در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

تفسیر 73

متن درس





تفسیر عرفانی-فلسفی آیه ششم سوره حمد: اِهْدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِيمَ

تفسیر عرفانی-فلسفی آیه ششم سوره حمد: اِهْدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِيمَ

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره، جلسه هفتادوسوم

مقدمه

آیه ششم سوره حمد، «اِهْدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِيمَ»، چونان دعایی آسمانی، انسان را به سوی مسیری معرفتی و وجودی فرا می‌خواند که در آن، سیر به سوی کمال الهی رقم می‌خورد. این آیه، با درخواست هدایت به صراط مستقیم، دو پرسش بنیادین را برمی‌انگیزد: مفهوم «مستقیم» چیست؟ و چرا هدایت به «صراط» درخواست شده و نه مقصد نهایی؟ این کتاب، با رویکردی عرفانی و فلسفی، به کاوش در این پرسش‌ها می‌پردازد و با نقد تفاسیر سنتی مبتنی بر برداشت‌های کمی، صراط مستقیم را به‌سان مسیری کیفی و وجودی بازتعریف می‌کند. مانند رودی که از سرچشمه حقیقت به سوی اقیانوس معرفت جاری است، این تفسیر، لایه‌های عمیق آیه را برای مخاطبان متخصص روشن می‌سازد.

بخش اول: نقد تفاسیر کمی از صراط مستقیم

مفهوم مستقیم: کیفی یا کمی؟

تفاسیر سنتی که «مستقیم» را به خط راست هندسی یا فاصله میان دو نقطه تعبیر کرده‌اند، از فهم عمیق این وصف ناتوان مانده‌اند. مستقیم، وصفی کیفی است که فراتر از مختصات کمی عمل می‌کند.

اِهْدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِيمَ
ما را به راه راست هدایت کن.

این آیه از سوره حمد (آیه 6)، صراط مستقیم را به‌عنوان مسیری کیفی و معرفتی معرفی می‌کند.

نقد برداشت‌های هندسی

تعبیر مستقیم به‌عنوان خط راست یا سطح هموار، مانند خط‌کشی است که سیر وجودی انسان را به قالبی مکانیکی فرومی‌کاهد. صراط مستقیم، نه خط هندسی، بلکه مسیری است که با فعل وجودی انسان هم‌خوان است.

درنگ: مستقیم، وصفی کیفی است که از قیام وجودی سرچشمه می‌گیرد و با برداشت‌های کمی سازگار نیست.

نقد هزارساله تفاسیر کمی

طی سده‌های گذشته، علم دینی به دلیل فقدان زیرساخت‌های فلسفی و علمی، به تفاسیر کمی از مستقیم گرایش یافته است. این محدودیت، مانند سایه‌ای است که نور حقیقت را کم‌فروغ کرده است.

بخش دوم: صراط مستقیم به‌مثابه مسیر کیفی

کیفی بودن سیر وجودی

صراط، سبيل، و طريق، همگی مفاهیمی کیفی‌اند که سیر وجودی موجودات را در بر می‌گیرند. این مسیرها، مانند جریانی هستند که از سرچشمه خلقت به سوی کمال الهی روانند.

ریشه‌شناسی مستقیم: قیام در برابر قعود

واژه «مستقیم» از ماده «قام یقوم» ریشه می‌گیرد که به معنای قیام و ایستادگی است. این قیام، در تقابل با قعود (نشستن) قرار دارد، اما نه به‌صورت تضاد، بلکه به‌گونه‌ای تخالف کیفی.

درنگ: مستقیم، از قیام وجودی نشأت می‌گیرد و به استواری و تعادل در سیر معرفتی اشاره دارد.

فراتر از کیفیت

صراط مستقیم، نه‌تنها کیفی، بلکه فراتر از کیفیت است و به ظهورات وجودی عالم اشاره دارد. این مسیر، مانند آیینه‌ای است که حقیقت وجود انسان را بازمی‌تاباند.

بخش سوم: صراط مستقیم و ظرف معرفت

صراط به‌مثابه ظرف معرفتی

صراط مستقیم، ظرفی معرفتی است که انسان را به قیوم (خدای پاینده) متصل می‌کند. در این ظرف، انسان و راه تعاملی دوسویه دارند.

اِهْدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِيمَ
ما را به راه راست هدایت کن.

این آیه، صراط را به‌عنوان مسیری معرفتی معرفی می‌کند که انسان را به سوی قیوم رهنمون می‌شود.

دالی دالی الهی

سیر انسان در صراط مستقیم، مانند بازی «دالی دالی» است که خداوند او را در مراحل مختلف وجودی هدایت می‌کند تا به قیوم برسد. این سیر، از نطفه تا مرگ، مانند سفری است که در هر گام، معرفتی نو می‌آفریند.

درنگ: صراط مستقیم، مسیری است که انسان را در بازی الهی هدایت به سوی قیوم پیش می‌برد.

اوليای الهی و صراط مستقیم

اولیای الهی، در صراط مستقیم، از لذت معرفتی برخوردارند که سختی‌های دنیا در برابر آن ناچیز است. این لذت، مانند گوهری است که در اعماق قلب آن‌ها می‌درخشد.

بخش چهارم: هدايت به صراط به‌جای مقصد

چرا صراط و نه مقصد؟

درخواست هدايت به صراط، به‌جای مقصد نهایی (مانند بهشت)، بر اهمیت سیر و حرکت وجودی تأکید دارد. صراط، خود هدف است، نه صرفاً وسیله‌ای برای رسیدن به مقصد.

درنگ: صراط مستقیم، نه‌تنها مسیر، بلکه خود مقصدی معرفتی است که انسان را به قیوم متصل می‌کند.

استقامت و استدامه

استقامت، به معنای طلب قیام و استمرار آن، و استدامه، به ادامه‌داری ارادی قیام اشاره دارد. این دو، مانند دو بال‌اند که انسان را در صراط مستقیم نگه می‌دارند.

بخش پنجم: ضرورت بازنگری در روش‌شناسی تفسیر

نیاز به زیرساخت‌های علمی

فقدان زیرساخت‌های علمی در علم دینی، تفاسیر را به سوی برداشت‌های سطحی سوق داده است. بازنگری در روش‌شناسی، مانند نوسازی بنایی است که پایه‌های آن فرسوده شده‌اند.

نقش علوم چندرشته‌ای

تفسیر قرآن کریم نیازمند دانش چندرشته‌ای (فلسفه، علوم اجتماعی، و علوم طبیعی) است. این دانش‌ها، مانند ابزارهایی‌اند که معرفت قرآنی را صیقل می‌دهند.

درنگ: تفسیر قرآن کریم با بهره‌گیری از علوم چندرشته‌ای، به عمق معرفتی بیشتری دست می‌یابد.

بخش ششم: صراط مستقیم و اقامه صلوة

پیوند صراط مستقیم با نماز

نماز، به‌عنوان اقامه صلوة، تجلی قیام کیفی است که انسان را در صراط مستقیم نگه می‌دارد. این اقامه، مانند ستونی است که بنای وجودی انسان را استوار می‌سازد.

أَقِمِ الصَّلَاةَ لِذِكْرِي
نماز را برای یاد من برپا دار.

این آیه از سوره طه (آیه 14)، پیوند صلوة با قیام معرفتی را نشان می‌دهد.

نماز و دوری از زور و اجبار

نماز، اگر با اجبار یا اکراه خوانده شود، از روح معرفتی تهی می‌شود. نماز خالص، مانند نسیمی است که قلب را به سوی صراط مستقیم هدایت می‌کند.

جمع‌بندی نهایی

آیه «اِهْدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِيمَ»، مانند چراغی درخشان، انسان را به سوی مسیری معرفتی و وجودی هدایت می‌کند که در آن، قیام کیفی و استواری در برابر نقصان رقم می‌خورد. صراط مستقیم، نه خط هندسی، بلکه ظرفی معرفتی است که انسان را به قیوم متصل می‌کند. نقد تفاسیر کمی، ضرورت بازنگری در روش‌شناسی تفسیر را آشکار می‌سازد. استقامت و استدامه، دو بال این سیرند که با اقامه صلوة و دوری از اجبار، انسان را در مسیر معرفت نگه می‌دارند. این تفسیر، با رویکردی فلسفی و عرفانی، ظرفیت قرآن کریم را در تولید دانش معرفتی نشان می‌دهد و محققان را به بازخوانی آن با زبانی علمی و جهانی دعوت می‌کند.

با نظارت صادق خادمی