متن درس
برگرفته از درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره جلسه (220)
مقدمه
قرآن کریم، بهعنوان کلام الهی و منبعی بیبدیل برای هدایت بشر، با بیانی ژرف و چندلایه به مسائل بنیادین خلقت و نظام کیهانی پرداخته است. این نوشتار با نگاهی علمی و نظاممند، به تحلیل آیات مرتبط با آفرینش آسمانها و زمین میپردازد و مفاهیمی چون رتق و فتق، مراحل خلقت، و ضرورت رویکرد علمی در تفسیر این آیات را بررسی میکند. هدف این پژوهش، ارائه چارچوبی منسجم برای پژوهشهای پیشرفته در حوزه تفسیر قرآنی، کیهانشناسی اسلامی، و فلسفه خلقت است که با زبانی فاخر و متناسب با مخاطبان تحصیلکرده نگاشته شده است. این اثر، با بهرهگیری از تمثیلات ادبی و پیوندهای معنایی، تلاش دارد تا ضمن حفظ اصالت علمی، جذابیت و عمق محتوا را برای خوانندگان دانشگاهی ارتقا دهد.
درنگ:
قرآن کریم، با تبیین مراحل خلقت در قالب رتق و فتق و تکامل تدریجی موجودات، دریچهای به سوی گفتوگوی علم و دین میگشاید و حوزههای علمی را به بازنگری روشهای سنتی و اتخاذ رویکردهای آزمایشگاهی و تطبیقی دعوت میکند.
بخش اول: مبانی تفسیر علمی خلقت
پیچیدگی آفرینش و ضرورت تأمل
سخن گفتن از آفرینش و نظام کیهانی، به دلیل گستردگی و عمق آن، امری بس دشوار است و نیازمند تأمل عمیق و روششناسی دقیق است. این پیچیدگی، ریشه در چندلایگی آیات قرآنی دارد که با زبانی شگرف، حقایق خلقت را بیان میکنند. تأمل در این آیات، نهتنها به فهم دقیقتر نظام کیهانی یاری میرساند، بلکه ضرورت رویکردی علمی و عمیق را در تفسیر قرآنی آشکار میسازد. این موضوع، در فلسفه علم و تفسیر موضوعی قرآن کریم جایگاه ویژهای دارد.
پرهیز از شتابزدگی در تفسیر
بیان شتابزده یا سادهانگارانه درباره خلقت، عاقلانه نیست و میتواند به تفاسیر نادرست منجر شود. قرآن کریم، با آیات متعدد، ما را به تأمل و دقت در فهم خلقت دعوت میکند. این پرهیز از شتاب، به اهمیت روششناسی نظاممند در تفسیر اشاره دارد که در فلسفه علم و روششناسی تفسیر قرآنی کاربرد فراوان دارد.
ضرورت دقت در بررسی آیات
آیات قرآنی مرتبط با خلقت، از جمله آیاتی که به نظام کیهانی و مراحل آفرینش اشاره دارند، باید با دقت و تأمل عمیق بررسی شوند. این دقت، نقش آیات را در تبیین علمی خلقت برجسته میکند و در تفسیر موضوعی و کیهانشناسی اسلامی اهمیت بسزایی دارد.
نقد روشهای سنتی در علم دینی
روشهای سنتی در علم دینی، که گاه به داستانسرایی یا استناد صرف به روایات محدود میشوند، نمیتوانند نتایج کاربردی و علمی در پی داشته باشند. این نقد، به ضرورت اصلاح روشهای آموزشی و پژوهشی در علم دینی اشاره دارد و در علمشناسی اسلامی و آموزش دینی کاربرد ویژهای دارد.
لزوم رویکرد علمی و آزمایشگاهی
تفسیر آیات خلقت باید با رویکردی علمی، آزمایشگاهی، تطبیقی و کاربردی انجام پذیرد تا در عرصههای جهانی قابل استفاده باشد. این رویکرد، به گفتوگوی سازنده میان علم و دین یاری میرساند و در فلسفه علم و تفسیر علمی قرآن کریم جایگاه ممتازی دارد.
نقد تطبیق غیرعلمی آیات
تطبیق سادهانگارانه آیات و عبارات قرآنی بدون پشتوانه علمی، مورد تأیید نیست و میتواند به سوءتفاهم منجر شود. این نقد، بر ضرورت روشهای علمی در تفسیر تأکید دارد و در روششناسی تفسیر و تفسیر علمی کاربرد فراوان دارد.
کاستی روشهای سنتی
جلسات مکرر بدون رویکرد علمی، نتایج معنوی و علمی مؤثری در جامعه به دنبال ندارد. این کاستی، به نیاز به تحول در روشهای علم دینی اشاره دارد و در علمشناسی اسلامی و جامعهشناسی دینی اهمیت بسزایی دارد.
جایگاه علم دینی در جهان
برای تأثیرگذاری جهانی، علم دینی باید با بهرهگیری از آزمایشگاهها و روشهای علمی وارد عرصههای جهانی شود. این جایگاه، به نقش علم دینی در تولید دانش جهانی اشاره دارد و در علمشناسی اسلامی و روابط بینالملل کاربرد دارد.
ضرورت سرمایهگذاری علمی
سرمایهگذاری در تحقیقات علمی، شرط دستیابی به نتایج کاربردی و معتبر است. این ضرورت، به اهمیت زیرساختهای پژوهشی اشاره دارد و در مدیریت علمی و علمشناسی اسلامی جایگاه ویژهای دارد.
نقد مدارک غیرعلمی
مدارکی که صرفاً به نقل از منابع قدیمی اکتفا میکنند، فاقد اعتبار علمیاند. این نقد، به نیاز به بازنگری نظام آموزشی در علم دینی اشاره دارد و در آموزش دینی و علمشناسی اسلامی کاربرد دارد.
تجربه چهلساله و نیاز به آزمایشگاه
تطبیق آیات خلقت با علوم، نتیجه دههها کار علمی است که نیازمند آزمایشگاههای مجهز برای اثبات است. این تجربه، به اهمیت کار مستمر علمی و زیرساختهای پژوهشی اشاره دارد و در روششناسی پژوهش و کیهانشناسی اسلامی کاربرد دارد.
درنگ:
رویکرد علمی به تفسیر آیات خلقت، نهتنها به غنای معرفتی منجر میشود، بلکه با بهرهگیری از آزمایشگاهها و روشهای تطبیقی، اعتبار علم دینی را در عرصههای جهانی ارتقا میدهد.
بخش دوم: مراحل خلقت در قرآن کریم
سه برهه خلقت
خلقت زمین در سه برهه اصلی رخ داده است: رتق (بسته بودن)، فتق (گشایش و گسترش)، و خلقت موجودات در زمین. این سهگانه، مراحل تکاملی خلقت را نشان میدهد و در کیهانشناسی اسلامی و تفسیر قرآنی اهمیت بسزایی دارد.
آیه خلقت موجودات
وَخَلَقَ لَكُمْ مَا فِي الْأَرْضِ جَمِيعًا
ترجمه: و آنچه در زمین است، همه را برای شما آفرید.
این آیه (سوره بقره، آیه ۲۹) به برهه سوم خلقت، یعنی خلقت موجودات (حیوانات، گیاهان و نباتات) پس از رتق و فتق و شکلگیری زمین اشاره دارد. این آیه، تکمیل خلقت را برای بهرهمندی انسان نشان میدهد و در تفسیر قرآنی و فلسفه خلقت کاربرد دارد.
طول زمانی خلقت
برهههای خلقت، میلیونها یا میلیاردها سال به طول انجامیدهاند و نه صرفاً چند روز. این طول زمانی، با یافتههای علم مدرن همخوانی دارد و در تفسیر علمی و کیهانشناسی کاربرد دارد.
ناآگاهی از عمر عالم
انسان از آغاز و انجام عالم کنونی بیخبر است، مانند کتابی که شماره صفحات آن گم شده باشد. این تمثیل، به محدودیت دانش بشری اشاره دارد و در فلسفه وجود و کیهانشناسی اهمیت دارد.
نقد شعر «ما ز آغاز و ز انجام جهان بیخبریم»
این بیت شعر، تنها به عالم کنونی اشاره دارد و نه عوالم دیگر. این نقد، بر ضرورت دقت در تفسیر متون ادبی تأکید دارد و در ادبیات و فلسفه خلقت کاربرد دارد.
تحول در شمارهگذاری کتابها
در گذشته، کتابها شماره صفحه نداشتند، اما بعدها شمارهگذاری رایج شد. این موضوع، به تحولات تاریخی در نگارش اشاره دارد و در تاریخ کتابت و فرهنگ اسلامی اهمیت دارد.
آیه خلقت زمین در دو برهه
خَلَقَ الْأَرْضَ فِي يَوْمَيْنِ
ترجمه: زمین را در دو برهه آفرید.
این آیه (سوره فصلت، آیه ۹) به دو برهه اصلی خلقت زمین (رتق و فتق) اشاره دارد و در تفسیر قرآنی و کیهانشناسی اسلامی کاربرد دارد.
معنای یوم در قرآن کریم
واژه «یَوْم» در قرآن کریم به معنای برهه یا دوره زمانی است، نه روز ۲۴ ساعته. این معنا، با استناد به مفردات راغب و آیاتی مانند سوره معارج، به دورههای طولانی (هزاران یا میلیونها سال) اشاره دارد و در زبانشناسی قرآنی و تفسیر علمی اهمیت دارد.
آیه نسبیت زمان
وَإِنَّ يَوْمًا عِنْدَ رَبِّكَ كَأَلْفِ سَنَةٍ مِمَّا تَعُدُّونَ
ترجمه: و همانا یک برهه نزد پروردگارت مانند هزار سال از آنچه شما میشمارید است.
این آیه (سوره حج، آیه ۴۷) به نسبیت زمان در خلقت اشاره دارد و در فلسفه زمان و تفسیر قرآنی کاربرد دارد.
محدودیت اعداد در زبان عربی
عربها برای بیان اعداد بزرگ از «أَلْف» (هزار) استفاده میکردند، زیرا عدد بزرگتری در دسترس نداشتند. این محدودیت، به تاریخ ریاضیات اسلامی اشاره دارد و در تاریخ علم و زبانشناسی قرآنی کاربرد دارد.
یوم در صلوات یومیه
واژه «یَوْم» در اصطلاح صلوات یومیه، به برهههای زمانی نمازها (روز و شب) اشاره دارد، نه صرفاً روز. این تفسیر، به دقت در اصطلاحات فقهی اشاره دارد و در فقه اسلامی و زبانشناسی قرآنی اهمیت دارد.
آیه گستردگی زمان
فِي يَوْمٍ كَانَ مِقْدَارُهُ خَمْسِينَ أَلْفَ سَنَةٍ
ترجمه: در برههای که مقدارش پنجاه هزار سال است.
این آیه (سوره معارج، آیه ۴) به گستردگی زمان در خلقت اشاره دارد و در فلسفه زمان و تفسیر قرآنی کاربرد دارد.
درنگ:
مفهوم «یَوْم» در قرآن کریم، به دورههای طولانی زمانی اشاره دارد که با یافتههای علم مدرن در کیهانشناسی همخوانی دارد و ضرورت تفسیر علمی آیات را برجسته میکند.
بخش سوم: فرآیند خلقت و تکامل
تکامل تدریجی خلقت
خلقت زمین و موجودات، نتیجه تکامل تدریجی طی برهههای طولانی است، نه پدیدهای دفعی و قارچی. این تکامل، با علم مدرن همخوانی دارد و در زیستشناسی قرآنی و کیهانشناسی اسلامی اهمیت دارد.
دخان در خلقت
ثُمَّ اسْتَوَى إِلَى السَّمَاءِ وَهِيَ دُخَانٌ
ترجمه: سپس به سوی آسمان پرداخت در حالی که آن دود بود.
این آیه (سوره فصلت، آیه ۱۱) به حالت مذاب و گازی عالم در مراحل اولیه خلقت اشاره دارد و در کیهانشناسی اسلامی و تفسیر علمی کاربرد دارد.
مذاب در نهجالبلاغه
نهجالبلاغه خلقت را مادهای مذاب توصیف میکند که طی زمان به زلال آب گوارا تبدیل شده است. این توصیف، به فرآیند خلقت اشاره دارد و در حدیثشناسی و کیهانشناسی اسلامی اهمیت دارد.
مشاهده مذاب
مشاهده مذاب مس در معادن، عظمت ماده مذاب در خلقت را نشان میدهد. این مشاهده، به ارتباط علوم تجربی با خلقت اشاره دارد و در فیزیک و تفسیر علمی کاربرد دارد.
فرآیند فتق
فتق، فرآیند لایهبندی، سفت شدن، و شکلگیری عالم از حالت مذاب است. این فرآیند، به مراحل خلقت اشاره دارد و در کیهانشناسی اسلامی و تفسیر قرآنی اهمیت دارد.
پذیرش علمی خلقت
جهان علمی امروز، مراحل تکاملی خلقت را پذیرفته است و انکار آن نشانه نادانی است. این پذیرش، به همخوانی قرآن کریم با علم مدرن اشاره دارد و در تفسیر علمی و فلسفه علم اهمیت دارد.
نقد داروینیسم
تکامل قرآنی، میلیاردها سال را دربرمیگیرد، برخلاف نظریه داروین که محدود و مورد انتقاد است. این نقد، به تمایز تکامل قرآنی از داروینیسم اشاره دارد و در زیستشناسی قرآنی و فلسفه علم کاربرد دارد.
نقد واکنشهای غیرعلمی به داروین
مسلمانان، بهجای نقد علمی نظریه داروین، او را کافر خواندند که روشی غیرعقلانی بود. این واکنش، به ضرورت گفتوگوی علمی اشاره دارد و در تاریخ علم و جامعهشناسی دینی اهمیت دارد.
نقد اتهامات غیرعلمی
اتهام کفر به دانشمندانی مانند گالیله و پاستور، روشی منسوخ و غیرعلمی بود. این نقد، به نیاز به اصلاح رویکردهای دینی اشاره دارد و در تاریخ علم و فلسفه دین کاربرد دارد.
تغییر معنای کفر
امروزه، اتهام کفر به دانشمندان، نشانه تجدد و تشخص تلقی میشود. این تغییر، به تحولات فرهنگی اشاره دارد و در جامعهشناسی دینی و زبانشناسی کاربرد دارد.
درنگ:
تکامل قرآنی، با تکیه بر مراحل رتق و فتق و خلقت موجودات، از نظریههای محدود علمی مانند داروینیسم متمایز است و گفتوگوی علم و دین را ترویج میدهد.
بخش چهارم: نظم کیهانی و نظام طبیعی
آیه طوع و کرها
فَقَالَ لَهَا وَلِلْأَرْضِ ائْتِيَا طَوْعًا أَوْ كَرْهًا قَالَتَا أَتَيْنَا طَائِعِينَ
ترجمه: سپس به آسمان و زمین گفت: بخواهید یا نخواهید بیایید، گفتند: فرمانبردار آمدیم.
این آیه (سوره فصلت، آیه ۱۱) به نظم کیهانی و نظام طبیعی خلقت اشاره دارد. طَوْعًا (طبیعت) و كَرْهًا (قسر) هر دو تحت نظام طبیعی خلقتاند و طَائِعِينَ به پذیرش این نظام اشاره دارد. این تفسیر، در فلسفه طبیعت و تفسیر قرآنی کاربرد دارد.
نقد تفاسیر سنتی طوع و کرها
تفاسیر سنتی که طَوْعًا و كَرْهًا را به معنای انتخاب آزاد میدانند، به دلیل ضعف علمی نادرستاند. این نقد، به ضرورت تفسیر علمی اشاره دارد و در تفسیر قرآنی و فلسفه علم اهمیت دارد.
آیه هفت آسمان
فَقَضَاهُنَّ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ
ترجمه: پس آنها را به صورت هفت آسمان سامان داد.
این آیه (سوره فصلت، آیه ۱۲) به ساختار کیهانی و نظم سماوات اشاره دارد و در کیهانشناسی اسلامی و تفسیر قرآنی کاربرد دارد.
معنای اوحی در قرآن کریم
واژه «فَأَوْحَى» در آیه «فَأَوْحَى فِي كُلِّ سَمَاءٍ أَمْرَهَا» (سوره فصلت، آیه ۱۲) به معنای نظام طبیعی هر آسمان است، نه وحی نبوی. این معنا، به دقت لغوی قرآن کریم اشاره دارد و در زبانشناسی قرآنی و کیهانشناسی اهمیت دارد.
طبقات زمین و آسمان
هر آسمان و لایه زمین، نظام طبیعی خاص خود را دارد که علم مدرن در حال کشف آن است. این طبقات، به پیچیدگی خلقت اشاره دارند و در نجوم و جغرافیای قرآنی کاربرد دارد.
محدودیت ابزارهای علمی
ابزارهای علمی برای کاوش لایههای زمین و آسمان محدودند و نیاز به اختراعات جدید دارند. این محدودیت، به پیشرفت علمی اشاره دارد و در فناوری و کیهانشناسی اهمیت دارد.
سماء دنیا
«سَمَاءَ الدُّنْيَا» (سوره فصلت، آیه ۱۲) شامل نظام کیهانی کنونی است و شش آسمان دیگر ناشناختهاند. این تمایز، به گستردگی سماوات اشاره دارد و در نجوم قرآنی و کیهانشناسی کاربرد دارد.
نقد فلسفه اشراق
دیدگاه شیخ اشراق درباره تجمع روحها در آسمانها، به دلیل محدودیتهای ذهنی نادرست است. این نقد، به ضرورت بازنگری فلسفه اسلامی اشاره دارد و در فلسفه علم و عرفان اسلامی اهمیت دارد.
درنگ:
نظم کیهانی در قرآن کریم، با تبیین نظام طبیعی هر آسمان و زمین، به پیچیدگی خلقت و ضرورت کاوش علمی آن اشاره دارد.
بخش پنجم: عرش، ملکوت و مراتب خلقت
اصلاح متون علمی دینی
متون علمی دینی باید غربال شوند و مطالب نادرست حذف گردند تا اعتبار علمی حفظ شود. این اصلاح، به نیاز به تحول در علم دینی اشاره دارد و در علمشناسی اسلامی و آموزش دینی کاربرد دارد.
ملکوت عالم
هر ذره در عالم دارای ملکوت است و ملکوت سماوات به ابراهیم از زمین نشان داده شد. این ملکوت، به باطن خلقت اشاره دارد و در عرفان اسلامی و تفسیر قرآنی اهمیت دارد.
تفاوت ابراهیم و پیامبر
ابراهیم ملکوت را از زمین دید، اما پیامبر (ص) در معراج به آسمانها برده شد. این تفاوت، به مراتب انبیا اشاره دارد و در کلام اسلامی و عرفان اسلامی کاربرد دارد.
طبیعت و قسر در خلقت
طبیعت و قسر (طوع و کرها) دو جنبه نظام خلقتاند و جایگزینی برای آنها وجود ندارد. این جامعیت، به نظم خلقت اشاره دارد و در فلسفه طبیعت و تفسیر قرآنی کاربرد دارد.
آیه خلقت در شش برهه
إِنَّ رَبَّكُمُ اللَّهُ الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ
ترجمه: همانا پروردگار شما خدایی است که آسمانها و زمین را در شش برهه آفرید.
این آیه (سوره اعراف، آیه ۵۴) به خلقت تدریجی آسمانها و زمین اشاره دارد و در تفسیر قرآنی و کیهانشناسی اسلامی کاربرد دارد.
استواء بر عرش
«ثُمَّ اسْتَوَى عَلَى الْعَرْشِ» (سوره اعراف، آیه ۵۴) به مرتبهای فراتر از سماوات و ارض اشاره دارد. این استواء، به عظمت الهی اشاره دارد و در فلسفه وجود و عرفان اسلامی اهمیت دارد.
عرش و مراتب عالم
عرش، کرسی، لوح، و قضا مراتبی فراتر از سماوات و ارضاند و واقعیاند، نه مفهومی. این واقعیت، به گستردگی عوالم اشاره دارد و در عرفان اسلامی و تفسیر قرآنی کاربرد دارد.
نقد تفاسیر مفهومی عرش
تفاسیر مفهومی عرش و لوح، به دلیل فقدان پشتوانه علمی، نادرستاند. این نقد، به ضرورت تفسیر واقعی اشاره دارد و در تفسیر قرآنی و فلسفه علم اهمیت دارد.
نقش عرش در حل مشکلات
دستیابی به عرش میتواند مشکلات بشر را حل کند، وگرنه گرفتاریها ادامه مییابد. این نقش، به اهمیت پژوهشهای کیهانی اشاره دارد و در کیهانشناسی اسلامی و فلسفه خلقت کاربرد دارد.
آیه رتق و فتق
أَوَلَمْ يَرَ الَّذِينَ كَفَرُوا أَنَّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ كَانَتَا رَتْقًا فَفَتَقْنَاهُمَا
ترجمه: آیا کافران ندیدند که آسمانها و زمین به هم پیوسته بودند و ما آنها را از هم گشودیم.
این آیه (سوره انبیاء، آیه ۳۰) به فرآیند علمی خلقت اشاره دارد و در کیهانشناسی اسلامی و تفسیر قرآنی کاربرد دارد.
رتق و انرژی عالم
رتق، به گره انرژی متراکم عالم اشاره دارد که در فتق به گستردگی تبدیل شده است. این تفسیر، به علم فیزیک مدرن اشاره دارد و در فیزیک قرآنی و کیهانشناسی اهمیت دارد.
تمثیل پشمک
مانند پشمک که از چند دانه شکر گسترش مییابد، عالم از رتق به فتق گسترده شده است. این تمثیل، به فرآیند خلقت اشاره دارد و در فلسفه خلقت و تفسیر علمی کاربرد دارد.
حل مشکلات با فتق
مشکلات بشر، مانند پشمک، قابل حلاند، اگر به ریشه آنها پرداخته شود. این دیدگاه، به حل مسائل انسانی اشاره دارد و در روانشناسی دینی و فلسفه خلقت اهمیت دارد.
فتق در نهجالبلاغه
نهجالبلاغه فرآیند فتق را به شکلگیری عالم از حالت کفمانند توصیف میکند. این توصیف، به تبیین علمی خلقت اشاره دارد و در حدیثشناسی و کیهانشناسی اسلامی کاربرد دارد.
اعجاز علمی قرآن کریم
بیان قرآنی رتق و فتق، ۱۴۰۰ سال پیش از علم مدرن، اعجاز علمی قرآن کریم را نشان میدهد. این اعجاز، به پیشرو بودن قرآن کریم اشاره دارد و در تفسیر علمی و فلسفه علم اهمیت دارد.
درنگ:
آیه رتق و فتق، با تبیین علمی مراحل خلقت، اعجاز قرآن کریم را در همخوانی با علم مدرن نشان میدهد و ضرورت پژوهشهای آزمایشگاهی را برجسته میکند.
بخش ششم: تحول در علم دینی
نبود تاریخ مدون برای عالم
برای عالم کنونی تاریخ مدونی وجود ندارد و آینده آن نامعلوم است. این ناآگاهی، به محدودیت دانش بشری اشاره دارد و در فلسفه وجود و کیهانشناسی اهمیت دارد.
جاودانگی عوالم الهی
عوالم الهی، با اسماء الهی، جاودانهاند و پایان نمییابند. این جاودانگی، به گستردگی خلقت اشاره دارد و در فلسفه وجود و عرفان اسلامی کاربرد دارد.
ضرورت تحول در علم دینی
علم دینی باید به جرگههای علمی جهانی بپیوندد و از روشهای غیرعلمی فاصله بگیرد. این تحول، به نقش علم دینی در تولید دانش اشاره دارد و در علمشناسی اسلامی و آموزش دینی کاربرد دارد.
نقد آموزشهای طولانی
آموزشهای طولانی در علم دینی (۶۰-۷۰ سال) باید در ۴-۵ سال خلاصه شوند. این نقد، به نیاز به کارآمدی آموزشی اشاره دارد و در آموزش دینی و مدیریت علمی کاربرد دارد.
نقد مفهومسازیهای غیرعلمی
مفهومسازیهای غیرعلمی، مانند ادبیات بیپایان، ناکارآمد است. این نقد، به ضرورت رویکرد علمی اشاره دارد و در علمشناسی اسلامی و آموزش دینی اهمیت دارد.
نقش علما در جهان
علما باید بهعنوان دانشمند در جرگههای علمی جهانی شرکت کنند، نه صرفاً بهعنوان روحانی. این نقش، به تأثیرگذاری جهانی علم دینی اشاره دارد و در روابط بینالملل و علمشناسی اسلامی کاربرد دارد.
خودکفایی علمی
علم دینی باید مستقل از دولت، در عرصههای علمی جهانی فعالیت کند. این خودکفایی، به استقلال علمی اشاره دارد و در مدیریت علمی و علمشناسی اسلامی اهمیت دارد.
تسخیر دنیا با علم
علما با تکیه بر علوم قرآنی میتوانند دنیا را تسخیر کنند، برخلاف رویکردهای سیاسی. این تسخیر، به قدرت علم اشاره دارد و در فلسفه علم و روابط بینالملل کاربرد دارد.
نجابت علم
علم، برخلاف سیاست، نجابت ذاتی دارد و میتواند نظام اسلامی را تقویت کند. این نجابت، به ارزش علم در اسلام اشاره دارد و در فلسفه علم و جامعهشناسی دینی اهمیت دارد.
مسئولیت علما
علما باید با رویکرد علمی، نظام اسلامی را تقویت کنند و از وابستگی به سوبسید پرهیز کنند. این مسئولیت، به نقش علما در جامعه اشاره دارد و در جامعهشناسی دینی و علمشناسی اسلامی کاربرد دارد.
درنگ:
تحول در علم دینی، با پیوستن به جرگههای علمی جهانی و اتخاذ رویکردهای آزمایشگاهی، نهتنها اعتبار علمی را ارتقا میدهد، بلکه نظام اسلامی را با نجابت علم تقویت میکند.
جمعبندی نهایی
قرآن کریم، با آیاتی چون «وَخَلَقَ لَكُمْ مَا فِي الْأَرْضِ جَمِيعًا»، «أَوَلَمْ يَرَ الَّذِينَ كَفَرُوا أَنَّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ كَانَتَا رَتْقًا فَفَتَقْنَاهُمَا»، و «فَقَالَ لَهَا وَلِلْأَرْضِ ائْتِيَا طَوْعًا أَوْ كَرْهًا»، نظام کیهانی را با دقت علمی و حکمت الهی تبیین کرده است. خلقت، در سه برهه رتق، فتق، و خلقت موجودات، طی میلیونها سال تکامل یافته و از مادهای مذاب به ساختاری منظم تبدیل شده است. علم دینی، برای تأثیرگذاری جهانی، باید با رویکردی علمی و آزمایشگاهی به تفسیر این آیات بپردازد و در جرگههای علمی جهانی مشارکت کند. این تحول، نهتنها اعتبار علمی را ارتقا میدهد، بلکه نظام اسلامی را با تکیه بر نجابت ذاتی علم تقویت میکند. این نوشتار، چارچوبی منسجم برای پژوهشهای پیشرفته در کیهانشناسی اسلامی، تفسیر علمی قرآن کریم، و تحول در نظام آموزشی علم دینی ارائه میدهد.
با نظارت صادق خادمی