در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

تفسیر 175

متن درس





تفسیر آیه پانزدهم سوره بقره: تحلیل شیطان، ابلیس و منافقین

تفسیر آیه پانزدهم سوره بقره: تحلیل شیطان، ابلیس و منافقین

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه 175)

مقدمه

قرآن کریم، به‌مثابه چشمه‌ای زلال از معرفت الهی، در آیه پانزدهم سوره بقره به ارتباط منافقین با شیاطین پرداخته و رفتارهای پنهان و استهزای آن‌ها را افشا می‌کند. این آیه، با تأکید بر واژه «شَيَاطِينِهِمْ» که تنها یک‌بار در قرآن کریم به این صورت آمده، دریچه‌ای به سوی تحلیل مفاهیم شیطان، ابلیس و جن می‌گشاید. این کتاب، با رویکردی علمی و نظام‌مند، به تبیین این مفاهیم از منظر روان‌شناختی و قرآنی پرداخته و با بهره‌گیری از تمثیلات فاخر، شیطان را به‌مثابه سایه‌ای تاریک در برابر نور الهی معرفی می‌کند. هدف این اثر، ارائه تفسیری جامع و آکادمیک برای پژوهشگران و مخاطبان تحصیل‌کرده است که با زبانی متین و متناسب با فضای دانشگاهی، به بررسی چیستی شیطان، نقد روش‌های علم دینی و ضرورت تحول در آن می‌پردازد.

بخش اول: آیه پانزدهم سوره بقره و ارتباط منافقین با شیاطین

متن و مفهوم آیه

آیه

وَإِذَا خَلَوْا إِلَىٰ شَيَاطِينِهِمْ قَالُوا إِنَّا مَعَكُمْ إِنَّمَا نَحْنُ مُسْتَهْزِئُونَ [بقره: ۱۵]

ترجمه: و چون با شیطان‌های خود خلوت کنند، گویند: ما با شماییم، جز این نیست که ما مؤمنان را مسخره می‌کنیم.

به رفتار منافقین اشاره دارد که در خلوت با شیاطین خود، از همراهی با آن‌ها سخن گفته و استهزای مؤمنان را هدف خود قرار می‌دهند. واژه «شَيَاطِينِهِمْ» به دلیل تخصیص و وحدت، جایگاه ویژه‌ای در تحلیل قرآنی دارد.

درنگ: آیه پانزدهم سوره بقره، با تأکید بر واژه «شَيَاطِينِهِمْ»، ارتباط پنهان منافقین با شیاطین را افشا کرده و بر پیچیدگی رفتارهای آن‌ها تأکید دارد.

این آیه، نفاق را به‌مثابه نقابی معرفی می‌کند که منافقین با آن، نیات واقعی خود را پنهان کرده و با شیاطین هم‌پیمان می‌شوند.

بخش دوم: مفاهیم شیطان، ابلیس و جن در قرآن کریم

آمار و آمیختگی مفاهیم

در قرآن کریم، واژه «شیطان» حدود ۶۸ بار، «شیاطین» ۱۷ بار و «ابلیس» ۱۱ بار ذکر شده که در مجموع ۹۹ مورد را شامل می‌شود. علاوه بر این، مصادیق جن نیز در قرآن وجود دارد. تنها در آیه مورد بحث، واژه «شَيَاطِينِهِمْ» به‌صورت جمع و مضاف به منافقین آمده است.

مانند شبکه‌ای درهم‌تنیده از معانی، مفاهیم شیطان، ابلیس و جن در قرآن کریم با یکدیگر آمیخته‌اند و فهم دقیق آن‌ها نیازمند تحلیل عمیق است.

شیطان و ابلیس به‌عنوان اوصاف عام

شیطان و ابلیس، برخلاف تصور رایج، اسامی خاص نیستند، بلکه اوصافی عام‌اند. شیطان از ریشه «شَطَنَ» (دوری از حق و حرمان) و ابلیس از ریشه «بَلَسَ» (دوری و یأس) مشتق شده‌اند. نون در «شیطان» جزء اصلی کلمه است و ریشه «شَطَنَ» دقیق‌تر از «شَاطَ يَشِيطُ» (خشم و حرمان) است.

مانند صفتی که بر موجودات مختلف اطلاق می‌شود، شیطان و ابلیس اوصافی‌اند که بر مصادیق متعدد، از جن و انس تا موجودات خبیث، دلالت می‌کنند.

درنگ: شیطان و ابلیس، اوصاف عام‌اند که از ریشه‌های «شَطَنَ» و «بَلَسَ» مشتق شده و بر دوری از حق و حرمان دلالت دارند.

مصادیق گسترده شیطان

شیطان و ابلیس، مصادیق نامتناهی دارند و شامل جن، انس و حتی موجودات خبیث مانند میکروب‌ها و ویروس‌ها می‌شوند. این اوصاف، به هر آنچه از حقیقت الهی دور است، اطلاق می‌گردد.

مانند سایه‌ای که بر هر چیز تاریک می‌افتد، شیطان صفتی است که بر هر موجود خبیث و دور از حق صدق می‌کند.

بخش سوم: جن و ویژگی‌های آن

جن به‌عنوان عالمی نامتناهی

جن، عالمی نامتناهی با افراد و اوصاف متعدد است. علم دینی، به دلیل ضعف در تحلیل، نتوانسته وجود و ویژگی‌های جن را به‌صورت علمی اثبات کند.

مانند جهانی نادیده که در پس پرده حس قرار دارد، جن عالمی است که فهم آن نیازمند پژوهش‌های دقیق و علمی است.

اقتدار و محدودیت‌های جن

جن، به دلیل ماهیت غیرمادی، اقتدار بیشتری نسبت به انسان دارد، اما ادراک و معرفت انسان از آن فزونی دارد. جن، عاشق علم است و در برابر عالمان تسلیم می‌شود.

مانند موجودی که با قدرت ظاهری اما ضعف در معرفت، در برابر دانش تسلیم می‌شود، جن در برابر عالمان قرآنی خضوع می‌کند.

درنگ: جن، با وجود اقتدار بیشتر، در برابر معرفت انسانی تسلیم می‌شود و این برتری، اهمیت علم قرآنی را نشان می‌دهد.

بخش چهارم: تأثیرات شیطان بر انسان

وسوسه و بیماری‌های روانی

شیطان، از طریق وسوسه، تزئین، نسيان و مس، بر روان و رفتار انسان تأثیر می‌گذارد. این تأثیرات، به‌عنوان بیماری‌های روان‌شناختی، در آیاتی مانند

مَسَّنِيَ الشَّيْطَانُ بِنَصَبٍ وَعَذَابٍ [ص: ۴۱]

ترجمه: شیطان مرا با رنج و عذاب مس کرد.

و

زَيَّنَ لَهُمُ الشَّيْطَانُ أَعْمَالَهُمْ [نحل: ۶۳]

ترجمه: شیطان اعمالشان را برایشان آراست.

تبیین شده‌اند.

مانند سمی که به‌تدریج در روان نفوذ می‌کند، وسوسه‌های شیطان رفتار انسان را منحرف می‌سازد.

تأثیر شیطان بر انبیا

شیطان می‌تواند بر انبیا نیز تأثیر بگذارد، اما انبیا با اتکا به قدرت نفسانی و امدادات الهی، این تأثیرات را خنثی می‌کنند. این امر، شدت نفوذ شیطان و قدرت الهی در دفع آن را نشان می‌دهد.

مانند قلعه‌ای استوار که در برابر هجوم دشمن مقاومت می‌کند، انبیا با امداد الهی در برابر شیطان پایدار می‌مانند.

بخش پنجم: نقد روش‌های علم دینی

ضعف در اثبات مفاهیم قرآنی

علم دینی، به دلیل تمرکز بر علوم سنتی، نتوانسته مفاهیم قرآنی مانند جن و شیطان را در برابر نقدهای علمی اثبات کند. این ضعف، به دلیل فقدان پژوهش‌های مدرن و کاربردی است.

مانند باغبانی که ابزار کهنه به کار می‌برد، علم دینی بدون تحول، از پاسخ‌گویی به نیازهای روز بازمانده است.

ضرورت تحول در علم دینی

علم دینی باید از آموزش‌های سنتی به‌سوی تولید علوم مدرن و کاربردی حرکت کند تا مفاهیم قرآنی را در دنیای علمی اثبات نماید. تأسیس مراکز پژوهشی و آزمایشگاه‌های علمی برای این منظور ضروری است.

درنگ: تحول در علم دینی، با تأسیس مراکز پژوهشی و حرکت به‌سوی علوم مدرن، برای اثبات مفاهیم قرآنی ضروری است.

مانند پلی که از گذشته به آینده می‌رسد، علم دینی باید با روش‌های مدرن، مفاهیم قرآنی را به جهان امروز عرضه کند.

بخش ششم: قرآن کریم به‌عنوان کتابی تجربی

ابعاد تجربی قرآن

قرآن کریم، کتابی تجربی است که مفاهیمی مانند مس، تزئین و نسيان شیطان، به‌عنوان بیماری‌های روان‌شناختی، قابلیت بررسی علمی دارند. این آیات، واقعیاتی تجربی را ارائه می‌دهند که می‌توانند در چارچوب علوم مدرن تحلیل شوند.

مانند نقشه‌ای که واقعیات زمین را نشان می‌دهد، قرآن کریم واقعیات تجربی را برای تحلیل علمی ارائه می‌کند.

نقد حفظ و قرائت صرف

حفظ و قرائت قرآن کریم، بدون فهم و کاربرد، مشکلی را حل نمی‌کند. علم دینی باید به‌جای تمرکز بر حفظ، به تحلیل و کاربرد مفاهیم قرآنی بپردازد.

مانند گنجی که بدون استفاده در خزانه می‌ماند، قرآن کریم بدون تحلیل و کاربرد، ثمره کامل خود را به بار نمی‌آورد.

بخش هفتم: نقش ملائکه و اولیا در دفع شیطان

امدادات الهی

در برابر اقتدار شیاطین، ملائکه، اولیای حق و مدبرات امر به کمک انسان می‌آیند. بدون این امدادات، انسان نمی‌تواند در برابر شیطان مقاومت کند.

مانند سپاهی که در برابر دشمن یاری می‌رساند، ملائکه و اولیا انسان را در برابر شیطان تقویت می‌کنند.

درنگ: ملائکه و اولیای حق، به‌عنوان آنتی‌تز شیاطین، نقش کلیدی در دفع شر و تقویت انسان دارند.

ضرورت کار علمی

برای مقابله با شیطان و فهم مفاهیم قرآنی، باید آزمایشگاه‌های علمی تأسیس شود و کار علمی انجام گیرد. گفت‌وگو و آموزش سنتی کافی نیست.

مانند پزشکی که با آزمایش بیماری را درمان می‌کند، فهم قرآن کریم نیز نیازمند پژوهش‌های علمی و کاربردی است.

جمع‌بندی نهایی

تفسیر آیه پانزدهم سوره بقره، با تأکید بر واژه «شَيَاطِينِهِمْ»، ارتباط پنهان منافقین با شیاطین را افشا کرده و دریچه‌ای به سوی فهم عمیق‌تر مفاهیم شیطان، ابلیس و جن می‌گشاید. شیطان و ابلیس، به‌عنوان اوصاف عام، مصادیق گسترده‌ای از جن و انس تا موجودات خبیث دارند و تأثیرات آن‌ها بر روان و رفتار انسان، از وسوسه تا بیماری‌های روانی، واقعیاتی تجربی‌اند که قابلیت تحلیل علمی دارند. جن، عالمی نامتناهی با اقتدار بیشتر اما معرفت کمتر نسبت به انسان است که در برابر عالمان قرآنی تسلیم می‌شود. نقد ضعف علم دینی در اثبات مفاهیم قرآنی و تأکید بر ضرورت تحول به‌سوی پژوهش‌های مدرن، راهکاری برای پیوند قرآن با علوم روز ارائه می‌دهد. قرآن کریم، به‌عنوان کتابی تجربی، مفاهیمی مانند مس و تزئین شیطان را برای تحلیل روان‌شناختی و علمی عرضه می‌کند. ملائکه و اولیای حق، در برابر اقتدار شیاطین، انسان را یاری می‌کنند و کار علمی، کلید فهم و کاربرد این مفاهیم است. این تفسیر، با ارائه دیدگاهی علمی و فاخر، دعوتی است به تأمل در واقعیات قرآنی و تحول در علم دینی برای پاسخ‌گویی به نیازهای روز.

با نظارت صادق خادمی