در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

تفسیر 26

متن درس





تفسیر آیه صراط الذین أنعمت علیهم: تحلیلی علمی و فاخر

تفسیر آیه صراط الذین أنعمت علیهم: تحلیلی علمی و فاخر

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره، جلسه بیست و ششم

مقدمه

سوره حمد، به‌عنوان فاتحه‌الکتاب، دربردارنده عمیق‌ترین معارف الهی است که دعای هدایت به صراط مستقیم در آیات پایانی آن، جایگاه ویژه‌ای دارد. آیه شریفه «اهْدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِيمَ * صِرَاطَ الَّذِينَ أَنْعَمْتَ عَلَيْهِمْ غَيْرِ الْمَغْضُوبِ عَلَيْهِمْ وَلَا الضَّالِّينَ» (حمد: ۶-۷) دعایی است که قلب مؤمن را به سوی هدایت الهی رهنمون می‌سازد. این نوشتار، با رویکردی علمی و نظام‌مند، به تحلیل این آیه و مفاهیم مرتبط با صراط مستقیم، انعامی‌ها، هدایتی‌ها، مغضوبین و ضالین می‌پردازد. هدف، ارائه تفسیری دقیق برای مخاطبان متخصص با تکیه بر نقد آرای مفسران برجسته و تبیین ظرافت‌های قرآنی است.

بخش اول: تبیین مفهوم صراط مستقیم و مراتب آن

1.1 وحدت صراط و تنوع سالکان

صراط مستقیم در قرآن کریم به‌عنوان راهی واحد معرفی شده که سالکان آن، از حیث مراتب و خصوصیات، متفاوت‌اند. آیه

اهْدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِيمَ * صِرَاطَ الَّذِينَ أَنْعَمْتَ عَلَيْهِمْ غَيْرِ الْمَغْضُوبِ عَلَيْهِمْ وَلَا الضَّالِّينَ

(حمد: ۶-۷)، به معنای «ما را به راه راست هدایت کن، راه کسانی که به آنها نعمت دادی، نه راه مغضوبان و نه گمراهان» است. این آیه، صراط مستقیم را به انعامی‌ها نسبت می‌دهد، اما نه به‌صورت انحصاری، بلکه به‌عنوان گروهی برجسته در این مسیر.

انعامی‌ها، طبق آیه

وَمَنْ يُطِعِ اللَّهَ وَالرَّسُولَ فَأُولَئِكَ مَعَ الَّذِينَ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ مِنَ النَّبِيِّينَ وَالصِّدِّيقِينَ وَالشُّهَدَاءِ وَالصَّالِحِينَ

(نساء: ۶۹)، به معنای «و هر که از خدا و پیامبر اطاعت کند، با کسانی است که خداوند به آنها نعمت عطا کرده، از پیامبران، صدیقان، شهدا و صالحان» هستند. این گروه، به دلیل برخورداری از نعمت‌های خاص الهی، مانند عصمت، در مرتبه‌ای برتر از هدایتی‌ها (مؤمنان عادی) قرار دارند.

درنگ: صراط مستقیم، چون جویی زلال، واحد است، اما سالکان آن، چون مسافرانی با مراتب گوناگون، در گستره‌ای از هدایت سیر می‌کنند.

1.2 سعه و ضیق صراط مستقیم

صراط مستقیم از حیث سعه (گستردگی) و ضیق (تنگنایی) و نیز از نظر ادق (دقیق‌تر) و غیرادق بودن، دارای مراتب است. انعامی‌ها در صراطی گسترده‌تر و دقیق‌تر سیر می‌کنند، درحالی‌که هدایتی‌ها در مرتبه‌ای با سعه کمتر و دقتی پایین‌تر قرار دارند.

آیه

الَّذِينَ آمَنُوا وَلَمْ يَلْبِسُوا إِيمَانَهُمْ بِظُلْمٍ أُولَئِكَ لَهُمُ الْأَمْنُ وَهُمْ مُهْتَدُونَ

(انعام: ۸۲)، به معنای «کسانی که ایمان آوردند و ایمانشان را با ظلم نیالودند، برای آنها امنیت است و هدایت‌یافتگان‌اند»، به انعامی‌ها اشاره دارد که ایمانشان از شرک و گناه مبراست. هدایتی‌ها ممکن است با چالش‌هایی مواجه شوند که ایمانشان را با ظلم (گناه) آمیخته کند.

درنگ: صراط مستقیم، چون پلی است با عرض‌های متفاوت، که انعامی‌ها در پهن‌ترین و دقیق‌ترین مسیر آن گام برمی‌دارند.

1.3 تفاوت انعامی‌ها و هدایتی‌ها

انعامی‌ها و هدایتی‌ها، هرچند هر دو در صراط مستقیم‌اند، به دلیل تفاوت در مراتب وجودی و مقامات معنوی، متمایزند. انعامی‌ها از نعمت عصمت و امنیت کامل برخوردارند، درحالی‌که هدایتی‌ها ممکن است با لغزش‌هایی مواجه شوند. اصطلاحات قرآنی مانند «مؤمن فاسق» یا «مؤمن فاجر» نشان‌دهنده امکان آمیختگی ایمان با گناه در هدایتی‌هاست.

درنگ: انعامی‌ها، چون ستارگان درخشان، در صراط مستقیم می‌درخشند، اما هدایتی‌ها، چون مسافرانی در مسیر، گاه با سنگلاخ‌های خطا روبه‌رو می‌شوند.

بخش دوم: نقد دیدگاه‌های تفسیری

2.1 نقد دیدگاه علامه طباطبایی در المیزان

علامه طباطبایی در تفسیر المیزان (جلد اول، صفحه ۲۹) صراط مستقیم را از دو راه مغضوبین و ضالین متمایز می‌داند و آن را به مؤمنان غیرمستکبرین نسبت می‌دهد، اما تمایز میان انعامی‌ها و هدایتی‌ها را نادیده می‌گیرد. وی می‌نویسد: «والصِّرَاطُ الْمُسْتَقِيمُ لَا مَحَالَةَ لَيْسَ هُوَ طَرِيقَيْنِ الْآخَرَيْنِ مِنْ طُرُقٍ ثَلَاثٍ». این تعمیم، تفاوت مراتب ایمانی را کم‌رنگ می‌کند.

آیه انعام (۸۲) به انعامی‌ها اختصاص دارد، نه همه مؤمنان، زیرا مؤمنان عادی ممکن است ایمانشان با ظلم آمیخته شود. این نقد نشان می‌دهد که تقسیم‌بندی سه‌گانه (مؤمنان، مغضوبین، ضالین) نادقیق است و باید چهار دسته (انعامی‌ها، هدایتی‌ها، ضالین، مغضوبین) در نظر گرفته شود.

درنگ: تفسیر علامه، چون نقشی کلی بر بوم، ظرافت‌های مراتب ایمانی را کم‌رنگ می‌سازد و نیازمند بازنگری است.

2.2 نقد استناد به آیه انعام

علامه طباطبایی آیه

الَّذِينَ آمَنُوا وَلَمْ يَلْبِسُوا إِيمَانَهُمْ بِظُلْمٍ أُولَئِكَ لَهُمُ الْأَمْنُ وَهُمْ مُهْتَدُونَ

(انعام: ۸۲) را به همه مؤمنان نسبت می‌دهد، اما این آیه به انعامی‌ها اختصاص دارد. مؤمنان عادی ممکن است دچار ظلم شوند، درحالی‌که انعامی‌ها از این نقص مبرا هستند.

درنگ: آیه انعام، چون گوهری خاص، به انعامی‌ها تعلق دارد و نباید به همه مؤمنان تعمیم داده شود.

2.3 صراط مستقیم و مصونیت از شرک و ظلم

علامه در صفحه ۳۰ المیزان صراط مستقیم را راهی عاری از شرک و ظلم می‌داند: «صِرَاطٌ لَا يَقَعُ فِيهِ شِرْكٌ وَلَا ظُلْمٌ الْبَتَّةَ». این تعریف با ویژگی‌های انعامی‌ها سازگار است، اما به هدایتی‌ها قابل تعمیم نیست. آیه

لَا يَنَالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ

(بقره: ۱۲۴)، به معنای «عهد من به ظالمان نمی‌رسد»، بر اختصاص عصمت به انعامی‌ها تأکید دارد.

درنگ: صراط انعامی‌ها، چون آینه‌ای صاف، از هر شرک و ظلمی مبراست، اما هدایتی‌ها گاه در گرداب خطا گرفتار می‌شوند.

2.4 تمایز میان انعامی‌ها، معی‌ها و دخولی‌ها

علامه میان انعامی‌ها، معی‌ها (کسانی که همراه انعامی‌ها هستند) و دخولی‌ها (کسانی که به مقام انعامی‌ها وارد می‌شوند) تمایز قائل نمی‌شود. آیه

وَمَنْ يُطِعِ اللَّهَ وَالرَّسُولَ فَأُولَئِكَ مَعَ الَّذِينَ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ

(نساء: ۶۹) به معی‌ها اشاره دارد، نه خود انعامی‌ها. این تعمیم، با ظرافت‌های قرآنی ناسازگار است.

درنگ: معی‌ها و دخولی‌ها، چون سایه‌هایی در کنار انعامی‌ها، از نور هدایت آنها بهره می‌برند، اما جایگاهشان متفاوت است.

2.5 نقد خلاصه‌سازی مرحوم خوئی

مرحوم خوئی در تفسیر البیان، هدف سوره حمد را در سه محور خلاصه می‌کند: تمجید خداوند، حصر عبادت و استعانت به او، و تعلیم طلب هدایت. اما انحصار صراط مستقیم به حیات دائمه و نعیم بی‌زوال نادقیق است، زیرا حیات دائمه به جهنمیان نیز تعلق دارد (بقره: ۲۵) و نعیم بی‌زوال صرفاً به بهشت اشاره ندارد.

درنگ: خلاصه‌سازی مرحوم خوئی، چون نقشه‌ای کلی، از ظرافت‌های معنایی سوره حمد غافل مانده است.

2.6 نقد انحصار صراط به انعامی‌ها

مرحوم خوئی صراط مستقیم را خاص انعامی‌ها می‌داند، اما این دیدگاه با آیاتی مانند

فَاعْبُدُوهُ هَذَا صِرَاطٌ مُسْتَقِيمٌ

(آل‌عمران: ۵۱)، به معنای «او را بپرستید، این است صراط مستقیم»، و

وَمَنْ يَعْتَصِمْ بِاللَّهِ فَقَدْ هُدِيَ إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ

(آل‌عمران: ۱۰۱)، به معنای «و هر که به خدا تمسک جوید، به صراط مستقیم هدایت شده است»، ناسازگار است. این آیات، صراط مستقیم را برای همه عبادت‌کنندگان و مؤمنان در دسترس می‌دانند.

درنگ: صراط مستقیم، چون دری گشوده، برای همه مؤمنان باز است، نه تنها برای انعامی‌ها.

بخش سوم: ظرافت‌ها و دقایق تفسیری

3.1 تعدد مراتب صراط مستقیم

صراط مستقیم، هرچند در کلیت خود واحد است، از حیث مراتب و زوایا متعدد است. آیه

إِنَّ اللَّهَ لَهَادِ الَّذِينَ آمَنُوا إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ

(حج: ۵۴)، به معنای «خداوند کسانی را که ایمان آوردند به صراط مستقیم هدایت می‌کند»، نشان‌دهنده دسترسی همه مؤمنان به این صراط است. استعاره هندسی زاویه، این تعدد را به‌خوبی نشان می‌دهد: خط مستقیم واحد است، اما زوایای آن متعدد.

درنگ: صراط مستقیم، چون خطی واحد با زوایای بی‌شمار، مراتب گوناگون هدایت را در خود جای داده است.

3.2 تداخل هدایتی‌ها و ضالین

هدایتی‌ها و ضالین، هرچند عموماً متمایزند، گاه تداخل می‌یابند. ضالینی که به سوی هدایت بازمی‌گردند، می‌توانند در صراط مستقیم قرار گیرند. آیه

وَالَّذِينَ جَاهَدُوا فِينَا لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنَا

(عنکبوت: ۶۹)، به معنای «و کسانی که در راه ما کوشیدند، به راه‌های ما هدایتشان می‌کنیم»، بر این پویایی تأکید دارد.

درنگ: صراط مستقیم، چون دری رحمانی، حتی برای گمراهان بازگشتی، گشوده است.

3.3 مغضوبین و دوری از انعامی‌ها

مغضوبین، به دلیل نزول در ظرف غضب الهی، نمی‌توانند به مقام انعامی‌ها برسند. این گروه، به دلیل عناد با حق، از صراط مستقیم دورند، برخلاف ضالین که ممکن است با جهل گمراه شده و شانس بازگشت داشته باشند.

درنگ: مغضوبین، چون گرفتاران ظلمت عناد، از نور صراط مستقیم محرومند.

3.4 ضرورت ظرافت در تفسیر

تفسیر قرآن کریم نیازمند دقتی ریاضی‌گونه است. آیه

وَلَا تَلْبِسُوا الْحَقَّ بِالْبَاطِلِ

(بقره: ۴۲)، به معنای «حق را با باطل نیامیزید»، بر پرهیز از اختلاط اوصاف گروه‌ها تأکید دارد. هر آیه، مانند نقشی دقیق، جایگاه خاص خود را دارد.

درنگ: تفسیر قرآن، چون تراش گوهری نفیس، نیازمند ظرافت و دقت است تا حقیقت کلام الهی آشکار شود.

3.5 نقد اختلاط علوم در تفسیر

اختلاط علوم فلسفه، عرفان و فقه با تفسیر قرآن کریم، به ابهام منجر می‌شود. برای مثال، تفسیر صدرالمتألهین و حاج ملاهادی سبزواری گاه به مباحث فلسفی محدود شده و از معنای اصیل قرآن فاصله گرفته است. قرآن کریم، به‌عنوان «حَسْبُنَا كِتَابُ اللَّهِ»، باید با تکیه بر متن و سیاق خود تفسیر شود.

درنگ: قرآن کریم، چون چشمه‌ای زلال، باید از تداخل با علوم دیگر مصون ماند تا اصالتش حفظ شود.

3.6 نقد تعابیر کلی و درشت‌بین

تفسیر قرآن نباید به تعابیر کلی محدود شود. هر آیه، مانند «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ»، در هر سوره معنای خاص خود را دارد. شباهت‌های ظاهری نباید به تعمیم ناروا منجر شود.

درنگ: آیات قرآن، چون گل‌هایی متنوع در باغ الهی، هر یک عطر و رنگ خاص خود را دارند.

3.7 غایت سوره حمد

غایت سوره حمد، وصول به مقام یقین کامل و تسلیم محض به حق است، که فراتر از نعمت‌های مادی یا بهشتی، به لقای الهی اشاره دارد. عدم ذکر صریح غایت در این سوره، به عظمت آن دلالت می‌کند.

درنگ: سوره حمد، چون دعایی آسمانی، بندگان را به سوی یقین و تسلیم کامل رهنمون می‌سازد.

نتیجه‌گیری بخش سوم

این بخش بر ضرورت ظرافت در تفسیر قرآن کریم تأکید کرد. تعدد مراتب صراط مستقیم، پویایی آن برای هدایتی‌ها و ضالین بازگشتی، و دوری مغضوبین از این مسیر، از دقایق قرآنی است. پرهیز از اختلاط علوم و تعابیر کلی، تفسیر را به علمی دقیق و مستقل تبدیل می‌کند.

جمع‌بندی نهایی

سوره حمد، چون گوهری درخشان در گنجینه قرآن کریم، دعای هدایت به صراط مستقیم را در قلب خود جای داده است. صراط مستقیم، راهی واحد با مراتب گوناگون است که انعامی‌ها، هدایتی‌ها و حتی ضالین بازگشتی را در بر می‌گیرد. نقد دیدگاه‌های علامه طباطبایی و مرحوم خوئی، بر ضرورت تفکیک مراتب ایمانی و پرهیز از تعمیم‌های کلی تأکید دارد. تفسیر قرآن کریم، به‌عنوان علمی مستقل، نیازمند دقتی ریاضی‌گونه و ظرافتی منطقی است تا حقیقت کلام الهی را آشکار سازد. غایت سوره حمد، وصول به مقام یقین و لقای الهی است که فراتر از هر نعمت مادی، قلب مؤمن را به سوی حق تعالی هدایت می‌کند.

با نظارت صادق خادمی