأکید بر لایه‌های باطنی و ترتیبی قرآن، جایگاه بی‌بدیل عصمت را در تأویل نشان می‌دهند و غیر معصوم را به تبعیت عقلانی و احتیاط دعوت می‌کنند. این کتاب، با ارائه تحلیلی جامع و مستند، تأویل را به‌عنوان علمی پویا و تخصصی معرفی می‌کند که با رعایت شرایط، راهگشای فهم عمیق معارف قرآنی است.

با نظارت صادق خادمی