در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

تفسیر 30

متن درس





کتاب تفسیر اعجاز و اسرار بسم الله الرحمن الرحیم

کتاب تفسیر اعجاز و اسرار بسم الله الرحمن الرحیم

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه سی‌ام)

مقدمه

عبارت «بِسْمِ ٱللَّهِ ٱلرَّحْمَٰنِ ٱلرَّحِيمِ»، چونان کلیدی زرین، دروازه ورود به معارف بی‌کران قرآن کریم است. این عبارت، که در آغاز اکثر سوره‌های این کتاب آسمانی جز سوره توبه نقش بسته، نه‌تنها نشانه‌ای برای تفکیک سوره‌ها در عصر نزول بوده، بلکه گنجینه‌ای از حقایق و اسرار الهی را در خود نهفته دارد. اعجاز این عبارت، در دو وجه ظاهر و باطن، آشکار و پنهان، و در جایگاه آن به‌عنوان مفتاح المفاتيح (کلید کلیدها) تجلی می‌یابد. این کتاب، با رویکردی علمی و تفسیری، به تحلیل ابعاد اعجازی، معنوی، فقهی و تاریخی «بِسْمِ ٱللَّهِ ٱلرَّحْمَٰنِ ٱلرَّحِيمِ» می‌پردازد تا برای پژوهشگران و مخاطبان فرهیخته، متنی ساختارمند و عمیق ارائه دهد. در این راستا، محتوای درس‌گفتار با تحلیل‌های تکمیلی ادغام شده تا تصویری جامع از این عبارت نورانی ترسیم گردد.

بخش اول: اعجاز چندگانه بسم الله الرحمن الرحیم

قرآن کریم، به‌عنوان کلام الهی، از اعجازی چندگانه برخوردار است که در «بِسْمِ ٱللَّهِ ٱلرَّحْمَٰنِ ٱلرَّحِيمِ» به شکلی ویژه متجلی می‌شود. این عبارت، با سادگی ظاهری خود، حامل اسرار باطنی است که فهم آن نیازمند تأمل عمیق و فراتر از تحلیل‌های صرفاً لفظی است.

درنگ: اعجاز «بِسْمِ ٱللَّهِ ٱلرَّحْمَٰنِ ٱلرَّحِيمِ» در دو وجه ظاهر و باطن آن نهفته است، که تنها با انس و قرب معنوی قابل دسترسی است.

تحلیل و توضیح

اعجاز قرآن کریم محدود به یک جنبه نیست، بلکه در ابعاد لفظی، معنایی، علمی و معنوی گسترده است. «بِسْمِ ٱللَّهِ ٱلرَّحْمَٰنِ ٱلرَّحِيمِ»، به‌عنوان دروازه ورود به سوره‌ها، این اعجاز را در خود متبلور ساخته است. ظاهر این عبارت برای عموم قابل فهم است، اما باطن آن، که به شئون و مصادیق الهی اشاره دارد، نیازمند نگاهی عمیق‌تر است. این پارادوکس آشکار و پنهان، از فرط آشکاری پنهان و از فرط پنهانی آشکار می‌شود، که خود بخشی از اعجاز این عبارت است.

نتیجه‌گیری بخش

اعجاز چندگانه «بِسْمِ ٱللَّهِ ٱلرَّحْمَٰنِ ٱلرَّحِيمِ» آن را به گوهری بی‌همتا در نظام قرآنی تبدیل کرده است. این عبارت، با سادگی ظاهری و عمق باطنی، راهنمای ورود به معارف الهی است.

بخش دوم: مفتاح المفاتيح بودن بسم الله الرحمن الرحیم

«بِسْمِ ٱللَّهِ ٱلرَّحْمَٰنِ ٱلرَّحِيمِ» به‌عنوان مفتاح المفاتيح، کلیدی است که درهای معرفت و حقایق سوره‌های قرآن کریم را می‌گشاید. هر سوره، با این عبارت، به شأن و مصداق ویژه خود متصل می‌شود.

درنگ: «بِسْمِ ٱللَّهِ ٱلرَّحْمَٰنِ ٱلرَّحِيمِ» چونان کلیدی زرین، معارف هر سوره را با شأن ویژه آن آشکار می‌سازد.

تحلیل و توضیح

این عبارت، به‌عنوان نقطه اتصال میان سوره‌ها و حقیقت الهی، نقش واسطه‌ای در انتقال معانی به مخاطب دارد. هرچند در ظاهر، این عبارت در سوره‌ها تکرار می‌شود، اما از منظر فقهی و تاریخی، هر تکرار دارای شأن و مصداقی مستقل است. به‌عنوان مثال، قرائت «بِسْمِ ٱللَّهِ» در سوره حمد نمی‌تواند جایگزین قرائت آن در سوره بقره شود، که این خود نشان‌دهنده تمایز مصداقی است.

نتیجه‌گیری بخش

«بِسْمِ ٱللَّهِ ٱلرَّحْمَٰنِ ٱلرَّحِيمِ»، به‌عنوان مفتاح المفاتيح، نه‌تنها دروازه ورود به سوره‌هاست، بلکه معانی و حقایق هر سوره را با شأنی ویژه متجلی می‌سازد.

بخش سوم: نقش تاریخی و وحیانی بسم الله الرحمن الرحیم

در عصر نزول، «بِسْمِ ٱللَّهِ ٱلرَّحْمَٰنِ ٱلرَّحِيمِ» نشانه‌ای برای تفکیک سوره‌ها بوده و نزول آن در ابتدای هر سوره، پایان سوره قبلی و آغاز سوره جدید را اعلام می‌کرده است.

درنگ: نزول مستقل «بِسْمِ ٱللَّهِ ٱلرَّحْمَٰنِ ٱلرَّحِيمِ» در هر سوره، جایگاه وحیانی و نقش تاریخی آن را تأیید می‌کند.

تحلیل و توضیح

برخلاف تصور برخی که این عبارت را افزوده پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) می‌دانند، شواهد تاریخی و روایات نشان می‌دهند که «بِسْمِ ٱللَّهِ» به‌صورت وحیانی نازل شده و نشانه‌ای برای جداسازی سوره‌ها بوده است. این نقش، علاوه بر جنبه عملی، بر اهمیت این عبارت به‌عنوان بخشی از ساختار قرآنی تأکید دارد.

نتیجه‌گیری بخش

نقش تاریخی «بِسْمِ ٱللَّهِ ٱلرَّحْمَٰنِ ٱلرَّحِيمِ» در تفکیک سوره‌ها، همراه با جایگاه وحیانی آن، این عبارت را به عنصری بنیادین در نظام قرآنی تبدیل کرده است.

بخش چهارم: تمایز مصداقی بسم الله الرحمن الرحیم در سوره‌ها

هرچند «بِسْمِ ٱللَّهِ ٱلرَّحْمَٰنِ ٱلرَّحِيمِ» در سوره‌های مختلف تکرار شده، اما این تکرار صوری نیست و هر بار با شأن و مصداقی متفاوت نازل شده است.

درنگ: تعدد «بِسْمِ ٱللَّهِ ٱلرَّحْمَٰنِ ٱلرَّحِيمِ» در سوره‌ها به مصادیق و شئون آن بازمی‌گردد، نه به لفظ یا مفهوم.

تحلیل و توضیح

مفهوم و معنای «بِسْمِ ٱللَّهِ ٱلرَّحْمَٰنِ ٱلرَّحِيمِ» (به معنای آغاز به نام خداوند رحمان و رحیم) در همه سوره‌ها یکسان است، اما مصادیق آن با توجه به محتوای هر سوره متفاوت است. به‌عنوان مثال، در سوره حمد، این عبارت به رحمت عام الهی در هدایت و عبادت اشاره دارد، در حالی که در سوره نصر، به رحمت خاص در پیروزی مؤمنان مرتبط است.

نتیجه‌گیری بخش

تمایز مصداقی «بِسْمِ ٱللَّهِ ٱلرَّحْمَٰنِ ٱلرَّحِيمِ» در سوره‌ها، عمق و پویایی این عبارت را در نظام قرآنی نشان می‌دهد، که هر سوره را با شأنی ویژه متجلی می‌سازد.

بخش پنجم: قفل بودن مفتاح المفاتيح و محدودیت در عصر غیبت

«بِسْمِ ٱللَّهِ ٱلرَّحْمَٰنِ ٱلرَّحِيمِ»، هرچند کلید گشاینده معارف است، خود قفلی است که فهم آن نیازمند کلیدی دیگر، یعنی انس و معرفت معنوی، است. در عصر غیبت، آثار این عبارت محدود است.

درنگ: قفل بودن «بِسْمِ ٱللَّهِ ٱلرَّحْمَٰنِ ٱلرَّحِيمِ» در عصر غیبت، فهم کامل آن را به انس و قرب معنوی وابسته می‌سازد.

تحلیل و توضیح

این عبارت، به مثابه صندوقی حاوی کلیدهای معرفت، خود قفل است. در دوران غیبت، نبود واسطه‌های کامل هدایت، دسترسی به آثار معنوی و خارق‌العاده این عبارت را محدود کرده است. تنها با انس و قرب الهی می‌توان به عمق معانی آن دست یافت.

نتیجه‌گیری بخش

قفل بودن «بِسْمِ ٱللَّهِ ٱلرَّحْمَٰنِ ٱلرَّحِيمِ» در عصر غیبت، بر ضرورت انس معنوی برای گشایش معارف آن تأکید دارد، که این امر فهم کامل این عبارت را به اخلاص و تقرب وابسته می‌سازد.

بخش ششم: عمق باطنی و تمایز مفهوم، معنا و مصداق

عمق باطنی «بِسْمِ ٱللَّهِ ٱلرَّحْمَٰنِ ٱلرَّحِيمِ» نه در لفظ یا مفهوم، بلکه در مصادیق و شئون آن نهفته است. تمایز این عبارت در سوره‌ها به مصادیق آن بازمی‌گردد، نه به لفظ یا معنا.

درنگ: تفاوت «بِسْمِ ٱللَّهِ ٱلرَّحْمَٰنِ ٱلرَّحِيمِ» در سوره‌ها، در مصادیق و شئون آن است، نه در لفظ یا معنای آن.

تحلیل آیه و روایت

آیه: ٱلْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ ٱلْعَٰلَمِينَ (حمد: ۲)
ترجمه: ستایش از آنِ خداوندی است که پروردگار جهانیان است.

روایت: إِنَّ لِلْقُرْآنِ ظَاهِرًا وَبَاطِنًا
ترجمه: برای قرآن، ظاهری است و باطنی.

این روایت بر چندلایگی معانی قرآنی تأکید دارد. «ٱلرَّحْمَٰن» و «ٱلرَّحِيم» در ظاهر به رحمت الهی اشاره دارند، اما مصادیق این رحمت در هر سوره متفاوت است. به‌عنوان مثال، در سوره حمد، «بِسْمِ ٱللَّهِ» به رحمت عام الهی در هدایت اشاره دارد، در حالی که در سوره کهف، به رحمت خاص در حفاظت از اصحاب کهف مرتبط است.

نقد تفاسیر نادرست

برخی تفاسیر، مانند تفسیر تسنیم، تفاوت «بِسْمِ ٱللَّهِ ٱلرَّحْمَٰنِ ٱلرَّحِيمِ» را به معنای لفظی نسبت می‌دهند، در حالی که این تفاوت در شئون و مصادیق است. این خلط، به گمانه‌زنی منجر می‌شود و از دقت علمی تفسیر می‌کاهد.

نتیجه‌گیری بخش

عمق باطنی «بِسْمِ ٱللَّهِ ٱلرَّحْمَٰنِ ٱلرَّحِيمِ» در مصادیق و شئون آن نهفته است. فهم این عمق، نیازمند پرهیز از خلط لفظ و مصداق و توجه به محتوای هر سوره است.

بخش هفتم: محدودیت تحلیل ادبی و نقش انس در فهم

فهم «بِسْمِ ٱللَّهِ ٱلرَّحْمَٰنِ ٱلرَّحِيمِ» از طریق تحلیل‌های صرفاً ادبی ممکن نیست و نیازمند انس، قرب الهی و معنویت است.

درنگ: انس و قرب معنوی، کلید گشایش قفل معارف «بِسْمِ ٱللَّهِ ٱلرَّحْمَٰنِ ٱلرَّحِيمِ» است.

تحلیل روایت

روایت: لَيْسَ شَيْءٌ أَبْعَدَ مِنْ عُقُولِ الرِّجَالِ مِنْ تَفْسِيرِ الْقُرْآنِ
ترجمه: هیچ چیز از عقول مردمان دورتر از تفسیر قرآن نیست.

این روایت، که از امام صادق (علیه‌السلام) نقل شده، بر محدودیت عقل و دانش در برابر فهم عمیق قرآن کریم تأکید دارد. حتی ادیبان با دانش بالای لفظی و معنایی، بدون انس معنوی، از دسترسی به اسرار قرآن محرومند.

تشبیه قرآنی

قرآن کریم چون دستگاهی پیشرفته است که تنها به صدای صاحب خود (مؤمن با انس و اخلاص) پاسخ می‌دهد. برخلاف سیستم‌های مادی که نیازمند تکرار کد هستند، قرآن با یک‌بار قرائت «بِسْمِ ٱللَّهِ» با اخلاص، پاسخ معنوی می‌دهد.

نتیجه‌گیری بخش

انس و قرب معنوی، فراتر از تحلیل‌های ادبی، کلید فهم عمیق «بِسْمِ ٱللَّهِ ٱلرَّحْمَٰنِ ٱلرَّحِيمِ» است. این عبارت، تنها با هماهنگی وجودی با حقیقت قرآنی گشوده می‌شود.

بخش هشتم: حکم و نور حروف بسم الله الرحمن الرحیم

هر حرف در «بِسْمِ ٱللَّهِ ٱلرَّحْمَٰنِ ٱلرَّحِيمِ» دارای حکم و نوری خاص است که در ترکیب با سایر حروف، معنای کلمه را شکل می‌دهد.

درنگ: حروف «بِسْمِ ٱللَّهِ» هر یک حامل حکم و نوری هستند که در ترکیب، معارف الهی را متجلی می‌سازند.

تحلیل و توضیح

حروف «بِسْمِ ٱللَّهِ»، مانند «ب»، «س» و «م»، هر یک دارای ویژگی‌های معنوی و حکمی خاص هستند. برخلاف حروف مقطعه (مانند ٱلْمْ یا كٓهيعٓص) که احکام ترکیبی دارند، حروف «بِسْمِ ٱللَّهِ» دارای احکام بسیط و افضل‌اند. این تمایز، جایگاه ویژه این عبارت را نشان می‌دهد.

نقد تفاسیر عرفانی

برخی تفاسیر عرفانی، مانند تفسیر قشیری، معانی حروفی مانند «ب» را به مفاهیمی نظیر برکت نسبت می‌دهند، اما این ادعاها فاقد مبنای قرآنی یا روایی هستند و از منظر علمی قابل پذیرش نیستند.

نتیجه‌گیری بخش

حکم و نور حروف «بِسْمِ ٱللَّهِ ٱلرَّحْمَٰنِ ٱلرَّحِيمِ» این عبارت را به گنجینه‌ای معنوی تبدیل کرده است. فهم این اسرار، نیازمند استناد به منابع معتبر و پرهیز از گمانه‌زنی است.

بخش نهم: سوره‌های یک‌قفلی و دوقفلی و جایگاه سوره توبه

سوره‌های قرآن کریم به دو دسته یک‌قفلی (دارای تنها «بِسْمِ ٱللَّهِ») و دوقفلی (دارای «بِسْمِ ٱللَّهِ» و حروف مقطعه) تقسیم می‌شوند. سوره توبه، هرچند فاقد «بِسْمِ ٱللَّهِ» صریح است، اما حضور «ب» در «بَرَآءَةٌ» نشان‌دهنده حکم و نور این حرف است.

درنگ: سوره‌های دوقفلی به دلیل پیچیدگی بیشتر، فهم دشوارتری دارند، اما سوره توبه با حضور غیرمستقیم «بِسْمِ ٱللَّهِ» رحمت الهی را متجلی می‌سازد.

تحلیل آیات

آیه: بَرَآءَةٌ مِّنَ ٱللَّهِ وَرَسُولِهِ (توبه: ۱)
ترجمه: برائتی است از جانب خداوند و پیامبرش.

آیه: ثُمَّ أَنزَلَ ٱلسَّكِينَةَ فِى قُلُوبِ ٱلَّذِينَ ءَامَنُوا (توبه: ۲۶)
ترجمه: سپس آرامش را در دل‌های کسانی که ایمان آورده بودند فرو فرستاد.

آیه: قُلْ حَسْبِىَ ٱللَّهُ لَآ إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ ۖ عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ ۖ وَهُوَ رَبُّ ٱلْعَرْشِ ٱلْعَظِيمِ (توبه: ۱۲۹)
ترجمه: بگو خداوند مرا بس است، هیچ معبودی جز او نیست، بر او توکل کردم و او پروردگار عرش عظیم است.

سوره توبه، با آغاز با «بَرَآءَةٌ»، حضور غیرمستقیم «بِسْمِ ٱللَّهِ» را نشان می‌دهد. آیات سکنه و توکل، رحمت و کفایت الهی را متجلی می‌سازند، که جایگزین «بِسْمِ ٱللَّهِ» صریح شده است.

نتیجه‌گیری بخش

تمایز سوره‌های یک‌قفلی و دوقفلی، و حضور غیرمستقیم «بِسْمِ ٱللَّهِ» در سوره توبه، پیچیدگی و عمق نظام قرآنی را نشان می‌دهد. فهم این سوره‌ها نیازمند انس و دقت در شئون الهی است.

بخش دهم: ضرورت استدلال در تفسیر و نقش علم دینی

علم دینی باید به‌گونه‌ای تربیت شود که هیچ ادعایی بدون استدلال و دلیل پذیرفته نشود. این امر به تقویت پشتوانه علمی تفسیر کمک می‌کند.

درنگ: تفسیر قرآن کریم باید مبتنی بر استدلال، آیات و روایات باشد تا از گمانه‌زنی پرهیز شود.

تحلیل و توضیح

ضرورت استدلال در تفسیر، از خلط مباحث و گمانه‌زنی‌های بی‌مبنا جلوگیری می‌کند. به‌عنوان مثال، ادعای اشتقاق حروف «بِسْمِ ٱللَّهِ» بدون استناد به منابع معتبر، از اعتبار علمی تفسیر می‌کاهد. علم دینی باید با روش‌شناسی دقیق، تفاسیر معتبر تولید کند.

نتیجه‌گیری بخش

تقویت روش‌شناسی علمی در علم دینی، کلید تولید تفاسیر معتبر و پرهیز از گمانه‌زنی است. این امر، فهم دقیق «بِسْمِ ٱللَّهِ ٱلرَّحْمَٰنِ ٱلرَّحِيمِ» را تسهیل می‌کند.

جمع‌بندی نهایی

«بِسْمِ ٱللَّهِ ٱلرَّحْمَٰنِ ٱلرَّحِيمِ»، چونان گوهری درخشان در تاج قرآن کریم، دروازه ورود به معارف بی‌کران این کتاب الهی است. اعجاز این عبارت، در دو وجه ظاهر و باطن، آشکار و پنهان، و جایگاه آن به‌عنوان مفتاح المفاتيح متجلی است. تعدد این عبارت در سوره‌ها، نه در لفظ یا معنا، بلکه در مصادیق و شئون آن است که با محتوای هر سوره هم‌خوانی دارد. قفل بودن این کلید در عصر غیبت، فهم آن را به انس و قرب معنوی وابسته می‌سازد. حروف این عبارت، هر یک حامل حکم و نوری هستند که در ترکیب، معارف الهی را آشکار می‌کنند. سوره‌های یک‌قفلی و دوقفلی، و حضور غیرمستقیم «بِسْمِ ٱللَّهِ» در سوره توبه، عمق و پویایی نظام قرآنی را نشان می‌دهند. علم دینی باید با استدلال و دقت، از گمانه‌زنی پرهیز کند تا تفاسیر معتبر تولید شود. در نهایت، فهم عمیق «بِسْمِ ٱللَّهِ ٱلرَّحْمَٰنِ ٱلرَّحِيمِ» نیازمند انس، اخلاص و تقرب به حقیقت قرآنی است، تا این کلید زرین، درهای معرفت را به روی مؤمنان بگشاید.

با نظارت صادق خادمی