متن درس
برگرفته از درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره، جلسه (303)
تفسیر آیه 65 سوره بقره: تبیین مسخ و تحولات وجودی
مقدمه
آیه شریفه 65 سوره بقره، با طرح موضوع مسخ گروهی از بنیاسرائیل به دلیل تجاوز در روز سبت، یکی از آیات کلیدی قرآن کریم در بررسی معجزات جلالی و پیامدهای نقض احکام الهی است. این آیه، با عبارتی ژرف و پرمعنا، پرسشهایی عمیق در حوزههای فلسفی، کلامی، فقهی و علمی برمیانگیزد. محتوای این نوشتار، با تمرکز بر تبیین مفهوم مسخ، تمایز آن از مفاهیم مشابه مانند نسخ، فسخ و رسخ، و تحلیل امکان تبدلات وجودی در عالم، به بررسی دقیق این آیه میپردازد. این تفسیر، با رویکردی چندبعدی، به مسائل فلسفی، کلامی و اجتماعی مرتبط پرداخته و با زبانی فاخر و متناسب با مخاطبان تحصیلکرده، چارچوبی علمی و نظاممند ارائه میدهد. هدف، نه تنها تبیین محتوای آیه، بلکه غنای معرفتی از طریق پیوندهای معنایی و تمثیلات فاخر است، بدون آنکه از چارچوب علمی و آکادمیک منحرف شود.
بخش اول: متن و ترجمه آیه
متن آیه و ترجمه
وَلَقَدْ عَلِمْتُمُ الَّذِينَ اعْتَدَوْا مِنْكُمْ فِي السَّبْتِ فَقُلْنَا لَهُمْ كُونُوا قِرَدَةً خَاسِئِينَ
و بهیقین دانستید کسانی از شما را که در روز شنبه تجاوز کردند، پس به آنها گفتیم: بوزینگان طردشده باشید.
این آیه، با اشاره به مجازات گروهی از بنیاسرائیل که با نقض حرمت روز سبت مرتکب گناه شدند، مفهوم مسخ را بهعنوان یک مجازات الهی معرفی میکند. عبارت «كُونُوا قِرَدَةً خَاسِئِينَ» نه تنها یک واقعه تاریخی، بلکه یک درس عمیق اخلاقی و فلسفی را به تصویر میکشد که در ادامه با تفصیل بررسی خواهد شد.
درنگ: آیه 65 سوره بقره، با طرح مسخ بهعنوان مجازات الهی، بر پیوند عمیق میان رفتار انسان و تحول وجودی او تأکید دارد. این آیه، دعوتی است به تأمل در تأثیر اعمال بر سرنوشت وجودی و ضرورت پایبندی به احکام الهی.
بخش دوم: امکان تبدلات وجودی در عالم
نفی محدودیتهای ماهیتمحور
یکی از محورهای اصلی این تفسیر، امکان تحولات وجودی در عالم بدون وابستگی به ماهیتهای ثابت است. از منظر فلسفی، نفی ماهیت بهعنوان قالب ذاتی، راه را برای پذیرش تحول هر موجودی به موجود دیگر هموار میسازد. این دیدگاه، که با قوانین طبیعی و اسباب و علل سازگار است، با پیشرفتهای علمی مدرن نیز همخوانی دارد. برای مثال، در علوم فیزیک و شیمی، مشاهده میکنیم که ماده در شرایط خاص، مانند حرارت شدید، از حالتی به حالت دیگر تبدیل میشود؛ مانند ذوب تیرآهن در کوره که بهسان پشمک در دهان آب میشود. این تمثیل، به زیبایی پویایی عالم و امکان تحولات وجودی را نشان میدهد.
نقد فلسفه سنتی
فلسفه سنتی، بهویژه مکتب ارسطویی و مشایی، با تأکید بر ماهیتهای ثابت، تحولات وجودی را محدود میسازد. این محدودیتها، از منظر علمی مدرن و حتی دیدگاههای وجودمحور فلسفه اسلامی، مورد پذیرش نیستند. این نقد، دعوتی است به بازنگری در مفاهیم فلسفی و انطباق آنها با یافتههای علمی معاصر، تا از این طریق، علم دینی با گفتمان جهانی همگام شود.
درنگ: نفی ماهیتمحوری و پذیرش پویایی وجودی، امکان تحولات عالم را تأیید کرده و محدودیتهای فلسفه سنتی را برطرف میسازد. این دیدگاه، پلی است میان علم دینی و دانش مدرن.
بخش سوم: مفهوم مسخ و تمایز آن از مفاهیم مشابه
تعریف مسخ و مفاهیم مرتبط
مسخ، در لغت و فلسفه، به معنای تحول وجودی انسان به حیوان است. این مفهوم با نسخ (انتقال روح انسان به انسان دیگر)، فسخ (انتقال به نبات)، و رسخ (انتقال به جماد) متمایز است. در منظومه سبزواری، این اقسام بهصورت شعری بیان شده است: «انسا و حیوانا جمادا و نما». اگرچه ترتیب این شعر به دلیل محدودیتهای قافیه دقیق نیست، ترتیب صحیح اقسام تناسخ به این صورت است: نسخ (انسان)، مسخ (حیوان)، فسخ (نبات)، رسخ (جماد). شرح آملی بر منظومه، با دقت و جامعیت، این تعاریف را تبیین کرده و مرجعی ارزشمند برای فهم این مفاهیم به شمار میرود.
تبیین مسخ در آیه
در آیه 65 سوره بقره، مسخ به معنای تحول انسان به قردة (میمون) است، نه انتقال روح به بدن حیوان دیگر. این تحول، نتیجه اعمال و کردار ناپسند انسان است که بهصورت مجازات الهی نمود مییابد. برخلاف تصور عامه، مسخ به معنای «شیرجه زدن» روح در بدن دیگر نیست، بلکه تجدد و تبدل وجودی در همان فرد است.
درنگ: مسخ در قرآن کریم، نه انتقال مکانیکی روح، بلکه تحول وجودی انسان به دلیل اعمال ناشایست است که با قوانین طبیعی و الهی سازگار است.
بخش چهارم: تمایز قردة و خنزیر
تفاوت زیستشناختی
قردة (میمون) و خنزیر (خوک) دو حیوان متمایز هستند. قردة به راسته نخستیان (Primates) و خنزیر به خانواده خوکسانان (Suidae) تعلق دارد. این تمایز، به اهمیت دقت در لغات قرآنی و پرهیز از خلط مفاهیم زیستشناختی و تفسیری تأکید دارد. خلط این دو مفهوم، نشاندهنده کمدقتی علمی و عدم مراجعه به منابع معتبر است.
حرمت گوشت در اسلام
گوشت قردة و خنزیر در اسلام حرام بوده و غیرقابل مصرف تلقی میشود. قرآن کریم در چهار آیه (بقره: 173، مائده: 3، انعام: 145، نحل: 115) به حرمت گوشت خنزیر اشاره دارد:
إِنَّمَا حَرَّمَ عَلَيْكُمُ الْمَيْتَةَ وَالدَّمَ وَلَحْمَ الْخِنْزِيرِ
جز این نیست که بر شما مردار و خون و گوشت خوک حرام شده است.
این آیات، گوشت خوک را بهعنوان رجس (ناپاک) معرفی کرده و بر طهارت تغذیهای تأکید دارند. پرسش فقهی درباره غیر گوشت خنزیر (مانند چربی یا پوست) نیازمند بررسی دقیقتر در فقه معاصر است.
اشتراک در مسخ
قردة و خنزیر، هرچند حیوانات متفاوتی هستند، در قرآن کریم بهعنوان موجودات مسخشده معرفی شدهاند. آیه 60 سوره مائده به این موضوع اشاره دارد:
وَجَعَلَ مِنْهُمُ الْقِرَدَةَ وَالْخَنَازِيرَ
و از آنان بوزینگان و خوکان قرار داد.
این اشتراک، به مجازات الهی برای گروههای متجاوز اشاره دارد، اما مصادیق قردة و خنزیر متفاوت است.
درنگ: تمایز قردة و خنزیر در قرآن کریم، بر دقت علمی در تفسیر و لزوم پرهیز از خلط مفاهیم تأکید دارد، در حالی که اشتراک آنها در مسخ، درس عبرتآموزی از مجازات الهی است.
بخش پنجم: نقد علم دینی و ضرورت مطالعه
نقد کمدقتی علمی
خلط مفاهیم قردة و خنزیر، نشانهای از کمدقتی در علم دینی است. این مشکل، ریشه در عدم مراجعه مستمر به منابع معتبر مانند لغتنامهها، کتب تفسیری، فلسفی و فقهی دارد. علم دینی باید با مطالعه عمیق و مستمر همراه باشد، نه تکیه بر روشهای غیرعلمی مانند استفاده از سیدی یا رایانه بدون مراجعه به متون اصلی.
لزوم مطالعه مستمر
اهل علم باید شبها به مطالعه منابع معتبر پرداخته و از پیشداوریهای غیرعلمی پرهیز کنند. زندگی مبتنی بر تخمین و خیالات، مانند خلط قردة و خنزیر، ناپذیرفتنی است. پرسشگری، حتی اگر نادرست باشد، محرکی برای تولید دانش و روشنسازی مفاهیم است.
نقد ضعف تحلیل احکام
علم دینی در تحلیل احکام حلال و حرام، مانند حرمت گوشت خوک، دچار ضعف است. این ضعف، به عدم توانایی در بررسی علمی و زیستشناختی احکام شرعی بازمیگردد. برای مثال، در جهان، گوشتهایی مانند خوک، مورچه، مار و سوسک مصرف میشود که با احکام اسلامی سازگار نیست. پیش از انقلاب، خوک در ایران پرورش داده شده و با قیمت بالا فروخته میشد، اما پس از انقلاب، تأکید بر احکام اسلامی این رویه را تغییر داد.
درنگ: علم دینی نیازمند مطالعه عمیق، دقت علمی و تحلیل جامع احکام است تا بتواند با گفتمان جهانی همگام شده و پاسخگوی شبهات باشد.
بخش ششم: تبیین علمی و کلامی منابع دینی
اهمیت نهجالبلاغه
نهجالبلاغه، بهویژه خطبه اول، تبیینی علمی و جامع از خلقت ارائه میدهد. با این حال، شروح موجود به مسائل دستوری محدود شده و از تبیین محتوای معرفتی و علمی آن ناتواناند. این خطبه، با تشریح کیمیای آفرینش، درسهای عمیقی برای فهم ساختار عالم ارائه میدهد.
توحید مفضل و قدرت علمی ائمه
کتاب توحید مفضل، که به مناظره امام صادق (ع) با ابن ابیالعوجا اختصاص دارد، نمونهای از جامعیت علمی ائمه است. ابن ابیالعوجا، دانشمندی کافر با توانایی علمی بالا، در برابر پاسخهای دقیق و منطقی امام صادق مغلوب شد. رفتار مفضل، که با عصبانیت و پرتاب عمامه به ابن ابیالعوجا واکنش نشان داد، نادرست بود و نشاندهنده ضرورت حفظ آرامش در مناظرات علمی است.
قال ابن ابیالعوجا: إن کنت من تلامذة جعفر بن محمد، فإنّا نذهب إلیه و نقول و نقول حتی نظنّ أنّه لا شیء عنده، ثمّ یرفع رأسه و یجيبنا جواباً نظيفاً فنخرج من مسجده و لا نجترئ أن نولّیه ظهورنا.
ابن ابیالعوجا گفت: اگر از شاگردان جعفر بن محمد هستی، ما نزد او میرویم و سخن میگوییم و سخن میگوییم تا گمان کنیم چیزی برای گفتن ندارد، سپس سر بلند میکند و پاسخی پاکیزه به ما میدهد، آنگاه از مسجد او بیرون میرویم و جرئت نمیکنیم پشت به او کنیم.
نقد محدودیت توزیع منابع
محدودیت توزیع شرح آملی بر منظومه سبزواری، به دلیل نگرانی از گمراهی طلاب، غیرمنطقی است. مرحوم ضیاء آملی، به دلیل مشکلات شخصی مانند دشواری در فهم حدوث ذاتی، از فلسفه منع شد، اما کتاب او همچنان معتبر است. علم دینی باید به طلاب ارائه شود تا از ضعف علمی جلوگیری گردد.
درنگ: منابع دینی مانند نهجالبلاغه و توحید مفضل، با تبیین علمی خلقت و پاسخ به شبهات، باید در علم دینی احیا شده و بهطور گسترده تدریس شوند.
بخش هفتم: تأثیر اعمال و لقمه حرام
تأثیر اعمال بر مسخ
مسخ به قردة و خنزیر، نتیجه اعمال و کردار ناپسند انسان است. این تحول وجودی، نه انتقال روح، بلکه تجدد در همان فرد است که با رفتار او تناسب دارد. این درس اخلاقی، بر پیوند عمیق میان کردار و سرنوشت وجودی تأکید دارد.
تأثیر لقمه حرام
لقمه حرام، مانند نان حرام، به زشتی، هاری و تغییر ژنتیکی انسان منجر میشود. از منظر روانشناختی و زیستشناختی، تغذیه حرام بر جسم و روان تأثیر منفی گذاشته و حتی زیبایی ظاهری را کاهش میدهد. این موضوع، در جامعه معاصر با کاهش زیبایی و افزایش زشتی قیافهها مشهود است.
درنگ: لقمه حرام، با تأثیر بر جسم و روان، به تحولات منفی وجودی منجر شده و ضرورت طهارت در تغذیه را برجسته میکند.
بخش هشتم: سازگاری با علوم مدرن
پذیرش تکامل زیستی
فرضیه تکامل زیستی، برخلاف تصور برخی، باطل نیست و تکامل در عالم وجود داشته است. این دیدگاه، با پذیرش پویایی عالم و تحولات وجودی، سازگاری علم دینی با علوم مدرن را نشان میدهد.
نقد فلسفه سنتی
مفاهیم واجبالوجود و ممکنالوجود در فلسفه سنتی، از منظر علمی مدرن، دقیانوسی تلقی میشوند. به قول ملاصدرا، واجبالوجود دارای وجودی شدید است که محدودیتهای تکهای ندارد. این دیدگاه، به وحدت و کمال وجود الهی اشاره دارد.
درنگ: سازگاری علم دینی با تکامل زیستی و بازنگری در مفاهیم فلسفی، راه را برای دیالوگ علمی با جهان معاصر هموار میسازد.
بخش نهم: ضرورت آموزش جامع در علم دینی
شناخت جهان معاصر
علم دینی باید طلاب را با مفاهیم کفر، ایمان، شرک، فسق، یهود و نصارا آشنا کند تا بتوانند دیالوگ علمی با جهان معاصر برقرار کنند. آموزش محدود به قواعد صرفی، طلاب را از شناخت جهان بازمیدارد.
صفات ایمان و کفر
ایمان با صفاتی مانند صفا، صداقت، محبت و جوانمردی تعریف میشود، در حالی که کفر با نخوت، ظلم و خودبرتربینی شناخته میشود. شناخت اضداد، به تقویت ایمان و پرهیز از رذایل کفرآمیز کمک میکند.
درنگ: آموزش جامع در علم دینی، با شناخت جهان و اضداد ایمان و کفر، بصیرت طلاب را تقویت کرده و آنها را برای تعامل با جهان معاصر آماده میسازد.
جمعبندی نهایی
آیه 65 سوره بقره، با تبیین مسخ متجاوزان به قردة، درسهایی عمیق در حوزههای فلسفی، کلامی، فقهی و اجتماعی ارائه میدهد. نفی ماهیت و پذیرش پویایی وجودی، امکان تحولات عالم را تأیید کرده و محدودیتهای فلسفه سنتی را برطرف میسازد. تمایز قردة و خنزیر، بر دقت علمی و مطالعه مستمر تأکید دارد. نقد ضعفهای علم دینی، به ضرورت احیای متون معتبر مانند نهجالبلاغه و توحید مفضل اشاره میکند. تأثیر اعمال و لقمه حرام، درس اخلاقی مهمی از آیه است که تناسب مجازات الهی با رفتار را نشان میدهد. پذیرش تکامل زیستی و بازنگری در مفاهیم فلسفی، علم دینی را با گفتمان جهانی همگام میسازد. این آیه، پژوهشگران را به بازنگری در مفاهیم، تقویت بصیرت جهانی و پرورش فضایل انسانی دعوت میکند.
با نظارت صادق خادمی