در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

تفسیر 79

متن درس





تفسیر سوره حمد: تأملاتی در آیه «اهْدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِيمَ»

تفسیر سوره حمد: تأملاتی در آیه «اهْدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِيمَ»

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه ۷۹)

مقدمه

آیه ششم سوره حمد، «اهْدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِيمَ»، دعایی است که قلب بنده را به سوی هدایت الهی می‌گشاید و او را به راهی راستین و مصون از اعوجاج رهنمون می‌سازد. این آیه، که در جلسه هفتاد و نهم درس‌گفتارهای تفسیری (مورخ ۱۲/۵/۱۳۸۷) مورد بررسی قرار گرفته، با محوریت تمایز میان مفاهیم «صراط» و «سبيل» و نقد عبارات کتاب «تسنیم»، دریچه‌ای به سوی فهم عمیق‌تر هدایت قرآنی می‌گشاید. این نوشتار، با رویکردی علمی و نظام‌مند، محتوای درس‌گفتار را در قالبی فاخر و متناسب با محیط‌های آکادمیک بازنویسی کرده و با ادغام تحلیل‌های تکمیلی، به تبیین ابعاد لغوی، معنایی، کلامی و عرفانی این آیه مبارک می‌پردازد. ساختار متن شامل بخش‌های اصلی با عناوین و زیرعناوین تخصصی است که هر یک به جنبه‌ای از آیه پرداخته و با نتیجه‌گیری‌های روشن و جمع‌بندی نهایی، چارچوبی منسجم ارائه می‌دهد. هدف، ارائه تفسیری جامع و دقیق است که تمامی جزئیات و مفاهیم اصلی درس‌گفتار را با زبانی متین و متناسب با مخاطبان تحصیل‌کرده منتقل کند.

بخش اول: تمایز صراط و سبيل در قرآن کریم

۱.۱ صراط: راهی مصون و انعامی

درنگ: صراط، راهی یگانه، مستقیم و انعامی است که از هرگونه مخاطره و اعوجاج مصون بوده و سالک را به هدایت کامل الهی رهنمون می‌سازد.

صراط، مانند نوری درخشان در آسمان هدایت، راهی است که به‌واسطه انعام الهی، از هرگونه انحراف و دستبرد شیطان مصون است. این راه، که در آیه «اهْدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِيمَ» مورد درخواست بنده قرار گرفته، مانند پلی است که مستقیماً به سوی مقصد الهی منتهی می‌شود. برخلاف سبيل، که راهی عام و پرمخاطره است، صراط به دلیل ویژگی‌های خاص خود، مانند جاده‌ای روشن و ایمن، سالک را از وسوسه‌ها و خطرات حفظ می‌کند.

آیه: اهْدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِيمَ (الحمد: ۶)
ترجمه: ما را به راه راست هدایت فرما.

۱.۲ سبيل: راهی متنوع و پرمخاطره

درنگ: سبيل، راهی عام و متنوع است که حتی در بهترین حالت، مانند «في سبيل الله»، با مخاطرات و چالش‌ها همراه است.

سبيل، مانند جویبارهای پراکنده در دشتی وسیع، راهی است که هم مسیرهای خیر و هم مسیرهای شر را در بر می‌گیرد. حتی در مواردی که سبيل به خیر منتهی می‌شود، مانند «يُجَاهِدُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ»، با زحمات و مخاطرات همراه است. این تنوع و مخاطره، مانند امواجی است که گاه کشتی سالک را به سوی ساحل هدایت و گاه به سوی گرداب ضلالت می‌کشاند. این ویژگی، سبيل را از صراط متمایز می‌سازد که مصون از هرگونه خطر است.

۱.۳ نقد دیدگاه فرعی بودن سبيل

برخلاف آنچه در کتاب «تسنیم» (صفحه ۴۶۸) آمده که سبيل‌ها را راه‌های فرعی می‌داند که به صراط می‌پیوندند، این دیدگاه نادرست است. سبيل، مانند شاخه‌های درختی پراکنده، ذاتاً با صراط متفاوت است و نه به آن می‌پیوندد و نه فرعی از آن محسوب می‌شود. صراط، راهی خاص و یگانه است، در حالی که سبيل‌ها، چه خیر و چه شر، از تنوع و مخاطره برخوردارند.

۱.۴ مصونیت صراط از نفوذ شیطان

درنگ: در صراط، شیطان نمی‌تواند نفوذ کند و سالک از وسوسه‌ها مصون است، اما در سبيل، حتی در مسیر خیر، شیطان می‌تواند دخالت کند.

صراط، مانند دژی استوار، از نفوذ شیطان مصون است. این مصونیت، مانند سپری است که سالک را در برابر وسوسه‌ها حفظ می‌کند. قرآن کریم این حقیقت را تأیید می‌کند:

آیه: قَالَ فَبِعِزَّتِكَ لَأُغْوِيَنَّهُمْ أَجْمَعِينَ * إِلَّا عِبَادَكَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصِينَ (ص: ۸۲-۸۳)
ترجمه: گفت: به عزت تو سوگند که همه را گمراه می‌کنم، جز بندگان خالص‌شده‌ات.

در مقابل، سبيل، حتی در مسیر خیر، مانند جاده‌ای است که شیطان می‌تواند در آن نفوذ کند و سالک را به چالش بکشد.

۱.۵ نتیجه‌گیری بخش اول

صراط و سبيل، مانند دو مسیر متمایز در نقشه هستی، هر یک ویژگی‌های خاص خود را دارند. صراط، مانند ستاره‌ای ثابت، راهی مستقیم و مصون از مخاطره است که به هدایت کامل الهی منتهی می‌شود. سبيل، مانند جویبارهای پراکنده، راهی متنوع و پرمخاطره است که حتی در مسیر خیر، چالش‌هایی به همراه دارد. این تمایز، بنده را به تأمل در دعای «اهْدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِيمَ» دعوت می‌کند تا از مسیرهای پراکنده سبيل به سوی صراط مستقیم هدایت یابد.

بخش دوم: نقد مفهوم لقاء مهر در تسنیم

۲.۱ نقد تعبیر «لقاء مهر رب العالمین»

درنگ: تعبیر «لقاء مهر رب العالمین» در کتاب تسنیم، به دلیل غیرفنی بودن و فقدان مبنای قرآنی، نادرست است. لقا به ذات الهی مربوط است و مهر صفتی است که به ذات نسبت داده نمی‌شود.

کتاب «تسنیم» در صفحات ۴۵۸ و ۴۶۷، مقصد سلوک انسان را «لقاء مهر رب العالمین» معرفی کرده و بیان می‌دارد که انسان، به‌عنوان موجودی پویا و سالک، برای رسیدن به این مقصد نیازمند صراطی مصون از اعوجاج و دستبرد اهریمن است. این تعبیر، مانند گلی مصنوعی در باغ معرفت، فاقد ریشه قرآنی است. لقا، به معنای ملاقات با ذات الهی، از اسمای ذاتی است، در حالی که «رب» از اسمای فعلی است و «مهر» صفتی است که به ذات نسبت داده نمی‌شود. این ترکیب، مانند نقاشی‌ای است که با رنگ‌های قرآنی همخوانی ندارد.

آیه: يَوْمَ يَلْقَوْنَهُ (يونس: ۱۵)
ترجمه: روزی که او را ملاقات می‌کنند.

۲.۲ لقا در قرآن کریم

لقا در قرآن کریم، مانند گوهری در صدف آیات، در حدود بیست مورد به ملاقات با ذات الهی اشاره دارد. این لقا، که به اسمای ذاتی مربوط است، فراتر از «رب العالمین» است که به پروردگاری و فعل الهی اشاره دارد. تعبیر «لقاء مهر»، مانند افزودن شاخه‌ای غیرطبیعی به درخت حقیقت، فاقد مبنای قرآنی است و نمی‌تواند معنای لقا را به‌درستی منتقل کند.

۲.۳ نقد لقاء مطهر در مسیحیت

در مسیحیت، لقاء مطهر به معنای ملاقات با خداوند در حالت مصونیت از گناه است. این مفهوم، مانند جویباری است که به پاکی و طهارت اشاره دارد، اما با «لقاء مهر» متفاوت است. قرآن کریم از لقا به‌عنوان ملاقات با پروردگار سخن می‌گوید، اما آن را با صفت «مهر» همراه نمی‌کند، گویی این صفت، مانند لباسی نامناسب، با حقیقت لقا همخوانی ندارد.

۲.۴ نتیجه‌گیری بخش دوم

نقد تعبیر «لقاء مهر رب العالمین»، مانند بادبزنی است که غبار ابهام را از چهره حقیقت قرآنی می‌زداید. لقا، به‌عنوان ملاقات با ذات الهی، از اسمای ذاتی است و با صفت «مهر» یا عنوان «رب العالمین» ترکیب نمی‌شود. این نقد، مانند چراغی است که مسیر تفسیر دقیق قرآنی را روشن می‌کند و بر ضرورت پرهیز از تعابیر غیرفنی تأکید دارد.

بخش سوم: تمایز سالک و راجل در سلوک عرفانی

۳.۱ مفهوم سالک و راجل

درنگ: سالک، در اصطلاح عرفانی، کسی است که با توجه خاص در مسیر سلوک گام برمی‌دارد، در حالی که راجل به مردم عادی اطلاق می‌شود که فاقد این توجه‌اند.

در اصطلاح عرفانی، سالک مانند پرنده‌ای است که با بال‌های توجه و معرفت در آسمان سلوک پرواز می‌کند، در حالی که راجل، مانند راهرویی پیاده، در مسیرهای عادی زندگی گام برمی‌دارد. این تمایز، مانند تفاوت میان ستاره‌ای درخشان و خاک زمین، نشان‌دهنده مراتب مختلف در مسیر هدایت است. با این حال، دعای «اهْدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِيمَ» عمومیت دارد و همه انسان‌ها، اعم از سالک و راجل، را به سوی صراط مستقیم دعوت می‌کند.

۳.۲ عمومیت دعای اهدنا

دعای «اهْدِنَا»، مانند دری است که برای همه انسان‌ها گشوده است. این دعا، مانند نوری است که هم سالک با توجه خاص و هم راجل عادی را به سوی صراط مستقیم هدایت می‌کند. این عمومیت، مانند اقیانوسی است که همه جویبارهای انسانی را در خود جای می‌دهد.

۳.۳ نتیجه‌گیری بخش سوم

تمایز سالک و راجل، مانند دو سوی یک سکه، مراتب مختلف در سلوک انسانی را نشان می‌دهد. با این حال، دعای «اهْدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِيمَ»، مانند چتری است که همه انسان‌ها را در بر می‌گیرد و آنها را به سوی هدایت الهی دعوت می‌کند. این عمومیت، بنده را به تأمل در جایگاه خود در مسیر سلوک دعوت می‌کند.

بخش چهارم: نفی غایت نهایی در سلوک الهی

۴.۱ سلوک بی‌پایان

درنگ: در سلوک الهی، غایت و نهایت به معنای توقف وجود ندارد؛ سلوک فرآیندی بی‌پایان است که سالک را به حرکت مداوم دعوت می‌کند.

برخلاف دیدگاه «تسنیم» که لقاء مهر را غایت سلوک می‌داند، سلوک الهی مانند رودی است که هرگز به ساحل توقف نمی‌رسد. هرچه سالک پیش می‌رود، باید به حرکت ادامه دهد، گویی کمال الهی، مانند افقی است که با هر گام، دورتر می‌شود. این دیدگاه، مانند نغمه‌ای است که از بی‌نهایت بودن کمال الهی سخن می‌گوید.

۴.۲ نقد تعبیر لقاء مهر

تعبیر «لقاء مهر رب العالمین»، مانند گلی بی‌ریشه، فاقد مبنای قرآنی است. این تعبیر، که به داستان‌های عامیانه مانند «کچل و زلفی» تشبیه شده، از دقت فنی و عرفانی فاصله دارد. سلوک الهی، مانند سفری است که مقصد آن نه توقف، بلکه استمرار در حرکت به سوی ذات بی‌نهایت الهی است.

۴.۳ نتیجه‌گیری بخش چهارم

سلوک الهی، مانند اقیانوسی بی‌کران، هیچ غایت و پایانی ندارد. نقد تعبیر «لقاء مهر»، مانند بادبزنی است که غبار تعابیر غیرقرآنی را می‌زداید و بر استمرار حرکت در مسیر صراط تأکید می‌کند. این بخش، بنده را به تأمل در بی‌نهایت بودن هدایت الهی دعوت می‌کند.

بخش پنجم: تحلیل آیات مرتبط با صراط و سبيل

۵.۱ آیه سوره عنکبوت و سبلنا

درنگ: آیه «وَالَّذِينَ جَاهَدُوا فِينَا لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنَا» (عنکبوت: ۶۹) به سبيل‌های خوب الهی (سبلنا) اشاره دارد که ممدوح‌اند.

آیه سوره عنکبوت، مانند چراغی است که مسیر سبيل‌های خوب الهی را روشن می‌کند. این سبيل‌ها، که به هدایت الهی منتهی می‌شوند، مانند جویبارهایی هستند که از سرچشمه رحمت الهی جاری می‌شوند.

آیه: وَالَّذِينَ جَاهَدُوا فِينَا لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنَا (العنكبوت: ۶۹)
ترجمه: و کسانی که در راه ما کوشیدند، به‌یقین آنها را به راه‌هایمان هدایت می‌کنیم.

۵.۲ آیه سوره انعام و السبل

درنگ: آیه «وَأَنَّ هَٰذَا صِرَاطِي مُسْتَقِيمًا فَاتَّبِعُوهُ وَلَا تَتَّبِعُوا السُّبُلَ» (انعام: ۱۵۳) از پیروی سبيل‌های انحرافی نهی می‌کند.

آیه سوره انعام، مانند تابلویی است که صراط مستقیم را از سبيل‌های انحرافی متمایز می‌کند. این سبيل‌ها، که به ضلالت منتهی می‌شوند، مانند شاخه‌های پراکنده‌ای هستند که سالک را از مسیر اصلی دور می‌کنند.

آیه: وَأَنَّ هَٰذَا صِرَاطِي مُسْتَقِيمًا فَاتَّبِعُوهُ وَلَا تَتَّبِعُوا السُّبُلَ (الأنعام: ۱۵۳)
ترجمه: و این است راه راست من، پس آن را پیروی کنید و از راه‌های پراکنده پیروی نکنید.

۵.۳ عدم منافات میان آیات

میان آیات سوره عنکبوت و انعام هیچ منافاتی وجود ندارد. سبلنا در سوره عنکبوت به راه‌های خوب الهی اشاره دارد، در حالی که السبل در سوره انعام به مسیرهای انحرافی دلالت می‌کند. این قرینه‌ها، مانند کلیدهایی هستند که معنای دقیق آیات را می‌گشایند و انسجام قرآنی را نشان می‌دهند.

۵.۴ تأیید و نقد عبارات تسنیم

در صفحه ۴۶۳ کتاب «تسنیم»، بیان شده که خداوند از راهیان سبلنا لحظه به لحظه دستگیری می‌کند. این عبارت، مانند نسیمی است که با معنای قرآنی سبلنا همخوانی دارد. اما در صفحه ۴۶۵، ادعا شده که جز راهی که به خدای رحمان می‌رسد، همه سبيل‌ها به گمراهی و خدای منتقم منتهی می‌شوند. این دیدگاه، اگرچه با سبيل‌های انحرافی همخوانی دارد، اما نادیده گرفتن سبيل‌های خوب، مانند نادیده گرفتن نیمی از حقیقت است.

آیه: فَاهْدُوهُمْ إِلَىٰ صِرَاطِ الْجَحِيمِ (الصافات: ۲۳)
ترجمه: پس آنها را به سوی راه جهنم هدایت کنید.

۵.۵ نتیجه‌گیری بخش پنجم

تحلیل آیات مرتبط با صراط و سبيل، مانند نقشه‌ای است که مسیرهای هدایت و ضلالت را روشن می‌کند. سبلنا، مانند جویبارهای رحمت، به هدایت الهی منتهی می‌شود، در حالی که السبل، مانند شاخه‌های پراکنده، به گمراهی می‌انجامد. این تحلیل، مانند چراغی است که انسجام قرآنی را نشان می‌دهد و بنده را به پیروی از صراط مستقیم دعوت می‌کند.

بخش ششم: صراطی‌ها و سبیلی‌ها در برزخ

۶.۱ تفاوت صراطی‌ها و سبیلی‌ها

درنگ: در عالم برزخ، سبیلی‌ها با مخاطرات مواجه‌اند، اما صراطی‌ها از این مخاطرات مصون‌اند.

در عالم برزخ، صراطی‌ها مانند پرندگانی هستند که در آسمانی آرام پرواز می‌کنند، در حالی که سبیلی‌ها، چه در مسیر خیر و چه شر، مانند راهروان در جاده‌ای پرمخاطره گام برمی‌دارند. این تفاوت، مانند تمایز میان نوری ثابت و سایه‌روشن‌های متغیر، نشان‌دهنده مصونیت صراط از چالش‌های برزخی است.

آیه: لَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ (البقرة: ۶۲)
ترجمه: نه ترسی بر آنها است و نه اندوهگین می‌شوند.

۶.۲ عدالت الهی و علل هدایت

تفاوت میان صراطی‌ها و سبیلی‌ها، مانند تقسیم عادلانه سهمی است که بر اساس حکمت الهی و علل پیچیده‌ای مانند نطفه، محیط و دعای اجداد شکل گرفته است. این عدالت، مانند ترازویی است که هر کس را به قدر اعمال و شرایطش می‌سنجد. مثال آن، مانند پدری است که به یکی از فرزندانش مبلغی می‌دهد، اما دیگران نیز سهم خود را مطالبه می‌کنند، گویی هر کس به قدر دعا و عملش سهمی از هدایت دریافت می‌کند.

۶.۳ نتیجه‌گیری بخش ششم

در برزخ، صراطی‌ها مانند ستارگانی در آسمان هدایت می‌درخشند، در حالی که سبیلی‌ها در مسیرهای پرمخاطره گام برمی‌دارند. عدالت الهی، مانند نوری است که این تفاوت‌ها را بر اساس علل و اسباب روشن می‌کند. این بخش، بنده را به تأمل در جایگاه خود در مسیر صراط یا سبيل دعوت می‌کند.

جمع‌بندی نهایی

تفسیر آیه «اهْدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِيمَ»، مانند سفری است به سوی سرچشمه هدایت الهی. این آیه، با تأکید بر تمایز صراط و سبيل، بنده را به سوی راهی مستقیم و مصون از مخاطره دعوت می‌کند. صراط، مانند پلی روشن، سالک را به هدایت کامل الهی می‌رساند، در حالی که سبيل، مانند جویبارهای پراکنده، با تنوع و مخاطره همراه است. نقد تعابیر غیرقرآنی مانند «لقاء مهر رب العالمین» و دیدگاه‌های نادرست «تسنیم»، مانند بادبزنی است که غبار ابهام را از چهره حقیقت می‌زداید. تحلیل آیات مرتبط، مانند سوره عنکبوت و انعام، انسجام قرآنی را نشان می‌دهد که سبيل‌های خوب و بد را با قرینه‌های روشن متمایز می‌کند. تفاوت صراطی‌ها و سبیلی‌ها در برزخ، مانند نقشه‌ای است که مسیرهای هدایت و ضلالت را ترسیم می‌کند. این تفسیر، بنده را به تأمل در دعای «اهْدِنَا» و تلاش برای پیمودن صراط مستقیم دعوت می‌کند تا از مخاطرات سبيل‌ها مصون بماند و به سوی کمال الهی گام بردارد.

دعا: اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ

با نظارت صادق خادمی