در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

تفسیر 105

متن درس






تفسیر آیات پایانی سوره حمد: مغضوب علیهم و ضالین

تفسیر آیات پایانی سوره حمد: مغضوب علیهم و ضالین

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره، جلسه صدوپنجم (28/12/1388)

مقدمه

آیات پایانی سوره حمد، به‌ویژه فراز غَيْرِ الْمَغْضُوبِ عَلَيْهِمْ وَلَا الضَّالِّينَ، از منظر تفسیری و روایی، جایگاه ویژه‌ای در تبیین مسیر هدایت و گمراهی دارند. این تفسیر، با رویکردی عرفانی و عقلی، به بررسی دقیق مصادیق مغضوب علیهم و ضالین پرداخته و با نقد تطبیق‌های نادرست روایی، بر تمایز کیفی و کمی این دو گروه تأکید می‌کند. محتوای حاضر، با حفظ تمامی جزئیات درس‌گفتارهای جلسه صدوپنجم، به زبانی فاخر و متناسب با مخاطبان دانشگاهی بازنویسی شده است تا ضمن ارائه تحلیلی نظام‌مند، دعوتی باشد به تأمل در عمق معارف قرآنی و ضرورت بازنگری در برداشت‌های تفسیری.

بخش اول: محدودیت روایات تفسیری و توان علمی ائمه

کمبود روایات تفسیری از ائمه معصومین

روایات تفسیری منقول از ائمه معصومین (ع) در مورد قرآن کریم، به دلیل موانع تاریخی، سیاسی و اجتماعی، اندک است. این کمبود، نه از ناتوانی ائمه، بلکه از نبود فرصت و آزادی عمل برای تبیین گسترده معارف قرآنی ناشی شده است.

این محدودیت، مانند چشمه‌ای است که به دلیل موانع، نتوانسته به‌صورت رودخانه‌ای خروشان جاری شود.

درنگ: کمبود روایات تفسیری از ائمه، به موانع تاریخی و سیاسی بازمی‌گردد، نه ناتوانی علمی ایشان.

توان عظیم ائمه در تفسیر

ائمه معصومین، به‌ویژه امیرمؤمنان (ع)، از توانایی بی‌نهایت در تبیین معارف قرآنی برخوردار بودند. اگر مجال و آزادی عمل داشتند، می‌توانستند دریاهایی از معرفت قرآنی را ارائه کنند.

این توان، مانند نوری است که اگر ابرهای محدودیت کنار می‌رفت، عالم را روشن می‌ساخت.

درنگ: ائمه، دارای توان علمی بی‌نهایت در تفسیر قرآن بودند، اما موانع، مانع از تحقق کامل آن شد.

بخش دوم: سوءبرداشت از روایات و نقد تطبیق‌های نادرست

برداشت‌های نادرست از روایات

روایات اندک موجود، به دلیل عدم دقت یا سوءتفاهم، گاه به‌صورت نادرست تفسیر شده‌اند. این برداشت‌های غلط، نشان‌دهنده عدم توجه کافی به محتوای روایات و غفلت از معارف قرآنی است.

این سوءبرداشت‌ها، مانند آینه‌ای شکسته‌اند که تصویر حقیقت را تحریف می‌کنند.

درنگ: سوءبرداشت از روایات، نتیجه عدم دقت و غفلت از عمق معارف قرآنی است.

نقد تطبیق‌های روایی

برخی روایات، مانند آنچه در تفسیر قمی آمده، به دلیل مرسل بودن یا فقدان سند قوی، نمی‌توانند مبنای قطعی تفسیر قرار گیرند. با این حال، حتی این روایات، اگر درست فهم شوند، با دیدگاه تمایز مغضوبین و ضالین همخوانی دارند.

این نقد، مانند هشداری است به نقاشی که به جای ترسیم حقیقت، به خطوط خیالی بسنده می‌کند.

بخش سوم: تمایز مغضوب علیهم و ضالین

مغضوبین: گروهی اندک اما خطرناک

مغضوب علیهم، گروهی اندک اما متبوع‌اند که به دلیل خباثت، عناد و کفر علمی، مورد غضب الهی قرار گرفته‌اند. این گروه، به‌عنوان ائمه‌الکفر، دیگران را به گمراهی می‌کشانند.

مغضوبین، مانند سایه‌های تاریکی‌اند که با عناد، نور هدایت را پنهان می‌کنند.

درنگ: مغضوبین، گروهی اندک اما متبوع‌اند که به دلیل عناد و خباثت، مورد غضب الهی‌اند.

ضالین: گروهی گسترده اما تابع

ضالین، گروهی گسترده‌اند که به دلیل ناآگاهی یا تبعیت از مغضوبین، در گمراهی فرو رفته‌اند. این گروه، شامل اقوام و افراد مختلف، از مسلمان و غیرمسلمان، می‌شود.

ضالین، مانند امواجی‌اند که در پی جریان گمراهی مغضوبین، به ساحل حقیقت نمی‌رسند.

درنگ: ضالین، گروهی گسترده و تابع‌اند که به دلیل ناآگاهی یا تبعیت، گمراه شده‌اند.

تمایز کیفی و کمی

مغضوبین، به دلیل عناد و خباثت، کیفیتی متمایز دارند و تعدادشان اندک است، در حالی که ضالین، به دلیل کثرت و ناآگاهی، گروهی گسترده‌ترند. این تمایز، ترتیب ذکر در آیه را توجیه می‌کند.

این تمایز، مانند تفاوت میان سرچشمه فساد و پیروان آن است که یکی ریشه و دیگری شاخه است.

بخش چهارم: نقد تطبیق یهود و نصارا

نقد انحصار به یهود و نصارا

برخی روایات، مانند آنچه در تفسیر قمی یا از امام عسکری (ع) و امام رضا (ع) نقل شده، مغضوبین را به یهود و ضالین را به نصارا تطبیق داده‌اند. این تطبیق، به دلیل انحصار، مورد نقد است، زیرا مغضوبین و ضالین، شمولی تاریخی و عام دارند.

غَيْرِ الْمَغْضُوبِ عَلَيْهِمْ وَلَا الضَّالِّينَ

نه راه مغضوبان و نه گمراهان.

این نقد، مانند باز کردن پنجره‌ای است که نور حقیقت را بر تاریکی انحصار می‌تاباند.

درنگ: انحصار مغضوبین و ضالین به یهود و نصارا، با شمول تاریخی و عام آیه ناسازگار است.

تناقض ظاهری در روایات

تناقض ظاهری در تطبیق یهود و نصارا به مغضوبین یا ضالین، ناشی از تفاوت دیدگاه راویان یا تطبیق‌های غیردقیق است. این تناقض، با تحلیل عقلی و توجه به معنای ظاهری آیه قابل رفع است.

این تناقض، مانند ابری است که با نسیم عقل، از آسمان معرفت کنار می‌رود.

بخش پنجم: تحلیل روایات و دیدگاه‌های تفسیری

روایت تفسیر قمی

در تفسیر قمی آمده است: الْمَغْضُوبُ عَلَيْهِمْ النَّصَابُ وَالضَّالِّينَ الشَّكَّاكُ وَالَّذِينَ لَا يَعْرِفُونَ الْإِمَامَ (مغضوبین، نصاب‌اند و ضالین، شکاکان و کسانی که امام را نمی‌شناسند). این روایت، با تمایز مغضوبین و ضالین همخوانی دارد.

این روایت، مانند چراغی است که مسیر تمایز میان مغضوبین و ضالین را روشن می‌کند.

روایت منسوب به امام رضا (ع) و امیرمؤمنان (ع)

روایتی منسوب به امام رضا (ع) و امیرمؤمنان (ع) می‌فرماید: كُلُّ مَنْ كَفَرَ بِاللَّهِ فَهُوَ مَغْضُوبٌ عَلَيْهِ وَضَالٌّ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ (هر که به خدا کفر ورزد، مورد غضب است و از راه خدا گمراه). این کفر، کفر علمی همراه با عناد است.

این روایت، مانند کلیدی است که درهای فهم گمراهی و غضب الهی را می‌گشاید.

درنگ: کفر علمی همراه با عناد، ویژگی مغضوبین است، در حالی که ضالین، از ناآگاهی یا تبعیت گمراه شده‌اند.

بخش ششم: صراط مستقیم و مصادیق انعامی‌ها

مصداق صراط مستقیم

صراط مستقیم، راه انبیا، شهدا، صدیقین و صالحین است که مورد نعمت الهی قرار گرفته‌اند. این گروه، در مقابل مغضوبین و ضالین، مسیر هدایت را نمایندگی می‌کنند.

صِرَاطَ الَّذِينَ أَنْعَمْتَ عَلَيْهِمْ

راه کسانی که به آنان نعمت دادی.

این صراط، مانند پلی است که با نور هدایت الهی، انسان را به سوی مقصد اعلا رهنمون می‌سازد.

درنگ: صراط مستقیم، راه انبیا، شهدا، صدیقین و صالحین است که مورد نعمت الهی‌اند.

شمول تاریخی مغضوبین و ضالین

مغضوبین و ضالین، در همه زمان‌ها و اقوام مصداق دارند و منحصر به یهود و نصارا نیستند. این شمول، نشان‌دهنده عمق و جامعیت آیه است.

این شمول، مانند دریایی است که همه امواج گمراهی را در خود جای داده است.

بخش هفتم: نقد تساوی مغضوبین و ضالین

نقد تساوی کیفی

تساوی مغضوبین و ضالین، به دلیل تفاوت کیفی و کمی آن‌ها، نادرست است. مغضوبین، به دلیل عناد و خباثت، متبوع‌اند، در حالی که ضالین، به دلیل ناآگاهی، تابع‌اند.

این نقد، مانند تمایز میان ریشه و شاخه‌های یک درخت است که هر یک نقشی متفاوت دارند.

درنگ: تساوی مغضوبین و ضالین، با تفاوت کیفی و کمی آن‌ها ناسازگار است.

متبوع و تابع

مغضوبین، به‌عنوان ائمه‌الکفر، متبوع‌اند و ضالین، به‌عنوان پیروان، تابع. این تمایز، دلیل ترتیب ذکر در آیه است که ابتدا مغضوبین و سپس ضالین را نام می‌برد.

این ترتیب، مانند سلسله‌مراتبی است که سرچشمه گمراهی را از پیروان آن جدا می‌کند.

بخش هشتم: نقد دیدگاه‌های تفسیری

نقد تفسیر تسنیم و المیزان

تفاسیر مانند تسنیم و المیزان، گاه مغضوبین و ضالین را به یهود و نصارا منحصر کرده یا آن‌ها را یکسان می‌دانند. این دیدگاه‌ها، با معنای ظاهری آیه و تحلیل عقلی ناسازگارند.

این نقد، مانند باز کردن گرهی است که حقیقت را در پس تطبیق‌های نادرست پنهان کرده است.

درنگ: انحصار یا تساوی مغضوبین و ضالین در تفاسیر مانند تسنیم و المیزان، با عمق آیه ناسازگار است.

اختلاف قرائت‌ها

اختلاف در قرائت آیه، به‌عنوان تحریف غیرمضر، تأثیری بر معنای کلی ندارد و صرفاً به تفاوت‌های لفظی محدود است.

این اختلاف، مانند تفاوت در رنگ‌های یک نقاشی است که جوهره تصویر را تغییر نمی‌دهد.

جمع‌بندی

تفسیر آیات پایانی سوره حمد، به‌ویژه غَيْرِ الْمَغْضُوبِ عَلَيْهِمْ وَلَا الضَّالِّينَ، مانند کلیدی است که درهای فهم هدایت و گمراهی را می‌گشاید. مغضوبین، گروهی اندک اما متبوع‌اند که به دلیل عناد و خباثت، مورد غضب الهی‌اند، در حالی که ضالین، گروهی گسترده و تابع‌اند که به دلیل ناآگاهی گمراه شده‌اند. نقد تطبیق‌های نادرست، مانند انحصار به یهود و نصارا یا تساوی این دو گروه، نشان‌دهنده ضرورت بازنگری در روش‌های تفسیری است. صراط مستقیم، راه انبیا، شهدا، صدیقین و صالحین است که در مقابل مغضوبین و ضالین، مسیر هدایت الهی را نمایندگی می‌کند. این تفسیر، با تأکید بر تمایز کیفی و کمی و تحلیل عقلی، دعوتی است به فهم عمیق‌تر معارف قرآنی و خروج از محدودیت‌های تفاسیر ظاهری.

با نظارت صادق خادمی