در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

تفسیر 308

متن درس





تفسیر آیه 67 سوره بقره

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره جلسه (308)

تفسیر آیه 67 سوره بقره: تحلیل علمی و تبیینی با رویکردی میان‌رشته‌ای

مقدمه

آیه 67 سوره بقره، به‌عنوان بخشی از آیات مرتبط با ماجرای ذبح بقره، دریچه‌ای به سوی فهم عمیق حکمت الهی، رفتار قوم بنی‌اسرائیل، و نقش واسطه‌ای پیامبران در انتقال امر خداوند گشوده است. این آیه، با طرح موضوع امر الهی به ذبح یک بقره و واکنش قوم در قالب اتهام تمسخر به حضرت موسی (ع)، به مسائل عمیق روان‌شناختی، جامعه‌شناختی، و معرفت‌شناختی پرداخته و مفاهیمی چون وحدت، معجزه، و نقد روایات غیرعلمی را برجسته می‌سازد. این نوشتار، با تجمیع محتوای درس‌گفتار و تحلیل‌های علمی، به بازنمایی این موضوعات در قالبی نظام‌مند و دانشگاهی می‌پردازد. هدف، ارائه تفسیری است که ضمن حفظ جامعیت قرآن کریم، برای مخاطبان تحصیل‌کرده و پژوهشگران حوزه علوم دینی، راهگشا و الهام‌بخش باشد. ساختار این متن، با بخش‌بندی دقیق و تبیین‌های تفصیلی، به گونه‌ای طراحی شده که هم پاسخگوی پرسش‌های معرفتی باشد و هم از نظر ادبی، با بهره‌گیری از تمثیلات و استعارات فاخر، جذابیت لازم را دارا باشد.

بخش اول: متن و ترجمه آیه

متن آیه و ترجمه

وَإِذْ قَالَ مُوسَى لِقَوْمِهِ إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُكُمْ أَنْ تَذْبَحُوا بَقَرَةً ۖ قَالُوا أَتَتَّخِذُنَا هُزُوًا ۖ قَالَ أَعُوذُ بِاللَّهِ أَنْ أَكُونَ مِنَ الْجَاهِلِينَ ﴿٦٧﴾

و هنگامی که موسی به قوم خویش گفت: همانا خداوند به شما فرمان می‌دهد که گاوی را ذبح کنید، گفتند: آیا ما را به ریشخند گرفته‌ای؟ گفت: به خدا پناه می‌برم که از نادانان باشم.

این آیه، با بیانی موجز اما عمیق، به ماجرای دستور الهی به قوم بنی‌اسرائیل برای ذبح یک بقره و واکنش بهانه‌جویانه و سوءظن‌آمیز آنان پرداخته است. ترجمه ارائه‌شده، با حفظ امانت به متن اصلی، تلاش دارد معنای دقیق آیه را با زبانی روان و فاخر منتقل کند.

بخش دوم: تحلیل محتوایی و معرفتی

تنوع و جامعیت معارف قرآنی

درنگ: آیه 67 سوره بقره، با ارائه مضامینی چندوجهی، از حکمت الهی و وحدت اجتماعی تا نقد رفتارهای معرفتی قوم بنی‌اسرائیل، به جامعیت قرآن کریم در تبیین مسائل انسانی اشاره دارد.

آیه مورد بحث، مجموعه‌ای از معارف متنوع را در خود جای داده است که از منظرهای گوناگون قابل بررسی است. این تنوع، نشان‌دهنده عمق و غنای قرآن کریم در ارائه راهنمایی‌هایی است که هم‌زمان ابعاد اخلاقی، اجتماعی، و معرفتی را در بر می‌گیرد. برای پرهیز از تکرار مطالب پیشین در تفاسیر، این تحلیل بر نکات نوین و کاربردی تمرکز دارد و از بازنمایی مباحث تکراری خودداری می‌کند.

دسته‌بندی موضوعات

موضوعات آیه به دو دسته تقسیم می‌شوند: نخست، مسائل تخصصی و ریزبینانه که نیازمند کاوش‌های عمیق در حوزه‌های روان‌شناسی، جامعه‌شناسی، و اخلاق دینی است؛ دوم، شاخص‌های روشن و کاربردی که برای هدایت عام و خاص مناسب‌اند. این دسته‌بندی، به سازمان‌دهی علمی محتوا کمک کرده و امکان تحلیل نظام‌مند را فراهم می‌آورد.

درنگ: دسته‌بندی موضوعات آیه به مسائل تخصصی و شاخص‌های گویا، به سازمان‌دهی علمی معارف قرآنی و تسهیل فهم آن برای پژوهشگران کمک می‌کند.

نقش واسطه‌ای حضرت موسی (ع)

در این آیه، حضرت موسی (ع) به‌عنوان سفیر الهی، واسطه‌ای میان خداوند و قوم بنی‌اسرائیل عمل می‌کند. او نه از جانب خویش، بلکه به‌عنوان ناقل پیام الهی سخن می‌گوید. این نقش، به جایگاه والای انبیا در انتقال وحی و هدایت امت اشاره دارد. موسی (ع) با صراحت، امر خداوند را ابلاغ می‌کند: «إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُكُمْ أَنْ تَذْبَحُوا بَقَرَةً»، که نشان‌دهنده شفافیت و امانت در رسالت اوست.

درنگ: نقش حضرت موسی (ع) به‌عنوان واسطه الهی، بر شفافیت و امانت در انتقال پیام خداوند تأکید دارد و جایگاه انبیا را در هدایت امت نشان می‌دهد.

امر الهی به ذبح بقره

امر الهی به ذبح بقره، آزمونی برای سنجش اطاعت و ایمان قوم بنی‌اسرائیل است. استفاده از فعل جمع «تَذْبَحُوا» نشان‌دهنده لزوم انجام این عمل به‌صورت جمعی و متحد است. این ویژگی، به اهمیت وحدت و انسجام اجتماعی در اجرای دستورات الهی اشاره دارد. برخلاف اعمال فردی مانند صلوة که هر فرد به‌تنهایی انجام می‌دهد، ذبح بقره عملی عمومی است که مشارکت همگانی را طلب می‌کند. این امر، تحت اشراف حکیمانه خداوند قرار دارد و قوم را به جدیت در اجرای آن فرا می‌خواند.

درنگ: امر به ذبح بقره، با تأکید بر وحدت و همکاری جمعی، به نقش انسجام اجتماعی در تحقق مقاصد الهی اشاره دارد.

اختلاف در معنای «بقره»

در تفسیر واژه «بقره»، دو دیدگاه وجود دارد: نخست، اینکه «تاء» در «بقره» نشانه تأنیث است و به گاو ماده اشاره دارد؛ دوم، اینکه «تاء» نشانه وحدت است و به یک گاو به‌صورت کلی (مذکر یا مؤنث) اشاره می‌کند. با توجه به بهانه‌جویی‌های قوم بنی‌اسرائیل، بعید است خداوند گاو ماده را به‌طور خاص مشخص کرده باشد، زیرا این امر می‌توانست بهانه‌ای جدید برای امتناع فراهم کند. لذا، به احتمال قوی، «تاء» نشانه وحدت است و مقصود، ذبح یک گاو به‌صورت کلی است. این سادگی در دستور، حکمت الهی در پرهیز از پیچیدگی غیرضروری را نشان می‌دهد.

درنگ: «تاء» در «بقره» به احتمال قوی نشانه وحدت است، که حکمت الهی در ارائه دستوری ساده و جامع را نشان می‌دهد.

واکنش قوم و اتهام تمسخر

قوم بنی‌اسرائیل، در پاسخ به امر الهی، با سوءظن به حضرت موسی (ع) اتهام تمسخر وارد کردند: «أَتَتَّخِذُنَا هُزُوًا». این واکنش، نشان‌دهنده ضعف ایمان و هوش متوسط آن‌هاست. آن‌ها دستور ذبح بقره را بدون زمینه ظاهری، غیرمنطقی پنداشتند، اما از درک حکمت الهی آن عاجز بودند. موسی (ع) در پاسخ، با پناه بردن به خداوند از جهل («أَعُوذُ بِاللَّهِ أَنْ أَكُونَ مِنَ الْجَاهِلِينَ») تمسخر را صفت جاهلان دانست و بر عقلانیت و ادب نبوی تأکید کرد.

درنگ: اتهام تمسخر قوم به موسی (ع) ناشی از ضعف ایمان و سوءظن است، و پاسخ موسی (ع) بر پیوند جهل و تمسخر تأکید دارد.

بخش سوم: حکمت الهی و شگرد قرآنی

شگرد حکیمانه در ارائه راه‌حل

امر به ذبح بقره، مقدمه‌ای برای تبیین ماجرای قتل در آیه 72 سوره بقره است:

وَإِذْ قَتَلْتُمْ نَفْسًا فَادَّارَأْتُمْ فِيهَا ۖ وَاللَّهُ مُخْرِجٌ مَا كُنْتُمْ تَكْتُمُونَ ﴿٧٢﴾

و هنگامی که نفسی را کشتید و درباره آن به نزاع پرداختید، و خداوند آنچه را پنهان می‌داشتید آشکار کرد.

این آیه نشان می‌دهد که اصل ماجرا به جرم‌یابی و کشف حقیقت قتل مربوط است. خداوند، به‌جای طرح مستقیم مشکل (قتل)، ابتدا راه‌حل (ذبح بقره) را مطرح می‌کند. این شگرد حکیمانه، به رویکرد درمانی و اصلاحی قرآن کریم در مواجهه با مسائل اجتماعی اشاره دارد. به‌جای تأکید بر درد، درمان ارائه می‌شود، که نشان‌دهنده حکمت والای الهی است.

درنگ: شگرد قرآنی در ارائه راه‌حل پیش از مشکل، به حکمت الهی در هدایت تدریجی و درمانی قوم تأکید دارد.

نقد رویکرد انسانی در طرح مسائل

انسان‌ها اغلب مسائل را بدون ارائه راه‌حل مطرح می‌کنند، که به اتلاف وقت و بی‌ثمری منجر می‌شود. قرآن کریم، با طرح راه‌حل پیش از مشکل، الگویی برای نقد سازنده ارائه می‌دهد. طرح اشکال باید با غرض مثبت و برای رسیدن به نتیجه باشد، نه از روی مرض یا بی‌غرضی. این اصل، به اهمیت نیت و هدف در پرسشگری و نقد تأکید دارد.

درنگ: طرح اشکال بدون غرض سازنده، به اتلاف وقت منجر می‌شود؛ قرآن کریم الگویی برای نقد هدفمند ارائه می‌دهد.

هوش و ایمان قوم

قوم بنی‌اسرائیل، با هوش متوسط، عدم تناسب ظاهری دستور ذبح بقره را تشخیص دادند، اما به دلیل ضعف ایمان، حکمت آن را درک نکردند. این محدودیت معرفتی، آن‌ها را به اتهام تمسخر سوق داد. خداوند با این دستور، قوم را در موقعیت «تک مضراب» قرار داد تا حواسشان را جمع کنند و به سوی هوشیاری هدایت شوند.

درنگ: هوش متوسط قوم بنی‌اسرائیل، همراه با ضعف ایمان، آن‌ها را به سوءظن و اتهام تمسخر سوق داد.

شك و كمال معرفتی

شك و پرسشگری، مرحله‌ای از کمال در علوم است، مشروط بر اینکه با نیت سازنده باشد. همان‌گونه که حیوانات در چرا کردن انتخاب می‌کنند، انسان نیز باید با آگاهی و «چرا» عمل کند. انسانی که بدون تأمل و پرسشگری رفتار کند، از نظر معرفتی ناقص است. این اصل، به ضرورت تفکر و آگاهی در رفتارهای انسانی تأکید دارد، مانند گزینش دقیق غذا که خیر آن به جسم و روح می‌رسد.

درنگ: پرسشگری سازنده، نشانه کمال معرفتی است و رفتار بدون «چرا» به نقصان فکری منجر می‌شود.

بخش چهارم: تحلیل روان‌شناختی و جامعه‌شناختی

نقد رفتارهای غیرعقلانی

رفتارهایی مانند تمسخر دیگران، نشانه جهل و ضعف معرفتی است. انسان عاقل و مودب از تمسخر پرهیز می‌کند، زیرا این عمل با نجابت و کمال انسانی ناسازگار است. به‌عنوان مثال، خندیدن به زمین خوردن دیگران یا افتادن عمامه یک طلبه، نشان‌دهنده کمبود نجابت و معرفت است. واکنش افراد به مشکلات دیگران (خنده، همدردی، یا خوشحالی) معیاری برای سنجش سطح اخلاقی و معرفتی آن‌هاست.

درنگ: تمسخر دیگران، نشانه جهل و ضعف معرفتی است و نجابت در رفتار، معیاری برای کمال انسانی است.

هوش و هدایت معنوی

هوش بالای جامعه، اگر با هدایت معنوی همراه نشود، می‌تواند خطرناک باشد. به‌عنوان مثال، سرقت مجسمه‌های شهری با وجود امنیت بالا، نشان‌دهنده هوش اما فقدان جهت‌گیری معنوی است. این امر، به ضرورت تلفیق هوش با ارزش‌های معنوی برای جلوگیری از رفتارهای مخرب تأکید دارد. قرآن کریم، به‌عنوان کتابی برای امروز و آینده، با ارائه الگوهای هدایت، به این نیاز پاسخ می‌دهد.

درنگ: هوش بدون هدایت معنوی می‌تواند به رفتارهای مخرب منجر شود؛ قرآن کریم الگویی برای تلفیق هوش و معنویت ارائه می‌دهد.

تغذیه و آرامش

تغذیه بدون توجه و آرامش، به جسم و روح آسیب می‌رساند. همان‌گونه که معده بار غذا را تحمل می‌کند، روح باید خیر آن را دریافت کند. این اصل، به هماهنگی جسم و روح در رفتارهای روزمره تأکید دارد. تجربه شخصی راوی نشان می‌دهد که پرهیز از غذا در زمان عدم آمادگی ذهنی، از اسراف و آسیب جلوگیری می‌کند.

درنگ: تغذیه آگاهانه، هماهنگی جسم و روح را تضمین می‌کند و از آسیب‌های جسمی و روانی جلوگیری می‌نماید.

بخش پنجم: تحلیل انتخاب بقره و نقد روایات

چرایی انتخاب بقره

خداوند بقره را به دلیل آشنایی قوم بنی‌اسرائیل با آن و جایگاه ویژه‌اش در فرهنگ و اقتصادشان انتخاب کرد. بقره، به دلیل نقشش در کشاورزی (شخم‌زنی)، تولید شیر، و تولیدمثل، نزد قوم شناخته‌شده و محترم بود. این انتخاب، به حکمت الهی در استفاده از ابزارهای آشنا برای هدایت اشاره دارد. همچنین، ارتباط بقره با گوساله‌پرستی قوم، آزمونی برای سنجش عقاید آن‌ها بود.

درنگ: انتخاب بقره به دلیل شناخت و احترام قوم به آن، حکمت الهی در استفاده از ابزارهای آشنا برای هدایت را نشان می‌دهد.

ویژگی‌های بقره

قوم بنی‌اسرائیل، به دلیل شناخت عمیق از بقره، درباره ویژگی‌های آن (مانند سن، رنگ، و وضعیت) سؤال کردند. این پرسش‌ها، به دقت آن‌ها در جزئیات و بهانه‌جویی‌شان اشاره دارد. واژه «بقر» به معنای شكافنده، به توانایی بقره در شخم‌زنی و شاخ‌داری آن اشاره دارد. شاخ گاو، برخلاف گوزن، سخت و محکم است و نشانه قدرت و شكافندگی آن است. گاو با راه‌رفتن متین و فوایدش، حیوانی نجیب تلقی می‌شود.

درنگ: ویژگی‌های بقره، از شكافندگی تا نجابت، به جایگاه ویژه آن در فرهنگ و اقتصاد قوم بنی‌اسرائیل اشاره دارد.

نقد روایات مربوط به گوساله‌پرستی

برخی روایات، مانند آنچه در کتاب «علل الشرایع» صدوق آمده، مدعی‌اند گاو به دلیل گوساله‌پرستی قوم موسی (ع) سرش را بالا نمی‌کند. این روایات، از نظر علمی و منطقی قابل‌قبول نیستند، زیرا:

  • گوساله سامری، مجسمه‌ای بی‌پدر و مادر بود و ارتباط آن با گاو واقعی غیرمنطقی است.
  • ساختار بدنی گاو از هزاران سال پیش تغییری نکرده و روایات گوساله‌پرستی با واقعیات زیست‌شناختی سازگار نیست.
  • اتصال رفتار گاو به گوساله‌پرستی، به دلیل عدم انسجام تاریخی و علمی، قابل‌تأمل است.

روایت اول از امام رضا (ع):

عن علی بن موسی الرضا (ع) عن أبیه عن آبائه عن علی بن أبی‌طالب (ع) أنه سأله رجل من أهل الشام عن مسائل فکان فی ما سأله عن الثور: ما باله قاض طرفه لا یرفع رأسه إلی السماء؟ قال: حیاء من الله عز وجل لما عبد قوم موسی العجل، نکس رأسه.

ترجمه: مردی از اهل شام از علی بن ابی‌طالب (ع) پرسید: چرا گاو نر سرش را به سوی آسمان بلند نمی‌کند؟ فرمود: از شرم در برابر خداوند، زیرا قوم موسی گوساله را پرستیدند، سرش را پایین انداخت.

روایت دوم از پیامبر (ص):

قال رسول الله (ص): أکرموا البقر فإنها سید البهائم، ما رفعت طرفها إلی السماء حیاء من الله عز وجل منذ عبد العجل.

ترجمه: پیامبر (ص) فرمود: به گاو احترام بگذارید، زیرا سيد حیوانات است و از زمانی که گوساله پرستیده شد، از شرم در برابر خداوند سرش را به سوی آسمان بلند نکرده است.

روایت سوم نیز مشابه همین مضمون را تکرار می‌کند. این روایات، به دلیل ناسازگاری با واقعیات زیست‌شناختی و تاریخی، نیاز به بررسی انتقادی دارند.

درنگ: روایات مربوط به گوساله‌پرستی و رفتار گاو، به دلیل ناسازگاری با واقعیات علمی و تاریخی، نیازمند بازنگری انتقادی هستند.

مقایسه گاو با دیگر حیوانات

گاو، به دلیل فوایدش (شخم‌زنی، شیر‌دهی، تولیدمثل)، در روایات سيد بهائم نامیده شده است. اما هوش آن در مقایسه با الاغ کمتر است، زیرا بدون مهار بیش از حد می‌خورد و می‌میرد. الاغ، با اندازه‌گیری در خوردن، از این نظر برتری دارد. استعاره «گاو» برای نادانی و «الاغ» برای هوش بیشتر، در فرهنگ عامه رایج است، اما گاو به دلیل نجابت و فوایدش، جایگاه ویژه‌ای دارد.

درنگ: گاو، با وجود نجابت و فوایدش، از نظر هوش در مقایسه با الاغ محدودیت دارد، که به نقد استعارات فرهنگی اشاره می‌کند.

بخش ششم: نقد علم دینی و پیشنهاد تحول

نقد وضعیت کنونی علم دینی

علم دینی کنونی، به دلیل تمرکز صرف بر احکام، از جامعیت لازم برخوردار نیست. این علم، به موضوع‌شناسی و ملاک‌شناسی توجه کافی ندارد و در نتیجه، در پاسخ به نیازهای معاصر و جهانی ناکارآمد است. برای کارآمدی، علم دینی باید سه زاویه را در بر گیرد: موضوع‌شناسی، ملاک‌شناسی، و حکم‌شناسی. این رویکرد، به فهم دقیق‌تر احکام و اثرگذاری اجتماعی آن‌ها کمک می‌کند.

درنگ: علم دینی باید شامل موضوع‌شناسی، ملاک‌شناسی، و حکم‌شناسی باشد تا پاسخگوی نیازهای معاصر و جهانی شود.

قرآن کریم و جهان مدرن

قرآن کریم، کتابی برای امروز و آینده است و با پیشرفت علم، ظرفیت آن برای هدایت جوامع پیشرفته بیشتر آشکار می‌شود. اسلام واقعی، بدون پیرایه و استبداد، با عقلانیت و نیازهای جوامع مدرن همخوانی دارد. در جوامع عقب‌مانده، مفاهیم پیچیده علمی قابل‌فهم نیست، اما پیشرفت علم به نفع اسلام بی‌پیرایه است که می‌تواند در برابر شبهات جهانی پاسخگو باشد.

درنگ: قرآن کریم، با جامعیت و پویایی خود، پاسخگوی نیازهای جوامع مدرن است و پیشرفت علم به نفع اسلام واقعی است.

شبهات جهانی علیه دین

جهان امروز دین را به دو دلیل مورد انتقاد قرار می‌دهد: نخست، ادیان را عامل مصیبت و کشتار می‌داند؛ دوم، ادیان را به دلیل تعارضات و انحصارطلبی، مروج ناآگاهی می‌شمارد. پاسخ به این شبهات، نیازمند ارائه تفسیری عقلانی و فراگیر از دین است که با واقعیات تاریخی و علمی سازگار باشد.

درنگ: پاسخ به شبهات جهانی علیه دین، نیازمند تفسیری عقلانی و مبتنی بر واقعیات علمی و تاریخی است.

جمع‌بندی نهایی

آیه 67 سوره بقره، با تبیین امر الهی به ذبح بقره و واکنش قوم بنی‌اسرائیل، به موضوعات عمیقی چون حکمت الهی، وحدت اجتماعی، و نقش واسطه‌ای پیامبر پرداخته است. این آیه، در چارچوب ماجرای جرم‌یابی (آیه 72)، شگرد حکیمانه خداوند در ارائه راه‌حل پیش از مشکل را نشان می‌دهد. تحلیل رفتار قوم، هوش متوسط اما ایمان ضعیف آن‌ها را آشکار می‌کند، که با اتهام تمسخر به موسی (ع) نمود یافته است. نقد روایات مربوط به گوساله‌پرستی و سیادت گاو، به ضرورت بررسی علمی و منطقی روایات دینی تأکید دارد. همچنین، نقد وضعیت کنونی علم دینی و پیشنهاد سه‌زاویه‌ای بودن آن (موضوع‌شناسی، ملاک‌شناسی، حکم‌شناسی) راهکاری برای کارآمدی در جهان معاصر ارائه می‌دهد. این تفسیر، با رویکردی میان‌رشته‌ای، قرآن کریم را منبعی جامع برای تحلیل مسائل دینی، روان‌شناختی، و اجتماعی معرفی می‌کند که می‌تواند در مطالعات آکادمیک و توسعه دانش اسلامی راهگشا باشد.

با نظارت صادق خادمی