در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

تفسیر 98

متن درس

 

تفسیر آیه «غَيْرِ الْمَغْضُوبِ عَلَيْهِمْ وَلَا الضَّالِّينَ» در سوره فاتحه: تحلیلی توحیدی و فلسفی

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه ۹۸)

مقدمه

آیه شریفه «غَيْرِ الْمَغْضُوبِ عَلَيْهِمْ وَلَا الضَّالِّينَ» (سوره فاتحه، آیه ۷)، به‌عنوان بخش پایانی دعای هدایت در سوره فاتحه، مرزهای صراط مستقیم را با اشاره به دو گروه مغضوبین و ضالین مشخص می‌کند. این تفسیر، برگرفته از درس‌گفتار شماره ۹۸ (تاریخ ۷/۷/۱۳۸۷)، با رویکردی توحیدی و فلسفی، به تحلیل مفاهیم هدایت، ضلالت و غضب الهی پرداخته و با بهره‌گیری از تحلیل‌های بلاغی، کلامی و لغوی، جایگاه این مفاهیم را در نظام قرآنی تبیین می‌نماید. با تأکید بر خودبسندگی قرآن کریم و پرهیز از برداشت‌های خشن و غیرعلمی، این اثر تمامی جزئیات فایل‌های اصلی را در قالبی علمی و نظام‌مند ارائه کرده و با تمثیلات فاخر، محتوایی جذاب برای مخاطبان تحصیل‌کرده فراهم می‌آورد.

بخش اول: جایگاه بلاغی و معنایی «غَيْرِ الْمَغْضُوبِ عَلَيْهِمْ وَلَا الضَّالِّينَ»

ظرف بیانی آیه

آیه «غَيْرِ الْمَغْضُوبِ عَلَيْهِمْ وَلَا الضَّالِّينَ» به‌عنوان ظرف بیانی، نقش تکمیلی و توضیحی نسبت به «صِرَاطَ الَّذِينَ أَنْعَمْتَ عَلَيْهِمْ» دارد. این فراز، با تعیین حدود صراط مستقیم، مسیرهای انحرافی (مغضوبین و ضالین) را از آن متمایز می‌کند.

آیه مورد بحث:
غَيْرِ الْمَغْضُوبِ عَلَيْهِمْ وَلَا الضَّالِّينَ
ترجمه: نه راه کسانی که بر آنان خشم گرفته شده و نه گمراهان.
درنگ: ظرف بیانی آیه، مانند خط‌کشی دقیق، مرزهای صراط مستقیم را از مسیرهای انحرافی جدا می‌سازد.

از منظر نحوی، «غَيْرِ» نقش نفي جنس را ایفا کرده و مغضوبین و ضالین را به‌عنوان دو گروه متمایز از انعام‌یافتگان معرفی می‌کند.

صفت یا بدل بودن «صِرَاطَ الَّذِينَ أَنْعَمْتَ عَلَيْهِمْ»

عبارت «صِرَاطَ الَّذِينَ أَنْعَمْتَ عَلَيْهِمْ» به‌عنوان صفت یا بدل بیانی برای «الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِيمَ» عمل کرده و مفهوم آن را با اشاره به مصادیق انعام‌یافتگان تبیین می‌کند.

درنگ: صراط انعام‌یافتگان، مانند نوری هدایتگر، مفهوم صراط مستقیم را در قالبی ملموس آشکار می‌سازد.

این ساختار بلاغی، صراط مستقیم را از حالت انتزاعی به مفهومی متعین تبدیل می‌کند.

بخش دوم: تحلیل لغوی و معنایی غضب و ضلالت

معنای لغوی غضب

واژه «غضب» از ماده «غ-ض-ب» به معنای شدت و سختی است، مانند «الصخرة السلبة» (سنگ سخت) یا «الحية العظيمة» (مار بزرگ و خبیث). غضب، وصفی متعدی است که از چیزی به چیز دیگر منتقل می‌شود (مثلاً غضب زید بر عمرو).

درنگ: غضب، مانند آتشی سوزان، شدت و تأثیر عمیقی بر متعلق خود دارد.

این تعریف، غضب را به‌عنوان وصفی شدید و نادر معرفی می‌کند که در قرآن کریم با دقت به کار رفته است.

معنای ضلالت

ضلالت، وصف خلقی و لازم است که به معنای گمراهی ناشی از خطای انسانی بوده و با نادانی یا جهل ساده همراه است.

درنگ: ضلالت، مانند گم شدن در بیابانی بی‌انتها، نتیجه نادانی و سوء اختیار انسان است.

تمایز غضب و ضلالت

غضب و ضلالت متساوی نیستند. هر مغضوبی ضال است، اما هر ضالی مغضوب نیست. ضلالت عام‌تر و فراوان‌تر است، در حالی که غضب الهی وصفی متعدی و نادر بوده و به گناهان بزرگ و عمدی محدود می‌شود.

درنگ: ضلالت، مانند سایه‌ای گسترده، بسیاری را در بر می‌گیرد، اما غضب، چون تیری نادر، تنها به خطاکاران بزرگ اصابت می‌کند.

این تمایز، از منظر منطقی، ضلالت را موجبه جزئیه نسبت به غضب قرار می‌دهد.

اضلال در برابر ضلالت

اضلال (گمراه کردن) وصفی متعدی و عمدی است که با علم یا جهل مرکب همراه است، در حالی که ضلالت ناشی از نادانی است.

درنگ: اضلال، مانند هدایت عمدی به سوی تاریکی، از ضلالت نادانانه متمایز است.

بخش سوم: هدايت الهی و اقتضائات وجودی

هدایت اقتضایی الهی

هدایت الهی اقتضایی است و شامل فراهم کردن ابزارهای وجودی (عقل، اختیار، امکانات) برای انسان است. نتیجه هدایت به اختیار انسان بستگی دارد.

درنگ: هدایت الهی، مانند بذری در خاک وجود، با اختیار انسان به ثمر می‌نشیند.

جبر و اختیار

هدایت الهی جبری نیست و انسان با اراده خود شاکر یا کفور می‌شود. هدایت بد، نتیجه سوء اختیار انسان است، نه اراده مستقیم خداوند.

درنگ: اختیار انسان، مانند کلیدی زرین، سرنوشت او را در مسیر هدایت یا ضلالت رقم می‌زند.

هدایت خوب و بد

هدایت بد، نتیجه انتخاب نادرست انسان است و اقتضائات الهی تنها زمینه‌ساز انتخاب او هستند.

درنگ: هدایت بد، مانند انعکاسی در آینه، نتیجه سوء اختیار انسان است، نه اراده الهی.

بخش چهارم: تحلیل کمی و کیفی غضب و ضلالت در قرآن کریم

کمیت غضب در قرآن

غضب الهی در قرآن کریم بسیار محدود (حدود بیست مورد) است و عمدتاً به آخرت یا ائمه کفر (مانند فرعون) اختصاص دارد.

درنگ: غضب الهی، مانند جرقه‌ای نادر، تنها در موارد استثنایی و خطاهای بزرگ شعله‌ور می‌شود.

کمیت و کیفیت ضلالت

ضلالت در قرآن کریم فراوان‌تر است و کیفیتی پایین‌تر از غضب دارد، زیرا به خطاهای روزمره و نادانی‌های انسانی مرتبط است.

درنگ: ضلالت، مانند گرد و غباری پراکنده، در زندگی روزمره انسان‌ها پراکنده است، اما غضب، چون طوفانی نادر، محدود است.

بخش پنجم: نقد برداشت‌های خشن و تأکید بر رحمت‌محوری

نقد برداشت‌های خشن از دین

برداشت‌های خشن از دین، ریشه در فرهنگ‌های سلطنتی و غیراسلامی دارد. اسلام بر رحمت و متانت تأکید دارد.

درنگ: برداشت‌های خشن، مانند سایه‌ای تاریک، حقیقت رحمانی اسلام را پنهان می‌کنند.

این نقد، بر ضرورت بازنگری در روش‌های تفسیری غیرعلمی در علم دینی تأکید دارد.

سبقت رحمت بر غضب

رحمت الهی بر غضب سبقت دارد و غضب از اسماء ثانوی است که تنها در پاسخ به خطاهای بزرگ رخ می‌دهد.

درنگ: رحمت الهی، مانند اقیانوسی بی‌کران، غضب را در خود فرو می‌برد.

بخش ششم: جهان‌بینی توحیدی و جایگاه اقتضائات الهی

جهان‌بینی توحیدی

تمام افعال انسان در بستر اقتضائات الهی (علم و قدرت خداوند) رخ می‌دهد و هیچ فعلی خارج از این نظام نیست.

درنگ: جهان‌بینی توحیدی، مانند بستری استوار، تمامی افعال انسانی را در نظام الهی جای می‌دهد.

اقتضائات و ضلالت

ضلالت و غضب در بستر اقتضائات الهی رخ می‌دهند، اما نتیجه به اختیار انسان بستگی دارد.

درنگ: اقتضائات الهی، مانند زمینی حاصلخیز، بستر انتخاب انسان را فراهم می‌کنند، اما میوه آن به اختیار اوست.

بخش هفتم: جایگاه انعام‌یافتگان در برابر مغضوبین و ضالین

تمایز انعام‌یافتگان

انعام‌یافتگان در صراط مستقیم‌اند، اما هر صراطی لزوماً به انعام منتهی نمی‌شود. مغضوبین و ضالین در مقابل آن‌ها قرار دارند.

درنگ: انعام‌یافتگان، مانند ستارگانی درخشان، در صراط مستقیم می‌درخشند، در حالی که مغضوبین و ضالین در تاریکی گمراهی‌اند.

اصلاح نفس با قرآن

قرآن کریم، داروی اصلاح نفس است و انسان را از غضب و ضلالت به سوی هدایت و متانت رهنمون می‌شود.

درنگ: قرآن کریم، مانند دارویی شفابخش، قلب انسان را از زنگار ضلالت و غضب پاک می‌سازد.

بخش هشتم: نتیجه‌گیری و جمع‌بندی

تفسیر آیه «غَيْرِ الْمَغْضُوبِ عَلَيْهِمْ وَلَا الضَّالِّينَ» با رویکردی توحیدی و فلسفی، هدایت را به‌عنوان اقتضایی الهی معرفی می‌کند که نتیجه آن به اختیار انسان بستگی دارد. ضلالت، وصفی خلقی و فراوان است که از نادانی ناشی می‌شود، در حالی که غضب الهی، وصفی نادر و متعدی است که به گناهان بزرگ محدود می‌گردد. نقد برداشت‌های خشن از دین و تأکید بر رحمت‌محوری اسلام، از نکات برجسته این تحلیل است. قرآن کریم، به‌عنوان مرجع اصلاح نفس، انسان را از ضلالت و غضب به سوی صراط مستقیم هدایت می‌کند. این تفسیر، با تبیین دقیق مفاهیم و ارائه روش‌شناسی علمی، مبنایی برای پژوهش‌های آکادمیک در علوم قرآنی و کلامی فراهم می‌آورد.

با نظارت صادق خادمی