در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

تفسیر 88

متن درس

 

تفسیر فراز «صِرَاطَ الَّذِينَ أَنْعَمْتَ عَلَيْهِمْ» در سوره حمد: کاوشی در محبّیت و محبوبیت

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره، جلسه هشتادوهشتم (18/6/1387)

مقدمه

آیه ﴿صِرَاطَ الَّذِينَ أَنْعَمْتَ عَلَيْهِمْ غَيْرِ الْمَغْضُوبِ عَلَيْهِمْ وَلَا الضَّالِّينَ﴾، در سوره حمد، چونان نگینی درخشان، راه هدایت‌شدگان را در برابر راه مغضوبان و گمراهان قرار می‌دهد. این فراز، با تبیین جایگاه کسانی که مشمول نعمت الهی‌اند، به کاوشی عمیق در اوصاف محبّیت و محبوبیت دعوت می‌کند. این تفسیر، با رویکردی فلسفی، عرفانی و دینی، محبّیت و محبوبیت را به‌عنوان اوصافی فراگیر در نظام خلقت بررسی می‌کند. با نگاهی نظام‌مند به معقولات ثانی فلسفی و پیوند آن با هدایت الهی، این نوشتار مخاطبان تحصیل‌کرده را به سفری معرفتی در فهم صراط هدایت فرا می‌خواند، تا چونان سالکانی در مسیر حقیقت، به عمق حکمت الهی دست یابند.

بخش اول: محبّیت و محبوبیت به‌عنوان اوصاف وجودی

محبّیت و محبوبیت در چارچوب معقول ثانی فلسفی

محبّیت (دوست‌دار بودن) و محبوبیت (دوست‌داشتنی بودن) اوصافی‌اند که در فلسفه اسلامی به‌عنوان معقولات ثانی فلسفی شناخته می‌شوند. این اوصاف، در ذهن تصور می‌شوند، اما اتصافشان در خارج است، به این معنا که به موجودی خاص نسبت داده می‌شوند و به‌صورت مستقل وجود ندارند.

﴿صِرَاطَ الَّذِينَ أَنْعَمْتَ عَلَيْهِمْ غَيْرِ الْمَغْضُوبِ عَلَيْهِمْ وَلَا الضَّالِّينَ﴾
راه کسانی که بر آنها نعمت ارزانی داشتی، نه راه خشم‌شدگان و نه گمراهان.

درنگ: محبّیت و محبوبیت، اوصافی از نوع معقول ثانی فلسفی‌اند که در خارج به موجودات متصل می‌شوند و به‌صورت مستقل وجود ندارند.

تمایز معقول ثانی فلسفی و منطقی

معقول ثانی فلسفی، مانند محبّیت و محبوبیت، در خارج اتصاف دارد، درحالی‌که معقول ثانی منطقی (مانند کلیت) هم عروض و هم اتصافش در ذهن است. برای مثال، نمی‌توان «کلیت» را در خارج یافت، اما «زیبایی» یا «محبوبیت» به موجودی خاص (مانند انسان یا گل) نسبت داده می‌شود.

درنگ: محبّیت و محبوبیت، برخلاف معقول ثانی منطقی، در خارج اتصاف دارند و به موجودات خاص نسبت داده می‌شوند.

ذاتی یا عرضی بودن اوصاف

محبّیت و محبوبیت می‌توانند اوصاف ذاتی (توصیف‌کننده ذات موجود) یا عرضی (ناشی از آثار و نتایج موجود) باشند. برای مثال، کسی که ذاتاً دوست‌دار است، محبّیت ذاتی دارد، درحالی‌که محبوبیت ممکن است به دلیل ویژگی‌های ظاهری یا رفتاری به او نسبت داده شود.

درنگ: محبّیت و محبوبیت می‌توانند اوصاف ذاتی یا عرضی باشند که به ذات یا آثار یک موجود نسبت داده می‌شوند.

بخش دوم: گستردگی و شمول محبّیت و محبوبیت

شمول اوصاف در همه موجودات

محبّیت و محبوبیت، اوصافی فراگیرند که نه تنها به انسان، بلکه به همه موجودات، از حیوانات و گیاهان تا اشیاء، تعلق می‌گیرند. حتی اجزای یک موجود، مانند چشم انسان یا رنگ یک گل، می‌توانند وصف محبّیت یا محبوبیت داشته باشند.

﴿فَتَبَارَكَ اللَّهُ أَحْسَنُ الْخَالِقِينَ﴾
پس تبارک الله، نیکوترین آفرینندگان.

این آیه (سوره مؤمنون: 14) بر توزیع عادلانه اوصاف در نظام خلقت تأکید دارد.

درنگ: محبّیت و محبوبیت، اوصافی عام‌اند که همه موجودات، حتی در مراتب پست‌تر، را در بر می‌گیرند.

تفاوت مراتب در اوصاف

موجودات در مراتب محبّیت و محبوبیت متفاوت‌اند، اما هیچ موجودی کاملاً فاقد این اوصاف نیست. این تفاوت، ناشی از تنوع در خلقت و حکمت الهی است که هر موجود را به جایگاه خاص خود هدایت می‌کند.

درنگ: تفاوت در مراتب محبّیت و محبوبیت، نشان‌دهنده حکمت الهی در تنوع خلقت است.

عدم تکرار و یکتایی موجودات

هیچ دو موجودی در عالم کاملاً مشابه نیستند. این یکتایی، در اوصاف محبّیت و محبوبیت نیز دیده می‌شود، به‌گونه‌ای که هر موجود جایگاه ویژه‌ای در نظام خلقت دارد.

﴿لَا تَفَاوُتَ فِي خَلْقِ الرَّحْمَنِ﴾
در آفرینش رحمان هیچ تبعیضی نیست.

این آیه (سوره ملک: 3) بر یکتایی و نظم عادلانه در خلقت تأکید دارد.

درنگ: یکتایی موجودات در اوصاف محبّیت و محبوبیت، حکمت الهی در خلقت را نشان می‌دهد.

بخش سوم: چالش‌های تشخیص محبّیت و محبوبیت

نیاز به معرفت عمیق

شناسایی محب و محبوب نیازمند معرفت عمیق و تخصص است، مشابه تشخیص زیبایی یا کیفیت صدا. این تشخیص، به درک جایگاه هر موجود در نظام خلقت کمک می‌کند.

درنگ: تشخیص محبّیت و محبوبیت، نیازمند معرفتی عمیق و شهودی است.

تفاوت زحمت و بی‌زحمتی

محبّیت اغلب با تلاش و کوشش همراه است، درحالی‌که محبوبیت معمولاً بدون زحمت ظاهر می‌شود. برای مثال، یک کارگر ممکن است با تلاش محب باشد، اما یک شخص محبوب ممکن است بدون کوشش خاص، مورد توجه قرار گیرد.

درنگ: محبّیت با زحمت و محبوبیت با بی‌زحمتی متمایز می‌شود، اما هر دو از لطف الهی‌اند.

بخش چهارم: محبّیت و محبوبیت در نظام خلقت

عدالت الهی و لطف خداوند

محبّیت و محبوبیت، چه آشکار و چه پنهان، از لطف الهی سرچشمه می‌گیرند. خداوند به هر موجود آنچه سزاوار اوست عطا کرده و هیچ‌چیز در نظام خلقت هدر نمی‌رود.

﴿كُلٌّ مُيَسَّرٌ لِمَا خُلِقَ لَهُ﴾
هر چیز برای آنچه آفریده شده، آماده شده است.

این حدیث بر عدالت الهی در توزیع اوصاف تأکید دارد.

درنگ: محبّیت و محبوبیت، جلوه‌ای از لطف و عدالت الهی‌اند که در نظام خلقت توزیع شده‌اند.

عدم هدررفت در خلقت

حتی رگه‌های پنهان محبّیت و محبوبیت در آینده ممکن است بروز یابد. برای مثال، فردی که به ظاهر فاقد این اوصاف است، ممکن است فرزندی با محبّیت و محبوبیت والا پدید آورد.

درنگ: هیچ‌چیز در نظام خلقت هدر نمی‌رود و رگه‌های پنهان محبّیت و محبوبیت نیز ارزشمندند.

بخش پنجم: فلسفه دینی و وحدت مکانیک عالم

وحدت مکانیک عالم

مکانیک عالم از منظر مؤمن و کافر یکسان است و تفاوت تنها در نام‌گذاری (خدا یا طبیعت) است. این وحدت، نشان‌دهنده نظم الهی حاکم بر هستی است که فراتر از اختلافات ظاهری عمل می‌کند.

درنگ: مکانیک عالم، وحدتی الهی دارد که از منظر مؤمن و کافر یکسان است.

فطری بودن دین

دین در فطرت انسان‌ها نهفته است و تفاوت در بیان (مانند نام‌گذاری خدا یا طبیعت) به وحدت حقیقت خللی وارد نمی‌کند. این دیدگاه، بر فطری بودن هدایت و محبّیت تأکید دارد.

درنگ: دین، فطری است و تفاوت در بیان، به وحدت حقیقت لطمه‌ای نمی‌زند.

بخش ششم: کاربرد معرفت محبّین و محبوبین

هدایت به جایگاه مناسب

شناخت محبّین و محبوبین، مشابه تست استعداد، به هدایت افراد به جایگاه مناسب کمک می‌کند. برای مثال، فردی با استعداد خاص، اگر در جای مناسب قرار گیرد، خیرات ایجاد می‌کند، اما در جای نادرست ممکن است آسیب‌زا شود.

درنگ: شناخت محبّیت و محبوبیت، به هدایت افراد به جایگاه مناسب و ایجاد خیرات کمک می‌کند.

نقش اولیای خدا

اولیای خدا، به دلیل صبوری و قوامی که خداوند به آنها عطا کرده، در برابر سختی‌ها و بلایا پایداری می‌کنند و به صراط مستقیم هدایت می‌شوند. این پایداری، آنها را از دیگران متمایز می‌کند.

درنگ: اولیای خدا، با صبوری و قوام الهی، در صراط مستقیم پایدار می‌مانند.

جمع‌بندی نهایی

تفسیر آیه ﴿صِرَاطَ الَّذِينَ أَنْعَمْتَ عَلَيْهِمْ غَيْرِ الْمَغْضُوبِ عَلَيْهِمْ وَلَا الضَّالِّينَ﴾، با تبیین اوصاف محبّیت و محبوبیت، نوری بر صراط هدایت‌شدگان می‌افکند. این اوصاف، به‌عنوان معقولات ثانی فلسفی، در همه موجودات ظهور دارند و به ذات یا آثار آنها نسبت داده می‌شوند. شمول این اوصاف، از انسان تا اشیاء، نشان‌دهنده حکمت و عدالت الهی در خلقت است. یکتایی موجودات، عدم هدررفت در نظام خلقت، و نقش معرفت در تشخیص این اوصاف، همگی بر نظم عادلانه و معرفتی عالم تأکید دارند.

مکانیک واحد عالم و فطری بودن دین، وحدت حقیقت را در برابر اختلافات ظاهری برجسته می‌سازد. شناخت محبّین و محبوبین، به هدایت افراد به جایگاه مناسب کمک می‌کند، مشابه تست استعداد که خیرات را به دنبال دارد. اولیای خدا، با صبوری و قوام الهی، الگویی برای سلوک در صراط مستقیم‌اند. این تفسیر، با پیوند مفاهیم قرآنی، فلسفی و عرفانی، چارچوبی جامع برای فهم صراط هدایت‌شدگان ارائه می‌دهد و سالکان را به تأملی عمیق در حکمت الهی دعوت می‌کند.

با نظارت صادق خادمی